خاطرات سردار حشمتیان از کربلای 1
صدای ایران- سردار قدرتعلی حشمتیان*؛ عملیات پیروزمندانه کربلای یک در روز نهم تیر ماه 1365 در منطقه عملیاتی دشت مهران ( جبهه میانی جنگ) با رمز یا ابوالفضل العباس(ع) توسط یگانهای عمل کننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج مستضعفان با اهداف بازپس گیری دوباره شهر مهران و ارتفاعات مرزی منطقه و سرکوب و منفعل کردن دشمن آغاز شد.
درآن زمان رزمندگان اسلام در پاسخ به امر حضرت امام خمینی(ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی که فرمودند: «مهران باید آزاد گردد» پا به رکاب شدند و طی عملیاتکربلای یک این شهر را آزاد کردند.
در سالهای ۶۳ و ۶۴ جنگ وارد مرحله جدیدی شده بود، صدام به کمک کشورهای عربی و غربی مجهزتر شده بود و توپخانه ها، تانکها و نفربرهای زیادی در مرزهای غربی و جنوبی مستقر کرده بود تا بتواند بر ما غلبه کند اما به لطف خدا ما توانستیم با اجرای پیروزمندانه عملیات والفجر ۸ و فتح فاو، مشت محکمی بر دهان صدام و حامیانش زده و به لحاظ سیاسی و نظامی شکستی سنگین را بر آنان تحمیل کنیم، به هرحال دشمن غافلگیر شده بود و تلاش میکرد به کمک حامیانش مجدداً خودش را بازسازی کند که این بار به کمک منافقین که بارها به کمک صدام آمده بودند و هربار شکست خورده بودند، به مهران حمله کرده و شهر مهران را در اختیار گرفتند.
شهر مهران در راستای ارتفاعات جبل الحرمین، و کانی سخت قرار دارد و قبلاً ارتفاعات کله قندی طی عملیات والفجر ۳ آزاد شده بود، بنابراین ارتفاعات مشرف به شمال شرق، جادههای منتهی به مهران از سمت دهلران و ایلام در اختیار ما بود و دشمن بر سمت شرقی و ارتفاعات قلاویزان مسلط بود.
در واقع بیشتر ارتفاعات مشرف به شهر در اختیار ما بود اما خود شهر مهران با این که خالی از سکنه و تخریب شده بود، در اختیار ارتش عراق بود و همین موجب استفاده تبلیغاتی دشمن شده بود که صدام اشغال مهران را در مقابل اشغال فاو به رخ می کشید.
برابر دستور حضرت امام خمینی(ره) جهت آزادسازی مهران، مقرر شد تا گردان هایی از لشکر ۴۱ ثارالله، ویژه ۲۵ کربلا، ۱۷ علی ابن ابی طالب(ع)، لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص)،لشکر 5 نصر ، تیپ امام رضا (ع) ویگانهای بیشماری از سپاه و بسیج که در منطقه جنوب مستقر بودند به مهران اعزام شوند ویگانهای مرزی اطراف منجمله دهلران نیز شامل این دستوربود.تارزمندگان اسلام باتمام توان مهران را پس بگیرند.
در آن زمان فرمانده گردان مرزی دهلران سرهنگ بهرام آریافر (سردارشهیدآریافر) و بنده نیز که سروان بودم،رییس عقیدتی سیاسی گردان ومعاون گردان بودم.
با هماهنگی فرمانده ناحیه وقت سرهنگ راسخ القول وسرهنگ اسلامی که ازمرکزبه دهلران آمده بودندو شهید دستواره که مسوولیت مستقیم هماهنگی یگانهای اطراف مهران راعهده داربود. مانیز بصورت دسته جمعی باجهادگران وبسیجیان ازگردان مرزی دهلران همراه شدیم وازدهلران به سمت مهران حرکت کردیم.
