افشاگری جدید درباره باند رازآلود احمدی نژاد
حمیدرضا موسوی مسئول ستادهای انتخاباتی محمود احمدینژاد در نامهای خطاب به وزارت اطلاعات و قوهقضاییه به بررسی ادعاهای اسفندیار رحیممشایی مقابل سفارت انگلیس تاکید کرد.
مسئول ستادهای انتخاباتی احمدینژاد گفت: آتش زدن حکم بقایی توسط مشایی مقابل سفارت انگلیس شاید از جهت باور اجتماعی ارزشی ندارد ولی این باند رازآلود چون راهی مجدد به قدرت نیافتند استقلال سیاسی کشور را نشانه رفتهاند.
به گزارش صدای ایران حمیدرضا موسوی مسئول ستادهای انتخاباتی محمود احمدینژاد در نامهای خطاب به وزارت اطلاعات و قوهقضاییه به بررسی ادعاهای اسفندیار رحیممشایی مقابل سفارت انگلیس تاکید کرد.
در این نامه خطاب به حجتالاسلام سیدمحمود علوی وزیر اطلاعات و آیتالله آملی لاریجانی ریاست قوه قضائیه آمده است: احتراما بدینوسیله از حضور محترم حضرات آیات عظام خواهشمندم نسبت به حضور مشایی در مقابل سفارت انگلیس و آتش زدن حکم بقایی شاید از جهت باور اجتماعی ارزشی ندارد این باند رازآلود چون راهی مجدد به قدرت نیافتند تا امروز سر تا ته نظام را فاسد میدانستند و از امروز بزرگترین قله انقلاب اسلامی-که بین دوست و دشمن بر سر آن اختلاف نیست- یعنی استقلال سیاسی آن را نشانه رفتند و خون بهای صدها هزار شهید که استقلال ایران هست را برای یک حکم زیر پا گذاشتند.
این نامه میافزاید: خوب است مردم قضاوت کنند صحبتهای مشایی مقابل سفارت در نفی استقلال ایران امروز، برای انگلیس ارزشمندتر است یا حکم بقایی؟ جناب مشایی در یک اقدام معماگونه و سوال برانگیز قبلا خانم سطوتی را از لندن به تهران آوردند و دهها میلیون پول بیت المال را در هتل استقلال خرج او کردند. در منازل و محافل خود بردند، این پرونده باید به جریان بیفتد و آن معما حل شود. قوه قضائیه محترم حتما باید مدعای امروز مشایی را در دادگاه رسیدگی نماید. خوب است جناب مشایی به جای اعطای قدرت افسانه ای به انگلیس درباره بند بند مواردی که رد مال است توضیح دهید. بقایی در روز 29اردیبهشت رای باطله را مقابل دوربین گرفت و به صندوق انداخت این کار موجب ناراحتی انگلیس شد یا خوشحالی؟
حمیدرضا موسوی همچنین در مورخه 96/12/9 خطاب به محمود احمدی نژاد نوشته بود: آقای احمدی نژاد،کسانی عزیز و محبوب میشوند که راهرو گفتمان امام علی (ع) و حامی سید علی باشند.
این نامه به آیاتی از کلامالله مجید اشاره کرده و تاکید کرده است: «وَ اجْعَلْ لی لِسانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرین» شعراء، 84. ابراهیم گفت: و ای خداوند! مرا در میان مردم فرجامین، خوشنام گردان! دو آیه دیگر در قرآن با «واجعل لی» شروع می شود: «واجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا» اسراء، 80؛ و نیز «واجعل لی وزیرا من اهلی» طه 29؛ به نظر می رسد که هر سه خواسته، در واقع یک چیز است؛ یعنی قدرتی برای نفوذ و گسترش حق و حق خواهی.
