دوشنبه ۲۶ شهريور ۱۴۰۳ - 2024 September 16
حکیمی پور:

بازگشت توتال دستاورد برجام و نشانه رونق اقتصادی است

احمد حکیمی پور عضو شورای شهر تهران گفت : حرف های انتقاد آمیزی که ما اصلاح طلبان در شورای شهر چهارم بر سر زبان آوردیم عملا بایکوت شد و به گوش مردم نرسید. این ها ناشی از این بود که امپراتوری رسانه ای شهرداری می توانست این خبرها را مطابق میل خود در رسانه ها جهت دهی کند تا مردم از آن مطلع نشوند.
کد خبر: ۱۵۴۹۸۳
تاریخ انتشار: ۰۱ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۰:۴۷
به گزارش صدای ایران، احمد حکیمی پور عضو شورای شهر تهران گفت : حرف های انتقاد آمیزی که ما اصلاح طلبان در شورای شهر چهارم بر سر زبان آوردیم عملا بایکوت شد و به گوش مردم نرسید. این ها ناشی از این بود که امپراتوری رسانه ای شهرداری می توانست این خبرها را مطابق میل خود در رسانه ها جهت دهی کند تا مردم از آن مطلع نشوند.

 

عضو شورای شهر چهارم تهران می گوید که اعضای شورای پنجم باید از هم اکنون چالش های شهر تهران را شناسایی و طی گزارشی به مردم بگویند که چه چیزی را از شهرداری تحویل می گیرند.

حکیمی پور بر استقلال شورای شهر از شهرداری تهران تاکید داشته و اصرار دارد که پارلمان شهری در دوره پنجم شورای شهر تهران تاسیس شود.

وی معتقد است تا وقتی که ساختمان شورای شهر و شهرداری یکی باشد، امکان استقلال شورای شهر وجود ندارد.

مشروح مصاحبه حکیمی پور با ایرنا به شرح زیر است :

اخیرا آقای محمد هاشمی گفته خرابی هایی که آقای قالیباف در شهرداری تهران به بار آورده به مراتب بدتر از عملکرد آقای احمدی نژاد است. از سویی مباحثی که به ویژه از سوی آقای رحمت ا... حافظی درباره فساد در شهرداری تهران مطرح شده، شاید حکایت از تحویل گرفتن یک ویرانه باشد. این نشان می دهد که شورای شهر چهارم به هر دلیل نظارت لازم را بر شهرداری تهران نداشته است. از سویی خبرنگار یکی از روزنامه ها اخیرا مطلب پر سر و صدایی درباره نوع ارتباط شهرداری تهران با بسیاری از خبرنگاران حوزه شهری نوشت که جای بررسی دارد. با این مقدمه، شورای شهر پنجم چه چالش هایی را پیش رو خواهد داشت؟
حکیمی پور: شورای شهر تهران ویترین شوراهای کشور است. اگر اصلاح طلبان بتوانند در آن عملکرد مناسبی داشته باشند مردم به ادامه کار امیدوارتر می شوند و بالعکس.

من و برخی اعضای شورای فعلی شهر نکاتی را به دوستان عزیزمان در شورای شهر پنجم گفته ایم که فهرست وار به آن اشاره می کنم.

مهمترین نکته ای که گفته ایم تهیه گزارشی برآورد دقیق وضع موجود است. یعنی اینکه چه چیزی را تحویل می گیرند. باید مشخص شود که در همه زمینه های شهرداری از جمله، درآمد و هزینه پروژه های نیمه تمام، بدهی های شهرداری، ساختار نیروی انسانی، چالش های پیش روی شهر و غیره چه چیزی تحویل گرفته شده است. اعضای شورای پنجم باید این را با ارایه آمار دقیق به مردم و افکار عمومی گزارش دهند. در این فرصتی که تا آغاز کار شورای پنجم مانده این گزارش را تا حد امکان تهیه و برای چهار سال آینده برنامه ریزی کنند.

خوشبختانه این کار تا حدودی صورت گرفته و جلسات متعددی با مدیران شهری و خود شورای شهر در قالب جلسات مشترک کمیته با کمیته و کمیسیون با کمیسیون شکل گرفته و این اتفاق خوبی است.
نکته مهم بعدی این است که دوستان بایستی از تجربیات چهار شورای قبلی درس بگیرند. یعنی قرار نیست ما همه چیز شورای شهر را از صفر شروع کنیم.

