شنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 12

جزئیات بازگشت سفیر قطر به تهران

کد خبر: ۱۶۰۹۶۲
تاریخ انتشار: ۲۱ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۹:۱۹
یک کارشناس مسائل خاورمیانه در گفت و گو با نامه نیوز گفت: حمایت ایران از قطر می تواند بحران و تنش میان این کشورها را دوچندان کرده و عربستان سعودی و متحدانش را برای اقدام جدی تر علیه دوحه مصمم تر کند.

به گزارش صدای ایران، بحران قطر و چهار کشور محاصره کننده آن پس از چند ماه قصد فروکش کردن ندارد. قطر شرط و شروط چهار کشور عربستان، مصر، بحرین و امارات نپذیرفت و آنها را در راستای منافع خود و منطقه ندانست. بحث ها و میانجیگری ها هم به نتیجه رسید. ترامپ و پیغامها و دخالت او هم بیشتر بر شدت بحران افزود. به نظر می رسد این اختلافات ریشه ای تر از آن هستند که فکر می شود و روند خوبی را بزودی نمی تواند پیدا کند. تماس اخیر قطر و عربستان نیز موضوع را پیچیده تر کرده است. 

به نقل از نامه نیوز، در این باره یک نکته اساسی این است که رویکرد ایران چگونه بوده و این روند را به کدام سمت برده است؟ چه چشم اندازی برای این بحران متصور است؟ در این باره با محمدعلی هژبری نویسنده و کارشناس مسائل خاورمیانه گفت و گوی مفصلی داشتیم که قسمت اول آن را از نظر می گذرانید. 

****

به نظرتان این بحران، در حال حاضر در چه شرایطی هست؟ چرا راه حل های سیاسی منجر به پایان بحران و گفت و گو نمی شود؟

همانطور که مستحضرید بحران در روابط قطر و عربستان از حدود سه ماه پیش، از روز پنجم ژوئن ۲۰۱۷ شروع شد. در این روز، عربستان و به دنبال آن متحدین منطقه ای این کشور (امارات، بحرین، مصر) روابط دیپلماتیک خود را با قطر قطع کرده و همه راه های زمینی، هوایی و دریایی خود با دوحه را بستند. بعدها لیبی، مالدیو، سنگال، موریتانی، چاد، کومور، دولت مستعفی یمن، نیجر و گابن هم از این اقدام پشتیبانی کرده و روابط خود را با دوحه قطع کردند.

عربستان سعودی و امارات متحده، دوحه را به حمایت از سازمانهای تروریستی، افراط گرا و فرقه ای متهم کردند.

در ساعتهای اول اعلام تحریم قطر از سوی متحدین دیروز و دشمنان امروز، فروشگاه های قطر پر از خالی شد! چرا که قطری که با ۱۴۶ هزار دلار بالاترین سرانه دنیا را دارد، بیش از یک سوم مواد غذایی خود را از طریق صادرات عربستان و امارات تامین می کند.این بحران به واسطه صدور مواد غذایی از سوی ترکیه و ایران، تا حد زیادی رفع شد. میزان صادرات ترکیه به قطر در سه ماه اخیر، حدود ۱۶۵ میلیون دلار افزایش یافته است و به تعبیر بهتر، افزایش ۸۴ درصدی را تجربه کرده است.

کشورهای تحریم کننده فهرست ۱۳ ماده ای از خواسته های خود را منتشر کرده و براورده شدن این خواسته ها را شرط از سرگیری روابط خود با قطر عنوان کردند. خروج نیروهای نظامی ترکیه از قطر- تعطیلی کامل شبکه تلویزیونی الجزیره- قطع کمکها به گروههای تروریستی حزب الله، القاعده، اخوان المسلمین- روابط تجاری با ایران در چارچوب تحریمهای امریکا- قطع روابط دیپلماتیک با تهران- اخراج افراد مرتبط با سپاه پاسداران حاضر در قطر و تابعیت ندادن به شهروندان عربستان، مصر، بحرین و امارات از این شروط بود.

این روند با عدم همراهی قطر باعث گسترش و ادامه بحران شد؟ قطر چرا روند مورد نظر را نپذیرفت؟

به قطر ده روز فرصت داده شد تا شروط چهار کشور عربی تحریم کننده را اجرا کند. شروطی که تا به امروز محقق نشده است و میانجی گری تیلرسون وزیرخارجه امریکا، فرانسه، کویت و پاکستان هم نتیجه نداده است.

