چند احتمال درباره آینده داعش در عراق
صدای ایران- موصل آزاد شد. پس از سه سال حضور تمام عیار داعش در موصل، روز یکشنبه 18 تیر96 حیدر العبادی، نخستوزیر عراق، آزادی کامل موصل را اعلام کرد. العبادی با بر تن کردن پوشش سراسر مشکی رنگ واحد ضد تروریستی ارتش عراق، با حضور در موصل و میان فرماندهان عراقی رسما آزادی موصل را اعلام کرد. سربازان عراقی هم در برابر مسجد موصل، همان جایی که البغدادی ردای خلافت بر تن کرده بود، «سِلفی» میگرفتند تا ضمن تحقیر داعش، پیروزی خود را اعلام کنند. «تیم آرانگو» و «مایکل گوردون» در گزارشی برای نیویورک تایمز مینویسند؛ سربازان عراقی در حالی «سِلفی» میگرفتند که دور و اطرافشان مملو از خرابه و اجساد داعشیهایی بود که روی زمین و زیر آفتاب سوزان تلنبار شده بود.
نبردی که از اکتبر 2016- زمانی که اوباما هنوز در کاخ سفید بود- آغاز شد و قرار بود تا پیش از وداع اوباما از کاخ سفید پایانش اعلام شود، روز یکشنبه 18 تیر 96 برابر با 9 جولای 2017 به پایان رسید. مردم عراق و فرماندهان عراقی در حالی آزادی موصل را جشن گرفته و به رقص و پایکوبی در خیابانها مشغول بودند که پرسش در مورد پایان کار داعش در عراق و سوریه همچنان وجود دارد و نمیتوان بهطور قطع گفت که کار داعش در این دو کشور به پایان رسیده است. اگرچه بازپسگیری موصل شکستی «نمادین» برای داعش و پیروزی «مهمی» برای ارتش عراق بود اما سوالی که در بسیاری از محافل سیاسی و آکادمیک جریان دارد این است: آیا داعش به راستی به پایان کار خود رسید؟
سه سال پیش مردی ریشدار که عمامهای مشکی بر سر و ردایی مشکی بر تن داشت از پلههای منبر مسجد بزرگ النوری در موصل بالا رفت و خطبه خلافت به نام خود خواند. آن روز این مرد چنان متواضعانه از منبر خلافت بالا میرفت که گویی قرار است «آرمانشهر اسلامی» را برای حامیانش به ارمغان آورد. آن روز کسی نمیدانست که در پس «دولت اسلامی» چه مرارتها و فلاکتهایی نهفته است. اعلام خلافت انگیزهای به «جنگجویان افراطی» داد. نمایش خشونت از سوی «دولت اسلامی» در سالهای پس از تاسیس خلافت در کنار ایدئولوژی آخرالزمانیاش به یاری این گروه شتافت تا بخشهای زیادی از عراق و سوریه را زیر بیرق خلافت درآورد و هزاران مبارز خارجی را از اقصی نقاط دنیا به دیار خلافت بکشاند. «بن هوبارد» و «اریک اشمیت» در گزارش خود برای نیویورک تایمز مینویسند: «اکنون خلافت با در پیش گرفتن روند نزولی در مسیر فروپاشی قرار گرفته است. آزادی موصل را شاید بتوان آخرین حضور «رسمی» و «فیزیکی» داعش در عراق دانست. « هوبارد» و «اشمیت» بر این باورند که از دست دادن «موصل» در عراق و «رقه» در سوریه اگرچه ضربه سهمگینی بر پیکر «دولت خرافه» (به تعبیر العبادی، نخستوزیر عراق) وارد آورد اما نباید این را به منزله شکست کامل و نهایی «دولت اسلامی» قلمداد کرد. اجماع بر این است که این گروه پس از شکست در عراق و سوریه به «ریشههای شورشگرانه» خود بازخواهد گشت اما از آنجا که این گروه دارای «ایدئولوژی- سازمان بینالمللی» است همچنان الهام بخش مبارزانش در دنیا خواهد بود. «حسن