سرمایهدارها برای تهران تعیین تکلیف میکنند/قانون در تهران خریدنیست
به گزارش صدای ایران هومن بالازاده (معمار) در رابطه با نسبت اندیشه شهردار تهران با معماری این شهر گفت: بدون شک کسی که در سِمت شهردار قرار میگیرد، با موضعی که اتخاذ میکند میتواند روی معماری و شهرسازی تأثیرگذار باشد. شهردار در زمینهی معماری بیش از تمام سمتهای دیگر نقش دارد. به همین خاطر، کسی که انتخاب میشود باید دغدغهاش از جنس معماری و شهرسازی باشد. در بسیاری از موارد دغدغهی شهردارها از جنس دیگری است، و این ممکن است لطماتی را به شهر و شهرسازی وارد کند که به واسطهی آن تصمیمات، جبرانناپذیر باشند. از طرفی سمت شهرداری یک سمت سیاسی هم است، ولی یک شهردار باید توجه ویژهای به مسئلهی معماری و شهرسازی داشته باشد.
این معمار افزود: به نظرم مهمترین مسئلهی شهر تهران، این است که بتوانیم فضاهای خالیای که وجود دارند را حفظ کنیم و بیشتر به آنها اهمیت دهیم، چون مردمِ شهر بزرگی مثل تهران، کمترین فضا را برای گردش و تفریح به نسبت مقیاس جهانی آن دارند. این یکی از مسائل جدی شهرداری است. همچنین ایجاد ساختارهای همگن، و تصویبِ قوانین زیستمحیطی مناسب میتواند راهکارهای مناسبی در زمینههای مختلف برای ساخت و ساز داشته باشد؛ چه از نظر مصارف انرژی، چه از نظرِ نوع ساخت و ساز، و چه از لحاظ ِ رابطه با شهر و استفاده از مصالح که در اینجا قوانین میتواند برای شهرداری راهگشا باشد.
بالازاده ادامه داد: اصولاً قوانین و ساختارهایی این چنینی، از یکسو حاصل عملکردهای کوتاهمدت، و از سویی دیگر حاصل عملکردهای بلندمدتاند. فکر میکنم در دوران شهرداری آقای قالیباف، خیلی از ساخت و سازهایی که در منطقه 1 اتفاق افتاد، معضلاتی را بهوجود آورد. به واسطهی قدرت اقتصادیای که در این منطقه حکمفرما بود، ساختوساز در آن مناطق بیشتر صورت میگرفت، و پول بیشتری هم گرفته میشد، که در نهایت خیلی به نفع شهر و جامعه نبود؛ اما شهردار آینده باید خیلی نسبت به این مسئله حساس باشد که باید جلوِی پُر شدنِ بسیاری از فضاهای شهری را گرفت و شهرداران باید تمام تلاششان را بر خالینگهداشتنِ شهر بگذارند.
این معمار ادامه داد: اگر هم میخواهند بلندمرتبه بسازند باید یک سری از این ضوابط را به سمت دیگری هدایت کنند، و حداقل به حفظ ارزشهایی که در شهر وجود دارد، اهمیت دهند. این تخریبهای بیامان باعث میشود که تاریخمان را از دست بدهیم. در تمام دنیا، شهرها سعی میکنند تاریخشان را حفظ کنند، و این هم حاصل نمیشود مگر با همکاری میراث فرهنگی با شهرداری و دیسیپلینهای مختلف در کنار یکدیگر برای حفظ آن ارزشها. شهردارها باید شرایطی را بهوجود بیاورند که وقتی در شهر قدم میزنیم لایههای تاریخی شهرمان را در زیر پایمان حس کنیم.
هومن بالازاده در جواب این سؤال که شهرداری چقدر، طرحهای ارسالی شما را تحت تأثیر مواضعِ خود قرار میدهد، گفت: ما سعی کردهایم خود را با قوانین شهرداری هماهنگ کنیم، و همچنین راهکارهایی را ارائه دهیم که بتواند الگوسازی کند. تلاش داشتیم روشهایی را به وجود بیاوریم که از محدودیتها فراتر رود.
وی افزود: ما باید از کمیتههای فنی مختلف استفاده کنیم، و در جنبههای مختلف شهریمان به یک معضلشناسی برسیم. سپس طرح مسئله ایجاد کنیم و راهکارهایش را ارائه دهیم. اینها همه، حاصل تلاش گروههای مختلف در حوزههای مختلفِ ترافیکی، زیستمحیطی، شهرسازی و معماری است. در زمینههای مختلف باید این کارگروهها شکل بگیرند، و شهرداریها هم نباید تصمیماتی را اتخاذ کنند که متکی به تخصصهای فردی باشد. چون در بسیاری موارد، حوزه نفوذ شهرداری در سطح خیلی گستردهای تأثیر خود را میگذارد و اگر ذرهای در اینجا خطایی صورت بگیرد، میتواند جامعه را تحتتأثیر خود قرار دهد. ما ناگزیریم که خوشبین باشیم، ولی واقعیت این است که باید برنامهریزیهای دقیقتر و اصولیتری صورت بگیرد تا این خوشبینی واقعیت پیدا کند. تهران پتانسیل جغرافیایی خوبی برای رشد و توسعه، و تبدیل شدن به یکی از شهرهای پویا و زندهی دنیا را دارد.
