کمالی: آتش بس واژه ای نظامی است / تعابیر نظامی نباید بین سیاسیون رواج پیدا کند
به گزارش صدای ایران، سیاسیون با سبقه نظامی هر از چند گاهی اظهارنظرهایی می کنند که در عرصه سیاست کشور چالش آفرین می شود. اخیرا علیرضا زاکانی پیشنهاد آتش بس یکطرفه را مطرح کرد؛ اما در کمتر از 48 ساعت خودش آن پیشنهاد را نقض کرد. این رویکرد دوگانه، به چالشی بدل شد که مورد نقد و انتقاد شخصیت های سیاسی دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب قرار گرفت.
حسین کمالی دبير کل حزب اسلامي کار معتقد است: وارد کردن ادبیات نظامی به ادبیات سیاسی جایز نیست. چرا که جامعه آرامش می خواهد و شخصیت های سیاسی باید برای حل مشکلات کشور، نقادی و رقابت را در قالب گفتمان منطقی و سازنده و با پرهیز از هرگونه تندخویی و تندگویی دنبال کنند.
مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
***
آقای زاکانی هفته پیش اعلام آتش بس یکطرفه با دولت و بین جریانات سیاسی را مطرح کرد. به نظر شما استفاده از این تعبیر مناسب و صحیح بود؟
بستگی دارد که فعالان سیاسی صحنه سیاست کشور را چه طور ارزیابی می کنند و برداشتشان از فضای موجود سیاسی کشور چه باشد. چند ماه پیش یکی از دوستان پیشنهاد «آشتی ملی» را مطرح کرد. برخی اصولگراها در مقابل این پیشنهاد گفتند «مگر قهر و منازعه ای در جامعه است که از آشتی ملی صحبت می شود». معتقدم پیشنهاد «آتش بس یکطرفه» بیانگر یک فضای متشنج و تند غیردموکراتیک درون جامعه است، بر همین اساس استفاده از چنین تعابیری برای توصیف وضعیت درونی جامعه ایران را شایسته نمی دانم.
مردم ایران وحدت ملی دارند و با هم دوست و صمیمی هستند بنابراین وضعیت طوری نیست که بگوییم منازعه ملی وجود دارد یا نخبگان جامعه در حدی رو به روی هم قرار گرفتند که می توان این وضعیت را به جنگ تشبیه کرد و حالا برای ترک مخاصمه اعلام آتش بس حتی یکطرفه نیاز است که باید مورد توجه طرفین قرار گیرد. در مجموع استفاده از این تعابیر شاید بین نظامی ها مرسوم باشد اما نباید در بین سیاسیون رواج پیدا کند و به صورت یک امر عادی در بیاید. ما باید یک گفتمان منطقی و سازنده را در جامعه ترویج و از هر گونه تندگویی و تندخویی پرهیز کنیم.
آقای زاکانی پیشنهاد «آتش بس یکطرفه» خود را در کمتر از 48 ساعت پس گرفت و گفت در موضوع قرارداد نفتی با توتال باید آتش به اختیار بود؛ در حالیکه رهبر معظم انقلاب در تشریح «آتش به اختیار» فرمودند «آتش به اختیار کار فرهنگی تمیز و قانونی در مقابل جنگ نرم دشمن است»، آیا اینکه سخن رهبر انقلاب را تغییر دهند و «آتش به اختیار» را برای مقابله با برنامه ها و اقدامات دولت به کار ببرند، رویکرد درستی است؟
آنچه مشخص است، رهبر معظم انقلاب منظورشان را درباره «آتش به اختیار» به طور واضح و مشخص اعلام کردند، دیگر کسی نمی تواند شبهه کند که رهبر معظم انقلاب منظور دیگری داشتند. البته معتقدم اگر کسانی درباره موضوعات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مخالف باشند حق طبیعی و عمومی شان است که نظر خودشان را در قالب امر به معروف و نهی از منکر ارائه کنند. مردم و نخبگان جامعه حق دارند حرف بزنند و نظر خود را درباره مسائل گوناگون بگویند. اما درست نیست کسی از شیوه های غیرصحیح برای بیان دیدگاه خود استفاده کند، معتقدم باید از کاربرد واژه های تند و تیز پرهیز کرد. جامعه نیاز به امنیت و آرامش دارد و توسعه کشور نیز در گرو این آرامش و رفتار منطقی شهروندان است.