اینکه هر گروهی که می آید بگوید گروه قبلی ویران کردند و همه چیز را به هم ریختند، درست نیست و مردم را جذب نمی کند. باید بیایند و بگویند وضع اینقدر بد بوده و ما می خواهیم اینقدر خوبش کنیم و فعالیت خود را انجام دهند.

مساله دیگر دوری از تنش است. شورایی موفق خواهد بود که کم حرف و پرکار باشد و مرتب به مردم گزارش دهد. یعنی با بدنه اجتماعی ارتباطی منطقی و نتیجه محور داشته باشد. با عقبه کارشناسی و تشکیلاتی خود ارتباطی درست داشته و مورد پشتیبانی آنها قرار گیرد.

از نظر من که تجربه دو دوره عضویت در شورای تهران را دارم چالش بعدی شورای شهر بعدی عدم تناسب بین منابع و مصارف در شهرداری است. نتیجه اینکه مشکلات و حفره های بزرگ ما حل نخواهد شد. سازمان بازرسی هم روی این موضوع دست گذاشته است.

موضوع بعدی ارتباط بین شورا و شهرداری با بقیه نهادهای حکومتی است.

چرا که مسایل شهر تهران صرفا مسایل یک کلان شهر نیست بلکه مقیاسی ملی دارد. باید شورا و شهرداری ارتباط خوب و نتیجه بخشی با دیگر دستگاه ها از جمله دولت، مجلس، قوه قضاییه و دیگر دستگاه های ذیربط در مسایل شهری داشته باشد.

مساله بعدی ساختار خود شهرداری و مدیریت شهری است که نیاز به بازنگری و چابک سازی دارد. این ساختار بسیار سنگین و بهره وری اش پایین است. این ساختار باید سبک و چالاک شود.

شورای شهر شورای شهر تهران و پیرامون است. یعنی فقط 70 کیلومتر مربع تهران نیست. ورامین، دماوند، اسلامشهر و شهریار را هم در برمی گیرد. نمی توانید درباره تهران تصمیم بگیرید و حومه آن را نبینید.

شورای شهر جایی نیست که اعضا با 70 ساعت موظفی ماهانه بتوانند کاری در آن انجام دهند. در دوره چهارم دوستانی در شورا بودند که 300 ساعت در ماه برای شورا وقت گذاشتند ولی باز به نتیجه نرسیدند.

چالش مهم دیگر نظارت فرآیندی شورا بر امور شهرداری و شهر است.

اعضای شورا باید این موضوع را برای خود حل کنند که شورای شهر مردم تهران هستند نه شورای شهردار. در این راستا شورا باید هم از نظر بودجه ای و اعتبارات و هم به لحاظ ساختاری از زیر نظر شهرداری خارج شود.

متاسفانه یکی از اشکالات بزرگ 4 دوره اخیر شورای شهر در کل کشور شکل نگرفتن پارلمان شهری خارج از ساختمان شهرداری است. اگر این پارلمان شکل می گرفت ارتباط وسیع و گسترده مردم با اعضای شورای شهر میسر می شد. اما قبل از انقلاب پارلمان شهری بیرون از شهرداری تهران و داخل پارک شهر بوده و هنوز هم ساختمان آن موجود است.

البته موضوع تاسیس پارلمان شهری در دوره اول شورای شهر تصویب شده بود ولی هیچ وقت ایجاد نشد. در دوره چهارم هم خود من قضیه را دنبال کردم اما چنین چیزی برپا نشد.

متاسفانه پول های هنگفتی برای ساختن مکان هایی چون باغ کتاب و بسیاری ساختمان ها شد و در نهایت نیز بسیاری از آنها به نهادهایی به غیر از شهرداری واگذار شد. در حالی که این هزینه ها از جیب مردم تهران شده و متعلق به آنها بوده است. با این وجود اما آقایان هزینه ساخت یک پارلمان شهری را تامین نکردند. اگر پارلمان شهری ساخته می شد هویت شورا به طور مستقل از شهرداری قابل تعریف بود.

