راهبرد بازنگری آمریکا چگونه به احیای جنگ سرد می انجامد؟
سرانجام دکترین هسته ای ترامپ
سند بازنگری وضعیت هسته ای ترامپ بهجای برنامه ریزی برای متوقف ساختن این وضعیت خطرناک و تلاش برای کاهش وابستگی به سلاحهای هسته ای، یادآور فضای رقابت هستهای در دوران جنگ سرد است
صدای ایران- مرتضی شکری*- سند «بازنگری وضعیت هسته ای»[1] ترامپ که از سوی پنتاگون منتشر شده است، جهانی تاریک و پر از تهدید را تصور میکند که در آن دشمنان بالقوه ایالاتمتحده مانند چین، کره شمالی و روسیه بهسرعت در حال افزایش توانایی های هسته ای خود هستند و در این زمینه در حال پیشی گرفتن از ایالاتمتحده هستند. این سند بهجای برنامه ریزی برای متوقف ساختن این وضعیت خطرناک و تلاش برای کاهش وابستگی به سلاحهای هسته ای، با پایین آوردن آستانه پاسخ آمریکا به تهدیدهای هسته ای، وضعیت ناامنی را متصور است که یادآور فضای رقابت هستهای در دوران جنگ سرد است.
دکترین هسته ای ترامپ و تفاوت با سند 2010 اوباما
در ایالاتمتحده آمریکا این موضوع تقریباً به یک سنت تبدیل شده است که هر حکومت جدید میخواهد سیاستهای هستهای خود را با نوشتن یک «بازنگری وضعیت هسته ای» مشخص کند. در این راستا، دونالد ترامپ نیز سند بازنگری وضعیت هسته ای امریکا را در 2 فوریه 2018 منتشر کرد. اگرچه گفته میشود، سند «بازنگری وضعیت هستهای» تا اندازه زیادی مسیر ترسیمشده در سند سال ۲۰۱۰ دولت اوباما را ادامه میدهد، بااینحال این سند دو تفاوت عمده با سند پیشین دارد. اول اینکه سند جدید حاوی دو مکمل شامل یک طرح جدید برای موشک بالستیک دریایی با برد کم (SLBM) و یک موشک کروز جدید دریایی (SLCM) بهجای موشکهای حذف شده از ناوگان در دهه 1990 است که آن را از گزارش سال 2010 متمایز میکند. سند جدید اعلام میکند هردوی این موشکها از آنجاییکه « با هر سوء برداشتی از توانایی های بازدارندگی منطقه ای ایالاتمتحده مقابله میکند» ضروری هستند. دکترین هستهای ترامپ با توجه به انعطاف موشکهای کمبرد در موقعیتهای مختلف، بر نقش آنها در قدرت بازدارندگی منطقهای آمریکا تأکید میکند. سند همچنین با نظر به ضعف نیروهای استراتژیک امریکا در پاسخ به روسیه، چین و کره شمالی، بر اهمیت این سلاحها و نقش مهمی که در پاسخ محدود به تهدیدات آنها دارند تأکید میکند.
نکته دوم اینکه دکترین جدید هستهای ترامپ، جهانی تاریک و پر از تهدید را برای ایالاتمتحده تصور میکند که در آن، دشمنان بالقوه ایالاتمتحده مانند چین، کره شمالی و روسیه بهسرعت تواناییهای هستهای خود را بهبود میبخشند و در حال پیشی گرفتن از ایالاتمتحده در این زمینه هستند. بر این مبنا، ادعای اصلی سند پنتاگون این است که ایالاتمتحده باید وابستگی خود را به سلاح های هستهای جهت محافظت از کشور و متحدانش افزایش دهد (کاملاً برخلاف تلاش دولت اوباما). بر این اساس، دولت ترامپ متقاعد شده است که بهترین راه برای محدود کردن خطر اشاعه ی هستهای، گسترش و تبلیغ توانایی آن برای نابودی دشمنان است. او در همین راستا، علاوه بر اختصاص دادن زمین نوادا برای آزمایش هستهای، یک طرح 1.2 تریلیون دلاری را برای بازسازی کل مجموعه سلاح های هستهای امضا کرده است. ترامپ همچنین برای اولین بار بعد از 34 سال، اجازه ساخت یک کلاهک هستهای جدید را صادر کرده است. وی بهعلاوه، بودجهای را برای تحقیقات و توسعه موشکهای میانبُرد در نظر گرفته است. همچنین آمریکا برای اولین بار در حال بررسی سناریوهایی است که بهموجب آن به «حملات راهبردی غیرهستهای» پاسخ هستهای داده خواهد شد.
