پولی که مراجع و رهبری میدهند برای اداره حوزه کم است
آنچه مراجع و رهبری به عنوان کمک میدهند وافی به مخارج حوزهها نیست؛ تشکیلات حوزه بزرگ شده و برای مدیریت آن پول حوزه کافی نیست.
حجت الاسلام والمسلمین محمودرضا جمشیدی با بیان اینکه کل پولی که حوزه میگیرد، به اندازه پولی که دانشگاه تهران میگیرد نیست گفت: آنچه مراجع و رهبری به عنوان کمک میدهند وافی به مخارج حوزهها نیست؛ تشکیلات حوزه بزرگ شده و برای مدیریت آن پول حوزه کافی نیست. به نظر من ما در سازمان حوزه نیازمند بازنگری جدی هستیم.
به گزارش صدای ایران،عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با بیان این که نيازمند بازنگري جدي در سازمان حوزه هستيم، در واکنش به انتقادها در زمینه کمک به حوزه از بودجه دولت اظهار کرد: بودجه های تخصيصی دولتها غالبا کمتر از اعلام پرداخت می شود و كفاف هزينههاي اداره عمومي تشكيلات را نميدهد. براي كم كردن اين وابستگي بايد به دنبال هيئت امنايي كردن اداره حوزه و موقافات موجود برویم. چون موقوفات عام اگر جمع شوند هزينه تبليغ را ميدهند.
حجت الاسلام والمسلمین محمودرضا جمشیدی در دیدار با اعضای گروه علوم اسلامی انجمن اندیشه و قلم با بیان اینکه آنچه مراجع و رهبري به عنوان كمك ميدهند وافي به مخارج حوزهها نيست، گفت: تشكيلات حوزه بزرگ شده و برای مدیریت آن پول حوزه کافی نیست. به نظر من ما در سازمان حوزه نيازمند بازنگري جدي هستيم.
وی در واکنش به نقدها بر بودجه حوزه گفت: كل پولي كه حوزه ميگيرد، به اندازه پولي كه دانشگاه تهران ميگيرد نيست. چه در بخش هزينههاي اداره عمومي و چه در بخش عمراني. وقتي هم در مقام مقايسه قرار ميگيرند مثلا سازمان بهزيستي را با بودجه حوزه مقايسه ميكنند؛ اولا بودجه پرسنلي را نميآورند و بودجه برنامهاي را ميآورند بعد هم بايد ما را با نهادهاي متناظر با خودمان مقايسه كرد؛ مثلا بودجه حوزه را با بودجه كل دانشگاههاي كشور مقايسه كرد؛یا با بودجه وزارت علوم مقايسه كرد.
عضو جامعه مدرسین با بیان این که هم مراجع و هم رهبر معظم انقلاب معتقدند كه پول دولت نبايد به هيچ عنوان صرف معيشت طلاب شود، ادامه داد: لذا واقعا طلاب در معيشت دچار مشكل هستند. معيشت يعني شهريه و حقوق طلبهها. بخش عمدهاي از پول مركز خدمات حوزه های علمیه، پول بيمه طلاب است كه به تأمين اجتماعي پرداخت ميشود. آسيبپذيرترین قشر از نظر حقوق دریافتی، روحانيت است؛ چون متوسط شهريهاي که طلاب ميگيرند حدود 350 تا 400 هزار تومان است. كدام قشر جامعه ما اين مقدار دريافتي دارد؟
جمشیدی در عین حال گفت: البته معتقدم اگر حوزه محلي براي تأمين نيازهايش داشته باشد نبايد يك ريال هم از دولت بگيرد. هر چقدر هم بگوييد كه نظام جمهوري اسلامي است ولي تجربه اين چند سال نشان داد كه دولتها در تعامل با حوزه بعضي از ملاحظات را خواهند داشت. مثلا آقاي احمدينژاد كه اينجا ميآمد و سلام و صلوات ميشنيد، اگر در جايي مخالفتي از سوی حوزه ميديد راجع به بودجه دولت صحبت ميكرد و آن را كم و زياد ميكردند؛ من يادم نميرود در زمان ايشان يكي از طرف ايشان آمد و گفت ما اين مقدار داريم به حوزه كمك ميكنيم و فلان و بهمان و سپس جلوي بودجه را گرفتند.
