محمدجواد ظریف:
حالا با افتخار میگوییم ایرانی هستیم
قطعنامههای متعدد شورای امنیت، ایران را بهعنوان تهدید صلح و امنیت بینالمللی مطرح کرده بود. هیچکس به ایران سفر نمیکرد. تقریبا همه کشورها به اتباع خود توصیه کرده بودند که نباید به ایران سفر کنند. تصویر بسیار نامناسبی از ایران ارائه داده شده بود و ما بههیچوجه روابط متعادلی با دنیا نداشتیم.
به گزارش صدای ایران روزنامه وقایع الاتفاقیه نوشت؛ محمدجواد ظریف فقط وزیرامورخارجه ایران، یا یک دیپلمات کارکشته نیست. او به باور بسیاری از ایرانیان، تکهای از پیکره تنومند فرهنگ ایرانی است؛ فرهنگی که آمیختهای از صلح، گفتوگو، مدارا و مهربانی است که با عزت و اعتباری کهن پیوند خورده است. ساختمان وزارت امورخارجه در بافت تاریخی تهران؛ البته در چهار سال گذشته تصویری معتدل از دیپلماتی خندان و مقتدر را به خود دیده و در دالانهای آینهکاری شدهاش، توانسته روح ظریف ایرانی را بارها به جهان انعکاس دهد. او در طول چهار سال مدیریتش بر امور خارجه، توانست تصویر زنگار گرفته ایرانی را جلا دهد و در طولانیترین مذاکرات تاریخ بعد از انقلاب و تاریخیترین مذاکرات ایران با قدرتهای جهان طی چند دهه اخیر، منافع ملی را از طوفان مهیب تحریم و سایه نحس جنگ رهایی بخشد. محمدجواد ظریف البته غیر از رفع تحریمها و حل بحران هستهای کشور، معتقد است در طول چهار سال گذشته توانسته است موقعیت ایران در جهان را هم از منظر سیاسی و امنیتی و هم از منظر فرهنگی بهبود بخشد. این گفتوگو خلاصهای از رویکردهای وزارتخانه امورخارجه ورای توافقنامه هستهای برجام با تأکید بر دیپلماسی اقتصادی و روابط با همسایگان تدوین شده است.
جناب آقای دکتر ظریف، عملکرد وزارت امورخارجه جمهوریاسلامی ایران به غیراز برجام، طی مدیریت جنابعالی بهعنوان وزیر امورخارجه چه بوده است؟
- مهمترین کاری که وزارت امورخارجه در مدت نزدیک به چهار سال گذشته انجام داده و برجام هم در همین چارچوب قابل بررسی است، تغییر فضای بینالمللی راجع به ایران بوده است. زمانی که آقای روحانی مسئولیت دولت را به عهده گرفتند و مسئولیت وزارت امورخارجه را بنده به عهده گرفتم، در سطح بینالمللی، ایران بهعنوان کشوری مطرح بود که میگفتند تعامل با آن هزینه حیثیتی دارد. قطعنامههای متعدد شورای امنیت، ایران را بهعنوان تهدید صلح و امنیت بینالمللی مطرح کرده بود. هیچکس به ایران سفر نمیکرد. تقریبا همه کشورها به اتباع خود توصیه کرده بودند که نباید به ایران سفر کنند. تصویر بسیار نامناسبی از ایران ارائه داده شده بود و ما بههیچوجه روابط متعادلی با دنیا نداشتیم. ما وقتی که مسئولیت را قبول کردیم، در برنامههای آقای دکتر روحانی بود و من در مجلس هم عرض کردم که ما باید تصویر امنیتی که از ایران ساخته شده است را از بین ببریم؛ یعنی امنیتیسازی ایران را خنثی کنیم. من فکر میکنیم این مهمترین دستآورد ما بوده است.
درواقع اشاره شما به خنثیکردن پروژه ایرانهراسی است.
