جمعه ۲۳ شهريور ۱۴۰۳ - 2024 September 13

بحران غزه، آینه ناکارآمدی حقوق بین الملل

کد خبر: ۱۶۱۷۵
تاریخ انتشار: ۰۴ مرداد ۱۳۹۳ - ۲۲:۴۵
نسرین مصفا؛ جنبش حقوق بشر بین المللی که با تدوین منشور ملل متحد و استناد مکرر به قبح ارتکاب جنایات علیه مردم عادی در جنگ جهانی دوم نضج گرفت، به تدریج خواهان مشروعیت بخشی خود از طریق صدور اعلامیه ها، تصویب اسناد لازم الاجرا برای تدوین موازین و تنظیم قواعد و تاسیس ارکان و نهادها در درون و برون ملل متحد بوده است.

ولیکن علاوه بر دغدغه ها و سئوالات همیشگی پیرامون توان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی این مجموعه عظیم فعال برای حمایت از انسان ها، امروزه روز با چالش های عمده ای برای تحقق اهداف خود بویژه در شرایط اضطرار و مخاصمات مسلحانه روبرو است.

علی رغم همه کوشش ها، سازوکارهای جهانی قادر به مواجهه با موارد نقض فاحش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه که بنابر واقعیات معاصر جهان، عمیقا در هم تنیده اند، نیستند. گذشته از همه نمونه های آشکار در دهه های گذشته، نماد بارز آن را  می توان وضعیت حال و حاد روزگار مردم غزه دانست که تنها به بحران کنونی منحصر نمی گردد. بیانات اخیر ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، در اجلاس ویژه شورای حقوق بشر (۲۳ جولای مصادف با اول مرداد) خود موید این ناتوانی است.

وی به صراحت اقرار می کند که «من و پیشینیان من فقط می توانیم حقایق، حقوق و قضاوت عقل سلیم را بیان کنیم. همان کاری که تا حال انجام داده ایم و اطمینان دارم در آینده نیز ادامه خواهد یافت، هرچند که برای آن مورد انتقاد قرار گرفته ایم.» وی به «سنگینی بار وجدان» خود و «شکست کوشش ها» در برابر کشتار کودکان و زنان غزه اذعان داشته و از نهادهای پرقدرت همچون شورای امنیت و دولت ها می خواهد تا «برای همیشه به این جنگ پایان دهند.»

سخنان وی به عنوان عالی رتبه ترین مقام حقوق بشری ملل متحد در کنار اظهارات والری ایموس، هماهنگ کننده امور بشردوستانه ملل متحد در همان اجلاس، و تشریح فجایع و آمار تلفات بحران کنونی از سوی آنان برای هر فرد با وجدانی سخت خواهد نمود؛ بیش از ۶۰۰ فلسطینی شامل ۱۴۷ کودک و ۷۴ زن کشته شدند. البته این آمار به هنگام نوشتار این مرقومه معتبر است و قطعا تا زمان انتشار به شدت افزایش پیدا خواهد کرد.

صدها خانه ویران، ۱۴۰ هزار نفر آواره و در جست و جوی پناهگاه هستند. مدارس و بیمارستان و تاسیسات مختلف، از جمله تاسیسات و ساختمان های متعلق به سازمان ملل متحد، تخریب می گردند. هر ساعت یک کودک فلسطینی جان می بازد. زنان معلول بر روی ویلچر مثله می شوند. بهپادهای کشنده، بمب های خود را فرو می ریزند. همه این موارد در کنار تشدید محاصره ای رخ می دهد که دسترسی به نیازهای ضروری و اولیه همچون آب آشامیدنی، غذا، سوخت، برق، و کمک های اولیه را محدود و سخت تر کرده است. به اذعان خانم پیلای، اسرائیل حتی تکالیف و وظایف یک نیروی اشغالگر را نیز زیر پا می گذارد: اشغال طولانی توام با ناامنی و مبارزه مردم فلسطین برای بقاء (حق حیات) و یا احقاق حقوق دیگر همچون حق تعیین سرنوشت از جمله این موارد است.

