موسویان نوشت: سرنوشت برجام منهای آمریکا
طبق مصوبه کنگره آمریکا، رئیسجمهور این کشور هر چهارماه یکبار باید درباره صدور معافیتهای تحریمی علیه ایران تصمیمگیری کند.
طبق مصوبه کنگره آمریکا، رئیسجمهور این کشور هر چهارماه یکبار باید درباره صدور معافیتهای تحریمی علیه ایران تصمیمگیری کند.
به گزراش صدای ایران موسویان طی یادداشتی نوشت؛ رئیسجمهور آمریکا ظرف چند روز آینده دراین مورد و تا حدود یکماه دیگر در مورد پایبندی یا عدمپایبندی ایران به برجام باید اعلام نظر کند. این دو تصمیم تکلیف برجام با آمریکا یا منهای آمریکا را مشخص خواهد کرد. با وجودی که ترامپ و کارگزاران کلیدیاش، قبل و بعد از انتخابات ریاستجمهوری تنفر خود از برجام را مستمرا ابراز کرده و برجام را «بدترین توافق تاریخ» خوانده، درعین حال هر دو گزینه لغو یا موافقت با استمرار اجرای برجام، بهعنوان مهمترین چالشهای سیاست خارجی دولت ترامپ، تأثیر تعیین کنندهای برموقعیت داخلی او و جمهوریخواهان خواهد داشت تاحدی که بر نتیجه انتخابات کنگره آمریکا درسال آینده نیز مؤثر خواهد بود.
سخنان اخیر نیکی هیلی، سفیر و نماینده آمریکا در سازمان ملل، احتمال لغو یکجانبه برجام ازسوی ترامپ و واگذاری تصمیم به کنگره آمریکا را مطرح ساخته است. اظهارات نیکی هیلی در مؤسسه مطالعاتی اینترپرایز آمریکا موجب نگرانی مضاعف برخی از سیاستمداران جهانی شده زیرا که
اولا: مؤسسه اینترپرایز از بانیان حمله نظامی آمریکا به عراق بود و اکنون نیز زمینهسازیهای جدید برای میدانداری مجدد جنگ طلبان آمریکا مشهود است.
ثانیا: نیکی هیلی از عناصر مؤثر در تصمیم نهایی ترامپ در مورد سرنوشت برجام است.
ثالثا: او درسخنان خود 5 دروغی گفت که برای جامعه جهانی آشکار بود. او مدعی شد که
1-«ایران در یکسال و نیم گذشته بارها برجام را نقض کرده است». درحالیکه آژانس بینالمللی انرژی اتمی و جامعه جهانی بر اجرای کامل برجام از سوی ایران مکررا صحه گذاشتهاند.
2-«صدها سایت مظنون به فعالیتهای هستهای در ایران وجود دارد که آژانس بازرسی نکرده است». این ادعا درحالی عنوان میشود که ژنرال پال سلوا، معاون ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا حدود 2ماه قبل با استناد به ارزیابی سازمانهای اطلاعاتی آمریکا، تأیید کرد که ایران و آژانس به تعهدات خود در قالب برجام عمل کردهاند. ضمن اینکه خود نیکی هیلی هم در ملاقات اخیرش با مدیرکل آژانس انرژی اتمی، هیچ مدرکی دراین مورد ارائه ندادهاست.
3-«مقامات ایران رسما مخالفت خود را با بازرسی مراکز نظامی اعلام داشتهاند. لذا ما چگونه میتوانیم بدانیم که ایران به تعهدات خود عمل میکند درشرایطی که آژانس قادر به بازدید از مراکز مورد نظرش نیست». این ادعا نیز درحالی مطرح میشود که آژانس هیچ تقاضای جدیدی برای بازدید از مراکز نظامی ایران نداشته ضمن اینکه آژانس قبلا پس از بازدید از سایت نظامی پارچین، پرونده اتهامات ادعایی ابعاد احتمالی نظامی در برنامه هستهای ایران موسوم به پیامدی را بست.
4-«بنا نبود برجام صرفا در مورد موضوع هستهای باشد بلکه هدف گشایش در ورود ایران به جامعه جهانی بود». درحالیکه برای جامعه جهانی کاملا واضح است که تمام 12قطعنامه آژانس و 6قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل حاکی از این واقعیت است که برجام صرفا درمورد موضوع هستهای بوده ولاغیر.
5-«برجام به نفع منافع ملی آمریکاست باید مورد بحث قرارگیرد. دولت اوباما مانع این بحث شد». همه میدانند که چند سال قبل و بعد از نهایی شدن برجام، بحث اصلی در واشنگتن راجع به برجام بود درحدی که نهتنها وقت اصلی کنگره، کاخ سفید، رسانهها و مرکز مطالعاتی آمریکا مصروف این بحث شد، بلکه نتانیاهو، نخستوزیر تل آویو هم درکنگره علیه توافق هستهای با ایران سخنرانی و واشنگتن نیز ماهها در محاصره لابیستهای صهیونیستها و اعراب تکفیری بهسر میبرد.از اظهارات علنی مقامات آمریکا اینگونه استنباط میشود که 3مشکل ظاهری دولت ترامپ با برجام این است که:
اولا: محدودیتهای برنامه هستهای ایران موقتی است و بعد از چند سال دست ایران برای توسعه تمامعیار و نامحدود هستهای باز میشود.
ثانیا: شامل بازرسی مستمر و بدون محدودیت از سایتهای نظامی ایران نمیشود.