بله، برای اینکه ایرانهراسی را جا بیندازند، ایران را تبدیل کرده بودند به یک تهدید بینالمللی و این مسئله مهمتر از تحریمها بود زیرا آمریکاییها بعد از ماجرای لانه جاسوسی و حتی در دوران جنگ تحمیلی و قطعنامه «598»، تلاش کردند ایران را به شورای امنیت ملل متحد ببرند و با این روش، تحت پوشش فصل هفت منشور ملل متحد، بگویند ایران تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی است که در مورد اول با مانع مواجه شدند و در بحث «598»، قبل از پذیرش قطعنامه، حضرت امام حرکت بسیار هوشمندانهای انجام دادند و وزارت امورخارجه مجری آن ایده بود و مانع ارجاع پرونده شد. این تلاش در مسئله هستهای نیز از سال 82 از سوی آمریکاییها شروع شده بود و آنها میخواستند ایران را به شورای امنیت ملل متحد ببرند ولی در دولت آقای خاتمی برای دو سال ما توانستیم مانع بهنتیجهرسیدن تلاش آنها شویم ولی درنهایت در دولت قبل به نتیجه رسیدند. دولت آمریکا درواقع در تلاش بود با این ترفند، ایران را تبدیل به تهدید صلح و امنیت بینالمللی بکند و از این طریق سیاهنمایی کرده و روابط ایران با دنیا را محدود کند. مقامات بسیاری از کشورهای دنیا به ایران سفر نمیکردند. خیلی از مقاماتی که در این چهار سال به ایران سفر کردند یا برای اولینبار بود که به ایران آمدند، میگفتند مثلا بعد از 12 سال، بعد از 14 سال و... دوباره به ایران سفر کردهاند. ما کمیسیونهای مشترکی داشتیم که 10 تا 12 سال تشکیل نشده بود. نکته بااهمیت، این است که این حرکت ما، حرکتی متوازن بود. تمرکز عمدتا بر همسایگان و آسیا بود و اینطور نبود که بر اروپا متمرکز باشیم ولی مثل گذشته نبود که در این حرکت متوازن دیپلماسی از اروپا هیچ ردی نباشد! کشورهای صنعتی منطقه خودمان هم حضور داشتند؛ کشورهایی مثل ژاپن، کره، چین و روسیه نیز در اولویت این رفتار فراگیر دیپلماتیک دولت تدبیر و امید هستند. میزان تعاملهای ما با کشور روسیه بینظیر است. با چین رابطه بینظیری داریم. سیاست ما در حقیقت این بود که باید حضور متوازنی در جهان داشته باشیم.
خیلی از مردم به درخواست ما برای شما پیام فرستادهاند و خیلیها از شما بابت همین رفتار دیپلماتیک متوازن و زحماتی که برای بهبود چهره ایران در جهان کشیدید، تشکر دارند.
متأسفانه یک دورانی ایرانیان مقیم خارج مجبور میشدند هویت خود را پنهان کنند. برخی از آنها میگفتند با اینکه ما به ایرانیبودن خود افتخار میکنیم اما به خاطر تبلیغات و سیاهنمایی که انجام شده، مجبور بودیم هویت خود را افشا نکنیم و بهاصطلاح از زیر سؤال دربرویم که اهل کجا هستیم. اتفاقا یکی از دستاوردهای ما این بود که ایرانیها امروز، دیگر در خارج از کشور هویت خود را پنهان نمیکنند. الان ایرانیها برای من پیام میفرستند و میگویند حالا با افتخار میگوییم ایرانی هستیم. این برای ما توفیق بزرگی است. من اینجا باید تأکید کنم که همه این توفیق را مدیون مردم هستیم. من نمیخواهم بگویم ما کار عجیبی انجام دادیم، مردم کارهای عجیب را انجام میدهند. شرکت مردم در انتخابات سال 92 ورق را برگرداند و ما امروز به اینجا رسیدیم.