بازگشت به فضای رقابت هسته ای جنگ سرد
دکترین هستهای ترامپ به چند دلیل عمده خطر احیای رقابت هستهای دوران جنگ سرد را برای نظام بینالملل افزایش میدهد. اول اینکه در دکترین جدید تأکید میشود که اگرچه بمبهای کوچکتر قدرت تخریبی کمتری دارند اما از قدرت بازدارندگی بیشتری برخوردارند. بر طبق این سند، زرادخانه هستهای آمریکا گسترش پیدا نخواهد کرد اما قرار است کلاهکهای هستهای را در موقعیتهای تازهای استفاده کنند. براین اساس، ترامپ توافقنامه استارت2 (2009) را که برای کاهش سلاح های متعارف بین روسیه و آمریکا به امضا رسیده را به شدت مورد انتقاد قرار داده و آن را جز توافقنامههای بد توصیف کرده است. به همین دلیل وی خواستار حرکت به سمت ساخت نسل جدیدی از سلاحهای هستهای شده است.
علاوه براین، سند دارای سازوکارهایی است که میتواند آینده رقابت هسته ای را افزایش دهد. افزایش ظرفیت تولید حفرههای پلوتونیوم در مواردی که ایالاتمتحده به توسعه زرادخانه خود نیاز مبرم دارد؛ آموزش نیروهای متعارف برای مبارزه با یک قدرت هسته ای؛ افزایش آمادگی 150 پایگاه هستهای مستقر در اروپا به دلیل آنچه نمادین خوانده میشود؛ و بیاعتمادی به مکانیسم کنترل تسلیحات (استارت)، ازجمله موارد ذکرشده در سند است که میتواند خطر رقابت هستهای را افزایش دهد. در این سند به دکترین روسیه مشهور به «تهدید کن تا درگیری تخفیف یابد» اشاره شده که در آن مسکو به استفاده از سلاحهای هستهای کم قدرتتر در یک درگیری محدود و متعارف در اروپا تهدید میکند با این اعتقاد که انجام این کار آمریکا و ناتو را وادار به عقبنشینی خواهد کرد. در این زمینه میتوان به این موضوع اشاره کرد که سلاحهای هستهای کوچکتر استراتژیک تر هستند و به دلیل قابلیت استفاده میتوانند تأثیر گستردهای را نسبت به سلاحهای هستهای بزرگ داشته باشند.
سند بازنگری هسته ای اگرچه تأکید میکند که «جنگ هسته ای» را موردنظر قرار نداده، بااینحال، بحث در مورد سلاحهای غیراستراتژیک و قابلیت «مکمل های پیشنهادشده»، امکان استفاده از سلاحهای هسته ای را در جنگهای محدود افزایش میدهد. اگرچه سند بازنگری وضعیت هستهای ترامپ، کاربرد تسلیحات هسته ای را تنها در «شرایط فوقالعاده» جایز میداند اما چارچوب معینی برای این شرایط بهاصطلاح فوقالعاده مشخص نمیکند و همین چارچوب، شرایط استفاده از سلاح هسته ای در شرایط فوق العاده را گسترش میدهد. این مسئله میتواند پیامدهای امنیتی پیچیدهای را برای نظم و امنیت بین المللی به همراه داشته باشد. از این چشمانداز، دکترین جدید هستهای آمریکا خطر بروز جنگ اتمی را بیشازپیش افزایش میدهد و فرضیه تلاش آمریکا برای قرار دادن کلاهک هستهای در ردیف جنگافزارهای متداول را قوت میبخشد. علاوه بر این، ظاهراً موشک بالستیک دریایی با برد کم( SLBM ) برای حمله سریع به اهداف کوچک و سیار مانند لانچر موشکی سیار دشمن یا پست فرماندهی پیشرو طراحی شدهاند. در صورت استفاده از این روش، زیردریاییهای موشکی بالستیک که پیشازاین برای بازدارندگی استراتژیک استفاده میشدند نیز قادر به انجام مأموریتهای جنگی میباشند.