چرا بر ساخت پارلمان شهری تاکید دارید؟
حکیمی پور: در همه جای دنیا چنین روالی وجود و شورا ساختمانی مربوط به خود دارد. این طور نیست که شورای شهر طبقه اول یک ساختمان باشد و شهردار طبقه هشتم همان ساختمان؛ یعنی آنچه که در تهران وجود دارد. در وضعیت فعلی به طور علنی و عملی شورای شهر زیر سیطره شهرداری است در حالی که این شهرداری است که بایست تحت نظارت مداوم شورای شهر باشد.

فکر می کنید شورای شهر پنجم چنین کاری را انجام دهد؟
حکیمی پور: ما به اعضای شورای شهر هم گفته ایم که یا شما در این ساختمان بمانید یا شهردار. در هر صورت یکی از این دو باید از اینجا برود.

جناب حکیمی پور در رابطه با این بحث که خبرنگار یکی از روزنامه ها مطرح کرده بود که شهرداری با عده ای از خبرنگاران حوزه شهری ارتباط نادرست رسانه ای برقرار کرده است ، آیا گزارشی به دست شما رسیده است؟ در صورت پاسخ مثبت، شما در این ارتباط چه اقدامی انجام دادید؟
حکیمی پور: ببینید سیستم شهرداری تهران مشکلی دارد که من بارها آنرا گفته ام. شهرداری تهران طوری است که اگر فاسد شود، فقط خودش دچار اشکال نمی شود بلکه سایر حوزه ها را نیز آلوده می کند. یکی از این حوزه ها حوزه اطلاع و خبررسانی است.

این موضوعی که شما اشاره کردید همانی است که ما مدام نگران آن بودیم و نام آن را امپراتوری خبری شهرداری گذاشته ایم. متاسفانه هر چقدر هم دنبال بررسی این موضوع بودیم هیچ پاسخ شفافی از سوی روابط عمومی های شهرداری تهران به ما داده نشد.

هر چند چون ما اطلاعات شفافی از عملکرد روابط عمومی ها و شرکت های پیام رسان شهرداری نداریم و نمی توانیم اظهار نظر دقیقی در این باره کنیم.

اما بارها حرف های انتقاد آمیزی که ما اصلاح طلبان بر سر زبان آوردیم عملا بایکوت شد و به گوش مردم نرسید. این ها ناشی از این بود که امپراتوری رسانه ای شهرداری می توانست این خبرها را مطابق میل خود در رسانه ها جهت دهی کند تا مردم از چیزی با خبر نشوند.

اما اینکه شما پرسیدید که مگر شما عضو شورای شهر نبودید پس چرا اقدامی نکردید، پاسخی دارد. ما چه کاری می توانستیم بکنیم که نکردیم؟ اصلاح طلبان شورا در اقلیت بودند. وقتی می خواستیم سوال را تبدیل به استیضاح کنیم، اکثریت نداشتیم.

یک عضو شورا می تواند تذکر بدهد و حتی سوال کند اما اگر در ادامه بخواهد کار را به استیضاح شهردار بکشاند باید اکثریت شورا از او پشتیبانی کنند که چنین چیزی هیچ وقت اتفاق نمی افتاد.

یعنی بعضی از مسایل را رسانه ها اصلا منتشر نمی کردند٬ حتی رسانه های اصلاح‌ طلب؟
حکیمی پور: بله. خیلی از حرف‌های ما در شورا و در داخل پارلمان ماند. حتی من به شوخی می‌گفتم که این صحبت های ما حتی به نرده های پارک شهر هم نرسید که چند متر آنطرف خیابان بهشت است.

منظورتان حرف های بیان شده در جلسات علنی است ؟
حکیمی پور: بله. جلسات علنی.

شما به خود خبرنگارها و رسانه ها در این باره تذکر ندادید یا از آنها در این باره توضیح نخواستید؟
حکیمی پور: ما چه کاره ایم که بخواهیم تذکر دهیم.

ولی اصل چنین موضوعی را تایید می کنید؟
حکیمی پور: بله. متاسفانه یکی از آفت های ما عدم افشای فساد است.