حسن»، محقق در موسسه «تحریر» برای سیاست خاورمیانه در واشنگتن، معتقد است آزادی موصل اگرچه «ضربهای سخت بر پیکر داعش بود و باعث شد پروژه دولتسازی این گروه را پایان بخشد و دیگر خلافتی در کار نباشد و حامیان و اعضایش روز به روز کوچکتر شوند اما داعش امروز یک سازمان بینالمللی با یک ایدئولوژی بینالمللی است. نظام رهبری و قابلیتهایش همچنان برقرار است». بنابراین، با وجود از میان رفتن فیزیکی خلافت اما کادرها و سرمایههای این گروه – مدیران میانی، تکنیسینهای تسلیحاتی، تبلیغاتچیها و سایر عواملش- همچنان وجود دارند و در نقاط مختلف دنیا پراکنده میشوند و این سرمایهها را در عملیاتهای آینده این سازمان سرمایهگذاری خواهند کرد. هوبارد و اشمیت بر این باورند که بیشتر نیروهای عملیاتی داعش در 6 ماه گذشته به رقه گریختهاند. آنها معتقدند بسیاری در 100 مایلی «میادین» واقع در جنوب غربی رقه اسکان گرفتهاند، نزدیک مراکز نفتی. برخی دیگر از رهبرانش نیز با کمک «شبکهای مورد اعتماد» به «رشتهای از شهرها از دیرالزور تا ابوکمال منتقل شدهاند». اگرچه آمریکاییها این دو شهر را زیر حملات خود قرار دادهاند و تلفاتی به رهبری این گروه وارد آوردهاند اما نبرد برای رقه ممکن است ماهها به طول انجامد. اکنون سوالی که مطرح میشود این است: عراق در دوران پسا داعش چه وضعی خواهد داشت؟ آیا عصر «پسا موصل» عصر آرامش خواهد بود؟
اگرچه پیروزی موصل و بازپسگیری این شهر به منزله «پایان رسمی و خونین» داعش در این شهر خواهد بود اما حقیقت این است که بازپسگیری موصل به معنای شکست کامل داعش در عراق نخواهد بود. در همین رابطه چند احتمال مطرح شده است.
احتمال اول، آغاز جنگ چریکی: «آرانگو- گوردون» بر این باورند که یک احتمال این است که عراق وارد دورهای از «جنگهای چریکی» شود. داعش به راحتی شهر را تسلیم نخواهد کرد و میکوشد بر اساس تئوری ابوبکر ناجی «حداکثر خسارت را به حداکثر ساکنان و حداکثر زیرساختها» وارد آورد. هدف داعش این است که اگرچه شهر را تسلیم میکند اما این تسلیم با هزینههایی سنگین همراه باشد. داعش بر اساس استراتژی «زمین سوخته» میکوشد عقبنشینی خود از شهرهای تحت کنترل را پرهزینه سازد به گونهای که شهر به زمین سوخته تبدیل شود و چیزی از آن باقی نماند. اکنون موصل به ویرانهای تبدیل شده که جز تلی از خاک از آن باقی نمانده است.
احتمال دوم، عملیات انتحاری زنان: بر اساس این احتمال، هستههای مخفی و زیرزمینی یا همان گرگهای تنها فعال خواهند شد. بخشی از هستههای مخفی در حملات پیوسته زنان داعشی است. اکنون حمله این زنان به همراه کودکانی که در آغوش دارند به معضلی برای ارتش عراق تبدیل شده است. اگر مسامحتا بتوان داعش را ارتشی منظم تعریف کرد، پیش از این ارتش عراق با اهدافی روشن مواجه بود اما اکنون با ارتشی نامنظم و مخفی مواجهند که با کودکانی در آغوش و با چهرهای معمولی همچون سایر زنان عراقی دست به عملیاتهای انتحاری میزنند. این زنان به مثابه سپری انسانی برای سربازان خلافت عمل میکنند تا با منحرف کردن توجه نیروهای امنیتی بستر لازم برای فرار آنها را فراهم کنند.
