تخریب گسلهای سیاسی بیش از زلزلههای طبیعی است
عضو جبهه ایستادگی گفت: شرط تعیین کردن برای گفتوگو بین جریانهای سیاسی یعنی اینکه نمیخواهند پای مذاکره بنشینند.
به گزارش صدای ایران،حسین کنعانی مقدم درباره اینکه گفتوگوی بین جریانهای سیاسی تا چه حد میتواند در رفع اختلافات مثمرثمر واقع شود، گفت: تجربه نشان داده مردم ما با یکدیگر و حتی با تمایلات سیاسی مختلف اعم از اصولگرایی و اصلاحطلبی و مستقل مشکلی ندارند. مشکل بین رجال سیاسی است که عمدتا دارای رهبری سیاسی بین جریانهای کشور هستند.
این فعال سیاسی اصولگرا افزود: مذاکره روش و مقرررات خود را دارد مبنی بر اینکه از کجا شروع شود و طرف مذاکره چه کسی باشد و موضوع مذاکره چه باشد و اینکه ضمانت اجرای مذاکرات چه خواهد بود و در نهایت نتیجه مذاکرات به کجا ختم خواهد شد مهم است که باید در درجه اول به این مسائل پاسخ داده شود تا زمان و مکان آن مشخص شود.
دبیرکل حزب سبز ایران با بیان اینکه صحبتهای باهنر برای مذاکره بین جریانها و افراد تاثیرگذار با یکدیگر یک گام رو به جلو بود، اظهار داشت: در فضای غبارآلود سیاسی گام برداشتن خود خطرناک است و آدم نمیداند جلوی پایش چه چیزی قرار دارد؛ با چاله روبرو میشود یا چاه.
وی افزود: به نظر میرسد عقلا و رجال سیاسی کشور باید با یکدیگر بنشینند و روش این نوع مذاکرات را تعریف کنند؛ چراکه اگر مشخص نشود شاید گام برداشتن در این مسیر خطرناک هم باشد.
کنعانیمقدم درباره اینکه اصولگرایان برای مذاکره شرطهایی را مطرح میکنند مبنی بر اینکه اصلاحطلبان باید اول گذشتهشان را جبران کنند و اصلاحطلبان هم معتقدند که اصولگرایان باید پاسخگوی حمایتهای خود از احمدینژاد باشند، آیا اصولگرایان حاضرند پذیرای رفتار خود باشند، گفت: هر دوطرف اشتباه میکنند چراکه شرط تعیین کردن برای گفتوگو بین جریانهای سیاسی یعنی اینکه نمیخواهند پای مذاکره بنشینند و مسائلی که مطرح میکنند میتواند بخشی از موضوع مذاکره باشد یعنی اگر پای میز مذاکره نشستند و شروع به گفتوگو کردند شاید این موارد در آن گفتوگو هم مورد بحث و بررسی قرار گیرد. اینکه پیش شرط تعیین کنیم یعنی از ابتدا تیر خلاص را به مذاکرات زدهایم .
وی افزود: نکته دیگر هم این است که وقتی در گفتوگوی سیاسی وارد مذاکره میشویم هیچگاه حاضر نیستیم تن به رای داور دهیم و به طور حتم مذاکره نیازمند یک داور است تا بتواند فصلالخطاب باشد و چون هیچ جناحی تا حالا نپذیرفته که فصلالخطاب داشته باشد بنابراین مذاکرات هم هیچگاه نتوانسته به نتیجه برسد.
عضو جبهه ایستادگی درباره اینکه مذاکرات برای اثرگذاری بیشتر در چه سطحی باید صورت گیرد، اظهار داشت: برای انسجام ملی و رفع اختلاف و جلوگیری از خطر گسلهای سیاسی در جامعه که تخریب آن بیشتر از زلزلههای طبیعی است، باید عقلای جناحها و کسانی که طرف دعوا هستند باهم بنشینند و با یک تسامح و تساهل اختلافات را حل کنند و در این صورت یک مذاکره برد ـ برد خواهد بود و هرچه از تنشها کم کنیم به وحدت انسجام ملی نزدیک میشویم و همه جناحهای سیاسی برنده خواهند بود.
وی در پاسخ به اینکه بحثی مبنی بر رفع اختلاف بین مجمع روحانیون مبارز با جامعه روحانیت مبارز مطرح شد تا چه حد مذاکره بین این دو تشکل میتواند راهگشا برای گفتوگوی بین دیگر جریانها باشد، بیان کرد: باید دید منشاء اختلافات چه چیزی و چه کسی است که بر آن اساس بتوانیم تحلیل کنیم که آیا این همگرایی میتواند مشکلات را حل کند، چرا که برخی جریانها دو روی سکه هستند و گاهی یک روی سکه حکومت میکند و گاهی روی دیگر و اختلافشان این است که به نوبت پیش روند.
وی افزود: این مساله از این جهت میتواند در نظام سیاسی کشور موثر باشد که منجر به تفرقه نشود و یک نوع رقابت سیاسی صورت گیرد، یعنی اگر روحانیت مبارز و مجمع روحانیون رقابت سیاسی سالم داشته باشند میتواند به مشارکت سیاسی مردم هم کمک کند. اما اگر با رفتارهایمان بخواهیم کاری کنیم که به منزله نفی دیگران و اثبات خود باشد، به وحدت انسجام ملی دست نمییابیم.
کنعانیمقدم در مورد اینکه آیا خانه احزاب میتواند جایگاهی برای این گفتوگوها باشد، بیانکرد: بله خانه احزاب میتواند میزی برای جمع کردن جریانهای مختلف سیاسی در مسیر تجمیع آرا و همدلی و همگامی باشد اما احزاب در ایران نتوانستند جایگاه مرکزیت سیاسی را داشته باشند و اکنون بحث مرکزیت سیاسی در جریانهای سیاسی یک خلاء جدی دارد و در خیلی از موارد و مسائل سبب میشود که شکافها زیاد شود.