بنیاد مستضعفان با سند ساختگی سعی در تصاحب زمین دانشکده توانبخشی دارد؟
«طبق شنیدهها، بنیاد از تغییر کاربری زمین دانشکده توانبخشی منصرف شده و
دیگر دانشکده واگذار نخواهد شد.» این را رئیس سابق دانشکده توانبخشی
علومپزشکی ایران میگوید و از تشکیل جلسه برای شکایت علیه بنیاد خبر
میدهد. جدیدترین خبری که نشان میدهد اعتراضات دانشجویی بالاخره نتیجه داد
و آنها توانستند ناجی توانبخشی باشند.
به گزارش صدای ایران، روزنامه وقایع اتفاقیه افزود: تيتر خبرهاي صنفي دانشجويي هفته گذشته، تقسيم دانشکده توانبخشي و اعتراضهاي دانشجويي براي جلوگيري از آن بود؛ دانشکدهاي که طبق ادعاي وزارت بهداشت و رئيس دانشگاه علومپزشکي، متعلق به بنياد بود و بايد به دو قسمت تقسيم ميشد. در روزهاي اخير اما اظهارنظرهايي مبنيبراينکه سند دانشگاه به بنياد تعلق ندارد و يک سند ساختگي است، اين ماجرا را وارد فاز جديدي کرده و ابهامات بسياري را بهوجود آورده است. تا پيشازاين وزارت بهداشت و بنياد مستضعفان ادعا کرده بودند که براساس حکم قضايي، واگذاري قطعي است، درحاليکه مشخص شده اصلا سندي در کار نبوده که بنياد بتواند ادعاي مالکيتي درباره زمين دانشکده توانبخشي داشته باشد. حال سؤال اينجاست که وزارت بهداشت بر چه اساسي ادعاي بنياد را پذيرفته و بر واگذاري زمين تأکيد کرده است؟
عليه بنياد مستضعفان شکايت ميکنيم!
مسعود کنزي، رئيس سابق دانشکده توانبخشي علومپزشکي ايران که از سالهاي 59 تا 78 رياست اين دانشکده را برعهده داشته، با اشاره به ماجراي سند مالکيت زمين دانشکده به «وقايعاتفاقيه» ميگويد: «اين ساختمان طبق قانوني که در شوراي انقلاب سال 58 و اولين دوره مجلس تصويب شد، به امضاي دکتر فياضبخش به من تحويل داده شد و بنياد مستضعفان هيچ سندي ندارد. سال 58 بود که اين ساختمان به بهزيستي تحويل داده شد و من رياست دانشکده را تا سال 78 برعهده گرفتم.» او درباره ادعاي بنياد مبنيبر مالکيت زمين اين دانشکده ميگويد: «بنياد، هيچ سندي ندارد و ادعاي آنها براساس يک سند ساختگي است. درهمينراستا جلسهاي تشکيل دادهايم تا عليه بنياد شکايت کنيم و متوجه شويم چه کسي سند ساختگي براي آنها درست کرده و بر چه اساسي اين کار را کردهاند؟» پيشازاين اظهارنظرهاي وزارت بهداشت و رئيس دانشگاه علومپزشکي ايران نشان از اين بود که مالکيت دانشکده با بنياد است و همين که بنياد نصف دانشکده را به ما بخشيده و حکم تخليه کل دانشگاه را نداده، فرصت بسيار خوبي است. کنزي دراينخصوص ميگويد: «اين اظهارنظرها متأسفانه بهخاطر عدم اطلاع و وقوف کامل بر اسناد دانشکده است که بدون هيچگونه آگاهيای، ادعاي بنياد را پذيرفتهاند. ما حتي يک سانت از زمين دانشکده را هم به بنياد نخواهيم داد چون دانشکده توانبخشي هيچ ربطي به بنياد ندارد.»
حکم دادگاه قضايي براي يک سند ساختگي!
پيشازاين، طاهر موهبتي، معاون برنامهريزي، هماهنگي، حقوقي و امور مجلس وزارت بهداشت درباره تقسيم زمين دانشکده توانبخشي دانشگاه علومپزشکي ايران با دستور وزير بهداشت گفته بود: «قطعه زميني را که از سوي دادگاه قضايي، مالکيت آن براي بنياد مستضعفان احراز شده و حکم قطعي دادگاه ناظر بر تخليه ملک است، ميگوييد، اجرا نکنند! اگر اين رويه باب شود و حکم دادگاهها فراخور سليقه افراد جامعه اجرا نشود، بهزودي شاهد هرجومرج عمومي در کشور خواهيم بود.» اين در حالي است که مشخص شده سند بنياد براي مالکيت زمين دانشکده ساختگي است. حال سؤالي که مطرح ميشود اين است که چطور براساس يک سند ساختگي، دادگاه قضايي، حکم قطعي بر تخليه ملک را به نفع بنياد مستضعفان داده است؟ موهبتي در ادامه گفته بود: «دراينميان با تدبير وزارت بهداشت و حمايت بنياد مستضعفان باوجود رأي قطعي مبنيبر تخليه ملک از سوي مقام قضايي و به نفع بنياد مستضعفان توافق ميشود، از مجموعه 30 هزار مترمربع، 50 درصد آن بهطور رايگان در اختيار دانشگاه باقي مانده و سند قطعي براي دانشگاه صادر شود. آيا اين توافق، قابل تحسين و تکريم است يا نقد و تخريب؟» درحاليکه بنياد، هيچگونه مالکيتي بر زمين دانشکده ندارد و حق طبيعي دانشجويان و استادان بوده که براي پسگرفتن ساختمان اعتراض کنند و درنهايت اين اعتراضها و کمپينها بود که بنياد را وادار به کنارکشيدن کرده است!
