نوسان قالیباف
آمنه شیرافکن در یادداشتی در شرق درباره قالیباف نوشت:
عجیب است که «روحالله حسینیان» در بهارستان دوره بیفتد و برای «محمدباقر قالیباف» امضای تایید و تشکر جمعآوری کند. اما این گزاره تعجبآور زمانی برای مخاطب قابلفهمتر خواهد شد تا پشتپرده تغییرات در جناح اصولگرا مشخص شود. تحولاتی که همگی ناشی از کفگیر بهتهدیگخوردن جناح اصولگراست؛ جناحی که با وجود حضور هشت ساله در قدرت کمتر توانسته نیروی سیاسی پایه کار و کاریزماتیک تولید کند.
شاید به همین خاطر است که در فقدان نیروی اصولگرای تاثیرگذار، حالا، نمایندگان مجلس یکروز بهدنبال ممنوعالتصویرکردن خاتمی هستند و روز دیگر، دنبال جمعآوری امضا علیه علی مطهری. آنها چه در خودآگاه و چه در ناخودآگاهشان به شخصیتهای سیاسی جناح مقابل رشک میورزند، حتی اگر بدرفتاری خود آنها به گرایش برخی نیروهای اصولگرا به خطوط میانه، منجر شده باشد. از سوی دیگر، بههزارویک دلیل کارهایی کردهاند که از سیدحسن خمینی، نوه امامخمینی (ره) گرفته تا حجتالاسلام ناطقنوری اصولگرا حالا نشستوبرخاستهای قابلتاملی با جبهه اصلاحطلبان دارند.
اصولگرایان این روزها هرچه کنند از کابوس هشتسال مدیریت ضعیف و پرمساله «محمود احمدینژاد» گریزی ندارند، از سوی دیگر در این سالها چهرههای اصولگرای مردمی هم ساخته نشده و به همینخاطر آنها اینروزها بیش از هر زمان دیگری با فقدان مدیران مقبول مواجهند.
نقطهضعف اصولگرایی، زمانی ناخوشایندتر جلوه میکند که این طیف سیاسی، بهجای تلاش برای نزدیکترشدن به برخی نیروهای دارای پایگاه اجتماعی این جناح، روی فعالان سیاسیی که بدنه اجتماعی نیرومندی ندارند- مانند محمدباقر قالیباف- سرمایهگذاری میکند. ایراد کار این است که قالیباف در مفهوم کنش سیاسی، رویه واحدی ندارد، یکروز به سمتوسوی اصلاحطلبی نزدیک میشود و روز دیگر پاپسکشیده و بهسوی اصولگرایان میرود. او بدون تردید همواره نیروی سیاسی بوده اما یک نیروی سیاسی که هیچگاه تجربه موفقی در بازیگری سیاسی نداشته است.
چرخش تندروهای اصولگرای بهارستان به سمت «محمدباقر قالیباف»؛ نهتنها، نشان از ضعف اصولگرایان در ساختن چهرههای مردمی و جدید دارد که نمادی از نزدیکی شخص قالیباف به جریان «جبهه پایداری» در مجلس نهم است. قالیباف یکبار روی خط اصولگرایاصلاحطلب رفت و لباس سفید خلبانی پوشید و عکسهای شیک گرفت، بعدتر بیشتر اصولگرا شد و البته همیشه شبهمیانه باقی ماند. در انتخابات ریاستجمهوری از توجه به مسایل زنان گفت و البته در یک بازی لفظی به حسن روحانی باخت تا مسیر انتخابات جور دیگری شود.
او نه کاریزمای لازم برای ایجاد انسجام سیاسی در میان نیروهای اصولگرا را دارد و نه کارنامهاش نکته قابلاعتنایی برای افکار عمومی. البته، شهردار تهران، هنوز جوان است و آینده سیاسیاش هم دور و دراز، اما بیگمان تصمیمهای خلقالساعه و عجیبوغریب این سالهای وی در اذهان مردم بهجا خواهد ماند و چشمانداز موفقیت آینده وی را کدر خواهد کرد.
نظر شما