پنجشنبه ۲۲ شهريور ۱۴۰۳ - 2024 September 12

علی‌صوفی: اصلاح‌طلبان با روحانی چانه نمی‌زنند

بعد از مراسم تحلیف، حسن روحانی دو هفته فرصت دارد تا کابینه خود را به مجلس معرفی کند.
کد خبر: ۱۵۶۹۷۴
تاریخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۷:۴۸
بعد از مراسم تحلیف، حسن روحانی دو هفته فرصت دارد تا کابینه خود را به مجلس معرفی کند. برخی اخبار از معرفی کابینه در چند روز آینده خبر می‌دهند. برخی اسامی در رسانه‌ها به نقل از نزدیکان به دولت منعکس شده است. تغییرات و ابقاها موجب اعتراض برخی حامیان روحانی در جریان اصلاحات شده است. به نظر می‌رسد حال‌ که تا این اندازه حساسیت نسبت به برخی اسامی منتشر شده افزایش پیدا کرده، روحانی در فرصت باقیمانده می‌تواند به برخی انتظارات اصلاح‌طلبان درباره وزارت کشور، آموزش و پرورش و آموزش عالی پاسخ دهد. اصلاح‌طلبان توصیه‌هایی را در این زمینه به روحانی اعلام کردند اما معتقدند نباید به او فشار آورد، زیرا روحانی از سوی رقبای جریان اصلاحات نیز زیر فشار قرار داد. برای بررسی مواضع جناح اصلاح‌طلب در مورد کابینه، علی‌صوفی، وزیر سابق و دبیرکل حزب پیش‌رو اصلاحات با «آرمان» گفت‌وگو کرده است که در ادامه می‌خوانید. شایان ذکر است این مصاحبه قبل از اعلام رسمی لیست وزرا تنظیم شده است.

اگر کابینه آینده کارآمد نباشد، چه آسیبی متوجه جریان اصلاحات و دولت خواهد شد؟
مسئولیت‌ کابینه متوجه شخص رئیس‌جمهور و اصلاح‌طلبان است. البته بار این مسئولیت بیشتر برعهده رئیس‌جمهور است. بعد از چهار سال آینده، آقای روحانی دیگر نیازی ندارد که به آرای عمومی مراجعه کند و در نتیجه مردم مجالی نخواهند داشت تا در انتخابات سال۱۴۰۰ جواب عملکرد رئیس‌جمهور را با رأی مثبت یا منفی بدهند، زیرا روحانی به لحاظ قانونی نمی‌توان برای دوره سوم رئیس‌جمهور شود. البته جریان سیاسی که موجب پیروزی رئیس‌جمهور شده است، هیچ‌گونه وابستگی به روحانی ندارد. جریان اصلاحات به لحاظ سیاسی جریان مستقلی از روحانی است و تنها در دو انتخابات ریاست‌جمهوری گذشته از روحانی حمایت کرده است، در نتیجه تنها خوش‌عهدی و بدعهدی از روحانی باقی ‌خواهد ماند. اصلاح‌طلبان جریان سیاسی قدرتمندی هستند و مردم نیز به این جریان نظر مثبت نشان داده‌اند. در جریان انتخابات اخیر همراهی روحانی با مواضع اصلاح‌طلبان موجب شد مردم، جریان اصلاحات و روحانی را به یک چشم نگاه کرده و به روحانی رأی دهند. طبعا اگر آقای روحانی کابینه‌ای شایسته، اصلاح‌طلب و اعتدالی را به مجلس معرفی نکند، اصلاح‌طلبان آسیب جدی‌تری خواهند دید. اگر کارنامه روحانی در طول چهار سال آینده روشن نباشد، جریان اصلاح‌طلبی نمی‌تواند با قدرت فعلی با بدنه اجتماعی خود در ارتباط باشد.

