عقلای جناحهای سیاسی علیه افراطیگری
شهروند نوشت:
«حضور در مجلس برایم بس است.» این سخنی بود که اخیرا ناطق مطرح کرد. سخنی که با استقبال جالبتوجه از سوی برخی رسانههای اصولگرا مواجه شد و مدام در گزارشهایشان نوشتند که ناطقنوری با این سخنش تمام امید اصلاحطلبان را ناامید کرد. اما آیا اصلاحطلبان بر روی ناطق سرمایهگذاری کرده بودند که حالا امیدشان از ناطق ناامید شده باشد و آیا ناطق اساسا قرار بود بهعنوان سرلیست و زیر پرچم اصلاحطلبان در انتخابات مجلس شرکت کند؟ شاید البته برخی رفتارهای حجتالاسلام ناطقنوری در فاصلهگرفتن از برخی جریانات اصولگرایی آنها را به اشتباه انداخته است. رمضان سال گذشته شیخ اکبر ناطقنوری حاضر نشد افطاری محمدرضا عارف و همنشینی با سیدمحمد خاتمی را با سخنرانی در دانشگاه امام صادق(ع) تاخت بزند تا رسانهها و سیاسیون اصولگرا با گوشه و کنایه عکسهای مراسم افطار را مرور کنند.
ناطق اما اخیرا اعلام کرده است که قصد حضور فعال در مجلس را ندارد و تلویحا اعلام کرد که از سیاست فاصله خواهد گرفت. کاری که سیدمحمد خاتمی نیز پیشتر انجام داده بود. سیدمحمد خاتمی بعد از دوران ریاستجمهوری باروبنهشان را جمع کرد تا بدون هیچ سمت رسمی و حکومتی تنها از یک دفتر و نهاد غیردولتی بتواند در انتخابات ریاستجمهوری ٨سال بعد نقشی تأثیرگذار ایفا کند. شاید عارف تمایل داشت تا پایان در رقابتها باقی بماند که با تدبیر سیاسی و در حرکتی به موقع از میدان بیرون رفت و مقدمات جشن بنفشپوشان فراهم آمد. شیخ علیاکبر ناطقنوری نیز خط و خطوطی جدید را با برخی اصولگرایان ترسیم کرده است. شیخ، آن روز از اصولگرایان رنجید که نامزد مورد حمایشان در مناظره مشهور انتخاباتی و در یکی از پربینندهترین برنامههای تاریخ رادیو و تلویزیون ایران ناگهان گفت: «پسر آقای ناطق چطور میلیاردر شد؟ خود آقای ناطق چطوری دارد زندگی میکند.» البته آن روز انگشت اتهام به سوی افراد دیگری هم نشانه رفت اما ناطق انتظار داشت اعضای جامعه روحانیت به جای سکوت از او دفاع کنند.
سکوتی که درنهایت باعث دلخور شدن ناطق از مهمترین تشکل اصولگرایان سنتی شد. غلامرضا مصباحیزدی از اعضای ارشد این تشکل بعدها دراینباره گفت: «آقای ناطقنوری تا پیش از انتخابات ٨٨ در جلسات جامعه روحانیت مبارز شرکت میکرد. ولی پس از آن دیگر حضور نیافت. شاید به دلیل این گلایه که چرا جامعه روحانیت مبارز نسبت به تعرض به ایشان در جریان مناظرههای انتخاباتی اعتراضی نکرد یا از او حمایتی ننمود.» شیخ همین چند روز پیش پس از مدتها سکوتش را شکست و در همایش اساتید و دانشجویان ایرانی خارج از کشور با کنایه به آن مناظره اشاره کرد و گفت: «اگر امثال من بردند و خوردند دیگر صلاحیت این را ندارم که رئیس دفتر بازرسی مقام معظم رهبری باشم و یا در مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور داشته باشم و یا برای شما حرف بزنم» و در مورد محمود احمدینژاد هم یادآوری کرد: «همان موقع فرزندم از ایشان شکایت کرد ولی نقص قانونی و حقوقی مانع از ادامه پیگیری شد.»
ناطق از برخی اصولگرایان فاصله گرفت، حبیبالله عسگراولادی درگذشت و آیتالله مهدویکنی به کما رفت؛ مجموعه این تحولات کافی بود تا طیف سنتی اصولگرایان بیش از پیش به حاشیه بروند در این میان ریاست جبهه پیروان خط امام و رهبری (مجموعه ١٧ تشکل اصوگرا) نیز از موتلفه به جامعه اسلامی مهندسین و شخص محمدرضا باهنر رسید.
ناطقنوری سرانجام افراطیون را خانهنشین میکند
مخالفان ناطق اگر فکر میکردند قهر شیخ به حذف شیخ میانجامد سخت در اشتباه بودند. از آن پس ناطق هر روز بیش از پیش با خاتمی و هاشمی عکس گرفت و حتی تحلیلهای اولیه حاکی از این بود که ناطقنوری بهعنوان سر لیست اصلاحطلبان به مجلس دهم راه خواهد یافت و پس از ۵ دوره بار دیگر ردای ریاست مجلس را به تن خواهد کرد. شیخ نوری اما همین چند روز پیش گفت به اندازه کافی نماینده مجلس بوده و دیگر نه احساس تکلیف میکند و نه خیال دارد که به مجلس بازگردد. عبدالله ناصری عضو بنیاد باران و فعال سیاسی اصلاحطلب که پیش از این به ایسنا گفته بود «خاتمی و ناطقنوری به دنبال کسب قدرت سیاسی و اجرایی نیستند اما کنش سیاسی خود را ادامه میدهند.» اینک به «شهروند» میگوید: «ناطقنوری بهعنوان یک اصولگرای اصیل از ابتدا تلاش کرده است جریان اصولگرای افراطی را خانهنشین کند زیرا برخلاف این طیف تندرو سیاسی برای ناطقنوری همواره منافع ملی اصل بوده است.» ناصری یکی از تفاوتهای ناطقنوری و سیدمحمد خاتمی را در این میداند که سیدمحمد خاتمی به دلیل جایگاه تثبیتشدهاش در میان اصلاحطلبان و نیز موقعیت بینالمللیاش نقش تصمیمسازی دارد و کنش سیاسی خاتمی فراتر از سطح ملی در سطح بینالمللی نیز مورد توجه قرار میگیرد.
