سیاستمدارانی که ردای بازنشستگی را به تن کردند
بازنشستگی این روزها سراغ سیاسیون ایرانی آمده است و آنها یکی پس از دیگری با دنیای سیاست خداحافظی میکنند.
بازنشستگی این روزها سراغ سیاسیون ایرانی آمده است و آنها یکی پس از دیگری با دنیای سیاست خداحافظی میکنند.
بازنشستگی، سرانجام تمام کسانی است که روزگار خود را در یک عرصه کار سپری میکنند. از کارگران معدن و کورههای آجر پزی تا کسانی که با یک تلفن به میلیونها پول میرسند، روزی باید کار خود را رها کنند و سالهایی را در کنار خانواده، به دور از هیاهوی کار سپری کنند.
این روزها در فضای سیاسی ایران نیز، بازار اعلام بازنشستگی داغ، داغ، داغ است و دو رئیس قوه در سالهای نه چندان دور که اتفاقا رقیب انتخاباتی یکدیگر نیز بودند، بازنشستگی خود را از صحنه سیاسی ایران اعلام کردند.
سید محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات با بیان اینکه «نه قصد داشتم و نه دارم و نه زمینه اش فراهم است که به قدرت بازگردم. ما نسلی هستیم که نباید دیگر به قدرت بازگردیم» بازنشستگی سیاسی خود را اعلام کرد. بعد از او علی اکبر ناطق نوری، رئیس مجلسهای چهارم و پنجم، نیز با بیان اینکه عمر سیاسیاش به پایان رسیده است اعلام کرد دیگر تمایلی به حضور در عرصه سیاسی ایران ندارد.
همانطور که مشاهده میشود این دو چهره سیاسی بزرگ کشور، بعد از سالها حضور در عرصه سیاسی به دلایل مختلف که بسیاری آن را حاصل فشارهای سیاسی از جانب تندروهای ایران میدانند، اعلام بازنشستگی کردند تا صحنه سیاسی ایران بعد از سالها با واژه بازنشستگی سیاسی آشنا شود.
پیش از این دو نیز بودند بسیاری از سیاستمداران ایرانی نیز که با اعلام بازنشستگی در حوزه سیاست سعی کردند، با دوری از این فضا به امرو دنیوی و اخروی خود برسند. برخی راهی قم شدند تا مدارج علمی و فقهی را طی کنند و عدهای دیگر روزه سکوت گرفتند تا رسما همه بازنشستگی سیاسی آنها را باور کنند. در این میان برخی از بازنشستگیها خود خواسته و برخی دیگر بر اثر فشارهای سیاسی بوده است.
بازنشستگی بعد از عزل
یکی از اولین کسانی که ردای بازنشستگی در فضای سیاسی ایران را بر تن کرد، مرحوم آیتالله منتظری بود. قائم مقام رهبری در دهه 60، عملا بعد از حکم عزلی که از سوی امام خمینی(ره) صادر شد از صحنه سیاسی ایران کنار گذاشته شد. آیتالله منتظری که در دهه 60 شخص دوم کشور بعد امام بود، بعد از رحلت رهبر کبیر انقلاب اسلامی به عنوان یک مرجع تقلید در قم حضور داشت.
مرحوم منتظری، با برخی از سخنرانیهای سیاسی خود به ویژه در دهه 70 زمینه ساز ایجاد برخی حاشیهها در کشور شد که زمینه ساز حاشیه نشینی بیشتر او شد. آیتالله منتظری قبل از حکم حضرت امام، عهده دار قائم مقامی رهبری، ریاست مجلس خبرگان قانون اساسی و امام جمعهای تهران و قم بود.
بعد از او نیز برخی دیگر از چهرههای سیاسی ردای بازنشستگی سیاسی را به تن کردند که معروف ترین آنها، موسویهای دهه 60 ایران بودند.
خداحافظی با قوه قضائیه
آیتالله موسوی اردبیلی از مراجع تقلید ساکن قم در دهه 60، رئیس قوه قضائیه بود. ایشان از موسسین حزب جمهوری اسلامی و از تاثیرگذارترین چهرههای سیاسی انقلاب در سالهای ابتدایی بود. آیتالله موسوی اردبیلی که بعد از شهادت دکتر بهشتی عهده دار ریاست قوه قضائیه شد بعد از درگذشت امام خمینی، ترجیح داد به قم برگردد و علوم حوزوی و فقهی بپردازد و به نوعی با این حرکت بازنشستگی سیاسی خود را اعلام کرد.
آیتالله هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود به کناره گیری آیتالله موسوی اردبیلی از ریاست قوه قضائیه اشاره میکند و مینویسد:«آیت الله موسوی اردبیلی رئیس قوه قضائیه اعلام داشت که بعد از انتخابات و رفراندوم دیگر در سمت خود باقی نمی ماند و عازم رفتن به قم است.»
او در بخش دیگری از خاطرات خود مینویسد:«شب با آقایان خامنه ای و موسوی اردبیلی جلسه داشتم ، آقای اردبیلی درباره ادامه کار خودش صحبت کرد ، ایشان می گوید نمی تواند بیش از یک سال سرکار بماند و آقای خامنه ای مخالفت جدی نداشت»
آیتالله موسوی اردبیلی بعد از این کناره گیری، راهی قم شد و در زمره مراجع تقلید قم قرار گرفت. تنها فعالیت سیاسی این مرجع تقلید، دیدارها و توصیههایشان به مسئولان کشور و فعالان سیاسی است.