به جای خوبی رسیدیم. دولت یازدهم با وعده حل مسئله هستهای پیش از انتخابات ریاستجمهوری قبلی کلید خورد و مردم پای کار آمدند. دولت هم این وظیفه را با تلاش جنابعالی و همکارانتان با به سرانجام رساندن برجام بهخوبی انجام داد. آیا وزارت امورخارجه در کنار برجام، رویکردی اقتصادی را در دستور کار خود قرار داده است؟
آنچه در ابتدای دولت یازدهم مطرح کردیم، این بود که ما هزینهای بر هزینههای مردم اضافه نکنیم و وظیفه ما کمک به توسعه کشور است. برای یک دیپلمات خیلی راحت است که با اعتمادی که به مقاومت و حضور مردم دارد، بتواند در صحنه مذاکرات از رسیدن به راهحل امتناع کند. آن وقت هزینه را دیپلمات پرداخت نمیکند بلکه مردم پرداخت میکنند. برای همین هم سیاست خارجی هزینهای را بر مردم تحمیل میکرد. گاهی هزینه برای رسیدن به اهداف بسیار مهمی است که مثلا تقویت حضور و نفوذ منطقهای ایران است و گاهی هم فقط یک رشته شعار و فراهمکردن زمینه برای مخالفان جمهوریاسلامی است که بتوانند با استفاده از شعارهای ما و به بهانه به نتیجهنرسیدن مذاکرات، تحریمهای جدید به مردم تحمیل کنند. ما روز اول گفتیم نمیخواهیم سیاست خارجی برای مردم هزینه درست کند. بلکه میخواهیم تسهیلکننده روابط خارجی باشیم. اولین اقدامی که باید میکردیم، این بود که باید فضای منفی جهانی را میشکستیم که حتی قبل از توافق موقت شکستیم. دومین کار نیر حضور کارآفرینان و سرمایهگذاران دنیا و از آن مهمتر کارآفرینان و سرمایهگذاران خودمان بود که احساس کنند ایران جای امنی برای سرمایهگذاری و کار است. این اتفاق شاید قبل از بهنتیجهرسیدن توافق ژنو - توافق موقت- به نتیجه رسیده بود. مردم احساس کردند دیگر ایران، ایرانی نیست که جنس در آن صبح یک قیمت باشد، ظهر یک قیمت باشد و بعدازظهر طور دیگری باشد. این شرایط در ابتدای این دولت ایجاد شد، مقداری سیاست خارجی در آن نقش داشت و مقدار بیشتری سیاستهای اقتصادی دولت در به وجودآمدن این شرایط دخیل بود که نظم و انضباط را به اقتصاد کشور برگرداند. خود توافق ژنو، بسیاری از محدودیتها را برداشت. ماهانه 700 میلیون دلار پول نقد از پول کشور وارد شد که توانست بازار ارز را متعادل کند و نوسانات این بازار را مدیریت کند. آزادشدن پتروشیمی نیز یکی از مهمترین محدودیتها و تحریمهایی بود که برداشته شد. کسانی که امروز بر خامفروشی نفت خرده میگیرند، باید توجه کنند که بهترین راه جلوگیری از خامفروشی هم راه انداختن مسیر صادرات محصولات پتروشیمی است. یکی از اولین اقدامات توافق ژنو، آزادشدن فروش پتروشیمی بود که تا آن زمان در تحریم بود و چون امکان صادرات بهدلیل تحریم پتروشیمی وجود نداشت، نهتنها انبارهای کارخانهها از محصولات بیمشتری پر شده بود بلکه محوطه باز کارخانهها نیز جایی برای محصولات نداشت. با شکستهشدن این تحریم، بازرگانان و تجار و سرمایهگذاران ما از این فرصت استفاده کردند و صنعت پتروشیمی دوباره رونق گرفت. سومین حوزه تلاش ما برای اینکه سیاست خارجی در خدمت اقتصاد مقاومتی و توسعه کشور باشد، این بود که به همکارانمان اعلام کنیم که اولویت وزارت امورخارجه، دیگر صرفا مسائل سیاسی و بینالمللی نیست بلکه اولویت ما مسائل اقتصادی و نیازهای مردم است. لازم بود این پیام را به نمایندگیهای جمهوریاسلامی در سراسر کشور بدهیم که از این به بعد در کنار مسائل سیاسی و امنیتی، مسائل اقتصادی نیز در اولویت ماست و شما بهعنوان سفیر و ادارات مرکزی جمهوری اسلامی، به میزانی که به رشد و توسعه اقتصاد کشور و به بهبود معیشت مردم کمک میکنید، موفق هستید و بر همین اساس، ارزیابی و ارزشیابی عملکرد شما انجام میشود و این جهتگیری جدیدی به نمایندگیهای جمهوریاسلامی داد. بحث بعدی، دانش اقتصادی است. ما در بعضی از نمایندگیهای خود در جهان از کسانی استفاده کردیم که سابقه بسیاری خوبی در دستگاههای اقتصادی کشور داشتند. از وزیر سابق، قائممقام بانک مرکزی، قائممقام وزارت اقتصادی و... از این شخصیتها استفاده کردیم.