چرا با کابینه‌ای غیرکار آمد، اصلاح‌طلبان بیش از روحانی آسیب می‌بینند؟
زیرا این اصلاح‌طلبان هستند که در انتخابات‌های بعدی باید مردم را ترغیب به حضور در انتخابات کنند. این اعتبار که مردم نظر مثبتی به اصلاح‌طلبان دارند، باید حفظ و تقویت شود. اصلاح‌طلبان باید ارتباط خود را با مردم تقویت کنند. در پاسخ به اعتمادی که مردم به اصلاح‌طلبان کردند و به روحانی رأی دادند، اکنون باید نتیجه خوبی از رأی خود ببینند. این سود و فایده به واسطه عملکرد روحانی است. در این صورت اصلاح‌طلبان می‌توانند در چهارسال آینده، پاسخگوی دعوت مردم به روحانی باشند.

اصلاح‌طلبان همواره بر عدم سهم‌خواهی تاکید دارند، درحالی که این جریان اصلاحات بود که از روحانی حمایت کرد و به همین دلیل باید از نیروها اصلاح‌طلبی که برای مناصب مختلف تربیت شده‌اند در کابینه دوازدهم استفاده شود. چرا در چنین شرایطی بر عدم سهم‌خواهی، اصرار می‌شود؟
عدم سهم‌خواهی از دولت چند دلیل دارد. آقای روحانی در سال ۹۲ در شرایط خاصی مورد حمایت اصلاح‌طلبان قرار گرفت، در آن زمان مجال طرح شرط و شروط در مقابل حمایت از روحانی وجود نداشت. در آن زمان با عدم تایید صلاحیت آیت‌ا... هاشمی، فضای سیاسی حال و هوای خاصی به خود گرفت و بسیاری از چهره‌های اصلاح‌طلب نسبت به حضور در انتخابات دچار تردیدهایی شده بودند. در آن شرایط مردم از اصلاح‌طلبان انتظار داشتند اتفاقات سال ۸۴ با تعدد کاندیدای اصلاح‌طلب تکرار نشود. این مورد به شدت مورد مطالبه مردم بود. آنها ائتلاف جریان اصلاحات را مطالبه می‌کردند. در آن زمان ائتلاف به معنی سهمیه خواستن از شخصی که بر او سرمایه‌گذاری می‌شود نبود، بلکه مردم تنها از ائتلاف این مورد را درک کرده بودند که جریان اصلاح‌طلب و تحولخواه باید با یک کاندیدا وارد انتخابات ریاست‌جمهوری شود. در خواست مردم و توجه اصلاح‌طلبان موجب پیروزی و خوشحالی مردم شد.

در انتخابات اخیر شرایط کاملا متفاوت بود؛ چرا قبل از اعلام حمایت از روحانی از او سهم‌خواهی نشد؟
در انتخابات اخیر آقای روحانی خود را به عنوان یک اصلاح‌طلب معرفی نکرد، اما مواضع او در جریان انتخابات کاملا اصلاح‌طلبانه بود و در مواقعی هم بیش از حد انتظار اصلاح‌طلبان عمل‌کرد. از سوی دیگر روحانی در طول چهار سال گذشته در مقایسه با دولت قبل مثبت عمل کرده بود. در آن زمان فضا آماده نبود که اصلاح‌طلبان بتوانند در کنار آقای روحانی کاندیدای اصلاح‌طلبی را در رقابت با ایشان قرار دهند زیرا تعدد کاندیدا به وجود می‌آمد و در انتها فایده‌ای جز شکست به‌دست نمی‌آمد. از این نظر ما مجالی نداشتیم که برای آقای روحانی رقیب معرفی کنیم. از سوی دیگر اصلاح‌طلبان ناچار بودند از روحانی حمایت کنند، در این شرایط دیگر شرط و شروط منتفی می‌شود و حتی وجود کاندیدای سایه نیز به زحمت جا افتاد و هرچند آقای روحانی در ابتدا نسبت به کاندیدای سایه موضع داشت اما بعدا مجاب شد که کاندیدای سایه درکنار ایشان در صحنه انتخابات حضور داشته باشد. امروز بیش از هر زمانی تاثیر مثبت حضور آقای جهانگیری در کنار روحانی در انتخابات بر همگان مشخص است. اصلاح‌طلبانی هم که مخالف حضور کاندیدای سایه بودند عملا مشاهده کردند که حضور کاندیدای سایه تا چه اندازه به نفع رئیس‌جمهور بود. بنابراین در زمان انتخابات، نه شورای عالی سیاستگذاری و نه ‌رهبران اصلاحات قائل به شرط و شروط در مقابل حمایت از روحانی نبودند و بدون هیچ‌شرط و شروطی از آقای روحانی حمایت کردند. البته آقای روحانی هم تمامی ستاد‌های خود را در اختیار اصلاح‌طلبان گذاشت و در مقابل مواضع برخی از اطرافیان خود که اعتقاد داشتند اصلاح‌طلبان سهمی در پیروزی او نخواهند داشت، ایستادگی کرد. حتی بر عکس تمام تکیه خود را در جریان انتخابات بر اصلاح‌طلبان گذاشت و در انتها هم از رهبر اصلاحات به خاطر حمایت از او تشکر کرد. اعضای شورای عالی سیاستگذاری و فراکسیون امید به این جمعبندی رسیدند که آقای روحانی در تصمیم‌گیری‌ها، اصلاح‌طلبان را طرف مشورت خود قرار خواهد داد. این تعامل نه در قالب سهم‌خواهی بلکه در قالب همسویی در کابینه صورت گرفت. به عبارت دیگر اصلاح‌طلبان همواره سعی کردند با عدم فشار بر روحانی کابینه دوازدهم کارآمد‌تر باشد.

