سخنی با قالیباف!
سخنان قالیباف در دفاع از تفکیک جنسیتی در ادارات شهرداری با واکنشهایی مواجه شده است. از جمله آنها سردبیر روزنامه اعتماد است که در یادداشت خود این موضع قالیباف را به نقد کشیده است.
جواد دلیری در یادداشت خود میگوید: شهردار پرتلاش تهران، روز جمعه گذشته سخنانی بدین مضمون بیان فرمود: «ما غیرت دینی داریم... اگر در یک اتاق، یک مجموعه کاری که با هم همکاری می کنند و سه یا چهار نفر آنها آقا و سه چهار نفر دیگر خانم هستند و همه در یک رابطه مثلا در رابطه با بودجه فعالیت می کنند، می توان کاری کرد که آن چهار خانم در یک اتاق و چهار آقا در اتاق دیگری کار کنند. نباید اجازه دهیم یک خانم در طول وقت اداری و طی روزها و ماه ها ساعت تماس و معاشرتش با نامحرمان بیشتر از محرم، شوهر و فرزند او باشد، با گذشت زمان این موضوع کانون خانواده را تحت تاثیر منفی قرار می دهد.»
دلیری خطاب به قالیباف میگوید: در نیت و هدف این سخن جنابعالی که قطعا همان گونه که بیان هم داشته اید از موضع «غیرتمندی» و «غیرت دینی» و البته همچون بسیاری از مسوولان و دلسوزان ناشی از یک «نگرانی» و «هشدار» نسبت به موضوع بی حجابی و کمرنگ شدن عفاف در جامعه است، شک و شبههای نیست و قابل احترام است و وظیفه همگان از جمله اصحاب رسانه است اما روش و نوع برخورد شما با مساله فرهنگ و به ویژه حجاب جای تامل دارد. قبل از هر سخنی لطفا این خاطره را با هم مرور کنیم: با بازگشایی دانشگاه ها در سال 61 که در پی انقلاب فرهنگی تعطیل شده بودند نسل دانشجویان انقلابی مسلمان در محیطی جدید پا به دانشگاه ها گذاشتند و موج اسلام خواهی و تلاش برای انطباق محیط دانشگاه با موازین اسلامی پرشورتر و پررنگ تر در میان دانشجویان مطرح شده بود. روز بازگشایی دانشگاه نیز به عنوان روز وحدت حوزه و دانشگاه نامگذاری شد تا نمادی از این موج نوین باشد. انجمن اسلامی های دانشجویان به عنوان نماد و پایگاه این تحول خواهی مطرح بود و منشا بسیاری از این حرکت های انقلابی نظیر خود انقلاب فرهنگی و تسخیر سفارت امریکا با محوریت دانشجویان عضو انجمن های اسلامی صورت گرفته بود.
در یکی از حرکت های ابتکاری که بیشک به زعم مبتکران آن، طرحی انقلابی و اسلامی نیز تلقی می شد اعضای انجمن اسلامی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران یکی از کلاس های گروه فلسفه این دانشکده را به صورت آزمایشی برای طرح جداسازی دانشجویان دختر و پسر انتخاب می کنند و با تیغهای چوبی میان کلاس را دیوار می کشند. سرکار خانم فاطمه طباطبایی، همسر حجت الاسلام والمسلمین سیداحمد خمینی که در این برهه دانشجوی دوره لیسانس رشته فلسفه دانشگاه تهران بوده است پس از حضور در کلاس و مشاهده مشکلات این شیوه و بازخورد آن میان دانشجویان موضوع را برای حضرت امام (س) گزارش می کنند. این گزارش با واکنش تند امام مواجه می شود و ایشان با تاکید از حجت الاسلام والمسلمین سیداحمد خمینی فرزند گرانقدرشان میخواهند که شبانه دیوار میان کلاس برداشته شود تا فردا که دانشجویان به دانشگاه می آیند دیوار وجود نداشته باشد. حاج احمدآقای خمینی نیز در تماس هایی با رییس دانشکده حجت الاسلام والمسلمین دکتر علی شیخ الاسلامی تا جمع آوری این دیوار مساله را پیگیری می کنند. حتی وقتی رییس دانشکده تاکید می کند صبح این کار را می کند امام دستور می دهند که همین امشب، امام گفته بودند فردا صبح که کلاس تشکیل می شود نباید این تخته باشد و دوباره حاج احمد آقا تماس می گیرند که آقای دکتر نظر امام این گونه است. بعد امام گفته بودند که احمد برو با انجمن اسلامی و هر کس که مسوول است تماس بگیر بگو که اگر امروز شما خرافات و سیلقه شخصی را وارد دین کنید فردا چه کسی می خواهد جدا کند و بالاترین لطمه و بالاترین خطر برای اسلام این است که ما بیاییم و خودمان سلیقه خودمان را قاطی دین کنیم. اگر امروز به دست شما بچه های مذهبی، اینها قاطی شوند فردا چه کسی می خواهد جدا کند.