درواقع با این توجه به ابعاد اقتصادی، اولویتها در وزارت امورخارجه به نوعی تغییر کرد.
بله، اولویتها تغییر کرد. درواقع از گذشته تاکنون برای همکاران ما در وزارت امورخارجه کار اقتصادیکردن ممنوع است اما اینکه کار بخش خصوصی را تسهیل کنند، در گذشته نوعی نگرانی وجود داشت. ما گفتیم تا زمانی که شما مقررات جلوگیری از فساد وزارت امورخارجه را رعایت میکنید، هیچ مانعی که نیست بلکه وظیفه شماست که به بخش خصوصی کمک کنید و این علامت مهمی بود که به سفارتخانههایمان دادیم. نکته بعدی سفرهایی بود که من بهعنوان وزیر امورخارجه انجام میدادم. نکته مهم این سفرهایی که به آسیا، آفریقا، آمریکای لاتین و اروپا داشتم، این بود که در همان سال اول در تمام سفرها، هیأتهای قابلتوجه اقتصادی را نهتنها از بخش دولتی بلکه در بخش خصوصی به همراه خود بردم. در روزهای پایانی سال گذشته به دوستان بخش خصوصی در جلسهای گفتم، شما بگویید برای توسعه بازار و صادرات جدیتر خود در خارج از کشور ما کجا را باید هدف بگیریم، نه اینکه ما یک برنامه سیاسی داشته باشیم برای فلان جا و بخش خصوصی و دولتی، بهویژه بانکها را همراه خودمان ببریم. به آنها گفتم، شما بگویید برای بهبود وضعیت برویم ژاپن، چین، آفریقا، آمریکایلاتین. شما تعیین کنید و ما براساس اولویتها با شما همراه میشویم. نکته دیگری که مهم بود، حضور بخش دانشبنیان با ما در این سفرها بود. این دو خاصیت دارد. یکی اینکه ما نشان میدهیم پیشرفت داشتهایم و اینکه ایران توانسته چه میزان در حوزه دانش، فناوری و... پیشرفت داشته باشد. من بازهم به نقش مردم اشاره میکنم چون مردم بودند که علیرغم فشارها پیشرفت کردند. ما همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، همهچیزمان را وامدار مردم هستیم. من همیشه در همه سفرهایم، یک نفر از معاونت فناوری ریاستجمهوری و از شرکتهای دانشبنیان همراه خودم بردهام و در خیلی از این سفرها، این شرکتها توانستهاند توافقهای بزرگ و مهمی را با طرف خارجی خود امضا کنند. برای مثال به کشورهای چین و کره ما تکنولوژی نانو صادر کردهایم. ما دستگاههایی که برای تعلیم نانوتکنولوژی برای دانشآموزان دبیرستانی بود را به این کشورها صادر کردیم! در آمریکای لاتین وقتی این پیشنهاد را به یکی از کشورها دادیم، آنها مشعوف شدند. به غیر از زمینهسازی برای صادرات کالای غیرنفتی، خدمات فنی و مهندسی و نیروی کار متخصص (اضافه بر نیاز کشور) بهدنبال نوعی از واردات هم بودیم که شامل کالای مصرفی نمیشود بلکه واردات سرمایه، فناوری و گردشگری را شامل میشود که دراینزمینه موفق بودهایم. سه روز پیش در کرج، مرکزی درمانی یون را با حضور اتریشیها کلنگ زدیم و ما ششمین کشوری هستیم که به این صنعت دست یافته است و یکی از پیشرفتهترین مراکز دنیا و قطعا پیشرفتهترین مرکز یون درمانی در خاورمیانه است.