در این نامه تصریح شده است: بهراستی آیا خوشنام بودن در میان مردم این قدر ارزشمند و قدرت آفرین است که دعای جاودانه حضرت ابراهیم خلیل الرحمان بشود؟ که بتوان آن را معیاری قرار داد و بر اساس آن مقاله نوشت؟ که برای نشان دادن خوب بودن یا بد بودن کسی به آن استدلال کرد؟ امیرالمومنین در این در عهدنامه خود به مالک اشتر چنین می گوید: همانا به صالحان رهنمون می شود با آنچه که خداوند بر زبان بندگانش درباره آنان جاری می کند؛ «وَ إِنَّمَا یُسْتَدَلُّ عَلَى الصَّالِحِینَ بِمَا یُجْرِی اللَّهُ لَهُمْ عَلَى أَلْسُنِ عِبَاده»1.
موسوی در نامه خود میافزاید: پس هم خوشنامی خوب است، و هم در کشوری مثل ایران اسلامی با آن مردم ستودنی و دانا، می توان به خوشنامی و بدنامی برای ارزشمندی یا بی ارزشی فردی استدلال کرد: و ظاهار ما نیز می توانیم بر محبوبیت و رفتار امثال احمدی نژادها به سخن مردم فهیم و پارسای ایران اسلامی استدلال کنیم. مردمی که به مراتب از مردم مصر در زمان امیرالمومنین برترند.
در این نامه اشاره شده است: شاید گمان رود که مظور از «عباده» در کلام امیرالمومنینُ کسانی مثل سلمان و خضر و عیسی هستند که یا معصوم هستند یا نزدیک به معصوم! اما چنین نیست، زیرا آنچه از خطبه امیرالمومنین علیه السلام برمی آید این است که منظور همان مردم مصر است که مخاطب مالک اشتر هستند و ممکن است که درباره او بد یا خوب بگویند.
در این نامه خطاب به رئیس جمهور سابق تصریح شده است: جناب احمدی نژاد! می دانید ابراهیم خلیل الرحمن چرا خوشنامی در میان مردمان پایانی را التماس میکند؟ چون مردم قوم موعود که شاید بهترین مصداق مردم پایانی باشد، مردم رشید پیرو سلمان فارسیاند. مردم خوبی که اینک برای اولین بار در طول تاریخ آفرینش، همرکاب مولای خود هستند و خواص را به نیشخند و ترحم تبسم می زنند.
این نامه میافزاید: آری مردمی که فقط شیعه گفتمان علی علیه السلام هستند، فقط کسانی در میانشان عزیز و محبوب میشوند که راهرو گفتمان امام علی(ع) و حامی سید علی باشند؛ نه اینکه دهلیز لابی و سسره سیاسیکاری باشند.
موسوی در نامه خود خطاب به احمدی نژاد آورده است: اگر کسی میخواهد محبوب این مردم شود، باید مثل ابراهیم، بتشکن باشد، مثل امام خمینی مثل امام خامنهای، و مثل هر خادم دیگری. مگر امام خمینی(ره) نگفت: "به خدا متوجه شو! تا دلها به تو متوجه شود” و مگر این سخن خمینی عزیز، برگردان این آیه شریفه نیست که: "بگو اگر خدا را دوست دارید، مرا پیروی کنید، خدا شما را محبوب میکند». آقای احمدی نژاد شما به دنبال محبوبیت هستید یا نه؟ این محبوبیت فقط با اطاعت از امام زمان و نائب ایشان حاصل می شود.
برپایه این گزارش مسئول ستادهای انتخاباتی احمدینژاد همچنین در تاریخ 96/12/6 نیز نامهای خطاب به محمود احمدی نژاد نوشته و در آن تاکید کرده است: در روزهای گذشته شاهد نامه پر از نیش و کنایه شما به رهبر معظم انقلاب مد ظله العالی بودم. نامه شما حاوی مطالبی بود که ، داغ جدیدی بر دلم گذاشت.