نکته بعدی اینکه سند جدید آستانه پاسخ هستهای آمریکا به «تهدیدهای امنیتی» را پایین آورده است. گسترش مأموریت هستهای در پاسخ به «حملات راهبردی غیرهستهای» در سند، چنین تفسیری را قوت می بخشد که موضع تلافیجویانه ترامپ احتمال استفاده از قدرت هسته ای را در مواردی مانند حمله علیه تهدیدات سایبری افزایش میدهد. درحالیکه روسای جمهور قبلی آمریکا استفاده از سلاحهای هستهای را تنها به زمان استفاده کشورهای رقیب از سلاحهای کشتارجمعی برای کشتار انبوهی از غیرنظامیان محدود میکرد، در سند جدید برای اولین بار خواسته شده به «حملات راهبردی غیرهستهای» پاسخ هستهای داده شود. این مسئله نیز خطر رقابت هسته ای میان آمریکا و دیگر قدرتهای هسته ای را افزایش میدهد. برای مثال آن بخش از دکترین هستهای آمریکا که اعلام میکند: روسیه باید متقاعد شود که در صورت تهدید به انجام حمله هستهای در اروپا حتی در دامنهای محدود با هزینههای بسیار سنگین مواجه خواهد شد» نیز حاکی از آن است که آمریکا به دنبال استفاده از توان «حمله اول» (first strike) علیه مسکو یا حتی کشورهای بهزعم آنها متخاصم غیرهستهای، است. جوزف سیرنشنی[2] رئیس بنیاد ضد هستهای «پلاشرز[3]» در این زمینه هشدار داد که سند بازنگری ترامپ، اختیارات و حوزه عمل او را برای حملات هستهای گسترش داده است.
نهایت اینکه، سند «بازنگری وضعیت هسته ای» نشاندهنده یک دیدگاه قدیمی و ساده برای بازدارندگی است. این سند استدلال میکند که سلاحهای هستهای اثرات بازدارندهای بینظیری ارائه میدهند، بنابراین گزینههای بیشتر به معنای بازدارندگی بیشتر است. این در حالی است که طراحان نظامی امروز، فهم بسیار پیچیده و ظریفی از بازدارندگی دارند. آنها درصدد بهکارگیری طیف وسیعی از قابلیتها در حوزههای مختلف برای ایجاد یک اثر راهبردی مناسب برای تهدیدی خاص هستند. در برخی موارد، ترویج یک تهدید هسته ای ممکن است برای جلوگیری از حمله ضروری باشد. بااینحال، در شرایط دیگر، باید جانب احتیاط را در نظر گرفت. برای مثال در برابر حمله یا تحمیل هزینه ها در حوزههای سایبری، فضا، تحریمها یا سلاحهای متعارف نمیتوان به سلاح هسته ای متوسل شد. ضمن اینکه بدون توجه به عملکرد و روش تحویل آنها، سلاح های هسته ای هرگز بهعنوان یک بازدارنده معتبر به نوع تجاوز به سطح پایین، که روسیه و کره شمالی آن را ثابت کردهاند، هرگز مشاهده نخواهند شد.
جمعبندی
بهطورکلی منطق حاکم بر سند بازنگری و تأکید بر استفاده از سلاح هسته ای محدود و با برد کم جهت افزایش امنیت آمریکا، از چند جهت میتواند فضای موجود در روابط قدرتهای بزرگ را به سمت ناامنی سوق دهد. اول اینکه، اگرچه تأکید بر سلاحهای هسته ای کوتاه برد، انگاره خطر جنگ هسته ای در سطح گسترده را تقویت میکند اما باید گفت حتی سلاحهای هسته ای با «برد کم» هزاران بار مخربتر از بزرگترین سلاحهای متعارف است. این مسئله خطر آلوده کردن سرزمین متحدان و دشمنان منطقه ای را افزایش میدهد. دوم اینکه، با آزمایش سلاحهای کوتاه برد هسته ای کاملاً مشخص نیست که یک دشمن بتواند بهسرعت قانع شود که یک انفجار هسته ای محدود رخداده است. بنابراین، و نکته مهمتر اینکه، حتی در صورت امکان چنین وضعیتی، با آزمایش سلاحهای هسته ای کوتاه برد ممکن است طرف مقابل پاسخ را محدود تلقی نکند بلکه آن را سزاوار پاسخ گسترده بداند. تحت چنین شرایطی، اگر روسیه بهاندازه کافی بیپروا برای انجام یک حمله هسته ای کوچک اقدام کند، ایالاتمتحده مجبور خواهد شد تا از طریق حملات تلافیجویانه هسته ای، مانع از آن شود. در پایان باید گفت سند بازنگری وضعیت هسته ای، با تکیهبر سلاح های غیراستراتژیک برای بازدارندگی، همان منطقی را دنبال میکند که تا الآن نگران آن بود که در مسکو این «سلاحهای کمبرد هسته ای» نگهداری میشود.
* پژوهشگر گروه مطالعات بین الملل اندیشکده مطالعات حاکمیت و سیاست گذاری
[1] -(Nuclear Posture Review (NPR
[2] - Joseph Cirincione
[3] - Ploughshares Fund
خبرهای مرتبط
نظر شما