ماجرای چشم چرانی خونین در مشهد
«عدهکشی و قدرتنمایی نو قدارهبندها که با انگیزه «چشمچرانی در محله» رخ داد در حالی با قتل جوان ۲۱ ساله به پایان رسید که تناقضهای زیادی در اعترافات ضارب متهم به قتل وجود دارد.»
به گزارش صدای ایران، روزنامه خراسان در ادامه نوشت: «شب هفدهم مرداد چند جوان به سمت یکی از خیابانهای مشهد حرکت کردند تا با عدهکشی محلهای، زهر چشمی از افرادی بگیرند که به خیال خودشان در محله آنها چشمچرانی کردهاند. طولی نکشید که قدرتنمایی «نو قدارهبندها» آغاز شد و چند جوان که سوار بر موتورسیکلت و خودرو بودند با یکدیگر درگیر شدند. در کشاکش این نزاع که با ناسزاگوییهای تندی همراه بود، برق تیغه چاقوهایی نیز در تاریکی شب درخشید و عدهای به سمت ابراهیمآباد گریختند. دقایقی بعد در حالی که ادامه نزاع «نو قدارهبندها» در منطقه ابراهیمآباد به اوج خود رسیده بود، هر کدام از طرفهای مقابل تلفنی دوستانشان را برای شرکت در نزاع دستهجمعی به محله مذکور فراخواندند. هنوز دقایقی از نزاع سپری نشده بود که چند جوان نیز قلیانکشی را در قهوهخانه همان نزدیکی رها کردند و سوار بر موتورسیکلت به محل نزاع آمدند.
گزارش خراسان حاکی است در اثنای همین درگیری ناگهان تیغه زنگزده چاقوی بزرگ آشپزخانه بر گردن جوان ۲۱ سالهای فرود آمد و او نقش بر زمین شد. اگر چه جوان مجروح بلافاصله به مرکز درمانی انتقال یافت اما به دلیل شدت خونریزی جان سپرد. بدین ترتیب تحقیقات کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی با صدور دستورهایی از سوی قاضی ویژه قتل عمد در این باره آغاز شد.
عقربههای ساعت وارد بامداد هجدهم مرداد شده بود که قاضی کاظم میرزایی پس از انجام بررسیهای مقدماتی در مرکز درمانی، عازم محل وقوع نزاع شد و به تحقیقات میدانی خود ادامه داد. ساعاتی بعد ماموران انتظامی چهار تن از عوامل این نزاع خونین را دستگیر و به پلیس آگاهی هدایت کردند. یکی از دوستان مقتول در بازجوییها به مقام قضایی گفت: عبدا... با فرد دیگری در حال صحبت بود که ناگهان «علی-ع» (متهم به قتل) از پشت سر و به صورت کلنگی ضربه چاقو را بر گردن او فرود آورد. در همین هنگام عبدا... به من گفت آن پسر که دارد فرار میکند مرا زد! بلافاصله پسرخالهام سوار بر خودرو به دنبال ضارب رفت و او را با خودرو به زمین انداخت ولی باز هم آن جوان ۱۸ ساله در میان درگیری و با زخم هایی که داشت از محل فرار کرد.
متهم ۱۸ ساله این پرونده در حالی که تناقضات زیادی در اعترافاتش داشت، درباره چگونگی وقوع ماجرا گفت: از قهوهخانه بیرون آمده بودم و به طرف منزلمان حرکت میکردم که چهار نفر سوار بر موتورسیکلت و خودرو جلوی مرا گرفتند و با من درگیر شدند. من هم چاقویی که چند سال استفاده نکرده بودم و آن شب در جیبم بود را بیرون کشیدم و در هوا چرخاندم ولی نمیدانم چاقویم چگونه به کسی اصابت کرده است اما وقتی از صحنه درگیری فرار کردم، چند نفر از دوستان مقتول به من حمله کردند ولی من باز هم از چنگ آنها گریختم و برای مداوای زخمهایم به مرکز درمانی رفتم ولی آن جا هم تعدادی از دوستان و آشنایان مقتول مرا کتک زدند.
متهم به قتل مدعی است که در نزاع منجر به قتل کس دیگری همراه او نبوده و به تنهایی از خودش دفاع کرده است.
تحقیقات بیشتر درباره این پرونده جنایی در حالی با صدور دستورهای ویژهای از سوی قاضی کاظم میرزایی ادامه دارد که قهوهخانه محل تجمع نو قدارهبندها نیز با حکم قضایی پلمب شده است.»