روسیه و آینده مذاکره هستهای
بیشک، روسیه حضوری فعال، چشمگیر، سازنده و البته گاه مشکوک در پرونده هستهای ایران داشته است. از یکسو با ایران در مساله تکنولوژی هستهای همکاری نزدیکی دارد و از سوی دیگر در تمام رایگیریها بر سر صدور قطعنامههای شورای امنیت علیه تحریم ایران در مساله پرونده هستهای رای مثبت میدهد. این دوگانگی، موجب نوعی ابهام در رفتار روسیه در برابر ایران است. البته برخیها دوست دارند چنین وانمود کنند که روسیه بهسبب علاقه بسیار به ایران، با تلطیف محتوای تند و سخت این قطعنامهها، به آنها رای مثبت داده است و شاید به نحوی تمایل دارند آن را مصادره به مطلوب کنند. اگر روسیه جانشین همان شوروی است، باید گفت که همه ارکان در دست روسها بود و سیاستهای استعماری سردمداران شوروی علیه ایران، افغانستان و دیگر کشورهای مسلمان و حتی مسلمانان شوروی، از سوی برادران روس برنامهریزی میشد. اکنون نیز روسها هستند که در کشور کثیرالمله فدراسیون روسیه، همهکاره و تصمیمگیرنده هستند. تاخیر در تکمیل پروژه نیروگاه هستهای بوشهر، زیانهای جبرانناپذیری بر فضای سیاسی و اقتصادی ایران وارد کرد. زمانیکه برای تحویل نیروگاه و واردشدن آن به مدار تولید انرژی در نظر گرفته شده بود، برههای بود که ظرفیت این نیروگاه میتوانست تقریبا یک سیام ظرفیت تولید انرژی ایران را تامین کند، اکنون ایران بیش از دوبرابر آن زمان ظرفیت تولید دارد. برخی از نیروگاههای حرارتی دردستساخت ایران بیش از دوبرابر ظرفیت انرژی تولید نیروگاه هستهای بوشهر، توان تولید خواهند داشت، شگفتتر آنکه اکنون ایران در نظر دارد قراردادهایی برای ساخت نیروگاههای دیگر با روسیه منعقد کند یا در حال مذاکره برای ساخت است.
در این سالها، روسیه شریکی غیرقابلاعتماد برای شرکای خود بوده است. از این منظر، تنها کافی است گفته شود درست در برههای که ژنرالهای روسی بهزعم خود، تاریخهای دقیقی درباره حمله نظامی غرب به ایران میدادند و ایران را نسبت به حمله نظامی قریبالوقوع آمریکا میترساندند، سامانه دفاع موشکی اس300 را تحویل ندادند و قرارداد تحویل را یکجانبه نقض کردند. اقدام ایران برای ارجاع پرونده به مراجع داوری بینالمللی آنان را ناخشنود کرد و ایران را به مقابله تهدید کردند. شایبه تمایل و علاقه روسیه به تطویل روند پرونده هستهای ایران نیز وجود دارد. روسیه از این فضا بهره میگیرد و تاکنون در ایران کمتر راجع به شناخت این فضا و معرفی آن اقدام کردهایم. جا دارد در این زمینه، طرحی برای آسیبشناسی این روابط از سوی مراکز استراتژیک صورت گیرد و توصیههای سیاستی برای تصمیمگیران ارایه شود.
پوتین قصد آن دارد که دوباره قدرت شوروی را احیا کند. اما اگر حتی دوباره یک جهان دوقطبی بهوجود بیاید، ظهور روسیه ابرقدرت غیرممکن خواهد بود، زیرا قدرتهای جدیدی بهصورت کشور یا منطقه در حال شکلگیری هستند که امکان پدیدآمدن جهان دوقطبی یا تکقطبی را غیرممکن میکند. پس روسیه در رویای ظهور بهعنوان قدرتی جهانی در یک جهان چندقطبی است. تنها شانس روسیه بهعنوان قدرتی تاثیرگذار در محیط بینالملل از نظر حقوقی، داشتن کرسی دایم در شورای امنیت سازمانملل و از نظر نظامی- استراتژیک توان هستهای است که آن را بهعنوان قدرتی اتمی مطرح میکند که از هردو این ابزار برای اشغال نظامی اوستیایجنوبی و آبخازیا (در حاکمیت دولت گرجستان) در سال2008 و شبهجزیره کریمه (در حاکمیت دولت اوکراین) در سال2014 به نحو مطلوب استفاده کرده است تا بتواند به بازیابی هویت ابرقدرتی ازدستداده روسها در دوره شوروی در اذهان ملیگرایان روس دست یابد.
