وداع فوتبال ایران با جادوگر آسیا
چه زود دلمان برای روزهایی که او با توپ همگان را "هیپنوتیزم" میکرد تنگ خواهد شد، فوتبالیستی که نوازش توپ با کفشهایش بیشباهت به "جادو" نبود...
آرزوهای پسر بچهای که برای نخستین بار فوتسالش تولد اعجبوهای جدید برای کشور را نوید میداد یکی یکی برآورده شد، از پیوستن زود هنگامش در 20 سالگی به پرسپولیس، تعویض پیکان استیشن گوجهایاش با بی ام و، ساق به ساق شدن با بزرگان بایرن مونیخ در بالاترین سطح فوتبال دنیا، کسب عنوان برترین فوتبالیست آسیا در سال 2004 و دهها عنوان دیگر که بسیاری از فوتبالیستها در حسرت داشتنش با دنیای فوتبال خداحافظی کردند، از محبوبیت گرفته تا کسب احترام و اعتباری بی ریا و بی غل و غش آن هم نه تنها در میان پرسپولیسیها...
علی کریمی هیچوقت تصور نمیکرد که روزی حسرت خداحافظی با پیراهن شماره هشت قرمزها بر دلش بماند، در نهایت با آه و حسرت خداحافظی با لباس قرمزهای پایتخت در استادیوم آزادی فوتبالش را به پایان رساند؛
بازیکنی که بزرگترین چالش دوران فوتبالیاش را برای آقایی در دنیای فوتبال بی برنامگی میدانند، تا جایی که علی دایی در برنامه 90 هرچند او را جزء سه بازیکن بزرگ تاریخ فوتبال ایران دانست اما به صراحت عنوان کرد که علت عدم رشد علی کریمی بیش از آنچه از او در دنیای فوتبال شاهدش بودیم بی برنامگی خود او و حضور کسانی بود که در زندگی فوتبالی وی خیر و صلاحاش را نمیخواستند.
نابغه پا به توپ کشور که از زمان ورود فوتبال در ایران تاکنون مردم همچون اویی را ندیده بودند بیش از حضور در بایرن مونیخ و شالکه توفیقی نداشت. بازیکنی که سبک فوتبالیاش به بوندسلیگا هیچ شباهتی نداشت، در آن زمان پیشنهادهای جدی که از فوتبال اسپانیا و ایتالیا به او شده بود را رد کرد تا شاید با یک تصمیم غلط و حضور در فوتبال آلمان، فوتبال ایران سوختن نابغهاش را پس از مصدومیت در دیدار بایرن مونیخ با هامبورگ در یک روز برفی به چشم ببیند.
ژست فوتبالی، موهای بور و لخت "علیآقا" ، سکوتی که هر از گاهی بد میشکست، دریبلهای ویرانگری که کابوس مرگبار مدافعان تیم حریف بود و غروری که هیچگاه در قبال تصمیمات غلط مدیران فوتبالی شکسته نشد حتی اگر قیمتش تعلیق میشد بیش از هرچیز دیگری او را شبیه لقبی کرده بود که از عربها تا پایان عمر بر رویش باقی ماند، "جادوگر"...
او که با جرقهای در فوتبال ایران درخشید و زیر خاکستر بی تدبیری پرورش نوابغ و استعدادهای فوتبالی این مملکت خاموش شد نامش همیشه برای ما ایرانیها طنین انداز خواهد بود، تا هرجا که کم آوردیم و از نداشتن رونالدوها و مسیها در فوتبال کشورمان مایوس شدیم همچون کودکان لجباز تنها اسم علی کریمی را برای قیاس به زبان آوریم...
کریمی در ۱۷ آبان ۱۳۵۷ در کرج بهدنیا آمد و فرزند سوم خانوادهاش بود. او که اصالتاً لاهیجانی است در کرج متولد شد. مادرش که دوست داشت فرزندش پزشک یا مهندس شود هیچوقت فکر نمیکرد کودکش به یکی از محبوبترین فوتبالیستهای تاریخ این کشور تبدیل شود.
یکی از جالبترین خاطرات فوتبالی کریمی به حضورش بر سر یکی از تمرینات باشگاه پرسپولس برمیگردد. اولین ماشینی که داشت یک پیکان استیشن گوجهای رنگ بود که خجالت میکشید با آن سر تمرین پرسپولیس برود، گویا یکبار که خیلی برای رسیدن به تمرین عجله داشته و دیرش شده بود، مجبور میشود با همین ماشین سر تمرین حاضر شود، اما میخواهد زمانی به تمرین برسد که همه درحال تمریناند و کسی نیست که او را ببیند...از شانس بدش، اسماعیل حلالی هم آن روز دیر سر تمرین رسیده و شروع میکند به مسخره کردنش؛ «این دیگه چه ماشینیه که سوار شدی؟!»...زمانی هم که تمرین تمام میشود ودر حال دوش گرفتن هستند دوباره شروع میکند به مسخره کردن ماشین وی! زمانی که یحیی گلمحمدی موضوع را میفهمد به شوخی میگوید: «بنده خدا، کار درست رو علی میکنه؛ الان تا آزادی ۵ تا مسافر میزنه و ۱۰۰۰ تومن کاسب میشه!» خلاصه آن روز کلی سر این پیکان میخندند.