به گفته او، مرحوم آيت الله فاضل لنکرانی از كساني بودند كه با گرفتن پول از دولت مخالف بود و خيلي صريح به شورا ابراز كرده بود و شورا مدتي دستنگه داشت و دليل ايشان اين بود كه ممكن است اين پولها روي آينده حوزه تأثير بگذارد.
جمشیدی با بیان این که گاهي تشكيلاتي كه براي اداره موقوفات پيش آمده از خود موقوفه بزرگتر است، گفت: اوقاف بايد با نظر بزرگان، موقوفات اختصاصي حوزههارا به حوزهها برگرداند. موقافاتي كه عام هستند اگر جمع شوند هزينه تبليغ را ميدهند؛ مثلا یک موقوفه که ثلث میراث يك خانم تهراني است، زميني است که به نهادی سالي 17ميليون تومان اجاره داده شده و آن نهاد به جاي ديگري داده به چند ميليارد تومان. با همان چند ميليارد اجاره سالانه اينجا ميتوان بخشي از اعزام مبلغ استانهاي كشور را تأمين كرد. موقوفات حوزههاي علميه در اختيار نظام است نه حوزهها؛ اين بايد حل شود.
رئیس پیشین حوزه علمیه خواهران در بخش دیگری از سخنانش در پاسخ به نقدهای جامعه به روحانیت به دلیل چالشها با حاکمیت و اقدامات مسئولین افزود: تا وقتي روحانيت نقش مردمی خود را حفظ كند، مردم با این قشر ارتباط دارند، و الا برخورد مردم هم فرق میکند. گاه روحانيت پولي ندارد كه به مردم بدهد ولي سخاوتمندانه خلق و خوي پيامبر را مراعات میكند و مردم ببينند كه اين روحاني در صف نانوايي است. اين كاري است که خيلي از بزرگان ما به واقع نه از روي تصنع انجام ميدهند. مثلا آيت الله اميني خودشان زنبيل برميداشتند و خريدهاي منزل را انجام ميدادند؛ اين خيلي تأثير در ارتباط با مردم دارد كه مردم به راحتي بتوانند مشكلات خود و خانواده و شغل و... را با روحانيت در ميان بگذارند. اين نقش الان كمرنگ شده است، ، انبياء بين مردم زندگي ميكردند و مردم آنها را از جنس خود ميديدند.
آنقدر روحاني در قم داريم كه ميتوانند يك قاره را اداره كنند
جمشیدی با بیان این که ما آنقدر روحاني در قم داريم كه ميتوانند يك قاره را اداره كنند، پرسید: ولي چه شده كه سطح فرهنگي مردم قم در برخي مناطق قم پايين است و بعضي از بِزهها در نسبت به نوع خود در برخي لايههاي شهري بالاست؟
وی با اشاره به پژوهشي كه در قم انجام شده گفت: از 27 شاخص، در نزديك به 19 عنوان قم در نقاط مثبت از شاخص كشوري جلوتر است، اما در چند عنوان همراه شاخص كشور و يا زير آن است؛ اينها از اشكالاتي است كه بايد راجع به آن فكر كرد و جدي به اين سؤالات پاسخ داد؛ از كنار اينها نميشود گذشت كه در شهري كه روحاني هست، چرا اين اتفاق افتاده است و بعضا گريبانگير خود روحانيت هم شده است. لذا من فكر ميكنم ما نياز به اصلاح شيوههاي تربيتي داريم.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در این دیدار که به مناسبت 30 ساله شدن صدور نامه تاریخی امام خمینی(ره) خطاب به روحانیان سراسر کشور، با وی انجام شد، منشور روحانیت را مرامنامه و سند ماندگاری خواند که امام برای روحانیت شیعه نوشته و گفت: هنوز بحث جدیای درباره ابعاد این سند صورت نگرفته و حق آن به نحو شایسته ادا نشده است. این نامه هم اشاره به تاریخ روحانیت انقلابی و پیشتاز است و هم تأکیدی بر آموزههای اصیل حوزههای علمیه دارد، اما جوهره انقلابی بودن و انقلابی ماندن حوزهها و بهروز بودن را نیز به همراه خود دارد.