نخستین تماس تلفنی مقام های بلندپایه قطر و عربستان هم بجای اینکه باعث اب شدن یخ های روابط دو طرف شود، تنشها را تشدید کرد. عربستان اعلام کرد در این گفت‌وگوی تلفنی، امیر قطر برای مذاکره درباره خواسته‌های چهار کشور عربی به‌نحوی که به‌نفع همه طرف‌های درگیر باشد، ابراز آمادگی کرده‌است. محمدبن‌سلمان ولیعهد عربستان هم، از این تمایل قطر استقبال کرد.اما جزئیات این گفت‌وگو پس از به توافق رسیدن عربستان سعودی با امارات، بحرین و مصر (کشورهایی که روابط دیپلماتیک خود را با قطر قطع کرده‌اند)، اعلام خواهد شد. ‌اما خبرگزاری رسمی قطر در گزارش خود از این گفت‌وگو اعلام کرد امیر قطر به‌دنبال گفت‌وگو با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا و بنابر درخواست او با ولیعهد عربستان تماس گرفته است. دو طرف بر ضرورت حل بحران اخیر از طریق نشستن بر سر میز مذاکره برای تضمین ثبات و یکپارچگی شورای همکاری خلیج فارس توافق کردند. شیخ تمیم با پیشنهاد محمد بن سلمان برای تعیین دو نماینده برای حل مسئله اختلافی به نحوی که مغایر با حاکمیت ملی کشورها نباشد،موافقت کرد.


چرا این تماس به نتیجه نرسید و عربستان رفتار متناقضی انجام داد و به گونه ای زیر میز زد؟
اگرچه دو طرف برقراری این تماس تلفنی را تأیید کردند اما ریاض با متهم‌کردن رسانه‌های قطری به تحریف محتوای این گفت‌وگو، از قطع همه تماس‌ها با دوحه خبر داد. از نظر وزارت خارجه عربستان«این تحریف ثابت می‌کند که قطر به سیاست‌های نادرست پیشین خود ادامه داده و در انجام گفت‌وگوها جدی نیست». با این‌حال عربستان مشخص نکرده که رسانه‌های قطری در بازتاب خبر گفت‌وگوی دو مقام عربستانی و قطری چه بخش‌هایی را تحریف کرده‌اند.

باید گفت هیچ یک از طرفین حاضر نیستند پیش دستی خود در قبول مذاکره یا گفتگو را نشان دهند.حتی از فاش شدن محورهای گفتگو و چانه زنی از این جهت واهمه دارند که ممکن است موضع انان، به منزله قبول شکست یا عقب نشینی از موضع قبلی تفسیر شود. بالاخره عربستان و متحدینش تا به این لحظه، امتیازی بدست نیاورده اند و منزلت جهانی ریاض در افکار عمومی جهان و خاصه جهان عرب مخدوش شده است. دوحه هم تا به این لحظه، توانسته فشارها را تحمل کند و از موضع خود، عقب نشینی نکرده است.
وزرات خارجه عربستان و شخص عادل الجبیر بارها اعلام کرده است که هرگز در برابر خواسته‌های خود از قطر کوتاه نمی‌آییم و تمامی این خواسته‌ها باید به طور کامل اجرایی شود.

عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان چند روز پیش گفت که ادامه اختلاف با قطر تا دو سال دیگر خسارتی به عربستان وارد نمی‌کند. این مردم قطر هستند که تصمیم می‌گیرند چه کسی بر آنها فرمان‌روایی کند.

آیا پس از اینکه قطر سفیر خود را به ایران بازگرداند میتوان امیدوار بود عربستان تمایلی به عادی سازی روابط داشته باشد؟

بازگرداندن سفیر قطر به تهران، در اصل واکنشی به اقدام اخیر ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی و ولیعدش محمد بن سلمان در استقبال از شیخ عبدالله بن علی(فرزند امیر اسبق قطر) و نقش دادن به او بود. این موضوع را وال استریت ژورنال هم نوشت که یک مقام آمریکایی گفته است قطر به آنها اطلاع داده است بازگرداندن سفیرش به تهران، در اصل واکنشی به سعودی هاست نه اقدامی برای تقویت روابط با ایرانی ها.

اعزام دوباره سفیر، باعث خشم شدید ریاض و متحدینش شد. وزیر خارجه بحرین در واکنش به این اقدام هم توئیت کرد تاریخ این را بنویسد، در روزی که قطری اجازه نداد شهروندانش به خانه خدا بروند، سفیرش را به کشوری بازگرداند که به دروغ خواهان پیروزی اسلام و مسلمین است.