خیلی از مردم پرسشهایی درباره تحریمهای علمی دارند. آیا تحریمهای مربوط به علم همچنان هست و پرسش غایی نیز این است، آیا همه تحریمها قابل رفع هستند؟
متأسفانه در قطعنامههای اولیه که علیه ایران تصویب شد، آموزش ایرانیان را در بسیاری از رشتهها در دنیا ممنوع کردند و یکی از توفیقهای ما در مذاکرات که به سختی به دست آمد و آمریکاییها خیلی دراینزمینه مقاومت کردند، موضوع آموزش و علم بود که امروز تحریمی برای آموزش ایرانیان در سراسر جهان وجود ندارد؛ البته بعضی از کشورها و دانشگاهها مقررات سختی برای پذیرش دانشجو و صدور ویزا برای دانشجویان دارند که از قبل هم بوده و ربطی به تحریمها ندارد. درمورد سایر تحریمها همیشه این امکان وجود دارد که از طریق دیپلماسی این تحریمها رفع شود. امکان رفع سایر تحریمها وجود دارد و این نیازمند مذاکره در بقیه موضوعات است. مقام معظم رهبری در سال 94 فرمودند که بحث هستهای یک میزان و ملاک برای ماست که تعیین کنیم آیا آمریکا که طرف مقابل ماست، آیا این آمادگی را دارد که به صورت جدی مذاکره کند و به نتیجه برسد و نتیجه مذاکرات را اجرایی کند! خوب آمریکاییها سابقه خوبی از خود به جای نگذاشتهاند اما این امکان همواره در دیپلماسی وجود دارد که شما بتوانید تحریمها را از طریق دیپلماسی رفع کنید و اگر چنین مسئلهای در دستور کار کشور قرار بگیرد با حفظ عزت و منافع و اصول کشور انجام شود.
آیا شما این آمادگی را دارید در صورتی که مسئله رفع تحریمها در دستور کار کشور قرار بگیرد، وارد مذاکره برای رفع تحریمهای دیگر شوید؟
به هر حال مذاکره کار بسیار دشواری است و هر کس که مسئولیت وزارت امورخارجه را داشته باشد، باید این کار را انجام دهد.
برای بسیاری از مردم وضعیت ایجادشده در روابط منطقهای ایران مهم است. آیا این برنامه برای بهبود روابط با کشورهایی مثل عربستان و دیگر کشورهای منطقه وجود دارد و آیا ما میتوانیم این وضعیت را بهبود ببخشیم یا نه؟
حتما میتوانیم و حتما باید در این مسیر حرکت کنیم و حرکت هم آغاز شده است که روابط خود با کشورهای منطقه را ارتقا و بهبود دهیم. جمهوریاسلامی نیازمند تنش در این منطقه نیست بلکه نیازمند ثبات درمنطقه هستیم. ما کشوری هستیم که ثبات درونزا دارد - و این نکته بسیار مهمی است- کشور ما بدون چتر حمایت خارجی امنیت دارد و در بسیاری از زمانهای پس از انقلاب بهرغم وجود تهدیدها امنیت داشتیم و دلیل این ثبات و امنیت هم این است که ثبات ما از مردم نشأت میگیرد. تأکید میکنم نقش و حضور مردم در بسیاری از امور کشور، نقش محوری است و ما همه چیز را به مردم وابسته هستیم، نه به جای دیگر و این درونزا بودن امنیت در حوزههای مختلف، به معنی جداشدن از خارج نیست بلکه به معنی اتکا به مردم و داخل است. وقتی شما در محیط ناامنی زندگی میکنید با اینکه امنیت درونزایی دارید، اما هزینه امنیت برای شما بالا میرود. تأمین امنیت در یک محیط ناامن بسیار دشوار و پرهزینه است. ما مجبور هستیم با مجاهدت و ایثار رزمندگان و مرزداران خود در شرایطی که حمایتهایی از ترور و تروریسم