در شان روحانی نبود جواب صدیقی را بدهد
به گزارش صدای ایران غلامحسین کرباسچی در روزنامه اعتماد نوشت : رییسجمهور موضعگیری مطلوبی نسبت به اعتراضات اخیر در کشور داشته است و بسیار اهمیت دارد که دولت حرفهای مردم را بشنود و نسبت به درخواستها و اعتراضات مردم حساس باشد. همه مسوولان اجرایی و در وهله اول شخص رییسجمهور باید نیازها و خواستههای مردم را بشناسد. اما تمام واکنش رییسجمهور نباید نسبت به این مساله ...
در سخنرانیهایش به رویارویی لفظی و جنجال کلامی با شخصیتهای جناح رقیب تقلیل یابد. بالاخره برخی از شخصیتها و فعالان سیاسی منتقد آقای روحانی هستند. در مسالهای به این مهمی چشم جامعه به حرفهای رییسجمهور جلب شده است. شان او چنین نیست که همه جا نقل شود که آقای روحانی جواب حجتالاسلام صدیقی را داده است. اگر ازآقای صدیقی حرف نادرستی نسبت به مردم نقل شده است خیلیها در فضای حقیقی و مجازی نسبت به آن حساسیت نشان دادهاند تا آنجا که خود ایشان هم به نوعی اقدام به جبران آن تعبیر کرده. حتما همه از بکار بردن القاب توهینآمیز برای معترضین ناراحتند و بهخصوص بهکارگیری چنین ادبیاتی در تریبونهای مذهبی وعبادی. گرچه همینجا میتوان صمیمانه به رییسجمهور عزیز گوشزد کرد که بکار بردن برخی تعابیر مشابه از ناحیه ایشان برای منتقدینشان هم چندان برای همه خوشایند نیست. اما در این میان شأن رییسجمهور در این خصوص چیز دیگری است. با ورود رییسجمهور به این مساله آنقدر این موضوع بزرگ میشود که خوف آن هست که اصل قضیه فراموش شود. مساله اصلی، توجه رییسجمهور به خواستههای مردم است. خوب بود که آقای روحانی پس از اعتراضات و تظاهراتهای اخیر به یکی از زندانها و بازداشتگاهها میرفت، معاونین و وزرا را میفرستاد، به استانداران و فرمانداران ماموریت میداد که بروند وبا این افراد ولو خطاکار گفتوگو کنند. کاش فردای همان روز دستگیری عدهای با جمعی از آنها مینشست تا ببیند که گرفتاریها و مشکلات آنها چیست و آیا واقعا انگیزه آنها از اعتراض مشکلات اقتصادی بوده است؟ برخی تعابیر نادرستی در مورد معترضان کردهاند و قطعا هشدار رییسجمهور نسبت به این مسائل میتواند مفید باشد اما آقای روحانی باید به صورت عملی برای حل ریشهای مشکلات اقدام کند. اگر راهکارهایی از این دست توسط آقای روحانی درپیش گرفته شود و شناختی از ماجرا به صورت دقیق وعینی به دست بیاید، بهتر نیست؟ اینکه برای رییسجمهور گزارشی برده شود با وقتی که لحن کلام جمعی از معترضان به صورت رو در رو شنیده شود، متفاوت است. همچنین این حضور همدلانه در کنار معترضین نشان خواهد داد که آقای رییسجمهور ورای گفتار، میخواهد به نیازها و خواستههای مردم توجه کند. اگر مسوولان مختلف کشور هم مثل یک تحلیلگر یا مفسر رسانهای در کلام بگویند که باید اعتراضات مورد توجه قرار گیرد، به تنهایی کاری از پیش نمیبرد. مسوولان اجرایی قدرت اثرگذاری دارند. دولت باید کاری عملی در خصوص حل ریشهای اعتراضات انجام دهد. از طرفی توجه کنیم بسیار زننده است که این اعتراضات و حوادث دوباره تبدیل به سوژه دعوای بین جناحها و اشخاص شود و باز مردم احساس کنند که مشکلاتشان فراموش شده است. مساله اصلی نباید دعوای رییسجمهور و فلان امامجمعه شود. خوب است که استانداران به زندانها بروند و با چند نفر از بازداشتیهای اخیر صحبت کنند. به هر حال اثرگذاری رییسجمهور و مدیران با اثرگذاری یک فعال سیاسی متفاوت است. رییسجمهور میتواند به صورت عملی موثر باشد. او در چنین شرایطی نباید در مقام یک تحلیلگر ظاهر شود. او باید از جایگاه یک مدیر عالیرتبه اجرایی کشور وارد عمل شده و نارساییها را رفع کند.