در نزدیکی مهران سرهنگ آریافر علاقه مند بودند خود برای شناسایی بروند. با اصرارقبول کردند، بنده به همراه چهارنفر ازنیروهای گردان مرزی وجهادگر برای شناسایی جلو رفتیم. درنزدیکی مهران هوا تاریک شده بود ودر تاریکی شب زیر آتش شدید دشمن بودیم که ناچارشدیم به سوله اول شهر مهران که۱۳ نفر ازرزمندگان نیزدرآن سوله بودندملحق شویم.
خاطرم هست که مقداری هندوانه داخل سوله بودوآتش دشمن شدید وناچارا شبرا درسوله باهندوانه وکمپوت ونان خشک محلی گذراندیم.حدودساعت ۵ صبح که نمازراخوانده بودیم میگ عراقی سوله رابمباران کردوچیز دیگر بخاطر ندارم.
درعملیا ت موفق کربلای یک رزمندگان اسلام و یگانهای عمل کننده نیروی زمینی سپاه، شامل لشکرهای «41 ثارالله کرمان ، 17 علی ابن ابیطالب(ع) مرکزی، 27 محمد رسول الله(ص) تهران و امیرالمؤمنین(ع) ایلام» حضور داشتند و با رشادت های خود اجازه عرضه اندام به دشمن بعثی را در خاک کشورمان ندادند *در این عملیات سردار پاسدار محمد رضا دستواره فرمانده شجاع لشکر 27 محمد رسول الله (ص) تهران و جمعی از عاشقان حضرت روح الله (ره) به شهادت رسیدند،درعملیات کربلای۱؛منفعل کردن سیاست تهاجمی عراق، هدف عمده ای بود که نیروهای سپاه و بسیج وداوطلبان گردانهای مرزی به خوبی توانستندبه آن دست یابند.
سرعت عمل، اعتقاد یگان ها، حفاظت عملیات، فریب دشمن، تناسب نیروها با طرح عملیات، انجام کارهای مهندسی لازم و ... از جمله عوامل بارز و موثر در عملیات کربلای۱ بود.
طی عملیات کربلای ۱،منطقه ای به وسعت 175 کیلومتر مربع از خاک ایران و عراق شامل شهر مهران و روستاهای اطراف آن، جاده دهلران - مهران در کشورمان، ارتفاعات حساس و سرکوب قلاویزان و حمرین و نیز دو پاسگاه مرزی آزاد شد، همچنین عقبه های دشمن از جمله شهرهای بدره و زرباطیه در دید و تیر قوای خودی قرار گرفت.
در عملیات کربلای یک ، 1210 نفر از نیروهای دشمن اسیر شدند.
این در حالی بود که قبل از انجام عملیات استراتژیک کربلای یک و به دنبال عملیات غافلگیر کننده والفجر 8 در ماههای پایانی سال 1364 و تصرف شهر استراتژیک فاو توسط رزمندگان اسلام و به هم خوردن توازن سیاسی - نظامی به نفع جمهوری اسلامی، رژیم عراق شیوه ای جدید برگزید و درصدد فعال شدن در جبهه زمینی و موضع تهاجمی برآمد و این استراتژی را بعد از اشغال مهران، به استراتژی دفاع متحرک نامگذاری کرد.
عراق می کوشید تا با ادامه عملیات های خود نقاط دیگری را تصرف کند، ادامه چنین وضعیتی می توانست عواقب وخیمی را هم از بُعد نظامی و هم از بُعد سیاسی برای جمهوری اسلامی ایران به دنبال داشته باشد و بر همین اساس، برای مقابله با حرکت جدید عراق انجام عملیات برای آزاد سازی شهر مهران و ارتفاعات آن مورد تاکید فرماندهی کل قوا و مسئولان لشکری کشورمان قرار گرفت.
در عملیات کربلای یک تلاش اصلی بر انجام عملیات از محور ارتفاعات قلاویزان و یال های آن تا رودخانه گاوی در نظر گرفته شد، بر همین اساس، عملیات در سه مرحله به ترتیب زیر طراحی گردید:
مرحله اول؛ تامین ارتفاعات قلاویزان ایران تا روستای امام زاده سید حسن.