این نامه میافزاید: تا قبل از نامه مذکور، دعای شب و روزم این بود که به اشتباهات خود پی ببرید و باز همان احمدی نژادی شوید که به خاطر آرمانهای مشترکمان در سال 84 و 88 برای موفقیت شما سنگ تمام گذاشتم و با گوشوارههای نذری مادران شهدا و پول تو جیبی خودم ، ستادهای شما را بر پا کردم. بعد از انتخابات همخ بدون هیچ چشمداشتی، خوشحال از این که گفتمان انقلاب پیروز عرصه انتخابات شده، برگشتم سراغ کار و زندگی خودم .
در نامه مذکور آمده است: متاسفانه در ماههای گذشته، مواضع و سخنان عجیب شما موجب خرسندی دشمنان این نظام و ملت شده است. تا آنجا که رسانههای وابسته به منافقین که دستشان آغشته به خون بهترین جوانان این ملت است، سخنان شما را تیتر اول خود میکنند.
در این نامه با بیان اینکه آقای احمدی نژاد! مقدار زحمت و خون دلی که ما برای برپایی و مدیریت ستاد شما خوردهام از تصور شما خارج است، اشاره شده است: من همان پابرهنگان و کوخ نشینان هستم که به فرموده امام ولی نعمت انقلابیم. ولی از همان امام عزیز و سفر کرده آموختهایم که طلبکار انقلاب نباشیم. من همواره خود را بدهکار این نظام میدانم و خود را در برابر خانوادههای معظم شهدا و ایثارگران اصلا به حساب نمیآورم.
در این نامه خطاب به احمدی نژاد اشاره شده است: آقای دکتر! من همان قشری هستم که شما دم از اجرای عدالت برای ما میزنید، ولی از امام عزیزمان آموختهایم که عدالت منهای ولایت عین طاغوت است! ولی ظاهرا شما برای کمک به آزادی دوستان معلومالحال خودتان راهی غیر از راه ولایت را برگزیدهاید که البته راه شیطان است.
در انتهای این نامه بیان شده است: اینجانب مسئول ستادهای انتخاباتی شما در تهران و شهرهای مختلف، از مواضع ضد انقلابی شما اعلام برائت میکنم و از این به بعد حساب شما را از دلسوزان انقلاب جدا کردهام و مؤکداً توصیه میکنم با ادامهی این روند بیش از این اعمال صالحهی خود را در خدمت به محرومان، تباه نکنید.
به گزارش صدای ایران حمیدرضا موسوی مسئول ستادهای انتخاباتی محمود احمدینژاد در نامهای خطاب به وزارت اطلاعات و قوهقضاییه به بررسی ادعاهای اسفندیار رحیممشایی مقابل سفارت انگلیس تاکید کرد.
در این نامه خطاب به حجتالاسلام سیدمحمود علوی وزیر اطلاعات و آیتالله آملی لاریجانی ریاست قوه قضائیه آمده است: احتراما بدینوسیله از حضور محترم حضرات آیات عظام خواهشمندم نسبت به حضور مشایی در مقابل سفارت انگلیس و آتش زدن حکم بقایی شاید از جهت باور اجتماعی ارزشی ندارد این باند رازآلود چون راهی مجدد به قدرت نیافتند تا امروز سر تا ته نظام را فاسد میدانستند و از امروز بزرگترین قله انقلاب اسلامی-که بین دوست و دشمن بر سر آن اختلاف نیست- یعنی استقلال سیاسی آن را نشانه رفتند و خون بهای صدها هزار شهید که استقلال ایران هست را برای یک حکم زیر پا گذاشتند.