در سخنرانیهایش به رویارویی لفظی و جنجال کلامی با شخصیتهای جناح رقیب تقلیل یابد. بالاخره برخی از شخصیتها و فعالان سیاسی منتقد آقای روحانی هستند. در مسالهای به این مهمی چشم جامعه به حرفهای رییسجمهور جلب شده است. شان او چنین نیست که همه جا نقل شود که آقای روحانی جواب حجتالاسلام صدیقی را داده است. اگر ازآقای صدیقی حرف نادرستی نسبت به مردم نقل شده است خیلیها در فضای حقیقی و مجازی نسبت به آن حساسیت نشان دادهاند تا آنجا که خود ایشان هم به نوعی اقدام به جبران آن تعبیر کرده. حتما همه از بکار بردن القاب توهینآمیز برای معترضین ناراحتند و بهخصوص بهکارگیری چنین ادبیاتی در تریبونهای مذهبی وعبادی. گرچه همینجا میتوان صمیمانه به رییسجمهور عزیز گوشزد کرد که بکار بردن برخی تعابیر مشابه از ناحیه ایشان برای منتقدینشان هم چندان برای همه خوشایند نیست. اما در این میان شأن رییسجمهور در این خصوص چیز دیگری است. با ورود رییسجمهور به این مساله آنقدر این موضوع بزرگ میشود که خوف آن هست که اصل قضیه فراموش شود. مساله اصلی، توجه رییسجمهور به خواستههای مردم است. خوب بود که آقای روحانی پس از اعتراضات و تظاهراتهای اخیر به یکی از زندانها و بازداشتگاهها میرفت، معاونین و وزرا را میفرستاد، به استانداران و فرمانداران ماموریت میداد که بروند وبا این افراد ولو خطاکار گفتوگو کنند. کاش فردای همان روز دستگیری عدهای با جمعی از آنها مینشست تا ببیند که گرفتاریها و مشکلات آنها چیست و آیا واقعا انگیزه آنها از اعتراض مشکلات اقتصادی بوده است؟ برخی تعابیر نادرستی در مورد معترضان کردهاند و قطعا هشدار رییسجمهور نسبت به این مسائل میتواند مفید باشد اما آقای روحانی باید به صورت عملی برای حل ریشهای مشکلات اقدام کند. اگر راهکارهایی از این دست توسط آقای روحانی درپیش گرفته شود و شناختی از ماجرا به صورت دقیق وعینی به دست بیاید، بهتر نیست؟ اینکه برای رییسجمهور گزارشی برده شود با وقتی که لحن کلام جمعی از معترضان به صورت رو در رو شنیده شود، متفاوت است. همچنین این حضور همدلانه در کنار معترضین نشان خواهد داد که آقای رییسجمهور ورای گفتار، میخواهد به نیازها و خواستههای مردم توجه کند. اگر مسوولان مختلف کشور هم مثل یک تحلیلگر یا مفسر رسانهای در کلام بگویند که باید اعتراضات مورد توجه قرار گیرد، به تنهایی کاری از پیش نمیبرد. مسوولان اجرایی قدرت اثرگذاری دارند. دولت باید کاری عملی در خصوص حل ریشهای اعتراضات انجام دهد. از طرفی توجه کنیم بسیار زننده است که این اعتراضات و حوادث دوباره تبدیل به سوژه دعوای بین جناحها و اشخاص شود و باز مردم احساس کنند که مشکلاتشان فراموش شده است. مساله اصلی نباید دعوای رییسجمهور و فلان امامجمعه شود. خوب است که استانداران به زندانها بروند و با چند نفر از بازداشتیهای اخیر صحبت کنند. به هر حال اثرگذاری رییسجمهور و مدیران با اثرگذاری یک فعال سیاسی متفاوت است. رییسجمهور میتواند به صورت عملی موثر باشد. او در چنین شرایطی نباید در مقام یک تحلیلگر ظاهر شود. او باید از جایگاه یک مدیر عالیرتبه اجرایی کشور وارد عمل شده و نارساییها را رفع کند.
خبرهای مرتبط
نظر شما