وی در ادامه، درباره موقعیت صدور این منشور گفت: این نامه در حالی صادر شد که 9 سال و اندی از انقلاب گذشته بود و روحانیت چه در مسئولیتهای اجرایی و چه حوزه جلوه و بروزی داشت. ابتدای پیروزی انقلاب همه اقشار روحانیت با هم بودند و بعد از مدتی صفبندیها با انگیزههای متفاوت شروع شد. امروز هم این اتفاقات میافتد و دستهبندیهای مختلفی در حوزه داریم که عدهای متهم به بیبصیرتی و عدهای متهم به سکوت میشوند. گاهی هم مسائل و اغراض مختلفی پشت ماجراست و نمیشود همه را به حساب انقلابیگری گذاشت.
جمشیدی ادامه داد: بعض کسانی که در جریان بودند، میگفتند که ما دو نظر را همزمان به حضرت امام ارائه کردیم؛ یکی مسأله تشکیل مجمع روحانیون بود و دیگری مسأله جمعی که در مقابل جامعه مدرسین بودند؛ امام با اولی موافقت کرد و نسبت به دومی که شبیه این جمع در حوزه قم تشکیل شود، مخالفت کرده بود.
منشا اختلاف طلاب جوان و جامعه مدرسین چه بود؟
وی ادامه داد: آن وقت ما نشریاتی در حوزه داشتیم که بحث فقه سنتی و پویا را داغ میکرد. فکر میکنم امام برای اینکه روحانیت انقلابی و اصیل را با هم متحد کند و این شکاف از میان برود، این نامه را نوشتند.
جمشیدی در پاسخ به این سؤال که «اختلاف بین طلاب جوان و جامعه مدرسین که امام به آن اشاره میکند چه بوده است؟»، گفت: فکر میکنم عدهای از فضلای حوزه که دلسوز هم بودند و دوست داشتند تغییراتی در حوزه ایجاد شود، احساس میکردند امام و انقلاب احتیاج به یک جوشش و پویایی دارند و جریانهای دیگری مثل دفتر تبلیغات یا جریانهای دیگری که بعدا تبدیل به مجمع روحانیون و مجمع مدرسین شدند، شاید احساس میکردند آقایان جامعه مدرسین نسبت به مسائل انقلاب و مسائلی که نظام با آنها درگیر است خیلی سنتی فکر میکنند و بیش از اندازه تکیه بر اصول و ضوابط میکنند و کمتر به مصالح نظام توجه دارند.
وی ادامه داد: پیام امام مقداری تغییر ایجاد کرد؛ اولا امام در عین اینکه تصویری از این بزرگواران نشان داد، گفت نه اینها قبل از انقلاب در کوران مبارزه خلع سلطنت شاه را انجام دادند، بعد از انقلاب هم هر کجا انقلاب نیازمند بوده اینها حاضر بودهاند؛ از طرف دیگر امام به جامعه مدرسین تنبه داد که این طلبهها از خود شما هستند، اگر حرفی دارند باید شنیده شود، این فاصله و شکاف بین نسل جدید و قدیم باید پر شود. حالا چقدر این فاصله پر شد بحث دیگری است.
عضو جامعه مدرسین با اشاره به تاریخچه شکل گیری شورای مدیریت حوزه و حضور نمایندگان امام و آیت الله گلپایگانی در تدوین اساسنامه این شورا افزود:در اولين سفري كه آیت الله خامنه ای پس از رهبری به قم داشتند بحث تمركز مديريت را فرمودند و گفتند مديريت، شورايي نميشود؛ يك شوراي سياستگذار باشد و يك نفر هم مدير باشد و سپس اساسنامه شوراي عالي با نظر مراجع وقت نوشته شد.