مجله کیکر در سال ۲۰۰۴، پس از بازی درخشان این بازیکن در مقابل تیم ملی فوتبال آلمان، او را "مارادونای آسیا" نامید. کریمی که در دریبل زنی مهارت فوقالعادهای داشت در کنار زینالدین زیدان و رونالدینیو از سوی سایت فیفا به عنوان یکی از نامزدهای سلطان دریبل جهان در سال ۲۰۰۵ انتخاب شد.
علی کریمی در سال ۲۰۰۱ به رغم داشتن پیشنهادهایی از تیمهای اروپایی به خاطر نزدیکی به خانواده ترجیح داد در آسیا بماند و به الاهلی امارات پیوست، اما در نهایت در سال ۲۰۰۵ در حالی که مورد توجه تیمهای مطرحی چون آ. اس. رم و یوونتوس ایتالیا قرار داشت، به عنوان دومین خرید بایرن مونیخ پس از فیلیپ لام به این تیم آلمانی پیوست.
او پس از پایان قراردادش با باشگاه بایرن مونیخ، از باشگاه موناکو و چند تیم آلمانی و اسپانیایی پیشنهادهایی دریافت کرد اما به همگی آنها پاسخ منفی داد تا با عقد قراردادی ۲ ساله به ارزش ۶ میلیون دلار به تیم القطر بپیوندد. پس از این در سال ۲۰۰۸ علیرغم پیشنهادهایی از اسپانیا، آمریکا، ژاپن و امارات به طور رسمی قرارداد یکساله با تیم سابقش امضا کرد.
در سال ۱۳۸۸ به سبب عدم تمایل مدیران وقت باشگاه پرسپولیس برای تمدید قرارداد این باشگاه را ترک کرد و به استیل آذین پیوست. پس از درخشش در بازی دوستانه الاهلی امارات و آ. ث. میلان ایتالیا در سن ۳۲ سالگی با عقد قراردادی ۵ ماهه در نیم فصل دوم بوندسلیگا به شالکه آلمان پیوست. حضور مجدد در پرسپولیس و یک فصل حضور در تراکتورسازی تبریز پایان دوران فوتبالی این فوتبالیست بود.
کریمی در حالی پس از بازی پرسپولیس با سپاهان در فینال جام حذفی در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۲ یک بار از دنیای فوتبال خدا حافظی کرد و با طعنهای تامل برانگیز فوتبال ایران را جای امثال خود ندانست و اظهار کرد که «دایههای مهربانتر از مادر» باید فوتبال کشور را بچرخانند که خداحافظیاش بازتاب گستردهای داشت و سایت رسمی فیفا با اشاره به خداحافظی علی کریمی از دنیای فوتبال، از او به عنوان اسطوره فوتبال ایران یاد کرد و خداحافظی او از میادین را "غیر منتظره" خواند.
از سال ۱۳۷۷ استارت این ستاره فوتبال در تیم ملی ایران کلید خورد. او در دوران ملی خود حضور پیوستهای داشت و در ۳ دوره جام ملتهای آسیا (۲۰۰۰، ۲۰۰۴ و ۲۰۰۷)، یک دوره بازیهای آسیایی (۱۹۹۸)بازی کرد. کریمی در ۴ دوره انتخابی جام جهانی (۲۰۰۲، ۲۰۰۶، ۲۰۱۰ و ۲۰۱۴) مجموعاً در ۳۶ بازی به میدان رفته و ۲ بار در راهیابی ایران به جام جهانی (۲۰۰۶ و ۲۰۱۴) مشارکت داشت که در یک دوره جام جهانی (۲۰۰۶) حضور داشت و ۲ بازی انجام داد. او با ۱۲۷ بازی پس از علی دایی و جواد نکونام، از لحاظ تعداد بازی ملی سومین بازیکن تاریخ تیم ملی فوتبال ایران بهشمار میرود. همچنین با ۳۸ گل ملی پس از علی دایی و کریم باقری در رتبه سوم قرار دارد.
نام نیک و محبوبیت برای هرکسی به یادگار نمیماند. مرحوم ناصر حجازی هرچند تمامی عمرش آبی پوشید اما هیچ ایرانی نیست که او را دوست نداشته باشد و از ایرانی بودنش به خود نبالد. علی کریمی هم نامش در کنار نام بزرگانی به تابلو خاطرات فوتبالی این آب و خاک حک شد که هرگز محبوبیتشان به رنگ لباس باشگاهیشان معطوف نمیشود...
منبع: ایسنا
نظر شما