این نامه میافزاید: خوب است مردم قضاوت کنند صحبتهای مشایی مقابل سفارت در نفی استقلال ایران امروز، برای انگلیس ارزشمندتر است یا حکم بقایی؟ جناب مشایی در یک اقدام معماگونه و سوال برانگیز قبلا خانم سطوتی را از لندن به تهران آوردند و دهها میلیون پول بیت المال را در هتل استقلال خرج او کردند. در منازل و محافل خود بردند، این پرونده باید به جریان بیفتد و آن معما حل شود. قوه قضائیه محترم حتما باید مدعای امروز مشایی را در دادگاه رسیدگی نماید. خوب است جناب مشایی به جای اعطای قدرت افسانه ای به انگلیس درباره بند بند مواردی که رد مال است توضیح دهید. بقایی در روز 29اردیبهشت رای باطله را مقابل دوربین گرفت و به صندوق انداخت این کار موجب ناراحتی انگلیس شد یا خوشحالی؟
حمیدرضا موسوی همچنین در مورخه 96/12/9 خطاب به محمود احمدی نژاد نوشته بود: آقای احمدی نژاد،کسانی عزیز و محبوب میشوند که راهرو گفتمان امام علی (ع) و حامی سید علی باشند.
این نامه به آیاتی از کلامالله مجید اشاره کرده و تاکید کرده است: «وَ اجْعَلْ لی لِسانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرین» شعراء، 84. ابراهیم گفت: و ای خداوند! مرا در میان مردم فرجامین، خوشنام گردان! دو آیه دیگر در قرآن با «واجعل لی» شروع می شود: «واجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا» اسراء، 80؛ و نیز «واجعل لی وزیرا من اهلی» طه 29؛ به نظر می رسد که هر سه خواسته، در واقع یک چیز است؛ یعنی قدرتی برای نفوذ و گسترش حق و حق خواهی.
در این نامه تصریح شده است: بهراستی آیا خوشنام بودن در میان مردم این قدر ارزشمند و قدرت آفرین است که دعای جاودانه حضرت ابراهیم خلیل الرحمان بشود؟ که بتوان آن را معیاری قرار داد و بر اساس آن مقاله نوشت؟ که برای نشان دادن خوب بودن یا بد بودن کسی به آن استدلال کرد؟ امیرالمومنین در این در عهدنامه خود به مالک اشتر چنین می گوید: همانا به صالحان رهنمون می شود با آنچه که خداوند بر زبان بندگانش درباره آنان جاری می کند؛ «وَ إِنَّمَا یُسْتَدَلُّ عَلَى الصَّالِحِینَ بِمَا یُجْرِی اللَّهُ لَهُمْ عَلَى أَلْسُنِ عِبَاده»1.
موسوی در نامه خود میافزاید: پس هم خوشنامی خوب است، و هم در کشوری مثل ایران اسلامی با آن مردم ستودنی و دانا، می توان به خوشنامی و بدنامی برای ارزشمندی یا بی ارزشی فردی استدلال کرد: و ظاهار ما نیز می توانیم بر محبوبیت و رفتار امثال احمدی نژادها به سخن مردم فهیم و پارسای ایران اسلامی استدلال کنیم. مردمی که به مراتب از مردم مصر در زمان امیرالمومنین برترند.
در این نامه اشاره شده است: شاید گمان رود که مظور از «عباده» در کلام امیرالمومنینُ کسانی مثل سلمان و خضر و عیسی هستند که یا معصوم هستند یا نزدیک به معصوم! اما چنین نیست، زیرا آنچه از خطبه امیرالمومنین علیه السلام برمی آید این است که منظور همان مردم مصر است که مخاطب مالک اشتر هستند و ممکن است که درباره او بد یا خوب بگویند.
در این نامه خطاب به رئیس جمهور سابق تصریح شده است: جناب احمدی نژاد! می دانید ابراهیم خلیل الرحمن چرا خوشنامی در میان مردمان پایانی را التماس میکند؟ چون مردم قوم موعود که شاید بهترین مصداق مردم پایانی باشد، مردم رشید پیرو سلمان فارسیاند. مردم خوبی که اینک برای اولین بار در طول تاریخ آفرینش، همرکاب مولای خود هستند و خواص را به نیشخند و ترحم تبسم می زنند.