مرحله دوم؛ تامین ارتفاعات جبل حمرین تا شیار مگ سوخته و در امتداد آن، تامین روستاهای بهین، بهروزان و هرمزآباد.
مرحله سوم؛ تصرف خاکریز عملیات والفجر3، که روستای فرخ آباد تا زیر ارتفاعات 223 قلاویزان داشت و در نتیجه آزاد سازی مهران در این مرحله تامین گردید.
مرحله اول عملیات در ساعت 22:30 روز۹ تیرماه۱۳۶۵ با رمز یا (ابا الفضل العباس، ادرکنی) آغاز شد و نیروهای خودی در اغلب محورها خطوط دشمن را شکسته و تا قبل از روشنایی صبح ضمن انهدام بیش از 10 گردان پیاده عراق، اهداف مرحله اول و قسمتی از مرحله دوم عملیات را به تصرف درآوردند.
ساعاتی بعد، دشمن با به کارگیری نیروهای احتیاط خود به محور امامزاده سید حسن پاتک کرد که با مقابله قوای خودی خنثی شد، سپس، یگان های خودی با مشاهده از هم گسیختگی نیروهای دشمن، عملیات را – طی روز اول – بدون وقفه ادامه دادند.
در شب دوم، کلیه یگان های عمل کننده ضمن پیشروی در باقی مانده محدوده مرحله دوم عملیات، تا قبل از روشنایی صبح، خط سراسری – از هرمزآباد تا شیار مگ سوخته – را کاملا تامین کرده و مقداری از محدوده مرحله سوم عملیات را نیز تامین کردند.
از آغاز ادامه عملیات در روز دوم در کلیه محورها ادامه یافت و نیروهای رزمنده ضمن به اسارت درآوردن تعدادی از نیروهای دشمن، به باغ کشاورزی وارد شدند و سپس در حدود ساعت 12 ظهر شهر مهران آزاد شد.
ساعت 6 صبح روز سوم، دو تیپ گارد ریاست جمهوری به ارتفاع 210 پاتک کرد، پس از یک درگیری سخت ارتفاع مذکور را تصرف کرد. به همین خاطر، نیروهای خودی مستقر در این منطقه حدود 200 متر عقب نشینی تاکتیکی کردند.
در ادامه عملیات، رزمندگان اسلام از محورهای قلعه کهنه و فرخ آباد به طرف تپه های غلامی و پاسگاه دراجی حرکت کرده ضمن پاکسازی کامل منطقه، تعداد زیادی از نیروهای دشمن را به اسارت درآوردند.
در جریان مرحله چهارم عملیات، که از ساعت 24 روز۱۲تیرماه۱۳۶۵ آغاز شد، با ورود قوای خودی به روستای فیروز آباد، دشمن عقب نشینی بزرگی کرد. سپس، خاکریزی از فیروزآباد تا یال های ارتفاعات قلاویزان احداث کردند. درگیری، همچنان در اطراف ارتفاعات 223 ادامه داشت و دشمن، فشاری قابل ملاحظه در نقاط مختلف وارد کرده، تنها ارتفاعات فوق را در تصرف خود نگه داشته بود. حدود ساعت 7 صبح روز ۱۳تیرماه۱۳۶۵ پاتک شدید دشمن روی ارتفاعات قلعه آویزان – به منظور تصرف قله 200 – شروع شد؛ لیکن با مقاومت و حملات پی در پی قوای خودی، این پاتک شکست خورد.
در روز پنجم، ارتفاع 210 مجددا به تصرف نیروی خودی درآمد و در سحرگاه روز ششم نیز رزمندگان در مرحله پنجم عملیات با حمله به ارتفاع 223، ضمن تامین اهداف تعیین شده، قرارگاه تاکتیکی لشکر 17 زرهی عراق را به تصرف درآوردند.
در تاریخ ۱۸تیرما۱۳۶۵ علاوه بر تصرف باقی مانده یال های غربی ارتفاع 223، قرارگاه تاکتیکی تیپ 24 مکانیزه عراق منهدم و فرمانده آن به همراه تعدادی دیگر اسیر شد.