سند مالکيت به اشتباه صادر شده بود
زمين محل دانشکده توانبخشي متعلق به فردي به نام «معنوي»، صاحب اراضي داووديه بوده که براي جلب حمايت و دفع خسارت و ضرر دولت زمان پهلوي در اين زمين شروع به ساختمانسازي براي ايجاد پرورشگاه ايتام کرده است. شروع ساختمانسازي در زمان ثريا اسفندياري، همسر دوم شاه مخلوع بود اما افتتاح آن به ثريا نرسيد و فرح پهلوي آن را در دهه 40 افتتاح کرد و به بهرهبرداري رساند؛ به عبارت ديگر، زمين يادشده براي احداث مجتمع پرورشگاه کودکان بيسرپرست اختصاص يافت و پس از احداث ساختمان و تکميل آن بههمينمنظور و با نام «پرورشگاه فرح» مورد استفاده قرار گرفت؛ پس از آن بود که فرح، اين پرورشگاه را به سازماني به نام «کانون کودکان و نوجوانان» تبديل کرد و بودجه آن نيز از طريق دفتر فرح تأمين ميشد. سيدجعفر لواساني، سرپرست سابق بهزيستي به ايلنا گفته بود پس از انقلاب، بنياد مستضعفان بدون توجه به مصوبات قانوني و تصرفات دانشکده توانبخشي و صرفا با ارائه نام «پرورشگاه فرح» که مربوط به سالهاي 41-40 بود به سازمان ثبت اسناد و املاک مراجعه کرده و بدون ارائه مصوبات قانوني بعد از انقلاب، درخواست صدور سند مالکيت به نام خود ميکند. کارکنان ثبت اسناد نيز بياطلاع از سوابق قانوني و به تصور خدمت به مستضعفان به صدور سند مالکيت، آنهم به سرعت تمام، مبادرت ميکنند و سپس بنياد مستضعفان به استناد همين سند مالکيت که به اشتباه صادر شده بود به دادگاه مراجعه و درخواست تخليه و تحويل دانشکده را ميکند که خوشبختانه پس از بررسي، محکوم هم ميشود.
به گزارش صدای ایران، روزنامه وقایع اتفاقیه افزود: تيتر خبرهاي صنفي دانشجويي هفته گذشته، تقسيم دانشکده توانبخشي و اعتراضهاي دانشجويي براي جلوگيري از آن بود؛ دانشکدهاي که طبق ادعاي وزارت بهداشت و رئيس دانشگاه علومپزشکي، متعلق به بنياد بود و بايد به دو قسمت تقسيم ميشد. در روزهاي اخير اما اظهارنظرهايي مبنيبراينکه سند دانشگاه به بنياد تعلق ندارد و يک سند ساختگي است، اين ماجرا را وارد فاز جديدي کرده و ابهامات بسياري را بهوجود آورده است. تا پيشازاين وزارت بهداشت و بنياد مستضعفان ادعا کرده بودند که براساس حکم قضايي، واگذاري قطعي است، درحاليکه مشخص شده اصلا سندي در کار نبوده که بنياد بتواند ادعاي مالکيتي درباره زمين دانشکده توانبخشي داشته باشد. حال سؤال اينجاست که وزارت بهداشت بر چه اساسي ادعاي بنياد را پذيرفته و بر واگذاري زمين تأکيد کرده است؟
عليه بنياد مستضعفان شکايت ميکنيم!