احتمال سوم، حمله به مراکز شهری: پایان کار داعش در موصل به این معنا نیست که این گروه شکست خورده است. احتمالا مراکز شهری مورد حملات گاه و بیگاه «گرگهای تنها» قرار گیرد. در واقع عملیاتها، فازها یا مراحل مختلفی به خود میگیرند و بسته به میزان شکست یا میزان حمله به نیروهای داعش، فاز جدیدی به اجرا در خواهد آمد. داعش دچار شکست روانی هم شده زیرا پرچمهایش که نماد این گروه بود از فرار بسیاری از ساختمانها و از جمله مسجد بزرگ موصل به زیر کشیده شده است (ARANGO and GORDON, 2017). اکنون سوال این است: ارتش عراق در نبرد با داعش چه میزان تلفات داشته است؟ مختصات عراق پساموصل چیست؟
داعشیها برای فرار از دست نیروهای عراقی خود را به درون رودخانه دجله انداخته و شناکنان قصد فرار داشتند که از سوی نیروهای عراقی هدف گرفته و کشته شدند. نیروهای عراقی تا کنون آماری از میزان تلفات نظامیان و غیرنظامیان در نبرد با داعش ارائه ندادهاند. با این حال، «آرانگو- گوردون» در گزارش خود مینویسند؛ دولت عراق آماری از تلفات ارائه نمیدهد اما برخی بیش از 700 نظامی و برخی حدود هزار نظامی را ذکر میکنند. اما برخی دیگر آمار تلفات را بیش از اینها میدانند. با این حال، میزان تلفات غیرنظامیان هم نکتهای است که ذکری از آن نشده است (ARANGO and GORDON, 2017). گاردین در روایت دیگری به نقل از مقامهای وزارت دفاع آمریکا مینویسد نیروهای ویژه عراقی حدود 40 درصد تلفات دادهاند (Emma Graham-Harrison, 2017). اولین گام در عراق پساداعش بازسازی اقتصادی است. برخی آمارها میگوید دولت عراق در کوتاهمدت برای بازسازی عراق نیازمند 700 میلون دلار بودجه است (ARANGO and GORDON, 2017) اما برخی دیگر از گزارشها با استناد به آمار سازمان ملل میگویند هزینه بازسازی موصل بیش از یک میلیارد دلار خواهد بود چرا که داعش تمام زیرساختها از جمله مساجد و مدارس را ویران کرده است (Emma Graham-Harrison, 2017). بنابراین، دولت عراق کاری سخت در پیش دارد. پیش از آغاز بازسازی کامل باید به خدمات اساسی مانند آب، برق، خدمات درمانی و بهداشتی بپردازد و سپس مدرسهسازی، بیمارستانسازی و پلسازی را از سر بگیرد. پیروزی موصل بدون توافق سیاسی میان گروههای مختلف عراقی امکانپذیر نبود. اگرچه تنشهای فرقهای یکی از علتهای اصلی ظهور داعش بود اما در مبارزه با داعش ظاهرا این مساله کنار گذاشته شد. یک نکتهای که مغفول مانده این است که دولت آمریکا برای سال مالی 2018 تقاضای 2/ 1میلیارد دلار بودجه کرده بود تا نبرد ادامه یابد. ظاهرا تنها مسالهای که ترامپ تغییری در آن ایجاد نکرد همین مبارزه با داعش بود. در واقع، این مساله میراث دولت اوباما بود اما ترامپ بر خلاف روش معمول خود این نبرد را ادامه داد و از آن پا پس نکشید. به هر روی، دیدگاههای مختلفی در مورد العبادی وجود دارد. برخی او را ناجی عراق میدانند و برخی ویرانگر عراق. دیدگاهها در میان اهل سنت و شیعیان متفاوت است. برخی از اهل سنت که در سال 2014 فرش قرمز پیش پای «خلافت خرافه» پهن کرده بودند با خشونتهایی که این گروه نشان داد عملا از آن بریدند اما برخی همچنان به داعش وفادار ماندند چرا که دولتی شیعی را مخالف با آرمانهای خود میدانند. به نظر میرسد اغلب مردم عراق نظر مساعدی – لااقل در این بازه زمانی- نسبت به وی دارند. آمارها میگوید نبرد موصل بدترین و شدیدترین نبرد شهری از جنگ جهانی دوم به این سو بود. اکنون در عراق نبرد بهصورت خیابان به خیابان و خانه به خانه در جریان است تا هم بقایای داعش را از میان بردارند و هم بمبگذاریهای گسترده کنار جادهای و بمبگذاری ساختمانها و ... را خنثی سازند. اکنون سوال دیگری مطرح میشود: استراتژی داعش در دوران پساموصل چگونه خواهد بود؟
داعش در زمره گروههای تروریستی سرسختی است که دارای پشتوانه فکری- عملیاتی است. این گروه چند روش را در پیش خواهد گرفت:
1- انحیاز الصحرا: داعش خود را برای عملیات «صحرایی» آماده کرده است. اما منظور از عملیات صحرایی چیست؟ «حسن حسن»، در سرمقالهای برای نیویورکتایمز، با اشاره به عملیات موصل برای بیرون راندن داعش از این شهر مینویسد اگر این گروه از موصل رانده شود به استراتژی «انحیاز الصحرا» یا عقبنشینی موقت به بیابان روی خواهد آورد. کلمه «انحیاز» در ماه مه در آخرین سخنرانی ابومحمد العدنانی، سخنگوی وقت داعش، شنیده شد که در ماه اوت از سوی آمریکاییها شکار شد. العدنانی توضیح داده بود که از دست دادن قلمرو یا سرزمین به معنای شکست نیست و نیروهای داعش تا آخرین نفس خواهند جنگید و سپس به بیابان یا صحرا روی میآورند و پس از مراحل آمادهسازی دوباره باز میگردند، درست همانطور که در فاصله 2013- 2007 این اتفاق تکرار شد.