ناصری میگوید تمام دغدغه خاتمی این است که در چارچوب اندیشههای اصلاحطلبی که رهبریاش را برعهده دارد کنش سیاسی داشته باشد درحالیکه ناطقنوری چنین دغدغهای ندارد و درنهایت تلاشش بر حذف افراطیون اصولگرا متمرکز خواهد بود.
آغاز روند تحولی و تکاملی اصولگرایان
ناصری درباره سرانجام طیف تندروی اصولگرایان نیز معتقد است روند کلی به سمت حذف و خانهنشین کردن این جریانات افراطی پیش میرود زیرا افراطیگری هزینههای سنگینی را بر کشور تحمیل کرده است و شخصیتهای اصلی اصولگرایان نیز حاضر نیستند این هزینهها بیش از این بر مردم ایران تحمیل شود. او میگوید: «برای مثال علی لاریجانی که ریاست مجلس را برعهده دارد و بسیاری از همین افراطیون فعلی در دوران مدیریت او بر صداوسیما بروز و ظهور پیدا کردند، امروز بسیاری از چارچوبهای سیاسی را رعایت میکنند و به عبارت دیگر پوست انداخته و تولد دوبارهای در عرصه اصولگرایی پیدا کردهاند. این روند به نظر من رو به تکامل است و نشان میدهد عقلای اصولگرا پذیرفتهاند که باید افراطیون جریان را از خود دور کنند.»از همین منظر میتوان اعلام عدم تمایل ناطق برای شرکت در انتخابات مجلس دهم را نیز تفسیر کرد، چه آنکه این شرکت میتوانست برای دوستی میان لاریجانی و روحانی گران تمام شود. چنانکه ناطقنوری عزم حضور در انتخابات مجلس دهم میکرد این اقدام در میان لاریجانیها جز به معنای پایان دوران ماهعسل با حسن روحانی و دولت اعتدال تعبیر نمیشد درحالیکه اکنون ناطقنوری خواهد توانست فارغ از حاشیههای انتخابات مجلس ظرفیت سیاسی خود را برای دیگر حوزهها مصروف کند و از سوی دیگر این اقدام نشاندهنده پیوندهای عمیق سیاسی میان ناطقنوری و حسن روحانی است. حسین کنعانیمقدم فعال سیاسی اصولگرا نیز درباره مواضع اخیر ناطقنوری به «شهروند» میگوید: «نمیتوان گفت در جریانهای سیاسی افرادی مانند ناطق و خاتمی به پدر معنوی جریانهایشان تبدیل شدهاند اما این افراد سعی میکنند با سازماندهی نیروهای سیاسی خودشان اثرگذاری و نفوذشان را در میان جریانهای سیاسی ادامه دهند.»
چرخش لاریجانی به سمت اصلاحطلبان بعید نیست
کنعانیمقدم درباره اینکه آیا میتوان آینده علی لاریجانی را با حال علیاکبر ناطقنوری مقایسه کرد و آیا او در آینده، نزدیکی بیشتری با اعتدالگرایان و حتی در مواردی با اصلاحطلبان نشان خواهد داد، گفت: «برخی از جریانهای سیاسی در مقاطعی از گردونه خارج میشوند و تلاش میکنند با تحول در درون خودشان مجددا وارد صحنه سیاسی شوند اما تفکر اصولگرایی اندیشهای نیست که بخواهد با این شخصیتها تولد پیدا کند یا از میان برود، به نظر میرسد پس از آقای ناطقنوری جریان اصولگرا نیز چند بخشی شد و انسجام درونی خود را از دست داد و شورای هماهنگی نیز دیگر نتوانست نفوذ گذشتهاش را ادامه دهد و چنانچه آقای لاریجانی بتواند انسجام جدیدی در اصولگرایی ایجاد کند میتواند گرانیگاه آینده اصولگرایان باشد.» کنعانیمقدم در عین حال میگوید لاریجانی این پتانسیل را نیز دارد که از اصولگرایان جدا شود و همانند ناطقنوری به سمت اعتدالگرایان یا حتی اصلاحطلبان حرکت کند. حالا اینکه آیا درنهایت ائتلاف سه نفره هاشمی، خاتمی و ناطقنوری ضلع چهارمی هم خواهد یافت یا نه موضوعی است که باید منتظر ماند و نشانههای آن را از آسمان سیاست ایران رصد کرد. خلاصه اینکه اینگونه به نظر میرسد که ائتلاف پنهانی میان عقلای جناح اصولگرا برای جدا ساختن شاکله اصولگرایی از افراط شکل خواهد گرفت. ائتلافی که میتواند بیش از گذشته خط و خطوط اصولگرایان را با توجه به شرایط جدید کشور مشکل کند. خط و خطوطی که دیگر از افراط در آن نشانی یافت نشود و مسیری به سمت اعتدال بپیماید.
نظر شما