در کنار این خاطره بد نیست این سخن رهبر انقلاب را هم مرور کنیم: رهبر انقلاب به سفری که در مهر ماه سال 1391 به استان خراسان شمالی می روند در دیدار با علما و روحانیون این استان این نکته را گوشزد می کنند: خودتان را مجهز کنید، مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانون های فرهنگی - هنری بروید و پذیرای جوان ها باشید. با روی خوش هم پذیرا باشید: با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّ من نبیه»، که ظاهراً عبارت است از «مدارا النّاس»: مدارا کنید. ممکن است ظاهر زنندهای داشته باشد: بعضی از همین هایی که در استقبال امروز بودند و شما - هم جناب آقای مهمان نواز، هم بقیه آقایان - الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانم هایی بودند که در عرف معمولی به آنها می گویند «خانم بدحجاب»: اشک هم از چشمش دارد می ریزد. حالاچه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است: جان، دلباخته به این اهداف و آرمان هاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقص های این حقیر باطن است: نمی بینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئی هستم/ آیا تو چنان که مینمایی هستی؟». ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم می کند: نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت.
جناب قالیباف! حجاب و عفاف یک موضوع فرهنگی است و با شیوه و روش درست باید ترویج حجاب کرد چرا که اگر دغدغه های مثبت با روش های غلط پیگیری شود قطعا به تخریب بیشتر می انجامد. کار فیزیکی، ظاهر جامعه را زود تغییر می دهد اما این تغییرات، ماندگار نیستند و بعید است که با برداشته شدن زور، بتوان همان روند را حفظ کرد. جدا سازی و تفکیک جنسیتی در مراکز اداری شهرداری تهران نیز شاید در روزهای نخست ظاهر شهرداری را تغییر دهد اما در بلندمدت ماندگار نخواهد بود چرا که نه امکان پذیر نه صحیح است، و اگر روزی شما در این منصب نباشید و وضع به روال گذشته باز گردد چه بسا وضع فرهنگی بدتر شود چرا که کار فرهنگی که پایه ماندگاری است انجام نگرفته است. این اقدام از جمله همین اقدامات شعاری، ظاهری است که متاسفانه در سال های گذشته نمونه هایی از آن اجرا اما نتیجه معکوس داشت.
در این زمینه نکات و پرسش هایی مطرح است که مثلاآیا اگر ارباب رجوع به شهرداری آمد خانم یا آقا بود، او هم باید تفکیک جنسیتی شود و از در ورودی اداره تا اتاق ها همه جدا شوند. آیا با این تفکیک دیگر هیچ زن و مردی در راهرو های شهرداری برخورد نخواهند کرد و در آن صورت به قول شما دیگر زنان به فکر خانواده و همسر خود هستند؟ به نظر جنابعالی فقط زنان همواره در معرض آسیب و برخورد با نامحرم هستند یا مردان نیز از این احتمال برخوردارند؟ اگر استدلال شما منطقی باشد حتما می خواهید همین روش را در خیابان ها و... اجرا کنید؟ پرسشها در این باب زیاد است اما شهردار پرتلاش و جهادی تهران که سوابق انقلابی و مبارزاتی شما برای همگان روشن و مشخص و قابل احترام است اما از یادمان نرود که جنابعالی در انتخابات سال گذشته در مورد جوانان و برخورد با آنان و... چه مباحث و مسائلی را مطرح کردید؟ آن سخنان چه بود و این دستور چیست؟ مثلااین جمله «همیشه زنان را از دیدگاه مردان دیده ایم اجازه بدهیم زنان خودشان در چارچوب اسلام برای خودشان تصمیم بگیرند.»