این نامه میافزاید: آری مردمی که فقط شیعه گفتمان علی علیه السلام هستند، فقط کسانی در میانشان عزیز و محبوب میشوند که راهرو گفتمان امام علی(ع) و حامی سید علی باشند؛ نه اینکه دهلیز لابی و سسره سیاسیکاری باشند.
موسوی در نامه خود خطاب به احمدی نژاد آورده است: اگر کسی میخواهد محبوب این مردم شود، باید مثل ابراهیم، بتشکن باشد، مثل امام خمینی مثل امام خامنهای، و مثل هر خادم دیگری. مگر امام خمینی(ره) نگفت: "به خدا متوجه شو! تا دلها به تو متوجه شود” و مگر این سخن خمینی عزیز، برگردان این آیه شریفه نیست که: "بگو اگر خدا را دوست دارید، مرا پیروی کنید، خدا شما را محبوب میکند». آقای احمدی نژاد شما به دنبال محبوبیت هستید یا نه؟ این محبوبیت فقط با اطاعت از امام زمان و نائب ایشان حاصل می شود.
برپایه این گزارش مسئول ستادهای انتخاباتی احمدینژاد همچنین در تاریخ 96/12/6 نیز نامهای خطاب به محمود احمدی نژاد نوشته و در آن تاکید کرده است: در روزهای گذشته شاهد نامه پر از نیش و کنایه شما به رهبر معظم انقلاب مد ظله العالی بودم. نامه شما حاوی مطالبی بود که ، داغ جدیدی بر دلم گذاشت.
این نامه میافزاید: تا قبل از نامه مذکور، دعای شب و روزم این بود که به اشتباهات خود پی ببرید و باز همان احمدی نژادی شوید که به خاطر آرمانهای مشترکمان در سال 84 و 88 برای موفقیت شما سنگ تمام گذاشتم و با گوشوارههای نذری مادران شهدا و پول تو جیبی خودم ، ستادهای شما را بر پا کردم. بعد از انتخابات همخ بدون هیچ چشمداشتی، خوشحال از این که گفتمان انقلاب پیروز عرصه انتخابات شده، برگشتم سراغ کار و زندگی خودم .
در نامه مذکور آمده است: متاسفانه در ماههای گذشته، مواضع و سخنان عجیب شما موجب خرسندی دشمنان این نظام و ملت شده است. تا آنجا که رسانههای وابسته به منافقین که دستشان آغشته به خون بهترین جوانان این ملت است، سخنان شما را تیتر اول خود میکنند.
در این نامه با بیان اینکه آقای احمدی نژاد! مقدار زحمت و خون دلی که ما برای برپایی و مدیریت ستاد شما خوردهام از تصور شما خارج است، اشاره شده است: من همان پابرهنگان و کوخ نشینان هستم که به فرموده امام ولی نعمت انقلابیم. ولی از همان امام عزیز و سفر کرده آموختهایم که طلبکار انقلاب نباشیم. من همواره خود را بدهکار این نظام میدانم و خود را در برابر خانوادههای معظم شهدا و ایثارگران اصلا به حساب نمیآورم.
در این نامه خطاب به احمدی نژاد اشاره شده است: آقای دکتر! من همان قشری هستم که شما دم از اجرای عدالت برای ما میزنید، ولی از امام عزیزمان آموختهایم که عدالت منهای ولایت عین طاغوت است! ولی ظاهرا شما برای کمک به آزادی دوستان معلومالحال خودتان راهی غیر از راه ولایت را برگزیدهاید که البته راه شیطان است.
در انتهای این نامه بیان شده است: اینجانب مسئول ستادهای انتخاباتی شما در تهران و شهرهای مختلف، از مواضع ضد انقلابی شما اعلام برائت میکنم و از این به بعد حساب شما را از دلسوزان انقلاب جدا کردهام و مؤکداً توصیه میکنم با ادامهی این روند بیش از این اعمال صالحهی خود را در خدمت به محرومان، تباه نکنید.
خبرهای مرتبط
نظر شما