محمدرضا نیکبخت نیز در رابطه با نسبت معماری با شهرداران گفت: بزرگترین مسئلهی شهرداریها، عدم شفافیت ضوابط از پایهترین ردهها تا بالاترین مسئولیتهاست. قانون شفاف و مشخصی که قابل اجرا باشد و کسی هم نتواند از آن عدول کند وجود ندارد. مشکلات دیگری چون خرید قانون هم وجود دارد که اینجا دربارهاش صحبتی نمیکنم. تصور میکنم مشکل عمده از سیستمهای بالادستی اقتصاد است، نه فقط در خود شهرداری. درواقع شهرداری هم در تلاطم و موج دیگر نهادها قرار میگیرد. خود شهرداری هم اگر بخواهد مقاومت کند، دچار یکسری مشکلات جانبی خواهد شد.
این معمار ادامه داد: در ساختار شهری ما، اصولاً سیستم براساس پول برنامهریزی میشود، نه قانون. کسی که سرمایه را در دست دارد، قانون را تنظیم میکند. به همین جهت، بیشتر از آنکه به شهردار برگردد به سیستمهای کلان اقتصادی برمیگردد. ارگانهای زیادی هستند که در ساخت و ساز شهرداری دخالت دارند. وقتی که بازار ساخت و ساز، به گونهای میشود که شهرداری قدرت آن را ندارد که مثلاً یک باغ را به پروژهای مسکونی تبدیل نکند، پس خود به خود شهردار هم مدیر خیلی کارآمدی نمیتواند باشد. اگر به گونهای شود که مسکن و ساختمان، از سیستم پولی و اقتصادی به شکلی که در حال حاضر است، کمی فاصله بگیرد و سرمایه در ارگانهای مختلقف بتواند حضور پیدا کند، و خانه از حالت سرمایهایش خارج شود، آن موقع راحتتر میتوان به طرحهای عامالمنفعه، طرحهای اجتماعی، طرحهای جامع و حتی طرحهای شهری پرداخت. ولی به جهت اینکه برای هر یک متر زمین، شهرداری باید پاسخ دهد که چرا این قیمت است و چرا باید آنقدر تراکم پرداخت کند، این قدرت را هم خود شهرداری ندارد که بگوید اینجا باید باغ بماند، و تفکیک و تخریب نشود.
نیکبخت افزود: این به تمام جنبههای سیستم اقتصادی برمیگردد، نه فقط شهرداری. وقتی صنعت و کشاورزی تضعیف میشود، سرمایه خود به خود به سمت صنعت ساختمان مسکونی و تجاری سوق پیدا میکند. از لحظهای که مدیریت شهری تصمیم میگیرد که قانونمدار باشد، بدون شک دچار فشارهایی خواهد شد، ولی این کار آهسته آهسته روی غلتک خواهد افتاد. بزرگترین مسئله شهرداری این است که موضع ثابتی نسبت به قوانین ندارد. این قوانین زمان دارد و مدام تغییر میکند، و اصلاح میشود. مرتب مصوبه و متمم میخورد. قوانین در جاها و مناطق مختلف با هم فرق میکند. اینها از آسیبهای مسائل شهرداری است. ولی اگر افراد باصلاحیتی در رأس امور قرار بگیرند، شاید بشود که در یک دوره چهار ساله کل این سیستم را اصلاح کرد.
محمدرضا نیکبخت در همین رابطه اضافه کرد: در بحث طراحی شهری، شهرداری میبایستی تابع قوانین مطلق باشد. قبل از اینکه سایتی را برای طراحی در دست بگیرند، باید همراه با دستور نقشه، ضوابط طراحی نما را تدوین کنند و ارائه دهند. یعنی حتی قبل از اینکه شروع به طراحی کنند، یک کمیته اجرایی را مجبور به اجرایِ بدون ارتباطات و واسطهگری نسبت به آن ضوابط کنند. کمیته نما هم قدرت اجرایی چندانی ندارد، به همین دلیل وقتی هم که یکبار اعمال نظر میکنند، سوداگریهایی نیز در کنارش رخ میدهد.
اگر شهر تابع یک دستورالعمل مشترک شود، و همهی معمارها هم ملزم به انجام آن شوند، بدون شک این برای شهر مفید خواهد بود. ما معمولاً پروژههایی که به کمیته نما میدهیم خیلی درگیر تأییدش نیستیم.