عملیات کربلای یک که منجر به آزادسازی منطقه مهران و ارتفاعات فوق استراتژیک قلاویزان و چندین منطقه دیگر شده بود، جز با مجاهدت و ایثارگری انسانهایی که از جنس آسمان بودند،انجام شدنی نبود.
در اینجا ضمن گرامیداشت یاد و خاطره همه شهدای عزی قدری از خودبگویم. همانطوری که عرض کردم در غروب روز 9 تیرماه۱۳۶۵ وارد سوله شدیم و صبح 10 تیرماه 1365 سوله ما بمباران و برابر اظهار همرزمان و به گواه تاریخ دوران دفاع مقدس جنازه بنده به همراه 17 نفردیگر بعنوان شهید توسط برادران سپاه و ژاندارمری ایلام به ستادمعراج ایلام انتقال می یابد.که پس ۶ساعت هنگام جابجایی جنازه ها متوجه می شوند که بنده زنده هستم و از آن مهمتر اینکه در جالیکه گروه خون بنده* ب مثبت* بوده، با گروه خون*ب منفی*زنده شده ام .
۳۷ روز در حالت بیهوشی بوده و وقتی دربیمارستان لشکر۸۱ زرهی کرمانشاه به هوش آمدم، مادر و همسر و فرزند خرد سالم وحید و دو نفر از بستگان آقایان معصومعلی و منصور امجدیان و سروان غلامحسین مظفری (شهیدسرهنگ مظفری) را بر بالین خود دیدم.
و روز بعد سرهنگ صیادشیرازی (سپهبدشهیدصیادشیرازی) و سرهنگ سهرابی(سرتیپ سهرابی) و حجت الاسلام و المسلمین محمداشرفی اصفهانی، حجت الاسلام والمسلمین مرادعلی احمدی نمایندگان وقت مجلس شورای اسلامی دربالینم حاضر شدند و ازبنده عیادت کردند.
امروز 9 تیرماه۱۳۹۶درسالروز آزادسازی مهران بهمراه خانواده درمهران درمحل یادمان شهدای مهران حاضر شده ایم و به روان شهدای عزیز همرزم درود می فرستیم.
روحشان شاد ویادشان گرامی باد
* رییس خانه احزاب ایران
درآن زمان رزمندگان اسلام در پاسخ به امر حضرت امام خمینی(ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی که فرمودند: «مهران باید آزاد گردد» پا به رکاب شدند و طی عملیاتکربلای یک این شهر را آزاد کردند.
در سالهای ۶۳ و ۶۴ جنگ وارد مرحله جدیدی شده بود، صدام به کمک کشورهای عربی و غربی مجهزتر شده بود و توپخانه ها، تانکها و نفربرهای زیادی در مرزهای غربی و جنوبی مستقر کرده بود تا بتواند بر ما غلبه کند اما به لطف خدا ما توانستیم با اجرای پیروزمندانه عملیات والفجر ۸ و فتح فاو، مشت محکمی بر دهان صدام و حامیانش زده و به لحاظ سیاسی و نظامی شکستی سنگین را بر آنان تحمیل کنیم، به هرحال دشمن غافلگیر شده بود و تلاش میکرد به کمک حامیانش مجدداً خودش را بازسازی کند که این بار به کمک منافقین که بارها به کمک صدام آمده بودند و هربار شکست خورده بودند، به مهران حمله کرده و شهر مهران را در اختیار گرفتند.
شهر مهران در راستای ارتفاعات جبل الحرمین، و کانی سخت قرار دارد و قبلاً ارتفاعات کله قندی طی عملیات والفجر ۳ آزاد شده بود، بنابراین ارتفاعات مشرف به شمال شرق، جادههای منتهی به مهران از سمت دهلران و ایلام در اختیار ما بود و دشمن بر سمت شرقی و ارتفاعات قلاویزان مسلط بود.