این اظهارات همگی بر نقض فاحش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه همچون اصل تناسب و اصل تفکیک و اصل احتیاط تاکید می نمایند. در واقع، بحران حال حاضر غزه نمایان گر ناکارآمدی حقوق بین الملل و حقوق بشردوستانه است. البته، این نگاهی بدبینانه است. باید بخش اعظمی از فشار حال حاضر بر روی اسرائیل را ناشی از جنایات آن و نقض فاحش اصول عرفی حقوق بین الملل دانست که حتی سرسخت حامیان آن را نیز وادار به عدم دفاع و تاکید بر نقض اصول اولیه حقوق بین الملل و بشر کرده است.

در سال های پس از تشکیل اسرائیل و بحران های متعاقب آن، سازمان ملل متحد بارها و بارها اقدامات متداول خود در این مواقع را تکرار کرده است: برگزاری اجلاس ها و کنفرانس های بین المللی، اعزام نیروهای حافظ صلح، تشکیل کارگزاری امداد به مردم فلسطین ، گسیل فرستاده ویژه، تحقیق گروه های حقیقت یاب، انتخاب گزارشگر ویژه، صدور قطعنامه و غیره. همه این اقدامات، فاقد بستر و اراده سیاسی لازم در تصمیم شورای امنیت است که ناوی پیلای از آن برای «پایان همیشگی این جنگ» استمداد می طلبد.

شاید وی می داند که صراحت بیان اخیر و بی سابقه وی در پایان دوره کاری اش از سنگینی بار وجدانی که در پایان سخنرانی اش از آن یاد کرده، می کاهد. بر خلاف کمیسر سابق خانم مری رابینسن که دور دوم مسئولیتش را بدلیل گزارش جنایات در اردوگاه جنین و مخالفت ایالت متحده آمریکا از دست داد، خانم پیلای  در ماه های آخر  دوره دوم مسیولیت غیر قابل تمدید شجاع شده است و می خواهد در قبال مسئله فلسطین بر اساس ملزومات شغل اش مطابق بند الف ماده دو قطعنامه ۱۴۱ اجلاس چهل و هشتم مجمع عمومی عمل نماید؛ این قطعنامه تصریح نموده که کمیسر عالی حقوق بشر ملل متحد باید دارای عالی ترین ویژگی ها و مواضع اخلاقی، کمال شخصیتی، بی طرفی و تخصص باشد.

حال باید دید که جانشین اردنی وی که باید با مسئله فلسطین دردآشنا باشد، چگونه به این ملزومات شغلی و واجبات انسانی عمل خواهد کرد. تاوان تصمیم ملل متحد در تائید تشکیل اسرائیل، جنایات جنگی ارتکابی از سوی این رژیم گرچه ابدان فلسطینیان در خون غوطه ور می نماید ولیکن وجدان و روح انسانی جهانیان را به شدت متاثر ساخته و به جنبش حقوق بشر بین المللی که وعده حفظ کرامت انسانی را داده است، ضربه وارد نموده است.

شاید کارگزاران ملل متحد متصور باشند که ابراز همدردی و محکومیت این ضربه را جبران می نماید. واقعیت غیرقابل انکار جهان امروز و ورای واژه های همدردی این است که ملل متحد در حصول اطمینان ازتوجه به مقدمه منشور خود مبنی بر «محفوظ داشتن نسل های آینده از بلای جنگ که دو بار در مدت یک عمر انسانی افراد بشر را دچار مصائب غیر قابل بیان نموده…» عاجز بوده است؛ کودک ۶ ساله اهل غزه اگر از گرسنگی نمرده باشد، اگرمجروح ومعلول و بدلیل نبود واجبات زندگی دچار مشکل نشده باشد، دست کم تا به امروز سه نوبت جنگ و خون ریزی را به چشم دیده و در حصر زندگی کرده است. البته جهانیان همواره با وی ابراز همدردی کرده اند!!
نظر شما