تبعید اعضای جامعه مدرسین، اشتباه استراتژيك رژیم شاه
جمشیدی با یادآوری جلسه موسسین جامعه مدرسین قبل از پيروزي انقلاب گفت: آنها هر كدام كه از خانه خارج شدند دستگير شدند و رژیم شاه اينها را به جاهاي مختلفی تبعید كرد، و اين به نظر من از اشتباهات استراتژيك شاه بود كه اينها را از درس جدا كرد و به جاهاي مختلف فرستاد و اينها ريشه دواندند و پيام انقلاب را به اقصي نقاط ايران بردند و كادرسازي كردند.آقاي مؤمن به تويسركان تبعيد شدند؛ آقای يزدي به برازجان و آیت الله فاضل به يزد و تبعيد اينها باعث شد با مردم ارتباط بيشتري بگيرند.
جمشیدی درباره علت پیدایش تشكلهایی نظیر نشست دوره ای اساتيد سطوح عالی اظهار کرد: بعضي از آقایان آن جمع فرمودند که ما ميخواهيم يك تشكل صنفي باشیم. البته بايد بپذيريم ممكن است برخي اشكالات به جامعه مدرسين وارد باشد؛ گاه اين نقيصه وجود داشته است كه جامعه در جذب افراد سختگيري زيادي داشته و نتوانسته است افراد نخبه و فاضل را جذب كند. چون براي آقايان در عين فضل حوزوي، يكي از مسائل مهم، مسائل سياسي و موضعگيريهاي سياسي افراد بوده است؛ لذا كار را مشكل كرده است و بخشي هم مربوط به سليقه است. بنده معتقدم ما در حوزه ظرفيتهاي متعددي داريم که بر اساس توافق بر اصول انقلاب و اسلام و حوزه قابل همگرايي بيشتري است.
عضو جامعه مدرسین درباره تفاوت طلاب امروز با گذشته، اشكال را در نظامهاي تربيتي و انگيزشي طلاب دانست و گفت: قبلا طلاب با انگيزههاي خيلي قوي و فراغت زياد واردحوزه می شدند و خود را وقف حوزه كرده بودند. اما الان اینطور نیست. ويژگي دیگر حوزه اين بود كه طلبه هر درسي كه ميخواند تدريس ميكرد؛ اما نظام مدرسهاي اين خاصيت را كمرنگ کرد يا از بين برد و برای این موارد باید چاره اندیشید.
به گزارش صدای ایران،عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با بیان این که نيازمند بازنگري جدي در سازمان حوزه هستيم، در واکنش به انتقادها در زمینه کمک به حوزه از بودجه دولت اظهار کرد: بودجه های تخصيصی دولتها غالبا کمتر از اعلام پرداخت می شود و كفاف هزينههاي اداره عمومي تشكيلات را نميدهد. براي كم كردن اين وابستگي بايد به دنبال هيئت امنايي كردن اداره حوزه و موقافات موجود برویم. چون موقوفات عام اگر جمع شوند هزينه تبليغ را ميدهند.
حجت الاسلام والمسلمین محمودرضا جمشیدی در دیدار با اعضای گروه علوم اسلامی انجمن اندیشه و قلم با بیان اینکه آنچه مراجع و رهبري به عنوان كمك ميدهند وافي به مخارج حوزهها نيست، گفت: تشكيلات حوزه بزرگ شده و برای مدیریت آن پول حوزه کافی نیست. به نظر من ما در سازمان حوزه نيازمند بازنگري جدي هستيم.
وی در واکنش به نقدها بر بودجه حوزه گفت: كل پولي كه حوزه ميگيرد، به اندازه پولي كه دانشگاه تهران ميگيرد نيست. چه در بخش هزينههاي اداره عمومي و چه در بخش عمراني. وقتي هم در مقام مقايسه قرار ميگيرند مثلا سازمان بهزيستي را با بودجه حوزه مقايسه ميكنند؛ اولا بودجه پرسنلي را نميآورند و بودجه برنامهاي را ميآورند بعد هم بايد ما را با نهادهاي متناظر با خودمان مقايسه كرد؛ مثلا بودجه حوزه را با بودجه كل دانشگاههاي كشور مقايسه كرد؛یا با بودجه وزارت علوم مقايسه كرد.