و افراطگرایی میشود، مجبور هستیم امنیت را در مرزهای خود تأمین کنیم. این فداکاران برای مقابله با نفوذ اشرار و تروریستها شهید میشوند. تأمین امنیت برای ما اولویت بوده است. قدرت ایران پیش از برجام نیز وجود داشت اما در دوران تحریمها و فشارها، متأسفانه عربستانسعودی و رژیم صهیونیستی عادت کرده بودند در شرایطی که قدرت ایران در زنجیر تحریمهاست و دارد تحلیل میرود، اقداماتی انجام دهند اما بعد از برجام این قدرت آزاد شد و آنها نگران شدند و خواستند که آن سرمایهای را که گذاشته بودند برای امنیتیسازی ایران از طریق هستهای، حالا از طریق دیگری آن را جلو ببرند که سعودیها تنش منطقهای را پیگیری کردند. ما طرحهایی را از ابتدا برای امنیت منطقه مطرح کرده بودیم. شما به شعارهایی که در منطقه توسط دولت جدید آمریکا داده میشود، توجه نکنید. آنها برای خالینبودن عریضه شعارهایی میدهند. همه دنیا واقعیات مشخص را میدانند. آنها میدانند آن کس که با داعش، تروریسم و افراط مبارزه کرده است، جمهوریاسلامی ایران است و این حتی در اظهارات پیش از انتخابات آقای ترامپ هم بود. ما مانع شکلگیری دولتی از افراطگرایان شدیم که میتوانستند پایتخت خود را بغداد یا دمشق یا اربیل قرار دهند و این موضوع مهمی است که ما انجام دادیم و این را همه دنیا میدانند. اقدامات عربستان علیه مردم مظلوم یمن یا مردم سوریه و عراق، درنهایت به ضرر خود سعودیها تمام خواهد شد و این تندروها خطری برای خود آنها بیش از دیگران خواهند بود. ما علاقهای به بیثباتی آنها نداریم. ثبات در تکتک کشورهای منطقه به نفع ماست و ما چشمداشتی به کشورهای خارجی نداریم و احساس خفگی استراتژیک نمیکنیم. ما موقعیت جغرافیایی مناسب با دسترسی به آبهای آزاد و در شاهراه ارتباطی جهان، نیروی انسانی، منابع طبیعی، موقعیت ژئوپلیتیک و تاریخ بااهمیتی داریم و همین معیارها ایران را کشوری باثبات ساخته است و این وضعیت ما را در موقعیتی قرار میدهد که بتوانیم نیروی ثباتبخشی در منطقه و جهان باشیم؛ البته باید کشورهای منطقه به این درک برسند. اگرچه هنوز امیدوارند که میتوانند امنیتشان را از خارج تأمین کنند. تنشسازیهای کنونی سعودیها، همه تلاشی برای کشاندن دیگران به بازی خطرناکی است که البته هیچکس با عقل سلیم وارد چنین دعوایی نمیشود. امیدواریم بقیه کشورها نیز به چنین درکی برسند؛ اگرچه اکثر آنها رسیدهاند. سفر وزیرخارجه کویت به تهران و پیشنهاد گفتوگو، سفر جناب آقای روحانی به عمان و کویت و... اتفاقاتی است که طی چند ماه گذشته انجام شده و ما شواهدی میبینیم که تغییرات مثبتی رخ خواهد داد، اگرچه عربستانسعودی تا الان مانع این تغییر مثبت است و درنهایت متوجه خواهند شد که امنیت خودشان به وسیله همین گروههایی که تجهیز و تحریک میکنند، تهدید خواهد شد و افراطگرایی هیچ وقت وامدار پدر خودش نخواهد بود و امیدوارم این کشورها هر چه سریعتر عاقل شوند؛ البته باید بدانند که ایران برای دفاع از خود به اندازه کافی ابزارهای بازدارنده دارد و اجازه نخواهیم داد آنها ایران را ناامن یا تهدید کنند.
