درباره یک آمار تکاندهنده!
نتایج اولیه کنکور اعلام شد و آیین هر ساله کنکور به مراحل پایانی خود نزدیک میشود. برای آزمون سراسری سال 93 کمی بیش از یک میلیون نفر ثبت نام کردهاند، تعداد متقاضیان طبق روال چند سال گذشته کمی کاهش داشت، این کاهش به خارج شدن متولدین دهه شصت و اوایل هفتاد از جمعیت متقاضیان صندلیهای دانشگاه مربوط است و ربطی به کاهش علاقه برای تحصیلات دانشگاهی ندارد. سال گذشته نزدیک به 57 درصد شرکتکنندگان در کنکور پذیرفته شدند.
روزنامه «ابتکار» در ادامه نوشت: دانشگاههای مختلفی در کنار دانشگاههای دولتی و آزاد در این سالها احداث شدند. پیام نور در دولت مهر ظرفیت خود را چندین برابر کرد و در شهرهای بزرگ در بیشتر خیابانها میتوان تابلوی یک دانشگاه غیرانتفاعی را دید. کنکور یک رویای بزرگ بود اما دیگر نیست و احتمال قبولی در کنکور بالای 70 درصد است؛ البته اگر برای شرکتکننده مهم نباشد در یک واحد علمی کاربردی کتابداری بخواند یا در واحد پیام نور یکی از شهرستانها از راه دور علوم بازرگانی بخواند یا اگر خدا خواست در یک دانشگاه دولتی به صورت شبانه مهندسی کشاورزی بخواند. به جای کنکور، حالا تحصیل رایگان یک رویاست.
آمار، تکاندهنده است. تنها 14 درصد شرکتکنندهها میتوانند روی صندلیهای مجانی بنشینند. دانشگاههای دولتی هم کلاسهایشان را به صورت ترکیب روزانه (مجانی) و شبانه (پولی) برگزار میکنند. حالا تحصیل در دانشگاه به صورت رایگان، به رویای بزرگ کنکوریها تبدیل شده است.
آمارها از میزان ظرفیت کنکور سراسری سال 92 نشان میدهد در مجموع 712 هزار و 367 ظرفیت ایجادشده در دانشگاههای ایران، سهم دانشگاههای پولی 85.4 درصد و سهم دانشگاههای رایگان تنها 14.6 درصد است. اصل 30 قانون اساسی ایران میگوید: دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم کند و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور بهصورت رایگان گسترش دهد.
این ظرفیت رفتهرفته کم میشود. حالا شما اگر پول کافی برای پرداخت به طور معمول ترمی یک میلیون به یکی از دانشگاهها را نداشته باشید، احتمال قبولی در کنور برای شما 14 درصد است، نه 70 درصد. ظرفیتها بالا رفته و تعداد ناکامهای کنکور پایین آمده اما برای کسی که میخواهد در یک دانشگاه خوب، در یک رشته خوب، به صورت روزانه تحصیل کند کار خیلی سختتر از دهههای قبل شده. سیاست پولی شدن بخشی از مدارس و پولی شدن اغلب دانشگاهها تحصیل رایگان را به یک دروغ بزرگ بدل کرده. حالا داوطلبانی که طی هفته آینده قصد انتخاب رشته در کنکور سراسری را دارند، پس از آنکه رویای حذف کنکور برای آنها و خانوادهشان دستنیافتنی شده است، باید به دنبال کسب کرسیهای دانشگاهی باکیفیتتر باشند.
در حال حاضر ظرفیت دانشگاهها به غیر از ظرفیت دانشگاه آزاد 712 هزار و 367 نفر اعلام شده است. شانس قبولی حدود 77 درصد است که این شانس در گروههای آزمایشی متعدد، متفاوت است. به گفته سازمان سنجش در گروه ریاضی و فنی شانس قبولی بیش از صد در صد است و برای 218 هزار شرکتکننده 240 هزار نفر ظرفیت وجود دارد. همچنین در گروه علوم انسانی شانس قبولی بیش از 99 درصد است و برای 247 هزار شرکتکننده، 245 هزار نفر ظرفیت وجود دارد اما این میزان برای گروه علوم تجربی کمترین میزان است و شانس قبولی در این گروه 38 درصد است و برای 437 هزار شرکتکننده 168 هزار نفر ظرفیت وجود دارد. برای گروه هنر 62 درصد و برای گروه زبان نیز 41 درصد شانس قبولی وجود دارد.