ثالثا: توان موشکی ایران، مهار نشده است.
اما مشکل اصلی و باطنی بیقراریهای دولت ترامپ چیز دیگری است که در متن برجام نمیتوان یافت. مثلث نئوکانهای آمریکا، لابی صهیونیستها و اعراب تکفیری معتقدند که با برجام به دلایل متعدد، کلاه گشادی سرآمریکا رفته است که باید به هر قیمت این شکست را جبران کرد که صرفا به دو مورد مهم آنها اشاره میکنم:
الف- باور راسخ مثلث مذکور براین است که اگر اجماع جهانی درتحریمهای چندجانبه و بینالمللی برای 4-3 سال دیگر ادامه مییافت، نظام جمهوری اسلامی سقوط میکرد زیرا در این فاصله فروش نفت ایران به صفر رسیده بود، تورم 40درصد با بیش از 100درصد افزایش یافته بود، سیر وحشتناک صعودی سقوط ارزش پول ملی ایران (که ظرف مدت کوتاهی از دلاری حدود یکهزارتومان به حدود 4هزار تومان رسید) ادامه مییافت و... نهایتا بحران اقتصادی به مرزغیرقابل مدیریت رسیده و ناآرامیهای سیاسی و اجتماعی متعدد، میتوانست نظام جمهوری اسلامی ایران را از پای درآورد.
ب- مثلث مذکور معتقد است که پذیرش غنیسازی و آب سنگین در ایران و بازکردن درهای جهانی برای صدور پیشرفتهترین تکنولوژیهای هستهای به ایران، نهتنها حصر چندین دههای هستهای ایران را شکست بلکه امکان ساخت بمب هستهای را در اختیار ایران قرار داد و موقعیت برتر منطقهای ایران را تثبیت کرد.
لذا بهنظر میرسد محورهای اصلی تصمیمات یکماه آینده دولت ترامپ بهگونهای باشد که برجام را در«مرزنابودی» قرار دهند تا تهران نتواند در حل مشکلات اقتصادی و تشنجزدایی در روابط خارجی موفق شود. لذا تصمیمسازان و تصمیمگیران جمهوری اسلامی باید با بصیرت تمام مانع موفقیت طراحی جدید مثلث ضدایران شوند. دراین مورد به 4نکته اشاره میکنم:
اول: تردید نباید کرد که هدف کلیدی آنها نابودی برجام و بازگرداندن شرایط قبلی بینالمللی علیه ایران است. لذا حفظ برجام به معنی شکست تلاشهای دولت ترامپ خواهد بود و بالعکس.
دوم: آرامش سیاسی- امنیتی در داخل، پرهیز از بهانه دادنهای غیرضروری به دشمن، تمرکز بر حل مشکلات اقتصادی مردم، تسریع روند توسعه صنعتی-اقتصادی ایران، تعامل با جهان، اتخاذ تدابیر لازم برای مهار لابی ضدایران در آمریکا، استمرار روند تشنج زدایی بهویژه با همسایگان باید دستور کار ملی همه جناحهای سیاسی کشور باشد، ضمن اینکه از امکان تشنجزدایی درروابط ترامپ-تهران هم نباید غافل بود.
سوم: در 2سال گذشته در انتخابات مجلس خبرگان، مجلس شورای اسلامی، ریاستجمهوری و شوراهای شهر، برجام ابزار دعواهای انتخاباتی قرار گرفت اما به هر تقدیر این انتخاباتها را پشت سر گذاشتهایم. لازم است از هماکنون برجام را از دستور کار بازیهای انتخاباتی آینده خارج کرد تا منافع ملی ایران لطمه نخورد.
چهارم: از هماکنون درمورد گزینه خروج آمریکا از برجام بررسی و تصمیمگیری شود که آیا درصورت خروج آمریکا از برجام، ایران هم باید خارج شود یا اینکه تهران برجام را با جامعه جهانی منهای آمریکا اجرا خواهد کرد. از اظهارات اخیر آقایان دکتر ظریف و دکتر صالحی چنین برمیآید که درصورت خروج آمریکا و پایبندی اروپا و سایر قدرتهای جهانی، ایران نیز به برجام متعهد باقی خواهد ماند.این موضع حاکی از درک درست از شرایط جاری بینالمللی است اما کافی نیست.
در زمان دولتهای نهم و دهم، آمریکا در موقعیتی قرار گرفت که اجماع جهانی علیه ایران در مورد برنامه هستهای را شکل داد. خروج آمریکا از برجام، ایران را در موقعیتی قرار میدهد که اجماع جهانی علیه آمریکا در مورد برنامه هستهای ایران را شکل داده و انزوای بینالمللی آمریکا در این مورد را مهرو موم کند، با مواردی همچون دو مورد زیر هزینههای آمریکا را افزایش و متقابلا هزینههای ایران را به حداقل برساند:
اولا: در مذاکرات با سایر قدرتهای جهانی ازجمله اروپا و چین و روسیه، اطمینان حاصل کند که درصورت خروج آمریکا، آنها منافع اقتصادی ایران از برجام و اجرای کامل و بدون نقص برجام را تضمین خواهند کرد.
ثانیا: سایر اعضای گروه 1+5 طی بیانیهای رسما اقدام آمریکا را بهعنوان نقض مصوبات شورای امنیت سازمان ملل محکوم و پیشنویس قطعنامهای در این مورد را در دستور کار شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل قراردهند.
*سیدحسین موسویان , پژوهشگر ارشد دانشگاه پرینستون
نظر شما