سراغ عملکرد فراکسیون امید برویم. این فراکسیون تا چه حد توانست نقش خود را در مجلس دهم به درستی ایفا کند. به طور مشخص درباره کابینه دوازدهم تا چه حد توانست تغییراتی را که مد نظر رای دهندگان بود، ایفا کند؟
حکیمی پور: مسلما جریان اصلاح طلبی نسبت به قبل از سال 92 خیلی پیشرفت داشته است. ما دستاوردهای بزرگی داشتیم که نباید آنها را نادیده بگیریم. حتما ما از وضعیت مطلوب فاصله داریم و به تدریج بایست ضعف های خود را برطرف کنیم تا کارآمدتر شویم و نتیجه بهتری بگیریم.

درباره فراکسیون امید هم معتقدم عملکردهای خوبی در مجلس داشته ولی توام با برخی ضعف ها.
مهمترین ضعف آن عدم یکپارچگی و انسجام است. همین باعث شده در لابی های قدرتمند داخل مجلس به عنوان یک فراکسیون در تراز اصلاحات ظاهر نشود.

یعنی امید در عمل از جایگاه یک فراکسیون اصلی به یک فراکسیون فرعی تنزل پیدا کرده است. وزن این فراکسیون بیشتر از این حرف ها بوده است. اما چون انسجامی داخل آن وجود ندارد، فاقد کارآیی مورد انتظار بوده است. البته بخشی از این مشکل به نحوه بستن فهرست امید در انتخابات مجلس دهم برمی گردد که ائتلافی بود تا یک فهرست یکدست اصلاح طلب.

این فراکسیون باید در روند شکل گیری دولت آینده بسیار فعال تر عمل کند و سهمی که اصلاح طلبان در موفقیت آقای روحانی داشتند، احیا کند. یعنی قوه مجریه متناسب با رای مردم تغییر کند.

به نکته مهمی اشاره کردید. به نظر یکی از ضعف های اصلاح طلبان این است که پس از حمایت شش دانگ از نامزدی آقای روحانی؛ اکنون مدام از تریبون های مختلف بر عدم سهم خواهی خود از کابینه دوازدهم تاکید می کنند. در حالی که جناح رقیب که یکپارچه به تخریب رییس دولت یازدهم مشغول شده بود و همچنان هم است اکنون دنبال گرفتن سهم از دولت دوازهم است. اصلا واژه سهم خواهی نکردن درست است؟ چرا وقتی در کشورهای توسعه یافته وقتی حزب کارگر یا محافظه کار پیروز می شوند، کابینه خود را یکدست از طرفداران حزب خود می چینند و کسی هم به آنها اعتراض نمی کند. آیا کابینه ای غیریکدست بحران عدم انسجام را در دولت به وجود نمی آورد؟
حکیمی پور: سهم خواهی در سیاست معنای خاص خود را دارد و وزنی که هر فراکسیون در مجلس دارد در شکل گیری کابینه موثر است. قبل از شکل گیری کابینه لابی هایی صورت می گیرد تا تعادلی صورت بگیرد.

اسم این هر چه است باعث می شود کارآمدی کابینه افزایش یابد و دولت و مجلس هم به تناسبی با یکدیگر برسند. البته من کلمه سهم خواهی را درست نمی دانم و اسم آن را حفظ انسجام و کارآمد تر کردن دولت و مجلس آینده می گذارم.

نظرتان درباره شهردار آینده تهران چیست؟
حکیمی پور: برای شهردار آینده تهران باید خود شورا تصمیم بگیرد. اما در نهایت باید شخصی این مسوولیت را به عهده بگیرد که به چالش های گفته شده تهران وقوف داشته و برنامه ای عملی برای برطرف کردن آن داشته باشد.

شانس چه شخصی را بیشتر می بینید؟
حکیمی پور: شانس آقای محمد علی نجفی را بیشتر می بینم. ایشان سلامت نفس بسیار بالایی دارند و اگر قبول کنند به نفع مردم تهران است.

اصلاح طلبان چقدر به شعارهای خود درباره رعایت اخلاق پایبند مانده اند؟
حکیمی پور: در این باره خیلی نمی توانم قضاوت کنم. بازخوردهایی که ما از عکس العمل جامعه نسبت به خود دریافت می کنیم، تدریجی است.