پس اصلاح‌طلبان تنها به مطالبات عمومی در کابینه دوازدهم بسنده کردند؟
بله، جریان اصلاحات از آقای روحانی توقع دارد کارنامه کارآمدی را به مجلس معرفی کند. کابینه‌ای که بتواند به وعده‌های شخص رئیس‌جمهور به مردم، وفادار باشد. یعنی به وعده‌هایی که در دوران قبل از انتخابات مطرح شده بود، عمل شود تا مردم و بدنه اجتماعی اصلاحات امیدوار شوند و در نتیجه اصلاح‌طلبان هم سربلند شوند و اعتبار آنها نزد جامعه حفظ شود. اصلاح‌طلبان برخواسته‌های عمومی خود تاکید دارند اما با رئیس‌جمهور چانه‌زنی نمی‌کنند و تا این لحظه نیز هیچ‌گونه علامتی مبنی بر اصرار اصلاح‌طلبان و فشار بر رئیس‌جمهور وجود ندارد که در فلان وزارتخانه باید چه شخصی حضور داشته باشد.

اما در مورد وزارت کشور برخی اصلاح‌طلبان دیدگاه روشنی دارند.
بله، حساسیت در مورد وزارت کشور وجود دارد و تنها در این مورد اظهار نظرهای صریحی راجع به وزارت کشور صورت می‌گیرد. اصلاح‌طلبان در ارتباط با سایر وزارتخانه‌ها و حتی تیم اقتصادی دولت، تنها به مشورت‌ و ارائه تحلیل‌های اقتصادی بسنده کرده‌اند. حامیان روحانی در مورد آرایش تیم اقتصادی به رئیس‌جمهور پیشنهادهایی دارند اما در سایر موارد این‌گونه نیست و حتی در مورد استفاده از زنان در کابینه به عنوان وزیر فشار منسجمی به آقای روحانی دیده نمی‌شود. اصلاح‌طلبان دست آقای روحانی را برای آرایش کابینه بازگذاشتند. اما در مقابل از سوی جریان رقیب اصلاحات، فشار زیادی بر رئیس‌جمهور وارد می‌شود که دلیلی جز سهم‌خواهی ندارد. این فشارها به شکل‌های مختلف اعمال می‌شود و حتی می‌توان برخی از مواجهه‌ها و تمرکز بر اطرافیان و نزدیکان آقای روحانی را به این فشارها ربط داد. به بیان دیگر با وارد کردن چنین فشارهایی به روحانی به فکر تاثیر بر رئیس‌جمهور و اعمال دیدگاه‌های سیاسی خود هستند. برخی تحلیلگران سیاسی اعتقاد دارند فشارهایی که این روزها به رئیس‌جمهور وارد می‌شود غیر از آرایش کابینه دلیل دیگری ندارد. آقای روحانی از سوی رقبای جریان اصلاحات تحت فشار بیشتری قرار دارد. فشار بر روحانی زیاد شده و اصلاح‌طلبان قصد ندارند این فشار را مضاعف کنند. اما انتظار دارند که در تصمیم روحانی هم تدبیر و هم امید وجود داشته باشد.