«حسن حسن» در سرمقاله نیویورکتایمز مینویسد «النبأ»، پایگاه خبری این گروه، در ماه اوت مقالهای در این رابطه نوشت و خاطرنشان کرد که «دولت اسلامی عراق» چگونه پس از اینکه از شهرهای عراق در سال 2007 (که بهدست نیروهای آمریکایی و «بیداری» عربی افتاد) رانده شد، بار دیگر به این کشور بازگشت. این مقاله میافزاید اگر چه بسیاری از شبهنظامیان عقب نشستند، اما دهها عامل دیگر این گروه برای تقویت عملیات ترور باقی ماندند. این مقاله توضیح میدهد که عملیات 6 ساله شبهنظامیان داعش باعث اضمحلال گروههای اهل سنت عراق شد و تسخیر شهرهای سنینشین را برای داعش هنگام بازگشت در سال 2013 آسانتر ساخت. این مقاله در ادامه مینویسد؛ داعش در ماه اوت نیز ویدئویی از «ولایت الفرات» منتشر کرد. بر خلاف بسیاری از ویدئوهای این گروه – که نبردهای شهری را نشان میداد- این ویدئو نبردهای بیابانی (صحرایی) را به تصویر میکشید و صحنهای از درگیری نزدیک «رطبه»، شهری استراتژیک درغرب عراق در جادهای که بغداد را به امان متصل میکند، نشان میداد. در این ویدئو نشام داده شد که نیروهای خلافت خودخوانده به اردوگاهی حمله و تسخیرش کردند که به گفته آنها زیر حمایت آمریکا و نیروهای دولت عراق بودند. اعماق، آژانس خبری «دولت اسلامی»، کلیپی از این ویدئو را با زیرنویس انگلیسی منتشر کرد. بیابان به یک پایگاه، بهویژه برای مبارزان خارجی، تبدیل شده است در حالی که عراقیها از این قافله عقب ماندهاند. حضور داعش در مناطق روستایی به این گروه اجازه داده تا خزانه خود را با اخاذی و سرقت از نو پر کند. با این حال، جنگ علیه داعش تا زمانی که خلأ امنیتی و سیاسی که اکنون در عراق دیده میشود از میان نرود هیچ برندهای نخواهد داشت. بیرون راندن داعش از موصل برای دولت عراق یک پیروزی است اما تا زمانی که شکافهای میان اهل سنت با یکدیگر، شکاف اهل سنت با شیعه، شکاف کرد با شیعه و شکاف کرد با اهل سنت پر نشود، بار دیگر این گروه از بیابانها برخواهدخاست.
