رأی قالیباف کجا میرود؟
به گزارش صدای ایران روزنامه شرق نوشت؛ کنارهگیری محمدباقر قالیباف از ادامه رقابتهای انتخاباتی، مهمترین خبر سیاسی دوشنبه بود. به این ترتیب، شهردار کنونی پایتخت و فرمانده اسبق نیروی انتظامی کشور در سومین دورخیز خود برای نشستن بر صندلی ریاستجمهوری ناکام ماند. ابراهیم رئیسی قول داده از «ظرفیت» قالیباف در دولت خود استفاده کند. قولی که میتواند به معنی سپردهشدن صندلی کنونی اسحاق جهانگیری در معاونت اول ریاستجمهوری به شهردار تهران تعبیر شود. این قول و قرار اما نافی طرح این پرسش در میان هواداران قالیباف نیست که چرا مردی که قول داده بود «سر قرار» بماند، چنین ناگهان، چهارگوشه میدان را بوسید و ترجیح داد ٧٢ ساعت نفسگیر آینده را از روی سکو به تماشای مسابقه بنشیند؟اصولگرایان تمایل دارند کنارهگیری قالیباف را اقدامی در جهت حفظ انسجام جناح مطبوعشان، جلوگیری از شکستهشدن آرا و در نهایت یکسرهکردن کار حسن روحانی در انتخابات پیشرو تفسیر کنند.
در برابر این نظر، تحلیل دیگری نیز وجود دارد. بر اساس این دیدگاه، آقای قالیباف با هوشمندی - و با توجه به نظرسنجیهایی که حاکی از ریزش آرایش بود- با یک تیر دو نشان زد. او با کنارهگیری، هم خود را از ناکامی سهباره در بزنگاه رأیگیری نجات داد و هم مسئولیت شکست جناح اصولگرا در انتخابات را از شانه خود برداشت.تا همین جای کار میتوان قاطعانه گفت که رخداد روز دوشنبه امکان کشیدهشدن انتخابات را به دور دوم منتفی کرده است. هرکدام از دو تحلیل که درست باشد، یک پرسش مهمتر همچنان بیپاسخ میماند؛ «رأی قالیباف به سبد کدام نامزد افزوده میشود؟» بیشک اصولگرایان برای این پرسش، پاسخی سرراست دارند: «ابراهیم رئیسی». آنان امیدوارند همان مدلی که در انتخابات ٩٢، اصلاحطلبان را پس از هشت سال عزلتنشینی به دراختیارگرفتن قوه مجریه رهنمون شد، این بار در سال ٩٦ به سود آنان تکرار شود.
تحلیل پایگاه رأی شهردار تهران اما این خوشبینی را تا حد زیادی تیره میکند. هواداران آقای قالیباف- بر خلاف هواداران آقای رئیسی- طیف متنوعی از افراد لایههای مختلف جامعه هستند و ریشه در «هسته سخت» ایدئولوژیک اصولگرایانه ندارند. آنچه سرنوشت انتخابات ٩٢ را پس از کنارهگیری محمدرضا عارف دگرگون کرد، ارتباط پایدار بدنه ایدئولوژیک اصلاحطلبان با رأس هرم تصمیمگیری این جریان و انتقال یکپارچه و بدون ریزش رأی معاون اول رئیس دولت اصلاحات به سبد آرای حسن روحانی بود. امید به تکرار این رخداد اما برای اصولگرایان بسیار خوشبینانه است. نخستین دلیل بدبینی، این است که در میان زعمای قوم اصولگرایان، کسی نیست که در بزنگاههای سرنوشتساز کلیدواژهای را «تکرار» کند و از بدنه این جناح پژواکی درخور دریافت کند. و البته از آن مهمتر، اگر چنین شخصیتی در میان جناح اصولگرا وجود میداشت نیز، بدنه ناهمگون حامی قالیباف، به ندای کوچ ناگهانی به اردوگاه رئیسی لبیک میگفت؟ این مدعا را با محک یک نمونه میتوان آزمود؛ «حسین مقصودلو» خواننده خبرسازی است که بخش قابلتوجهی از نوجوانان به او علاقهمند هستند. او این هواداران را به رأیدادن به آقای قالیباف فراخوانده بود. روز دوشنبه نیز - پس از اعلام انصراف قالیباف- با ادبیات خاص خود از آنان خواست که رأیشان را به سود آقای رئیسی به صندوق بریزند. با این همه آیا اصولگرایان امیدوارند که خیل پرشمار «تتلیتی»ها به یکباره متحول شده و نامزد مطلوب خود را در قامت تولیت آستان قدس رضوی بیابند؟در مجموع انتظار میرود سبد رأی آقای قالیباف – صرفنظر از پر یا خالیبودن - به سرنوشت سبد رأی محمود احمدینژاد دچار شود.
نظر شما