عضو جامعه مدرسین با بیان این که هم مراجع و هم رهبر معظم انقلاب معتقدند كه پول دولت نبايد به هيچ عنوان صرف معيشت طلاب شود، ادامه داد: لذا واقعا طلاب در معيشت دچار مشكل هستند. معيشت يعني شهريه و حقوق طلبهها. بخش عمدهاي از پول مركز خدمات حوزه های علمیه، پول بيمه طلاب است كه به تأمين اجتماعي پرداخت ميشود. آسيبپذيرترین قشر از نظر حقوق دریافتی، روحانيت است؛ چون متوسط شهريهاي که طلاب ميگيرند حدود 350 تا 400 هزار تومان است. كدام قشر جامعه ما اين مقدار دريافتي دارد؟
جمشیدی در عین حال گفت: البته معتقدم اگر حوزه محلي براي تأمين نيازهايش داشته باشد نبايد يك ريال هم از دولت بگيرد. هر چقدر هم بگوييد كه نظام جمهوري اسلامي است ولي تجربه اين چند سال نشان داد كه دولتها در تعامل با حوزه بعضي از ملاحظات را خواهند داشت. مثلا آقاي احمدينژاد كه اينجا ميآمد و سلام و صلوات ميشنيد، اگر در جايي مخالفتي از سوی حوزه ميديد راجع به بودجه دولت صحبت ميكرد و آن را كم و زياد ميكردند؛ من يادم نميرود در زمان ايشان يكي از طرف ايشان آمد و گفت ما اين مقدار داريم به حوزه كمك ميكنيم و فلان و بهمان و سپس جلوي بودجه را گرفتند.
به گفته او، مرحوم آيت الله فاضل لنکرانی از كساني بودند كه با گرفتن پول از دولت مخالف بود و خيلي صريح به شورا ابراز كرده بود و شورا مدتي دستنگه داشت و دليل ايشان اين بود كه ممكن است اين پولها روي آينده حوزه تأثير بگذارد.
جمشیدی با بیان این که گاهي تشكيلاتي كه براي اداره موقوفات پيش آمده از خود موقوفه بزرگتر است، گفت: اوقاف بايد با نظر بزرگان، موقوفات اختصاصي حوزههارا به حوزهها برگرداند. موقافاتي كه عام هستند اگر جمع شوند هزينه تبليغ را ميدهند؛ مثلا یک موقوفه که ثلث میراث يك خانم تهراني است، زميني است که به نهادی سالي 17ميليون تومان اجاره داده شده و آن نهاد به جاي ديگري داده به چند ميليارد تومان. با همان چند ميليارد اجاره سالانه اينجا ميتوان بخشي از اعزام مبلغ استانهاي كشور را تأمين كرد. موقوفات حوزههاي علميه در اختيار نظام است نه حوزهها؛ اين بايد حل شود.
رئیس پیشین حوزه علمیه خواهران در بخش دیگری از سخنانش در پاسخ به نقدهای جامعه به روحانیت به دلیل چالشها با حاکمیت و اقدامات مسئولین افزود: تا وقتي روحانيت نقش مردمی خود را حفظ كند، مردم با این قشر ارتباط دارند، و الا برخورد مردم هم فرق میکند. گاه روحانيت پولي ندارد كه به مردم بدهد ولي سخاوتمندانه خلق و خوي پيامبر را مراعات میكند و مردم ببينند كه اين روحاني در صف نانوايي است. اين كاري است که خيلي از بزرگان ما به واقع نه از روي تصنع انجام ميدهند. مثلا آيت الله اميني خودشان زنبيل برميداشتند و خريدهاي منزل را انجام ميدادند؛ اين خيلي تأثير در ارتباط با مردم دارد كه مردم به راحتي بتوانند مشكلات خود و خانواده و شغل و... را با روحانيت در ميان بگذارند. اين نقش الان كمرنگ شده است، ، انبياء بين مردم زندگي ميكردند و مردم آنها را از جنس خود ميديدند.