2- عملیات انتحاری فردی: اعضای داعش اکنون در تمام دنیا پراکندهاند. اما لااقل در خاورمیانه این گروه پس از آزادی رقه (در سوریه) و موصل (در عراق) برای مدتی به لاک دفاعی فرو خواهد رفت و پس از اندکی تجدید قوا بازخواهد گشت. این «فرو رفتن در لاک دفاعی» به این معنا نیست که از شدت عملیاتهای این گروه کاسته شود بلکه به این معناست که داعش دست به «عملیات گروهی» نخواهد زد، بلکه به ریشههای طغیانگرانه خود بازخواهد گشت که همان عملیاتهای انتحاری گاه و بیگاه و نگه داشتن چماق تهدید بر سر نیروهای امنیتی است. به عبارت دیگر، عملیاتهای داعش شکل فردی- انتحاری خواهد یافت تا به این وسیله بر میزان خسارتهای دشمن افزوده و از میزان تلفات انسانی خود بکاهند. «شیراز ماهر»، قائم مقام مرکز بینالمللی مطالعات رادیکالیسم در کینگ کالج لندن میگوید: «پروژه دولت [خودخوانده] اسلامی روی خرابهها شکل گرفته است. برای اینکه دریابیم اوضاع چقدر بد شده فقط در نظر داشته باشید که این گروه همان مسجدی را تخریب کرد که البغدادی در آن خلافت خود را اعلام کرد.» اگر داعش رقه را هم از دست بدهد یعنی دو پایتخت خود در عراق و سوریه را از دست داده اما مبارزه هنوز تمام نشده است. بنابراین، در این سناریو داعش انجام عملیاتهای گروهی را پرهزینه خواهد یافت. با توجه به اینکه از درآمدها و نیروهای این گروه کاسته شده انجام عملیاتهای گروهی دیگر به صرفه نخواهد بود بلکه هستهها/ سلولهای مخفی یا همان گرگهای تنها در قالب حملات انتحاری گاه و بیگاه فعال خواهند شد. نکته این است که داعش تا حد زیادی مشروعیت خود را از دست خواهد داد. شکست سرزمینی بزرگترین ضربه به اعتبار ایدئولوژیک این گروه بود. «جاکوب اولیدورت»، محقق مسائل بنیادگرایی در موسسه واشنگتن، و «مارا رکوین»، نویسنده نیویورک تایمز، معتقدند آنچه برای داعش مهم است حفظ «برند ایدئولوژیک» این گروه است. در حالی که موصل به لحاظ استراتژیک و نمادین مهم است اما آزادسازی این شهر (در عراق) و رقه (در سوریه) به معنای شکست این گروه نیست. حکمرانی سرزمینی پیام اصلی دستور کار داعش است. آنها معتقدند «دولت اسلامی» از زمان «القاعده در عراق» به دنبال حاکمیت سرزمینی بود. مبنای تشکیل خلافت از سوی این گروه هم «سرزمین» بود. در واقع، بقای این گروه به داشتن سرزمین است.
به گزارش دنیای اقتصاد، رکوین معتقد است که این گروه بیشتر از لحاظ ایدئولوژی دوام خواهد آورد. داعش همچون «القاعده در عراق» سازمانی بسیار منعطف است که رهبرانش دههها تجربه عملیات زیرزمینی و روزمینی داشتهاند. رکوین میافزاید؛ «برند» داعش به شکلی از اشکال ادامه خواهد یافت حتی اگر متحمل از دست دادن سرزمین شود. مقامهای داعش ماههاست در مورد احتمال شکست نظامی مداقه میکنند. ابومحمد العدنانی، سخنگوی کشتهشده داعش، پیش از مرگ اعلام کرده بود که این گروه فارغ از شکست سرزمینی به نبرد ادامه خواهد داد و اعلام کرد که حتی اگر داعش «بیدولت» هم بشود خود را از هیچ بازسازی خواهد کرد درست همان طور که «در ابتدا» چنین کرد. او در سخنرانی دیگری حامیان داعش را ترغیب کرده بود که به جای مهاجرت به قلمرو داعش در کشورهای خود بمانند. برای گروهی که «برند» خود را بر حاکمیت و حکمرانی و کسب سرزمین قرار داده، شکست دولتی و از دست دادن سرزمین یعنی شکست پروژه سیاسیاش. محتمل است که داعش خود را از نو گروهبندی و «برند» آسیبدیدهاش را بازسازی کند اما سناریوی محتملتر این است که حامیان این گروه به درون گروههای جهادی و رقیب دیگر بخزند؛ گروههایی که همچون «ستارههای در حال ظهور» هستند. اگرچه اینترنت تضمین میکند که ایدههای این گروه جاودان است اما بدون وجود خلافت سرزمینی که بر اساس آن، این ایدئولوژی شکل گرفته داعش عضوگیری و حفظ حامیان را به شدت دشوار خواهد یافت.
نظر شما