تو گفتی دود سیگارم هواته/قاسم عزیزی
دیگه عطرت خیابونو نداره
دیگه ابر هم نمی خواد برف بباره
دیگه اون کافه گرم و صمیمی
دوتا عاشق مثل ما رو نداره
دارم خط می خورم از روزگارت
فراموشت شده قول و قرارت
فراموشت شده عهدی که بستیم
همین جا روی این نیمکت نشستیم
تو دستامو گرفتی توی دستات
منم هق هق زدم باز پای حرفات
تو گفتی دود سیگارم هواته
ببین رو پیرهنم جای لباته
چرا بارون نمی خواد بند بیاره
چرا این خاطره ها رو میباره
دوباره عطر موهات توی کوچست
یکی انگاری داره کم میاره
نداره نه نداره نه نداره
دیگه اون ابر تار برفی نداره
دوباره عطر موهات توی کوچست
یکی انگاری داره کم میاره
پ/
خبرهای مرتبط
نظر شما