علّت پیشرفت غرب از نگاه هاشمی
آیت الله هاشمی رفسنجانی ضمن بیان تاثیر تحجّر در رکود تمدّن اسلامی، تاکید کرد: علّت پیشرفت و بیداری غرب، نتیجه رهایی از تحجّر مسیحیت بود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، ایشان در مصاحبه سال 91 خود با شفقنا در همین ارتباط می گوید:
مسلمانان تا زمانی که سعه صدر داشتند مرکز جذب دانش و تولید علم و فن بودند ولی وقتی تنگنظری ها و تعصبات بخشی در جهان اسلام جای سعهصدر را گرفت، مجالس مناظره به هتاکی، حذف و تکفیر تبدیل شد چرا که اگر عوامل انحطاط درونی نبود، جهان اسلام فشار مغول و جنگ صلیبی را به نفع خود پایان می داد.
نکته قابل توجه این است که به خاطر شروع نقد و ایجاد تردید توسط علمای اسلامی در نظریه بطلمیوسی راه ایجاد انقلاب در علوم ستارهشناسی و حرکات فلکی قدیم باز شد و تغییر تئوریهای «پیش کوپرنیکی» از همین جریان بتشکنی و طلسمزدایی دانشمندان شجاع اسلامی به وجود آمده است.
مجموعه آنچه از دستآوردهای علمی و فنی در دو سه قرن بهار تمدن اسلام آورده شد، محققا ریشه در آزاداندیشی مسلمانان دارد و خود آزاداندیشیشان هم ریشه در تعلیمات قرآن و سنت دارد که نمونههای آن در اهتمام به عقل و فکر و توجه به نظرات دیگران و تشویق اقتباس است «فبشّر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه» و «اطلبوالعلم ولو بالصین».
این میراث عظیم اسلامی رفته رفته دچار طمع خودخواهان و میراثبران طمّاع در بخشهای مختلف جهان پهناور اسلام شد و رقابتها و سپس کشاکشها آنهم نه در توسعه علوم، بلکه در سلطه برخاک و مصادره دستآوردها شکل گرفت. درگیری و جنگهای داخلی، جهان اسلام را دچار فرسایش کرد و تنگنظریها و تعصبات بخشی جای سعهصدر و تحمل نظرات را گرفت و مجالس سازنده محاوره و مناظره تبدیل به هتاکی، طرد، لعن و سپس حذف و تکفیر و کشتار شد. مجموعه بالنده جهان اسلام در اثر نزاعها و فرسایش نیروها آنچنان ضعیف شد که مورد تجاوز، غارت، چپاول، قتل عام و انهدام یک قوم کوچک بیابانگرد به نام مغول قرار گرفت و پاره پاره و پایمال شد.
همزمان با جریان قوس نزولی تمدن اسلامی، دنیای تباه شده غرب رفته رفته از خواب هزارساله قرون وسطایی خود بیدار میشد و کمکم جرقههایی در دنیای تاریک تفتیش عقاید و افکار بسته و عقلهای به زنجیر کشیده سوسو میکرد و آنهم در اثر برخورد با آثار تمدن بزرگ اسلامی و درخشش انوار علم و فن و توسعه و پیشرفت مسلمانان تابش انوار خورشید تمدن قرآنی مسلمین بود که در نقاط محدود تماس جامعه خفته غرب با جامعه تکامل یافته اسلامی بعضی از چشمان نیمه باز را خیره میکرد و آنها را به دنبال منشاء این رعد و برق میکشاند.
تحجّر قرون وسطی آنچنان غرب را از گذشته خودشان هم بیگانه کرده بود که برای دریافت آثار روم و یونان قدیم هم به ناچار از برگرداندن آثار عربی بهره میگرفتند و مثلا آثار ارسطو، افلاطون، سقراط و جالینوس را با ترجمه از زبان عرب به زبانهای لاتین، اسپانیولی و رومی منتقل میکردند و در ادامه کار بسیاری از آثار مهم مسلمین تقریبا به تمامی زبانهای زنده دنیا ترجمه شدهاند و بعضی از آنها مثل قانون ابنسینا چندین بار ترجمه شده است. جالب اینکه همین کتاب «قانون» و کتاب «ذخیره خوارزمشاهی» در طب به زبان عبری هم ترجمه شده است.
اروپا تحت تاثیر رهبانیت مسیحی دچار تحجر، رکود و خرافات شد و ژرمنها که از شمال به مرکز و جنوب اروپا منتقل شدند، با خشونت بر این رکود، جمود و جاهلیت افزودند و تاریخ قرون وسطی که توسط خود اروپاییان نوشته شده، گواه این ادعاست.
با نگاهی به وضع امروز جهان اسلام و خشونتهای شکل گرفته در آن که روز به روز رو به تزاید است بخوبی می توان تاثیر تحجّر و تعصبات در رکود و فرسایش تاریخی منابع ممالک اسلامی را مشاهده کرد و نکته بسیار تاسف آور این است که اسلامی که آزاد اندیشی آن، موتور محرکه پیشرفت و بیداری غرب در جدایی از تحجّر مسیحیت شد، اکنون خود در چنگال تعصبات و تحجّر چنان گرفتار آمده که دامن زدن بر اختلافات مذهبی و تفتیش عقاید رویه جاری آن شده است.
نظر شما