در واقع بیشتر ارتفاعات مشرف به شهر در اختیار ما بود اما خود شهر مهران با این که خالی از سکنه و تخریب شده بود، در اختیار ارتش عراق بود و همین موجب استفاده تبلیغاتی دشمن شده بود که صدام اشغال مهران را در مقابل اشغال فاو به رخ می کشید.
برابر دستور حضرت امام خمینی(ره) جهت آزادسازی مهران، مقرر شد تا گردان هایی از لشکر ۴۱ ثارالله، ویژه ۲۵ کربلا، ۱۷ علی ابن ابی طالب(ع)، لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص)،لشکر 5 نصر ، تیپ امام رضا (ع) ویگانهای بیشماری از سپاه و بسیج که در منطقه جنوب مستقر بودند به مهران اعزام شوند ویگانهای مرزی اطراف منجمله دهلران نیز شامل این دستوربود.تارزمندگان اسلام باتمام توان مهران را پس بگیرند.
در آن زمان فرمانده گردان مرزی دهلران سرهنگ بهرام آریافر (سردارشهیدآریافر) و بنده نیز که سروان بودم،رییس عقیدتی سیاسی گردان ومعاون گردان بودم.
با هماهنگی فرمانده ناحیه وقت سرهنگ راسخ القول وسرهنگ اسلامی که ازمرکزبه دهلران آمده بودندو شهید دستواره که مسوولیت مستقیم هماهنگی یگانهای اطراف مهران راعهده داربود. مانیز بصورت دسته جمعی باجهادگران وبسیجیان ازگردان مرزی دهلران همراه شدیم وازدهلران به سمت مهران حرکت کردیم.
در نزدیکی مهران سرهنگ آریافر علاقه مند بودند خود برای شناسایی بروند. با اصرارقبول کردند، بنده به همراه چهارنفر ازنیروهای گردان مرزی وجهادگر برای شناسایی جلو رفتیم. درنزدیکی مهران هوا تاریک شده بود ودر تاریکی شب زیر آتش شدید دشمن بودیم که ناچارشدیم به سوله اول شهر مهران که۱۳ نفر ازرزمندگان نیزدرآن سوله بودندملحق شویم.
خاطرم هست که مقداری هندوانه داخل سوله بودوآتش دشمن شدید وناچارا شبرا درسوله باهندوانه وکمپوت ونان خشک محلی گذراندیم.حدودساعت ۵ صبح که نمازراخوانده بودیم میگ عراقی سوله رابمباران کردوچیز دیگر بخاطر ندارم.
درعملیا ت موفق کربلای یک رزمندگان اسلام و یگانهای عمل کننده نیروی زمینی سپاه، شامل لشکرهای «41 ثارالله کرمان ، 17 علی ابن ابیطالب(ع) مرکزی، 27 محمد رسول الله(ص) تهران و امیرالمؤمنین(ع) ایلام» حضور داشتند و با رشادت های خود اجازه عرضه اندام به دشمن بعثی را در خاک کشورمان ندادند *در این عملیات سردار پاسدار محمد رضا دستواره فرمانده شجاع لشکر 27 محمد رسول الله (ص) تهران و جمعی از عاشقان حضرت روح الله (ره) به شهادت رسیدند،درعملیات کربلای۱؛منفعل کردن سیاست تهاجمی عراق، هدف عمده ای بود که نیروهای سپاه و بسیج وداوطلبان گردانهای مرزی به خوبی توانستندبه آن دست یابند.
سرعت عمل، اعتقاد یگان ها، حفاظت عملیات، فریب دشمن، تناسب نیروها با طرح عملیات، انجام کارهای مهندسی لازم و ... از جمله عوامل بارز و موثر در عملیات کربلای۱ بود.
طی عملیات کربلای ۱،منطقه ای به وسعت 175 کیلومتر مربع از خاک ایران و عراق شامل شهر مهران و روستاهای اطراف آن، جاده دهلران - مهران در کشورمان، ارتفاعات حساس و سرکوب قلاویزان و حمرین و نیز دو پاسگاه مرزی آزاد شد، همچنین عقبه های دشمن از جمله شهرهای بدره و زرباطیه در دید و تیر قوای خودی قرار گرفت.