دیگر فردی که میشود از وی به عنوان یک سیاستمدار ساکت و بازنشسته نام برد، موسوی خوئینیهاست. او چندسالی است به ویژه بعد از حوادث سال 88، گوشه نشینی را به فعالیتهای سیاسی ترجیح داده است.
همچنان خاموش و پشت پرده
پدر معنوی دانشجویان خط امام تسخیر کننده لانه جاسوسی آمریکا، که در کارنامه خود نمایندگی مجلس، نمایندگی مجلس خبرگان رهبری، سرپرستی صداوسیما و دادستانی کل کشور را در کارنامه خود دارد، در طول دوران فعالیتهای سیاسی خود سعی کرده است از خود تصویری متفاوت تر از دیگر سیاستمداران ایرانی بوجود آورد. او بعد از سال 68 سعی کرد در پشت صحنه باشد تا در صحنه، و همین وجه تمایز وی با دیگر سیاستمداران ایرانی است.
همین رفتار او باعث شده که اصولگرایان به او لقب مرد پشت پرده سیاست اصلاح طلبان بدهند. اما موسوی خوئینیها این روزها به یک بازنشستگی اجباری تن داده است و حتی کمتر اظهار نظر سیاسی میکند و ترجیح میدهد که همچنان در سکوت و به چراغ خاموش حرکت کند.
سکوت موسوی خوئینیها، یک سوال بزرگ در ذهن اکثر روزنامه نگاران ایرانی است که چرا روحانی که بسیار او را یک سیاست ورز قهار میدانند، امروز سکوت کردن را به هرچیزی دیگر ترجیح داده است. موسوی خویئنیها این روزها بیش از بیش در سایه قرار دارد، بدون شک میشود او را ساکت ترین روحانی اصلاحات در این ده ساله اخیر نامید.
از بازنشستگی تا ....
دیگر موسوی بازنشسته سیاست ایران، مهندس میرحسین موسوی بود. نخست وزیر دوران جنگ، بعد از پایان دوران ریاست جمهوری حضرت آیتالله خامنهای و حذف پست نخست وزیر از قانون اساسی ایران، رسما از فضای سیاسی کشور اعلام بازنشستگی کرد. موسوی در سالهای بازنشستگی تمام درخواستها برای حضور در عرصه سیاسی کشور به ویژه در انتخاباتهای 76 و 84 را رد کرد تا نشان دهد به اعلام بازنشستگی خود وفادار است.
ظهور محمود احمدی نژاد و چهارسال اول ریاست جمهوری او باعث شد تا موسوی بنا بر آنچه که خود گفته است، احساس تکلیف کند و بعد از بیست سال بازنشستگی به فضای سیاسی ایران بازگردد. انتخابات سال 88 و حوادث بعد از آن باعث شد تا میرحسین بعد از بازنشستگی تبدیل به یک سیاستمدار پرحاشیه در ایران شود.
روزهای پرحضور تا روزهای بی فروغ
عبدالله نوری بعد از استیضاح و برکناری از وزارت کشور دولت خاتمی راهی شورای شهر تهران شد و دست به انتشار روزنامه خرداد زد. این روزنامه پس از مدتی توقیف شد. و عبدالله نوری به دادگاه ویژه روحانیت فراخوانده شد و پس از چندین جلسه محاکمه و دفاع، و بنابر اتهامهایی مانند توهین به مقدسات، نشر اکاذیب، اقدام بر علیه امنیت ملی و نظایر اینها، در دادگاه ویژه روحانیت محاکمه و به ۵ سال زندان محکوم گردید. مرگ برادر باعث آزادی وی شد و پس از آن، نوری گوشه نشینی را به حضور در صحنه سیاست ترجیح داد.
بسیاری انتظار داشتند با پیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری، عبدالله نوری، بازنشستگی خود را بشکند و همچون گذشته تبدیل به روحانی فعال در عرصه سیاسی ایران تبدیل شود اما پیروزی « شیخ دیپلمات » نیز نتوانست، سکوت نوری را بشکند و او همچنان لقب شیخ سکوت را یدک میکشد. شاید در روزهایی که عبدالله نوری در صحنه سیاسی ایران حضور فعالی داشت و هم نمایندگی مجلس را تجربه کرده بود و هم وزارت کشور را، هیچ کس این آینده را برای او تصور نمیکرد که از دنیای پر حضور به روزهای بی فروغ برسد.
به غیر از این افراد نیز هستند سیاستمدارانی که سالهای بازنشستگی را طی میکنند و دیگر علاقهای به حضور در عرصه سیاسی کشور ندارند. این بازنشستگی سیاسی در حالی مطرح شد که بسیاری از علمای علم سیاست بر این باور هستند که بازنشستگی در سیاست معنایی ندارد و سیاسیون هیچ وقت طعم بازنشستگی را تجربه نمیکنند، چون یک سخنرانی و یک اشاره کوتاه از سوی آنان میتواند زمینه ساز ایجاد یک موج در جامعه شود.
منبع: نامه نیوز
نظر شما