تا الان که با شما صحبت می کنم تصمیماتی که جامعه گرفته است، سلبی بوده است نه ایجابی. یعنی مردم از ترس رای آوردن یک فهرست یا یک فرد به رقیب وی رای داده اند. شاخص های معینی برای رای دادن مردم وجود ندارد و بیشتر تبعیت مردم از اشخاصی بوده است که برایشان اعتبار قایل هستند. اما این راه چندان قابل استمرار نیست. باید روند به سمت شفافیت از طریق نهادمند شدن و ایجاد ساز و کار حزبی برود و تا چنین نشود کسی پاسخگو نخواهد بود.

متاسفانه جریان اصلاحات در عمل ساز و کار فعالیت حزبی را تضعیف کرده که این خطرناک است. اگر ساز و کار حزبی باشد، حزب باید از رفتار خود دفاع کند و بگوید چرا از نامزدی فلان شخص حمایت کرده است. چون ساز و کارها شخصی است ، مسوولیت پذیری لوث شده و هر کس مسوولیت خطا را گردن دیگری می اندازد و این معضلی برای جریان اصلاحات شده است. اکنون واقعا مشخص نیست اگر ابهام و پرسشی درباره عملکرد یکی از اعضای فهرست امید مجلس دهم مطرح شود چه کسی باید پاسخگو باشد.

وقتی من نوعی می پرسم چرا فهرست امید و یا فراکسیون آن در مجلس به اندازه وزن خود نتوانسته در ساختار مجلس موثر باشد، کسی را نمی یابم که به آن پاسخ دهد. شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان پاسخگو است یا شورای عالی اصلاحات؟ در این باره سخنگوی این دو شورا چه افرادی هستند؟ عقبه تشکیلاتی و کارشناسی این دو تشکل کدام است؟ هیچ کدام از این ها پاسخ روشنی ندارد و پرسش ها روی زمین مانده است.

در حالی که موفقیت در انتخابات تنها یک بعد کار است. مهم تر از آن بر جای گذاشتن کارنامه موفق از خود است. بر این مبنا نباید از نقد و سوال آشفته شویم و سعی در توجیه و کاستن اهمیت مساله داشته باشیم.

اگر ما صادقانه، شفاف و اخلاقی با مسایل روبرو نشویم ممکن است واقعیات اجتماعی و تحولات پیش رو ما را کاملا جا بگذارد.

یعنی جامعه به این نتیجه برسد که این نوع صورت بندی های سیاسی و تقسیم جامعه به دو طیف اصلاح طلب و اصولگرا دیگر جوابگوی مسایل نیست. رخ دادن چنین چیزی را من به عینه از هم اکنون می بینم.

چنین رخدادی برای جامعه فرصت است یا تهدید؟
حکیمی پور: فرصت. چرا که کنشگران سیاسی ناچار می شوند دست از تکروی بردارند و به مردم بگویند دقیقا کجا ایستاده اند و قرار است چه بار بر زمین مانده ای را بردارند.

بخش هایی از کنشگران هم که خود را در هیچ یک از دو قالب اصلاح طلب و اصولگرا نمی دانند به فکر تشکیل حزب با برنامه مشخص باشند.

یعنی کاملا روشن کنند که با کدام نگاه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و کدام برنامه روشن و کمی و قابل اندازه گیری می خواهند چه مشکلی را حل کنند.

دوران کلی گویی دیگر تمام شده و باید جزییات مواضع گروه ها و افراد در ایران مشخص شود. احزاب باید مانیفست خود را ارائه دهند و در معرض نقد بگذارند و دقیقا بگویند بر حل هر یک از معضلات جامعه چه برنامه مشخصی دارند. مردم دیگر پشت سر شعارهای کلی نخواهند ایستاد.

سوال آخر به ماجرای توتال برمی گردد و طبل مخالفت جناح اصولگرا، ارزیابی تان چیست؟
حکیمی پور: بازگشت توتال یکی از دستاوردهای خوب برجام و نشانه ای از رونق اقتصادی آینده است. مردم با رای خود در انتخابات اخیر از نامزدی که دنبال جذب سرمایه خارجی برای توسعه اقتصادی ایران بود، پشتیبانی کردند. بهتر است با حسن نیت به رای مردم نگریسته شود.

از سویی آقای زنگنه هم وزیر پاکدست؛ پرکار و کم حرفی است که پاکدستی و دلسوزی بالایی برای این مرز و بوم دارد. صلاحیت و کارآمدی ایشان در طول سال ها مدیریت در پس از انقلاب به اثبات رسیده است.

نظر شما