در عملیات کربلای یک ، 1210 نفر از نیروهای دشمن اسیر شدند.
این در حالی بود که قبل از انجام عملیات استراتژیک کربلای یک و به دنبال عملیات غافلگیر کننده والفجر 8 در ماههای پایانی سال 1364 و تصرف شهر استراتژیک فاو توسط رزمندگان اسلام و به هم خوردن توازن سیاسی - نظامی به نفع جمهوری اسلامی، رژیم عراق شیوه ای جدید برگزید و درصدد فعال شدن در جبهه زمینی و موضع تهاجمی برآمد و این استراتژی را بعد از اشغال مهران، به استراتژی دفاع متحرک نامگذاری کرد.
عراق می کوشید تا با ادامه عملیات های خود نقاط دیگری را تصرف کند، ادامه چنین وضعیتی می توانست عواقب وخیمی را هم از بُعد نظامی و هم از بُعد سیاسی برای جمهوری اسلامی ایران به دنبال داشته باشد و بر همین اساس، برای مقابله با حرکت جدید عراق انجام عملیات برای آزاد سازی شهر مهران و ارتفاعات آن مورد تاکید فرماندهی کل قوا و مسئولان لشکری کشورمان قرار گرفت.
در عملیات کربلای یک تلاش اصلی بر انجام عملیات از محور ارتفاعات قلاویزان و یال های آن تا رودخانه گاوی در نظر گرفته شد، بر همین اساس، عملیات در سه مرحله به ترتیب زیر طراحی گردید:
مرحله اول؛ تامین ارتفاعات قلاویزان ایران تا روستای امام زاده سید حسن.
مرحله دوم؛ تامین ارتفاعات جبل حمرین تا شیار مگ سوخته و در امتداد آن، تامین روستاهای بهین، بهروزان و هرمزآباد.
مرحله سوم؛ تصرف خاکریز عملیات والفجر3، که روستای فرخ آباد تا زیر ارتفاعات 223 قلاویزان داشت و در نتیجه آزاد سازی مهران در این مرحله تامین گردید.
مرحله اول عملیات در ساعت 22:30 روز۹ تیرماه۱۳۶۵ با رمز یا (ابا الفضل العباس، ادرکنی) آغاز شد و نیروهای خودی در اغلب محورها خطوط دشمن را شکسته و تا قبل از روشنایی صبح ضمن انهدام بیش از 10 گردان پیاده عراق، اهداف مرحله اول و قسمتی از مرحله دوم عملیات را به تصرف درآوردند.
ساعاتی بعد، دشمن با به کارگیری نیروهای احتیاط خود به محور امامزاده سید حسن پاتک کرد که با مقابله قوای خودی خنثی شد، سپس، یگان های خودی با مشاهده از هم گسیختگی نیروهای دشمن، عملیات را – طی روز اول – بدون وقفه ادامه دادند.
در شب دوم، کلیه یگان های عمل کننده ضمن پیشروی در باقی مانده محدوده مرحله دوم عملیات، تا قبل از روشنایی صبح، خط سراسری – از هرمزآباد تا شیار مگ سوخته – را کاملا تامین کرده و مقداری از محدوده مرحله سوم عملیات را نیز تامین کردند.
از آغاز ادامه عملیات در روز دوم در کلیه محورها ادامه یافت و نیروهای رزمنده ضمن به اسارت درآوردن تعدادی از نیروهای دشمن، به باغ کشاورزی وارد شدند و سپس در حدود ساعت 12 ظهر شهر مهران آزاد شد.
ساعت 6 صبح روز سوم، دو تیپ گارد ریاست جمهوری به ارتفاع 210 پاتک کرد، پس از یک درگیری سخت ارتفاع مذکور را تصرف کرد. به همین خاطر، نیروهای خودی مستقر در این منطقه حدود 200 متر عقب نشینی تاکتیکی کردند.