در مورد ترکیه چطور؟
همه کشورها منافع خودشان را دنبال میکنند. ما با ترکیه روابط بسیار خوبی داریم. اختلافنظرهایی هم در مسائل منطقهای داریم که طبیعی است و قابلحل هستند ولی در مذاکرات آستانه برای صلح سوریه، یک حدی از نزدیکی بین ما به وجود آمد و امیدواریم با سیاستهای معقولتری که دولت ترکیه اتخاذ بکند، بتوانیم همکاری بیشتری داشته باشیم.
ایران باثبات، قطعا نیازمند نوعی هماهنگی بین تمامی اجزای حاکمیت است. تلاش دستگاه دیپلماسی تحت مدیریت شما مورد حمایت میلیونها ایرانی است و برای ما خیلی مهم است بدانیم رابطه و تعامل شما با سردار قاسم سلیمانی با توجه به حضور مستشاری ایران در منطقه، چگونه است؟
ما همه متعلق به یک نظام و متعلق به یک مردم هستیم. حتما باید اجزای مختلف ارتباط خوبی داشته باشیم. ما بحمدالله رابطه بسیار خوبی با هم داریم. در ابتدای این دولت، ایران را در مباحث سوریه در دنیا راه نمیدادند، از همه مذاکرات ما را حذف کرده بودند. با مجموعه تلاشهایی که هم در حوزه میدانی و سیاسی صورت گرفت، توفیقهایی در صحنه سیاسی جهانی بهدست آمد که مؤید این نکته بود که تغییر در حوزه سیاسی رخ داده است. دوستان ما که درحوزه میدانی کار میکردند، از گذشته در منطقه بودند. تغییر در حوزه سیاسی به همراه توفیقاتی که مقاومت و مردم سوریه در حوزه میدانی داشتند، سبب شد امروز جمهوریاسلامی تعیین کند چه کسانی در حوزه سیاسی و برای حلوفصل مذاکرات باید در مذاکرات باشند. این مسئله فقط در مورد نشستهای آستانه نیست، در لوزان هم ما اصرار کردیم که عراق و مصر نیز به مذاکرات بیایند. جمهوری اسلامی، امروز توانسته به لطف خدا در سایه هدایتها و حمایتهای رهبری معظم انقلاب و پشتیبانی بینظیر رئیسجمهوری از تحرکات جمهوریاسلامی در منطقه، ما توانستیم نقش تعیینکنندهای هم در میدان و هم در حوزه سیاست داشته باشیم. من برای سردار سلیمانی احترام ویژهای قائل هستم. بیش از 20 سال است که ما با هم از نزدیک برای پیشبرد اهداف جمهوریاسلامی برای یافتن راهحلهای سیاسی و صلحآمیز همکاری میکنیم. در بحران افغانستان و به منظور ایجاد دولت پس از طالبان در این کشور، همکاری بسیار خوبی بین من بهعنوان نماینده وزارت امورخارجه در اجلاس و سردار سلیمانی بود. در مذاکراتی که برای جلوگیری از یک خطر جدی برای آینده عراق در سال 81 و 82 صورت گرفت، همکاری بسیار نزدیکی با هم داشتیم. الان هم این همکاری و همیاری نزدیک را با هم داریم. از ابتدای کار هم برای یافتن راهحل سیاسی با هم همکاری داشتیم. همکاری ما برای پیگیری راهحلهای سیاسی برای بحران سوریه و یمن و نیز ارائه کمکهای انسانی به مردم سوریه و یمن همکاری بسیار خوب و تنگاتنگی بوده و امیدوارم این همکاری ادامه داشته باشد.
نظر شما