آیا این دیدگاه درباره آتش بس یکطرفه را می توانیم به موضع جریان اصولگرا در قبال دولت آقای روحانی تعمیم دهیم؟ یعنی بگوییم اصولگرایان چنین دیدگاهی دارند؟
خیر، ما این تعبیر را از دیگران نشنیدیم. آقای زاکانی نظری داد و حق طبیعی اش هم بود که نظرش را بگوید ولی ما به این برادر عزیز توصیه می کنیم از واژه های مسالمت آمیز استفاده کند و از چنین ادبیاتی بهره بگیرد.
آیا اصلاح طلبان کسانی را که از ادبیات مشابه او بهره می گیرند قطب مقابل خود برای رقابت سیاسی می دانند یا چهره های منطقی اصولگرا همچون آقایان ناطق نوری، باهنر، توکلی و لاریجانی را رقیب تصور می کنند؟
رقیب اصلاح طلبان هر تفکری باشد محترم است و به نظراتش باید توجه شود. ما نمی توانیم کسی را به صرف داشتن نظرات مخالف یا مغایر با نظرات خودمان مورد بی احترامی قرار دهیم. چون برقراری دیالکتیک یعنی جدل منطقی در جامعه و آن هم در فضای محترمانه لازمه پیشرفت هر کشوری است. در آموزه های اسلامی است که به نظرات مختلف برای تصمیم گیری رجوع تا نظر بهتر انتخاب شود. بالاخره نظرات و دیدگاه های مختلف درباره مسائل مطرح می شود و مردم حق دارند از بین اینها، دیدگاهی را که مناسب تر می دانند انتخاب کنند و نخبگان جامعه نیز باید با شیوه مناسب با هم گفت و گو داشته باشند. برای اصلاح طلبان نیز هر تفکری متفاوت از تفکر خودشان می تواند رقیب شناخته شود، منتها پسندیده است که رقابت سیاسی در یک فضای برادرانه و دوستانه شکل بگیرد.
شما برای رقابت در صحنه سیاسی کشور، اصولگرایان را چه طور تعریف می کنید؟
اصولگرایی یک تفکر است که دیدگاه های مختلفی در آن اردوگاه فکری حضور دارند؛ اصلاح طلبی هم همین طور است. یعنی ما نمی توانیم نظرات یک شخص را به عنوان نظرات یک مجموعه یا جریان سیاسی تلقی کنیم؛ مگر آنکه همه نیروهای آن مجموعه یا جریان سیاسی یکصدا بگویند چنین نظری دارند که تا به حال چنین اتفاقی نیفتاده است.
کسانی که تا دیروز به بهانه های مختلف خیل بر افشارگری عليه دولت آقای اصرار داشتند، آیا واقعا خواهان «آتش بس یک طرفه» هستند یا اینکه آن هم یک تاکتیک است که متناسب با فضای سیاسی کشور در پيش گرفته اند؟
اتفاق خوبی است که به سمت و سوی همزیستی مسالمت آمیز برویم. باید از چنین رویکردی استقبال کنیم. اما اینکه تاکتیک است یا خیر؟ باید بگویم نمی توانم نیت خوانی کنم.
بعد از انتخابات ریاست جمهوری شاهد افزایش انتقادها و حجم تخریب ها نسبت به دولت هستیم در حالیکه تصور آن بود که رفاقت جایگزین رقابت شود، به نظر شما بعد از تحلیف آقای روحانی و آغاز به کار دولت دوازدهم، این هجمه ها علیه دولت فزونی خواهد یافت یا کاهش پیدا می کند؟
امیدواریم فروکش کند و همه دست به دست هم دهیم و مملکت را بسازیم. البته امکان دارد کسانی آنقدر عصبانی شوند که فضای آرام جامعه را نپسندند ولی کسانی که مدیریت جامعه را عهده دارند همه تلاش خود را باید به کار بگیرند تا در فضای آرام مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی حل و فضای فرهنگی بهتر شود. به عبارت دیگر وجود یک جامعه آرام لازمه فعالیت و برنامه ریزی مدیران جامعه است. کسانی که مدیر هستند باید برای دستیابی بیشتر به آرامش تلاش و همه را به دوستی، برادری و مودت دعوت کنند تا جنگ غالب و مغلوب راه نیفتد بلکه یک رابطه برادرانه را پس از انتخابات تجربه کنیم.