رازگشایی باهنر از تحولات پشت پرده جریان اصولگرا

این روزها در میان راستگرایان سنتی این صدا به خوبی شنیده می شود که عملکرد جمنا و عدم توجه به توصیه های آنها توسط این تشکل نوپدید از عوامل شکست در انتخابات اردیبهشت ماه بوده است.

به گزارش صدای ایران نامه نیوز در گزارشی نوشت؛ در جناح اصولگرا اگر چه می توان نام افراد متعددی را به میان آورد که در زمره تصیم سازان پشت پرده به شمار می روند اما محمدرضا باهنر از آن دسته افرادی است که هم در پشت صحنه از افراد تعیین کننده است و هم ابایی ندارد از اینکه آنچه در ذهنش می گذرد را با رسانه ها در میان بگذارد. خودش می گوید: «من بازیگر نیستم، دوست دارم کارگردان باشم»

به همین دلیل هم هست که می توان با رصد اظهارات او و استخراج کدها و نشانه ها از میان این سخنان به تحلیل واقعی تری درباره اموری که او هم در آن نقش دارد پرداخت .

محمد رضا باهنر اخیرا یک اظهار نظر مهم داشته است؛ او گفته « تدوام محوریت جمنا در جریان اصولگرا، مشخص نیست». او البته این را هم اضافه کرده است که «در حال بحث هستیم و احتمال تجدید سازمان وجود دارد.»

این سخنان محمد رضا باهنر از دو زاویه قابل تحلیل است .

۱-سرنوشت جمنا ۲- برنامه راست سنتی برای سیاست ورزی در دوران بعد از انتخابات ریاست جمهوری

در سطح نخست تحلیل بحث بر سر این است که در سکوت سنگینی که جناح اصولگرا در مورد جمنا دارد آیا می توان این سخنان محمد رضا باهنر را نشانه ای دانست از اینکه تشکل نوپدید اصولگرایان جوانمرگ شده است؟ به یک معنا آیا این پنداشت درستی است که گفته شود دبیر کل جبهه پیروان خواسته زودتر از سایرین اعلامیه ترحیم برای جمنا را رسانه ای کند؟

نکته مهم این است که باهنر در شرایطی این اظهارات را مطرح کرده که جمنا در وضعیتی منحصر به فرد به سر می برد؛ هم در «پیرامون» و هم در «مرکز».

در «پیرامون»، مساله «پذیرندگی» است که اکنون در پایین ترین سطحش قرار گرفته است . کسانی از جمله محمد باقر قالیباف و افراد دیگری که از نامزدهای بالقوه اصولگرایان برای انتخابات اردیبهشت ماه بوده اند از جمنا دلخورند و حذفشان را از صحنه انتخابات از جمله کارکردها این تشکل می دانند . این افراد که البته سطح تاثیرگذاری اشان در تصمیم سازی اصولگرایان هم کم نیست به شدت مخالف ادامه حیات جمنا هستند. در «مرکزیت جمنا» هم البته اوضاع چندان مساعد نیست . گویا تغییراتی رخ داده که هنوز رسانه ای نشده است ؛ مهمترینش شاید جدا شدن حسین فدایی، چهره موثر و پشت پرده جناح از ریاست بر کمیته سیاسی جمنا باشد. جدا شدن او که معلوم نیست به معنای خداحافظی کلی از جمناست یا انتقال به بخش دیگری، معانی بسیار مهمی پشت خود دارد. در مرکز البته می توان کسانی را یافت که همچنان مشتاقانه برای «نگهداشت سطح تاثیر گذاری فردی » بر تحولات اصولگرایان همچنان تمایل زیادی دارند به ماندگاری جمنا.حالا که باهنر این سخنان را گفته می توان تحلیل روشن تری از آنچه در مرکز و پیرامون جمنا می گذرد داشت .

اولین برداشت این است که حال «جبهه مردمی» چندان مساعد نیست؛ ماندگاری اش «مشروط»شده و زمینه های تجزیه اش روز به روز بیشتر می شود. وقتی باهنر می گوید که معلوم نیست جمنا همچنان محور وحدت اصولگرایان باشد یعنی اینکه حتما می توان این فرضیه را هم مطرح کرد که نسخه یا نسخه های دیگری هم برای جایگزینی جمنا نوشته شده و در گعده های محرمانه اصولگرایان در مورد آن بحث هایی صورت گرفته است. با حرف های جدید دبیرکل جبهه پیروان شاید دیگر نباید چندان بازگشت جمنا فکر کرد.

اما در سطح دیگری از تحلیل ، سخنان باهنر این سوال را پدید می آورد که راستگرایان سنتی چه برنامه ای برای آینده سیاسی خود آن هم در دوم ریاست جمهوری حسن روحانی دارند؟

از سخنان باهنر شاید بتوان این پنداشت اولیه را داشت که آنها دیگر نمی خواهند زیر سایه یک تشکل دیگر به سیاست ورزی بپردازند . به یک معنا برداشت نخست شاید این باشد که آنها می خواهند به روزهای قبل از جمنا بازگردند. روزهایی که آزادانه و با استقلال بیشتری وارد معادلات سیاسی می شدند . جمنا آنها را در موارد بسیار محافظه کار و در موارد بسیار دیگری خنثی کرده بود . آنها چند ماهی است از «عمل سیاسی » باز مانده اند و نتوانسته اند اکشن پلن های سیاسی برای تحولات داشته باشند.

این روزها در میان راستگرایان سنتی این صدا به خوبی شنیده می شود که عملکرد جمنا و عدم توجه به توصیه های آنها توسط این تشکل نوپدید از عوامل شکست در انتخابات اردیبهشت ماه بوده است .

شاید یک بخش از این صداها معطوف به این ماجرا باشد که راستگرایان سنتی به نقش بیش از اندازه طیف چپ جناح اصولگرا در هدایت جمنا اعتراض دارند. آنها خود را ریشه دارتر از جمعیت ایثارگران ، پایداری ها و رهپویانی ها می دانند . حالا فرصت مناسبی پدید آمده که در فاصله ای دور از اولین انتخابات پیش رو خود را مهیای جدا شدن از این سیکل محدود کننده کرده و به دنبال سازو کاری تازه که البته خودشان نقش بیشتری در پیدایش و هدایتش داشته باشند بروند .

باهنر به صورت نه چندان واضح و روشن کدهای مهمی برای اهل تحلیل داده است؛ او در واقع خبر از تغییر آرایش داده و گویا باید در همین اولین تابستان بعد از انتخابات منتظر جاگیری های تازه باشیم . راستگرایان سنتی برنامه هایی برای تداوم سیاست ورزی خود دارند ؛ برای روزهایی که گویا قراراست جمنا دیگر در میان نباشد .