در ادامه عملیات، رزمندگان اسلام از محورهای قلعه کهنه و فرخ آباد به طرف تپه های غلامی و پاسگاه دراجی حرکت کرده ضمن پاکسازی کامل منطقه، تعداد زیادی از نیروهای دشمن را به اسارت درآوردند.
در جریان مرحله چهارم عملیات، که از ساعت 24 روز۱۲تیرماه۱۳۶۵ آغاز شد، با ورود قوای خودی به روستای فیروز آباد، دشمن عقب نشینی بزرگی کرد. سپس، خاکریزی از فیروزآباد تا یال های ارتفاعات قلاویزان احداث کردند. درگیری، همچنان در اطراف ارتفاعات 223 ادامه داشت و دشمن، فشاری قابل ملاحظه در نقاط مختلف وارد کرده، تنها ارتفاعات فوق را در تصرف خود نگه داشته بود. حدود ساعت 7 صبح روز ۱۳تیرماه۱۳۶۵ پاتک شدید دشمن روی ارتفاعات قلعه آویزان – به منظور تصرف قله 200 – شروع شد؛ لیکن با مقاومت و حملات پی در پی قوای خودی، این پاتک شکست خورد.
در روز پنجم، ارتفاع 210 مجددا به تصرف نیروی خودی درآمد و در سحرگاه روز ششم نیز رزمندگان در مرحله پنجم عملیات با حمله به ارتفاع 223، ضمن تامین اهداف تعیین شده، قرارگاه تاکتیکی لشکر 17 زرهی عراق را به تصرف درآوردند.
در تاریخ ۱۸تیرما۱۳۶۵ علاوه بر تصرف باقی مانده یال های غربی ارتفاع 223، قرارگاه تاکتیکی تیپ 24 مکانیزه عراق منهدم و فرمانده آن به همراه تعدادی دیگر اسیر شد.
عملیات کربلای یک که منجر به آزادسازی منطقه مهران و ارتفاعات فوق استراتژیک قلاویزان و چندین منطقه دیگر شده بود، جز با مجاهدت و ایثارگری انسانهایی که از جنس آسمان بودند،انجام شدنی نبود.
در اینجا ضمن گرامیداشت یاد و خاطره همه شهدای عزی قدری از خودبگویم. همانطوری که عرض کردم در غروب روز 9 تیرماه۱۳۶۵ وارد سوله شدیم و صبح 10 تیرماه 1365 سوله ما بمباران و برابر اظهار همرزمان و به گواه تاریخ دوران دفاع مقدس جنازه بنده به همراه 17 نفردیگر بعنوان شهید توسط برادران سپاه و ژاندارمری ایلام به ستادمعراج ایلام انتقال می یابد.که پس ۶ساعت هنگام جابجایی جنازه ها متوجه می شوند که بنده زنده هستم و از آن مهمتر اینکه در جالیکه گروه خون بنده* ب مثبت* بوده، با گروه خون*ب منفی*زنده شده ام .
۳۷ روز در حالت بیهوشی بوده و وقتی دربیمارستان لشکر۸۱ زرهی کرمانشاه به هوش آمدم، مادر و همسر و فرزند خرد سالم وحید و دو نفر از بستگان آقایان معصومعلی و منصور امجدیان و سروان غلامحسین مظفری (شهیدسرهنگ مظفری) را بر بالین خود دیدم.
و روز بعد سرهنگ صیادشیرازی (سپهبدشهیدصیادشیرازی) و سرهنگ سهرابی(سرتیپ سهرابی) و حجت الاسلام و المسلمین محمداشرفی اصفهانی، حجت الاسلام والمسلمین مرادعلی احمدی نمایندگان وقت مجلس شورای اسلامی دربالینم حاضر شدند و ازبنده عیادت کردند.
امروز 9 تیرماه۱۳۹۶درسالروز آزادسازی مهران بهمراه خانواده درمهران درمحل یادمان شهدای مهران حاضر شده ایم و به روان شهدای عزیز همرزم درود می فرستیم.
روحشان شاد ویادشان گرامی باد
* رییس خانه احزاب ایران
نظر شما