آنقدر روحاني در قم داريم كه ميتوانند يك قاره را اداره كنند
جمشیدی با بیان این که ما آنقدر روحاني در قم داريم كه ميتوانند يك قاره را اداره كنند، پرسید: ولي چه شده كه سطح فرهنگي مردم قم در برخي مناطق قم پايين است و بعضي از بِزهها در نسبت به نوع خود در برخي لايههاي شهري بالاست؟
وی با اشاره به پژوهشي كه در قم انجام شده گفت: از 27 شاخص، در نزديك به 19 عنوان قم در نقاط مثبت از شاخص كشوري جلوتر است، اما در چند عنوان همراه شاخص كشور و يا زير آن است؛ اينها از اشكالاتي است كه بايد راجع به آن فكر كرد و جدي به اين سؤالات پاسخ داد؛ از كنار اينها نميشود گذشت كه در شهري كه روحاني هست، چرا اين اتفاق افتاده است و بعضا گريبانگير خود روحانيت هم شده است. لذا من فكر ميكنم ما نياز به اصلاح شيوههاي تربيتي داريم.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در این دیدار که به مناسبت 30 ساله شدن صدور نامه تاریخی امام خمینی(ره) خطاب به روحانیان سراسر کشور، با وی انجام شد، منشور روحانیت را مرامنامه و سند ماندگاری خواند که امام برای روحانیت شیعه نوشته و گفت: هنوز بحث جدیای درباره ابعاد این سند صورت نگرفته و حق آن به نحو شایسته ادا نشده است. این نامه هم اشاره به تاریخ روحانیت انقلابی و پیشتاز است و هم تأکیدی بر آموزههای اصیل حوزههای علمیه دارد، اما جوهره انقلابی بودن و انقلابی ماندن حوزهها و بهروز بودن را نیز به همراه خود دارد.
وی در ادامه، درباره موقعیت صدور این منشور گفت: این نامه در حالی صادر شد که 9 سال و اندی از انقلاب گذشته بود و روحانیت چه در مسئولیتهای اجرایی و چه حوزه جلوه و بروزی داشت. ابتدای پیروزی انقلاب همه اقشار روحانیت با هم بودند و بعد از مدتی صفبندیها با انگیزههای متفاوت شروع شد. امروز هم این اتفاقات میافتد و دستهبندیهای مختلفی در حوزه داریم که عدهای متهم به بیبصیرتی و عدهای متهم به سکوت میشوند. گاهی هم مسائل و اغراض مختلفی پشت ماجراست و نمیشود همه را به حساب انقلابیگری گذاشت.
جمشیدی ادامه داد: بعض کسانی که در جریان بودند، میگفتند که ما دو نظر را همزمان به حضرت امام ارائه کردیم؛ یکی مسأله تشکیل مجمع روحانیون بود و دیگری مسأله جمعی که در مقابل جامعه مدرسین بودند؛ امام با اولی موافقت کرد و نسبت به دومی که شبیه این جمع در حوزه قم تشکیل شود، مخالفت کرده بود.
منشا اختلاف طلاب جوان و جامعه مدرسین چه بود؟
وی ادامه داد: آن وقت ما نشریاتی در حوزه داشتیم که بحث فقه سنتی و پویا را داغ میکرد. فکر میکنم امام برای اینکه روحانیت انقلابی و اصیل را با هم متحد کند و این شکاف از میان برود، این نامه را نوشتند.
جمشیدی در پاسخ به این سؤال که «اختلاف بین طلاب جوان و جامعه مدرسین که امام به آن اشاره میکند چه بوده است؟»، گفت: فکر میکنم عدهای از فضلای حوزه که دلسوز هم بودند و دوست داشتند تغییراتی در حوزه ایجاد شود، احساس میکردند امام و انقلاب احتیاج به یک جوشش و پویایی دارند و جریانهای دیگری مثل دفتر تبلیغات یا جریانهای دیگری که بعدا تبدیل به مجمع روحانیون و مجمع مدرسین شدند، شاید احساس میکردند آقایان جامعه مدرسین نسبت به مسائل انقلاب و مسائلی که نظام با آنها درگیر است خیلی سنتی فکر میکنند و بیش از اندازه تکیه بر اصول و ضوابط میکنند و کمتر به مصالح نظام توجه دارند.