توسعه سیاسی در نظر اصلاح‌طلبان همیشه یکی از اولویت‌های مهم بوده است. در حال حاضر قرار گرفتن برخی چهره‌ها در وزارت کشور می‌تواند به معنی تغییر در این اولویت باشد. آیا اولویت‌های اصلاح‌طلبان تغییر کرده است؟
در گذشته اصلاح‌طلبان بر سر این موضوع که اولویت باید بر توسعه سیاسی باشد یا توسعه اقتصادی، با چالش مواجه بودند، اما به تدریج با رشدی که این جریان پیدا کرد به این نتیجه رسیدند که باید در فکر حفظ منافع ملی بود و چون بعد از دوران اصلاحات برخی آسیب‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی افزایش یافت دیگر تمرکز بر توسعه سیاسی به شکل سابق مورد توجه اصلاح‌طلبان نیست، زیرا توسعه اقتصادی هم به شدت آسیب دیده است. در دوران پسا اصلاحات، توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی و حتی منافع ملی‌ آسیب دید و با این آسیب‌ها در دوران دولت گذشته، حتی امنیت ملی تحت فشارهای خارجی قرار گرفت. امروز دید اصلاح‌طلبان وسیع‌تر شده و حساسیت بیشتری به منافع ملی پیدا کرده‌اند. در حال حاضر آنها دیگر به بخش خاصی از توسعه متمرکز نیستند بلکه توسعه همه‌جانبه و پایدار را در نظر دارند. ترجیح منافع ملی بر منافع قومی و شخصی مد‌نظر است. بنابراین اصلاح‌طلبان و احزاب اصلاح‌طلب سعی دارند از خواسته‌های حزبی و گروهی خود گذشته و در شرایط فعلی با هم رقابت نکنند تا آسیبی به منافع ملی وارد نشود. فعالان اصلاح‌طلبان سطح خواست‌های خود را کاسته‌اند و به منافع ملی می‌نگرند. هرچند رقابت‌هایی وجود دارد و هر حزبی سعی دارد سهم بیشتری در کابینه داشته باشد، اما این موضوع تصمیم همگان نیست و اگر تصمیم رئیس‌جمهور تصمیم خوبی باشد آن را‌ بر خواست و تمایل حزبی ترجیح می‌دهند. وزارت کشور در این زمینه نقش مهمی در پاسخ به مطالبات مردم، اصلاح‌طلبان و رسیدن به اهداف رئیس‌جمهور ایفا می‌کند. در مجموع مطالباتی که مردم از اصلاح‌طلبان و رئیس‌جمهور دارند بدون وجود یک وزارت کشور نزدیک به عقبه رأی آقای روحانی و هم‌جهت با او اجرایی نمی‌شود. آقای علی مطهری به عنوان نماینده مجلس که دارای شخصیت برجسته‌ای است، اعلام کردند که انتصاب وزیر کشور در قالب یک بده بستان صورت گرفته است و انتخاب مجدد می‌تواند به نگرانی‌ها دامن بزند. هر چند مطلب آقای مطهری را همه احساس می‌کردند اما زمانی که یک مرجع رسمی چنین سخنی را به زبان می‌آورد، به معنای مطالبه‌ای جدی تعبیر می‌شود و آقای روحانی در این زمینه باید ملاحظه فشار‌ها بر خود را داشته باشد.

