سوال عباس عبدی از اصولگرایان
به گزارش صدای ایران،عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت:
اگر از نظر اصولگرایان، دولت موجود مطالبات به حقی را برآورده نکرده است یا وضع معیشت مردم نامناسب است، و اگر معتقدند که مردم حق اعتراض دارند، در این صورت چرا خودشان از طریق شخصیتها و احزاب اصولگرا تقاضای تظاهرات اعتراضی را به وزارت کشور یا استانداریها ارایه نمیکنند؟
چنين درخواستي عليالاصول ميتواند چند نفع داشته باشد. اول اينكه اعتراضات رسمي و قانوني و با مجوز و در نهايت كنترلشده و چارچوبدار خواهد بود. ديگر آنكه اين رفتار به سامانيابي رفتارهاي حزبي و گروهي كمك ميكند. به علاوه احزاب معترض و اصولگرا، ميتوانند با تكيه بر مطالبات مردم، تعهد خود را به همراهي و همگامي با مردم نشان دهند. بنابراين اگر چنين رفتاري اينقدر منافع دارد و اگر واقعا از اين اعتراضات خوشحال ميشويد و از آن حمايت ميكنيد، چرا اصولگرايان با تابلوي مشخص خود وارد ميدان نميشوند و رهبري و هدايت اين جريان اعتراضي را در كل كشور عهدهدار نميشويد؟
پاسخ به اين پرسش كليدي است و نميتوان از كنار آن ساده گذشت. به نظر ميرسد كه چند دليلي براي اين رفتار ميتوان ذكر كرد.
1ـ اولين آن ناتواني در پاسخگويي است. در حقيقت هر چيزي را كه بخواهند مورد اعتراض قرار دهند، بدتر از آن را در دوره خودشان شاهد بودهايم. اگر در مورد فساد بگويند كه بدترينش به آن دوره برميگردد و اصولا بخش مهمي از ريشه فساد به آن دوران برميگردد.
اگر از تورم يا گراني بگويند كه وضع بسيار بهتر از دوره آنان است. اگر از رشد اقتصادي بگويند كه قابل مقايسه با آن دوره نيست، اگر از اشتغال و بيكاري بگويند كه دوره آنان فاجعه تمامعيار بود. اگر از آزاديهاي سياسي و عمومي مردم بگويند كه هيچ مقايسهاي نميتوان داشت. خلاصه حضور رسمي آنان در ميدان و خيابان اعتراضات موجب زنده شدن پرسشهايي خواهد شد كه آنان از طرح اين پرسشها بهشدت نگران هستند و تاكنون سعي كردهاند كه از پاسخگويي به آنها فرار كنند و دليلي ندارد كه با ورود رسمي به اعتراضات خود را دچار مخمصه كنند.
2- علت دوم، فقدان شجاعت كافي اين مجموعه است. آنان ميترسند كه تعداد اندكي به دعوت آنان پاسخ دهند يا اعتراضات متقابل انجام شود كه بسيار بزرگتر خواهد بود و اين به منزله شكست چندباره آنان تلقي خواهد شد. آنان ميخواهند از منافع اقدامات اينچنيني بهرهمند شوند، بدون آنكه مسووليتها و هزينههاي آن را متوجه خود كنند. در حقيقت ميخواهند از جامعه سواري مجاني بگيرند.
3- علت مهم ديگر تشتت گسترده ميان آنان است. بعيد است كه همه آنان بتوانند درباره انجام چنين رفتاري توافق كنند، در نتيجه هرگونه اقدامي براي اعتراض ممكن است فقط با حمايت يكي يا دو تا از گروهها و اشخاص آنان مواجه شود، ولي جالب اين است كه به علت تشتت مزبور، حتي ممكن است سايرين نيز با آن مخالفت كنند و چنين برنامههايي به جاي آنكه منشا اتحاد آنان شود، موجب چنددستگي بيشتر آنان خواهد شد. ضمن آنكه بسياري از گروههاي اصولگرا توان بسيج اجتماعي براي اين كار را ندارند و فقط برخي از آنان با چنين كاري آشنا هستند و آنان هم از سوي اصولگرايان سنتي به نسبت مطرود و انحرافي شناخته ميشوند.
4- و بالاخره علت ديگر اين است كه آنان ميترسند، اعتراضات حتي قانوني را رسميت دهند، چون ممكن است اين قاعده گستردهتر از آن شود كه مطلوب نظر آنان باشد.