بنابراین حضور فعال روسیه در پرونده هستهای ایران، روسیه را در محیط بینالملل مطرح میکند. این فضا سعی دارد ایرانهراسی را در محیط بینالملل مطرح کند تا روسیه بتواند در جنوب کشور خود، متحدی برای خود دست و پا کند که نه آن را به عنوان متحد و نه شریکی استراتژیک بداند. در این راستا روسیه به جهت ادامه به کارگیری تئوری دربرگیری از سوی غرب که در دوره شوروی اعمال میشد و اینبار در زمینه روسیه بهکار برده میشود، میتواند از قلمرو ایران برای خروج از انزوا بهره گیرد (در اینباره با نظری به اندیشه استراتژیک ایجاد «کریدور بینالمللی ترانزیت شمال- جنوب» میتوان به این استراتژی پی برد). روسیه در دکترین نظامی و برنامههای استراتژیک خود در نگاه به جهان، برای ایران اهمیت چندانی قایل نیست و ایران را حتی در چارچوب همسایگان خود نیز مورد ملاحظه قرار نمیدهد، بلکه در نگاه به قاره آسیا، آن را هم نه بهعنوان قدرتی مطرح، بلکه مانند سایر کشورهای دیگر در نظر دارد. اکنون که روسیه از سوی غرب تحریم شده، روسیه هم به کریدور ترانزیت نظری مثبت پیدا کرده و هم میخواهد بازارهای خود را بهروی ایران بگشاید؛ چیزی که تاکنون در برابر آن مقاومت میکرد. از آغاز فروپاشی شوروی تاکنون، ظرفیتی محدود برای صادرات کالاهای ایران به روسیه وجود داشته که تا حدود 300میلیوندلار بیشتر نبوده است. اکنون سخن از 10برابرشدن و افزایش ظرفیتهای موجود است و این شائبه پیش آمده که روسیه با ایران مهربان شدهاست. میتوان پرسید که این ظرفیتهای خالی برای ایران از کجا تامین خواهد شد و در کجا و در کدام بازار روسیه، جایگزین خواهد شد؟
روسیه دارای دو ابزار دیگر است که میتواند او را از مخمصههای گرفتارشده رهایی دهد؛ صنایع هوا-فضا و تسلیحات. اما اوکراین بخشی از این فضا بوده است، بنابراین تحریم روسیه و دورشدن اوکراین از مدار روسیه، زیانهای سختی بر فضای تکنولوژیکی روسیه وارد کرده است. صنایع نظامی و فضایی اوکراین مکمل روسیه بوده است. در کنار کاهش صدور تسلیحات، ارتش روسیه به بازسازی تکنولوژیکی نیاز دارد که در اثر تحریم دچار آسیب میشود. از سوی دیگر کوشش غرب برای رویارویی نظامی با روسیه و کشیدن این کشور به مسابقه تسلیحاتی معادله را به ضرر روسیه بهم خواهد زد. روسیه حتی پیش از تحریم غرب هم از نظر اقتصادی نمیتوانست وارد مسابقه تسلیحاتی شود؛ اکنون که بهطریق اولی، ضعیفتر و ناتوانتر خواهد بود. روسیه سعی میکند با دستیابی به اندیشه همکاریهای منطقهای (همچون امنیت دستهجمعی، اتحادیه گمرکی اوراسیا) و تقویت شانگهای (نشان دادن چراغ سبز برای پذیرش ایران بهعنوان عضو دایم) جایگاه خود را ارتقا دهد و زیانهای ناشی از صدور انرژی به غرب را با انعقاد قرارداد صدها میلیارددلاری با چین جبران کند؛ چیزی که بهزعم استراتژیستهای غربی در نهایت روسیه را به پمپ بنزین چین تبدیل خواهد کرد. قدرت نوظهور در آسیا و در نزدیکی روسیه، ایران است. البته روسیه تمایلی به قدرتگیری ایران ندارد. مسلمانانی در داخل روسیه چشم به ایران دوختهاند. خاورمیانه در انتظار ظهور قدرتی اسلامی در منطقه است. بنابراین قدرتگیری ایران برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای، روسیه را در منطقه خاورمیانه منزوی خواهد کرد. روسیه از دوره شوروی تاکنون، فقط یک خط پروازی با ایران دارد: تهران - مسکو. با وجود امکان ارتباطی زمینی ایران با روسیه (از طریق جمهوری آذربایجان و از آنجا به داغستان)، اما تنها این راه برای ایران بسته است. زیرا در آن سوی قلمرو اسلام است و ایران که اندیشه برقراری دولتی اسلامی و فراگیر دارد، مورد استقبال مسلمانان قرار خواهد گرفت. حتی روسیه با وجود دایربودن خطوط کشتیرانی ایران و روسیه بین بنادر ایران و روسیه در دریای خزر، امکان برقراری خطوط کشتیرانی مسافری را نداده و نخواهد داد. شیوه سخت صدور ویزای حتی تجاری، ایرانیان را دلسرد میکند.
روسیه در سیاستهای اعلامی و اعمالی خود نشان داده است که اجازه نخواهد داد قدرتی هستهای در جنوب خود به نام ایران شکل بگیرد. روسیه ایران را در زمینه صدور خدمات مهندسی و صادرات انرژی رقیب خود میداند. ایران در زمینه صادرات اسلحه و صنایع فضایی پیشرفتهایی داشته است. روسیه در دوره بحران کاهش قیمت انرژی در دوره ریاستجمهوری خاتمی، با افزایش صدور نفت خود و کاهش قیمت آن در بازار جهانی، موجب ضرروزیان بسیاری به صادرکنندگان اوپک از جمله ایران شد. روسیه نخواهد خواست که ایرانی با قدرت تکنولوژی هستهای و مجهز به صدور تکنولوژی هستهای شکل بگیرد، مذاکرات هستهای ابزاری در دست روسیه است تا در کنار دیگر اعضای 1+5 به سیاست محدودسازی ظرفیتهای استراتژیک ایران ادامه دهد. روسیه دوست قابلاعتمادی نیست. از اینرو روسیه برای دورکردن ایران از بازار انرژی اروپا، در مقطع کنونی، آدرس غلط به ایران میدهد. بیش از آنچه که ایران به روسیه نیاز داشته باشد، این روسیه است که به ایران نیاز دارد. ایران در زمینههای بسیاری میتواند از روسیه بینیاز باشد. اکنون زمان چانهزنی ایران با روسیه است. بهبود روابط ایران با غرب، به زیان روسیه و بهنفع ایران است. طبیعی است که ایران قدرتمند، توان حضور در عرصه بینالملل را داراست تا مسوولیتهای بیشتری به او محول شود، این امکان در گرو حل مساله پرونده هستهای است، که روسیه تمایل چندانی به آن ندارد و همین وضعیت استخوانلایزخم برای روسیه مناسبتر است.
منبع: روزنامه شرق
نظر شما