با این حال آنچه در حال حاضر هرساله بر میزان آن افزوده میشود، کاهش تعداد دانشجویان در دانشگاههای دولتی و مادر است. سیاست وزارت علوم در جهت افزایش تعداد دانشجویان در دانشگاههای پولی به سمتی پیش میرود که با وجود مصوبات مجلس و نص صریح قانون اساسی، بیش از 78 درصد از دانشجویان در قبال آموزش در دانشگاههای کشور پول پرداخت میکنند و در دانشگاههایی برای آموزش دانشگاهی تحصیل میکنند که حتی در ردیف دانشگاههای درجه اول کشور نیز قرار ندارند، چراکه براساس اعلام وزارت علوم، دانشگاه تهران، صنعتی شریف، علم و صنعت ایران، صنعتی اصفهان، امیرکبیر، شیراز، شهیدبهشتی، تبریز، مشهد، علوم پزشکی تهران، علوم پزشکی شهیدبهشتی، علوم پزشکی ایران، علوم پزشکی شیراز، علوم پزشکی اصفهان، علوم پزشکی تبریز، علوم پزشکی مشهد، علوم پزشکی اهواز و علوم پزشکی کرمان جزو دانشگاههای برتر هستند و 78 درصد دانشآموزان، راهی برای ورود به این دانشگاهها ندارند.
با یک برآورد ساده از روی آمار ارائهشده، دانشگاه آزاد را که کنار بگذاریم نزدیک 700 هزار نفر برای تحصیل باید شهریه پرداخت کنند. میانگین ترمی رقم بسیار خوشبینانه 500 هزار تومان را در نظر بگیریم، دانشگاه های دولتی و غیر دولتی ترمی نزدیک 350 میلیارد تومان از راه شهریه دانشجوها درآمد دارند. بیدلیل نیست که رانتدارها بعد از معاملات مسکن و واردات فکر احداث دانشگاه هم به سرشان میزند. با اجاره کردن یک آپارتمان میتوانید دانشگاه بزنید و پول خیلی مناسبی کاسب شوید؛ البته اگر توانایی لازم برای گرفتن مجوز دانشگاه داشته باشید.
کنکور، کسب و کار بزرگی است. این نحوه پذیرش دانشجو بازار جنبی کمک به قبولی در آزمون سراسری را به وجود آورده. از کلاسهای خصوصی در مدارس و خانهها و آموزشگاهها گرفته تا انتشاراتیها و موسسات آموزشی متخصص کنکور که در هیچ جای شهر از تبلیغاتشان در امان نیستید، پای ثابت تبلیغات تلویزیونی هم هستند. این موسسات در کنار دانشگاههای پولی یکی از کاسبان بزرگ کنکور هستند. این موسسات به جای نشرکتاب (به معنی واقعی کلمه) در حال نشر فنون تستزنی هستند و با کمک یارانههای دولتی و کاغذی که بخش بزرگی از ارز کشور به آن اختصاص داده میشود، در هزاران جلد، هر سال مطالب کتابهای دبیرستان را بازچاپ میکنند و طوری تبلیغ میکنند انگار بدون خواندن کتابهایشان شما سواد کنکور نخواهید داشت.
گردش مالی این بازار سر به فلک میکشد. والدینی که دغدغه تحصیلات عالی فرزندشان را دارند، در رقابتی که احتمال موفقیت (قبولی در دانشگاه با کیفیت و رایگان) پایین است، ناچار میشوند با خرج کردن، شانس قبولی نوجوانهایشان را بالا ببرند؛ کلاسهایی که مهارت کاذبی به نام حفظ نکتهها و تستزنی را آموزش میدهند.
نظر شما