همانطور که مستحضرید به دنبال اعدام شیخ نمر، روحانی شیعه سعودیو اعتراض تهران، دوحه همسو با برادر بزرگتر شورای همکاری خلیج فارس یعنی ریاض، سفیرش را از تهران فراخواند. حالا هجده ماه پس از این تصمیم دوحه، سفیر قطر به تهران بازگشته است. تجدید رابطه دوحه با تهران، در عین اینکه که نشان از ماهیت سیال روابط کشورهاست، تفسیر عملی اتحاد طبیعی یا به تعبیر بهتر، تفسیر" دشمنِ دشمنِ من، دوست من است" است. بازگشت سفیر قطر به تهران و ادعای گسترش روابط همه جانبه با تهران و حتی نوید همکاریهای امنیتی و نظامی، در حالی است که یکی از ۱۳ شرط عربستان و دیگر کشورهای تحریم‌کننده قطر،این بود که دوحه روابط خود با تهران را قطع کرده و پاسداران ایرانی، قطر را ترک کنند. لذا اعزام سفیر عملاً «دهن‌کجی» معناداری به این کشورها به ویژه ریاض برادر بزرگتر اعراب است.
البته تفسیرهای دیگری هم از این ماجرا (سفر شاهزاده قطری به ریاض و دیدار با ملک سلمان و بن سلمان)وجود دارد و مانند اختلافات اخیر مربوط به تماس تلفنی بن سلمان و شیخ تمیم بن حمد، اصل ماجرا مشخص نیست. 

نگاه ایران و سیاست آن در قبال این بحران چه سمت و سویی دارد؟

گفتنی است، از میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس ـ به غیر از عمان ـ ایران همواره بهترین روابط را با قطر داشته و به رغم اختلاف نظر دو کشور در برخی پرونده های منطقه ای نظیر سوریه و یمن، روابط خوبی بین دو کشور برقرار بوده است. به یاد داریم که در سال 2006 و در آغاز صدور قطعنامه های شورای امنیت و بحرانی شدن پرونده هسته ای ایران وقتی قطعنامه 1696 شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران صادر شد تنها قطر به این قطعنامه رأی منفی داد؛ در حالی که روسیه و چین نیز به آن رأی مثبت داده بودند.

قطعا اختلاف میان کشورهای عربی و به ویژه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس که ماهیت همگرایی شان برای مقابله با ایران بوده، فرصت مناسبی برای تهران است و می تواند اهمیت زیادی داشته باشد. از طرفی یارگیری از بازیگران ناراضی شورای همکاری خلیج فارس و همچنین منافع اقتصادی حاصل از توسعه صادرات به قطر و گسست در ائتلاف عربی ضدایرانی را میتوان از دیگر فرصتهای این بحران عنوان کرد.

قطر در زمانی که راه تنفسی جز ایران نداشت، تهران در حمایت از دوحه دریغ نکرد. آسمانش را بروی هواپیماهای قطر باز کرد و امنیت خطوط هوایی بی سابقه ای را تامین کرد. مواد غذایی قطر را در کنار ترکیه تامین کرد.

اما تهران تا به این لحظه خود را وارد درگیری میان کشورهای عربی(قطر، عربستان و متحدانش) نکرده است؛ چرا که حمایت ایران می تواند بحران و تنش میان این کشورها را دوچندان کرده و عربستان سعودی و متحدانش را برای اقدام جدی تر علیه دوحه مصمم تر کند که این خود به تشدید بحران کمک می کند. اتخاذ بی‌طرفی فعال، راهبردی است که ضمن پرهیز از ورود مستقیم به درگیری و بحران که می‌تواند تهدیدات جدی بر نقش ایران به‌خصوص در حیاط خلوت عربستان داشته باشد، اما همزمان می‌تواند فرصت‌های ناشی از این بحران و شکاف را از مجرای یک دیپلماسی فعال و متوازن، نصیب ایران کند.

حمایت صریح ایران از دوحه باعث میشود، ایران متهم به حمایت از یک کشور حامی تروریسم شود، موضوعی که مثلت آمریکا، عربستان و اسرائیل به جد به‌دنبال آن هستند. لذا تهران از طرفین میخواهد که تنشها را پایان دهند و راه گفتگو و مذاکره را، تنها راه ممکن برای حل بحران اخیر قلمداد کنند‌.

نظر شما