روایتی علی مطهری از نقش آیتالله شریعتمداری در قیام تبریز علیه شاه
علی مطهری معتقد است: باید قبول کنیم که آیتالله شریعتمداری در قیام ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ تبریز نقش اصلی را داشت.
علی مطهری معتقد است: باید قبول کنیم که آیتالله شریعتمداری در قیام ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ تبریز نقش اصلی را داشت.
به گزارش صدای ایران، به نقل از کانال تلگرامی علی مطهری، متن یادداشت علی مطهری به شرح زیر است:
من در آن زمان دانشجوی دانشکده فنی دانشگاه تبریز بودم. روز جمعه ۲۸ بهمن مطابق برنامه هفتگی تدریس آخر هفته پدرم در حوزه علمیه قم همراه ایشان در قم بودم. آن شهید معمولاً در آن دو سه روز برای هماهنگ کردن آیات عظام گلپایگانی، شریعتمداری و نجفی مرعشی با رهبری امام خمینی در نهضت اسلامی، با هرسه بزرگوار که همه آنها احترام ویژه ای برای آیت الله مطهری قائل بودند ملاقات می کردند.
جمعه بعدازظهر زمانی که از قم به طرف تهران می آمدیم و من در غیاب راننده پدر رانندگی می کردم ایشان به من گفتند «فردا تبریز آشوب می شود. آقای شریعتمداری به مناسبت چهلم شهدای قم اعلامیه ای صادر کرد که موجب قیام مردم تبریز خواهد شد.»
وقتی به تهران رسیدیم، شبانه با اتوبوس به سمت تبریز حرکت کردم تا در کلاسهای درس دانشگاه شرکت کنم. صبح که به دانشگاه رفتم، دوستان گفتند برنامه این است که به سمت بازار حرکت کنیم و در مجلس چهلم شهدای قم شرکت کنیم. آقای حسین علایی که هم دانشکده ام بود از فعالان بود. آقای پزشکیان هم در دانشکده پزشکی بود. وقتی به نزدیکی مسجد رسیدیم، دیدم جمعیت زیادی در جلوی مسجد جمع شده است. اعلامیه آقای شریعتمداری را که روی دیوارها نصب شده بود خواندم. احساس کردم که به قلم پدرم است. صدای شلیک یک گلوله شنیدم و همزمان ماشین پلیس را دیدم که در حال فرار است. معلوم شد که یک نفر در آنجا به شهادت رسیده است. مردم جنازه او را بلند کردند و به سمت مرکز شهر حرکت کردند. در سر راه خود هر بانک و سینمایی که می دیدند شیشه هایش را می شکستند و آتش می زدند. ظرف یک ساعت شهر به دست مردم افتاد و اکثر قریب به اتفاق بانکها و سینماها تخریب و آتش زده شد. حدود ظهر بود که ارتش وارد شهر شد و کنترل اوضاع را به دست گرفت و ما هم به سمت خوابگاه خود رفتیم. باید قبول کنیم که آیت الله شریعتمداری در قیام ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ تبریز نقش اصلی را داشت.
به گزارش صدای ایران، به نقل از کانال تلگرامی علی مطهری، متن یادداشت علی مطهری به شرح زیر است:
من در آن زمان دانشجوی دانشکده فنی دانشگاه تبریز بودم. روز جمعه ۲۸ بهمن مطابق برنامه هفتگی تدریس آخر هفته پدرم در حوزه علمیه قم همراه ایشان در قم بودم. آن شهید معمولاً در آن دو سه روز برای هماهنگ کردن آیات عظام گلپایگانی، شریعتمداری و نجفی مرعشی با رهبری امام خمینی در نهضت اسلامی، با هرسه بزرگوار که همه آنها احترام ویژه ای برای آیت الله مطهری قائل بودند ملاقات می کردند.
جمعه بعدازظهر زمانی که از قم به طرف تهران می آمدیم و من در غیاب راننده پدر رانندگی می کردم ایشان به من گفتند «فردا تبریز آشوب می شود. آقای شریعتمداری به مناسبت چهلم شهدای قم اعلامیه ای صادر کرد که موجب قیام مردم تبریز خواهد شد.»
وقتی به تهران رسیدیم، شبانه با اتوبوس به سمت تبریز حرکت کردم تا در کلاسهای درس دانشگاه شرکت کنم. صبح که به دانشگاه رفتم، دوستان گفتند برنامه این است که به سمت بازار حرکت کنیم و در مجلس چهلم شهدای قم شرکت کنیم. آقای حسین علایی که هم دانشکده ام بود از فعالان بود. آقای پزشکیان هم در دانشکده پزشکی بود. وقتی به نزدیکی مسجد رسیدیم، دیدم جمعیت زیادی در جلوی مسجد جمع شده است. اعلامیه آقای شریعتمداری را که روی دیوارها نصب شده بود خواندم. احساس کردم که به قلم پدرم است. صدای شلیک یک گلوله شنیدم و همزمان ماشین پلیس را دیدم که در حال فرار است. معلوم شد که یک نفر در آنجا به شهادت رسیده است. مردم جنازه او را بلند کردند و به سمت مرکز شهر حرکت کردند. در سر راه خود هر بانک و سینمایی که می دیدند شیشه هایش را می شکستند و آتش می زدند. ظرف یک ساعت شهر به دست مردم افتاد و اکثر قریب به اتفاق بانکها و سینماها تخریب و آتش زده شد. حدود ظهر بود که ارتش وارد شهر شد و کنترل اوضاع را به دست گرفت و ما هم به سمت خوابگاه خود رفتیم. باید قبول کنیم که آیت الله شریعتمداری در قیام ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ تبریز نقش اصلی را داشت.
خبرهای مرتبط
نظر شما