وی ادامه داد: پیام امام مقداری تغییر ایجاد کرد؛ اولا امام در عین اینکه تصویری از این بزرگواران نشان داد، گفت نه اینها قبل از انقلاب در کوران مبارزه خلع سلطنت شاه را انجام دادند، بعد از انقلاب هم هر کجا انقلاب نیازمند بوده اینها حاضر بودهاند؛ از طرف دیگر امام به جامعه مدرسین تنبه داد که این طلبهها از خود شما هستند، اگر حرفی دارند باید شنیده شود، این فاصله و شکاف بین نسل جدید و قدیم باید پر شود. حالا چقدر این فاصله پر شد بحث دیگری است.
عضو جامعه مدرسین با اشاره به تاریخچه شکل گیری شورای مدیریت حوزه و حضور نمایندگان امام و آیت الله گلپایگانی در تدوین اساسنامه این شورا افزود:در اولين سفري كه آیت الله خامنه ای پس از رهبری به قم داشتند بحث تمركز مديريت را فرمودند و گفتند مديريت، شورايي نميشود؛ يك شوراي سياستگذار باشد و يك نفر هم مدير باشد و سپس اساسنامه شوراي عالي با نظر مراجع وقت نوشته شد.
تبعید اعضای جامعه مدرسین، اشتباه استراتژيك رژیم شاه
جمشیدی با یادآوری جلسه موسسین جامعه مدرسین قبل از پيروزي انقلاب گفت: آنها هر كدام كه از خانه خارج شدند دستگير شدند و رژیم شاه اينها را به جاهاي مختلفی تبعید كرد، و اين به نظر من از اشتباهات استراتژيك شاه بود كه اينها را از درس جدا كرد و به جاهاي مختلف فرستاد و اينها ريشه دواندند و پيام انقلاب را به اقصي نقاط ايران بردند و كادرسازي كردند.آقاي مؤمن به تويسركان تبعيد شدند؛ آقای يزدي به برازجان و آیت الله فاضل به يزد و تبعيد اينها باعث شد با مردم ارتباط بيشتري بگيرند.
جمشیدی درباره علت پیدایش تشكلهایی نظیر نشست دوره ای اساتيد سطوح عالی اظهار کرد: بعضي از آقایان آن جمع فرمودند که ما ميخواهيم يك تشكل صنفي باشیم. البته بايد بپذيريم ممكن است برخي اشكالات به جامعه مدرسين وارد باشد؛ گاه اين نقيصه وجود داشته است كه جامعه در جذب افراد سختگيري زيادي داشته و نتوانسته است افراد نخبه و فاضل را جذب كند. چون براي آقايان در عين فضل حوزوي، يكي از مسائل مهم، مسائل سياسي و موضعگيريهاي سياسي افراد بوده است؛ لذا كار را مشكل كرده است و بخشي هم مربوط به سليقه است. بنده معتقدم ما در حوزه ظرفيتهاي متعددي داريم که بر اساس توافق بر اصول انقلاب و اسلام و حوزه قابل همگرايي بيشتري است.
عضو جامعه مدرسین درباره تفاوت طلاب امروز با گذشته، اشكال را در نظامهاي تربيتي و انگيزشي طلاب دانست و گفت: قبلا طلاب با انگيزههاي خيلي قوي و فراغت زياد واردحوزه می شدند و خود را وقف حوزه كرده بودند. اما الان اینطور نیست. ويژگي دیگر حوزه اين بود كه طلبه هر درسي كه ميخواند تدريس ميكرد؛ اما نظام مدرسهاي اين خاصيت را كمرنگ کرد يا از بين برد و برای این موارد باید چاره اندیشید.
خبرهای مرتبط
نظر شما