بگذریم موضوع حجاب چیزی نیست که هر فردی با متر و معیار خود آن را بسنجد و برای آن نسخه بپیچد، تجربه سال های گذشته هم نشان می دهد طرح های یکجانبه و سلبی نه در جامعه و نه در دانشگاه، نه تنها نتیجه بخش نبوده بلکه آسیب های بیشتری نیز به جامعه وارد کرده است، همان طور که طرح هایی مانند تفکیک جنسیتی و حذف دختران در بخشی از رشته های دانشگاهی نتیجه نداشته است. دانشجویان به عنوان قشر تحصیلکرده و فرهیخته به خوبی با عقاید و هنجارهای جامعه آشنا هستند، بنابراین اگر ناهنجاری و موضوعی خلاف عرف در جامعهای رخ دهد باید از راه فرهنگی با آن روبه رو و برای حل آن دست به کار شد. بخشی از ناهنجاری های اجتماعی و معضلات فرهنگی که امروز در جامعه می بینیم، میراث برخورد های غلط گذشته و سیاست های ناکارآمد و بی مسوولیتی برخی دستگاه هاست لذا نباید برخورد های دستوری و پلیسی را برای ترویج سنت و فرهنگ توصیه کنیم. تغییر در نگرش و رفتار فرهنگی که حجاب و عفاف هم یکی از آن رفتار هاست، ناشی از عوامل متعددی بوده است. عناصری هستند که نظم و نظام زندگی دینی جامعه را مورد تعرض قرارداده اند جدای از اینکه یک خط اختلاف سنتی در ایران از گذشته فعال بوده که تحت تاثیر تعصبات و جهل اعتقادی همواره در کوره تعصبات دمیده است، «آرامش» و «پویایی» جامعه ایران ازدو مسیر دیگر هم لطمه سنگین دیده است. اول، روش ها و الگوهای ناصحیح و ناکارآمدی که برای ترویج و اشاعه ارزش ها و فرهنگ به کارگرفته شده که غالباً به عنصر اجبار و تحکم و تحمیل آمیخته است. این روش ها درنهایت چهره یی خشن و نابردبار از مذهب ارائه کرده است. و درکنار آن حرکت های رادیکالیستی و غیراصولی که برای پیرایش و اصلاح فرهنگ به راه افتاده و به تحریک احساسات و تعصبات دینی و تنگ شدن فضای نقد و تعامل انجامیده است. عامل دوم، خطاها و لغزش های اساسی بوده که حدود 60 مرکز و نهاد و بنیاد و سازمان فرهنگی و سخنوران و رسانه ها در نقض حریم های ادبیات وفرهنگ مرتکب شده اند. جناب شهردار موج مدرنیسم در اشکال مختلف آن اشتیاق مفرطی را در جامعه ایران به ویژه لایه های جوان آن نمایان کرد، اما فرصت های تعامل سنت و مدرنیته در بستر فرهنگی ایران به دلیل مقاومت ها و تعصباتی که صورت گرفت به چالش پرهزینه و مغشوش کننده تبدیل شد. بیایید تا دیر نشده، کمی روی معضلات فرهنگی جامعه، فرهنگی وار و از پایین به بالاو همراه یک سیاست روشن و هدفمند تامل کنیم. مطمئن باشید ما نقادانه از کارهای صحیح شما حمایت می کنیم و بدانید یک رسانه ایرانی داخل کشور معتقد به این نظام شما را نقد می کند نه یک رسانه خارجی. پس شک نکنیداین دستور را تا بررسی همه جوانب آن و با نظر شهروندان و همکارانتان به تعویق بیندازید. اگر همه این تصمیم را قبول کردند ما آماده کمک به شما بدون پیش شرط خواهیم بود. ما آماده ایم شما چطور؟
نظر شما