مسعود کنزي، رئيس سابق دانشکده توانبخشي علومپزشکي ايران که از سالهاي 59 تا 78 رياست اين دانشکده را برعهده داشته، با اشاره به ماجراي سند مالکيت زمين دانشکده به «وقايعاتفاقيه» ميگويد: «اين ساختمان طبق قانوني که در شوراي انقلاب سال 58 و اولين دوره مجلس تصويب شد، به امضاي دکتر فياضبخش به من تحويل داده شد و بنياد مستضعفان هيچ سندي ندارد. سال 58 بود که اين ساختمان به بهزيستي تحويل داده شد و من رياست دانشکده را تا سال 78 برعهده گرفتم.» او درباره ادعاي بنياد مبنيبر مالکيت زمين اين دانشکده ميگويد: «بنياد، هيچ سندي ندارد و ادعاي آنها براساس يک سند ساختگي است. درهمينراستا جلسهاي تشکيل دادهايم تا عليه بنياد شکايت کنيم و متوجه شويم چه کسي سند ساختگي براي آنها درست کرده و بر چه اساسي اين کار را کردهاند؟» پيشازاين اظهارنظرهاي وزارت بهداشت و رئيس دانشگاه علومپزشکي ايران نشان از اين بود که مالکيت دانشکده با بنياد است و همين که بنياد نصف دانشکده را به ما بخشيده و حکم تخليه کل دانشگاه را نداده، فرصت بسيار خوبي است. کنزي دراينخصوص ميگويد: «اين اظهارنظرها متأسفانه بهخاطر عدم اطلاع و وقوف کامل بر اسناد دانشکده است که بدون هيچگونه آگاهيای، ادعاي بنياد را پذيرفتهاند. ما حتي يک سانت از زمين دانشکده را هم به بنياد نخواهيم داد چون دانشکده توانبخشي هيچ ربطي به بنياد ندارد.»
حکم دادگاه قضايي براي يک سند ساختگي!
پيشازاين، طاهر موهبتي، معاون برنامهريزي، هماهنگي، حقوقي و امور مجلس وزارت بهداشت درباره تقسيم زمين دانشکده توانبخشي دانشگاه علومپزشکي ايران با دستور وزير بهداشت گفته بود: «قطعه زميني را که از سوي دادگاه قضايي، مالکيت آن براي بنياد مستضعفان احراز شده و حکم قطعي دادگاه ناظر بر تخليه ملک است، ميگوييد، اجرا نکنند! اگر اين رويه باب شود و حکم دادگاهها فراخور سليقه افراد جامعه اجرا نشود، بهزودي شاهد هرجومرج عمومي در کشور خواهيم بود.» اين در حالي است که مشخص شده سند بنياد براي مالکيت زمين دانشکده ساختگي است. حال سؤالي که مطرح ميشود اين است که چطور براساس يک سند ساختگي، دادگاه قضايي، حکم قطعي بر تخليه ملک را به نفع بنياد مستضعفان داده است؟ موهبتي در ادامه گفته بود: «دراينميان با تدبير وزارت بهداشت و حمايت بنياد مستضعفان باوجود رأي قطعي مبنيبر تخليه ملک از سوي مقام قضايي و به نفع بنياد مستضعفان توافق ميشود، از مجموعه 30 هزار مترمربع، 50 درصد آن بهطور رايگان در اختيار دانشگاه باقي مانده و سند قطعي براي دانشگاه صادر شود. آيا اين توافق، قابل تحسين و تکريم است يا نقد و تخريب؟» درحاليکه بنياد، هيچگونه مالکيتي بر زمين دانشکده ندارد و حق طبيعي دانشجويان و استادان بوده که براي پسگرفتن ساختمان اعتراض کنند و درنهايت اين اعتراضها و کمپينها بود که بنياد را وادار به کنارکشيدن کرده است!
سند مالکيت به اشتباه صادر شده بود
زمين محل دانشکده توانبخشي متعلق به فردي به نام «معنوي»، صاحب اراضي داووديه بوده که براي جلب حمايت و دفع خسارت و ضرر دولت زمان پهلوي در اين زمين شروع به ساختمانسازي براي ايجاد پرورشگاه ايتام کرده است. شروع ساختمانسازي در زمان ثريا اسفندياري، همسر دوم شاه مخلوع بود اما افتتاح آن به ثريا نرسيد و فرح پهلوي آن را در دهه 40 افتتاح کرد و به بهرهبرداري رساند؛ به عبارت ديگر، زمين يادشده براي احداث مجتمع پرورشگاه کودکان بيسرپرست اختصاص يافت و پس از احداث ساختمان و تکميل آن بههمينمنظور و با نام «پرورشگاه فرح» مورد استفاده قرار گرفت؛ پس از آن بود که فرح، اين پرورشگاه را به سازماني به نام «کانون کودکان و نوجوانان» تبديل کرد و بودجه آن نيز از طريق دفتر فرح تأمين ميشد. سيدجعفر لواساني، سرپرست سابق بهزيستي به ايلنا گفته بود پس از انقلاب، بنياد مستضعفان بدون توجه به مصوبات قانوني و تصرفات دانشکده توانبخشي و صرفا با ارائه نام «پرورشگاه فرح» که مربوط به سالهاي 41-40 بود به سازمان ثبت اسناد و املاک مراجعه کرده و بدون ارائه مصوبات قانوني بعد از انقلاب، درخواست صدور سند مالکيت به نام خود ميکند. کارکنان ثبت اسناد نيز بياطلاع از سوابق قانوني و به تصور خدمت به مستضعفان به صدور سند مالکيت، آنهم به سرعت تمام، مبادرت ميکنند و سپس بنياد مستضعفان به استناد همين سند مالکيت که به اشتباه صادر شده بود به دادگاه مراجعه و درخواست تخليه و تحويل دانشکده را ميکند که خوشبختانه پس از بررسي، محکوم هم ميشود.
نظر شما