شاید به خاطر همین فشار‌هاست که برخی اعتقاد دارند روحانی این روز‌ها بیش از اینکه به اصلاح‌طلبان نزدیک باشد، به جریان غالب مجلس در حال نزدیک شدن است. این نزدیکی می‌تواند نوعی استراتژی باشد؟
تمام ما علاقه‌مندیم که توجیهی برای انتخاب‌های دکتر روحانی وجود داشته باشد اما سخن آقای مطهری در مورد بده بستان با آقای رئیس مجلس در انتخاب وزیر کشور در شرایط حاضر توجیهی ندارد. در آن زمان مجلس یکپارچه مخالف در مقابل روحانی ایستاده بود و رئیس مجلس قصد کمک به رئیس‌جمهور را داشت. در آن حال و هوا می‌توان انتظارات را طبیعی تلقی کرد و وزارت کشور در همین راستا قرار گرفت. به اعتقاد من با انتخاب رحمانی فضلی نقش آقای لاریجانی پررنگ‌تر از معمول شد. در آن زمان تمرکز روحانی بر مسائل بین‌المللی و وزارت امور خارجه بود تا بتواند مذاکرات هسته‌ای را به نتیجه برسد. بعد‌ها نیز مشاهده شد که توجه آقای روحانی به مسائل بین‌المللی بیشتر از مسائل داخلی بود. وزیر کشور هم که استانداران را منصوب می‌کردند و در برخی از استان‌ها نارضایتی‌هایی به وجود آمد. اما امور داخلی برای روحانی در درجه دوم اهمیت قرار داشت. مجلس دهم مجلس قبلی نیست و روحانی امروز درکنار لاریجانی باید فراکسیون ۱۰۰‌نفره امید را هم در نظر داشته باشد، زیرا فراکسیون امید نقش تعیین کننده‌ای دارد. آقای روحانی باید تلاش کند اصولگرایان معتدل را با خود همراه کند نه اینکه به آنها امتیاز بدهد. در نتیجه عقلا توجیه ندارد که این وزارتخانه مهم تحت‌الشعاع تغییر در وزارتخانه‌های دیگر قرار بگیرد.

هر رئیس‌جمهوری تلاش دارد بعد از خود تاثیرگذار و رئیس‌جمهور ساز باشد. تمامی روسای‌جمهور این تلاش را کرده‌اند. روحانی اگر می‌خواهد دولت ساز شود، هم اکنون باید چه تصمیمی بگیرد؟
هر رئیس‌جمهوری که بخواهد در سپهر سیاسی کشور جایگاهی داشته و نقشی را درآینده سیاسی ایفا کند در درجه اول باید گفتمانی را سامان دهد که مختص به او باشد و سپس در قالب آن گفتمان نظر مردم را به خود جلب کند. در دوره اول ریاست‌جمهوری آقای روحانی با بحث‌هایی که اطرافیان او داشتند و با تحلیل‌های نادرستی که آنها از نقش وگفتمان اصلاحات و اصولگرا داشتند، سعی می‌شد گفتمان جدیدی توسط روحانی جایگزین دو گفتمان غالب کشور گردد و عنوان شد دو گفتمان موجود فاقد وجاهت هستند. آقای روحانی در جریان انتخابات ستادهای انتخاباتی خود را به اصلاح‌طلبان سپرده و در قالب گفتمان اصلاح‌طلبی تبلیغ و مناظره کردند و مستندات آن نیز وجود دارد، مشخص می‌شود که روحانی فعلا علاقه‌مند است از پتانسیل موجود استفاده کند تا در مقابل ظرفیت اصولگرایان بایستد. در جریان انتخابات، اصولگرایان پشت سر رئیسی قرار گرفته و رأی قابل توجهی هم به‌دست آوردند. پس آن تحلیلی که گفتمان اصلاح‌طلبی و اصولگرایی را تمام شده تلقی می‌کرد، شکست خورده است. اصلاح‌طلبان بودند که در برابر اصولگرایان قرار گرفتند و گفتمان سومی وجود نداشت. در نتیجه زمینه تولید گفتمان برای روحانی وجود ندارد و بعید است که رئیس‌جمهور بخواهد به عنوان یک گفتمان مستقل در سپهر سیاسی ایران حضور داشته باشد. آقای روحانی تنها به دنبال این است که از میزان مخالفت‌ها بکاهد. به یاد داریم که آیت‌ا... هاشمی هم گفتمان پیروز را انتخاب کرد و در اواخر عمر خود از گفتمان سازندگی فاصله گرفت. تا این لحظه پیشینه حاکی از آن است که تنها این دو گفتمان در عرصه کشور مطرح است و مجالی برای تولید گفتمان دیگری نیست.

نظر شما