شنبه ۲۴ شهريور ۱۴۰۳ - 2024 September 14

وقتی لبخند ظریف، یک فرانسوی را مصمم کرد

کد خبر: ۱۴۶۴۹۲
تاریخ انتشار: ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۳:۲۶

به گزارش صدای ایران، کاخ گلستان یکی از اماکن پربیننده تاریخی پایتخت است که با ثبت آن در یونسکو، آوازه و شهرتی جهانی پیدا کرده است؛ کاخی که ساخت آن از زمان شاه تهماسب صفوی شروع و تا انقراض سلسله قاجاریه بر وسعت آن افزوده شد.

رضاشاه علاقه‌ای به ماندن در کاخ گلستان و هرآنچه مربوط به قاجاریه بود، نداشت و به همین اعتبار کاخ مرمر را در کنار جاده پهلوی ساخته و در شمال تهران کاخ سعدآباد هم به کاخ‌های سلطنتی اضافه شد. محمدرضا شاه هم کاخ نیاوران را برای سکونت خود احداث کرد.

نعمت احمدی با این مقدمه در «شرق» نوشت: ساخت‌ و سازهای رضاشاه در اطراف کاخ گلستان، از وسعت و ابهت این بنای ارزشمند کاست؛ کاخ دادگستری، بنای وزارت اقتصاد و دارايی، ساختمان رادیو و احداث بانک ملی شعبه بازار بر ویرانه‌های تکیه دولت، در نهایت به انزوای کاخ گلستان منجر شد. بعد از انقلاب تا مدتی بازدیدی از کاخ گلستان به عمل نمی‌آمد، به‌ویژه اینکه توریست‌های خارجی به هر علت علاقه‌ای به آمدن به ایران نداشتند.

نگارنده مدت‌هاست دانشجویان رشته تاریخ را به بازدید از کاخ گلستان و دیگر عمارت‌های تاریخی تهران تشویق می‌کنم و هر از گاهی به همراه دانشجویانم به بازدید از اماکن تاریخی می‌روم. بازدیدی که در مورخه ٤ /٢/ ٩٦ با حضور دانشجویان رشته تاریخ تدارک دیده بودم، از هر جهت با دیگر بازدیدهای سالانه فرق داشت. تفاوت امسال با دیگر سال‌ها در تعداد بازدیدکنندگان از کاخ گلستان بود. بخشی از بازدیدکنندگان ایرانیان هستند و عمدتا محصلان و دانشجویان علاقه‌مند اما بازدیدکنندگان دیگر، توریست‌های خارجی هستند.

جمعیت رو به رشد توریست‌های خارجی و ترکیب سنی آنان که بعد از امضای برجام و ایجاد فضای آرامش در کشور مرکز توجه خارجیان قرار گرفته است، باعث شده جمعیت توریست‌ها را امسال متفاوت از سال‌های دیگر ببینیم؛ تا جایی‌ که در بازدید از برخی قسمت‌های کاخ، باید مدتی در نوبت متوقف می‌ماندیم. با راهنمای چندین گروه از توریست‌ها صحبت کردم و شاهد خوشحالی آنان از رونق کسب‌ و کار خود و اینکه برنامه کاری آنان این روزها سکه است بودم. راهنمای توری که بیش از ١٥ سال است به این حرفه مشغول است، با تعجب از تعداد توریست‌هايی که به ایران می‌آیند، یاد می‌کرد و می‌گفت بیشتر هتل‌های تهران پر است و مانع اصلی پیش‌ روی آژانس‌های مسافرتی، نبود هتل است که ماه‌ها جلوتر رزرو شده‌اند.

با ذوق می‌گفت: بعد از تصویب برجام کار ما رونق گرفت تا‌ جايی‌ که من از نوروز به این طرف کمتر توانسته‌ام در خانه‌ باشم. تنها تهران نیست که توریست‌ها به آن علاقه دارند؛ کاشان، اصفهان، یزد و شیراز از دیگر مناطق مدنظر آنهاست. توریست‌ها اطلاعات کافی از جاذبه‌های توریستی ایران دارند، گلاب‌گیری کاشان و حتی قالی‌شويی مشهد اردهال، کلوت‌های شهداد کرمان و ماندن شبانه در کویر را بهتر از ما می‌شناسند.

راهنمای تور می‌گفت: توریست‌ها ایران را یکی از کشورهای امن می‌دانند و برخلاف تبلیغات رسانه‌هایی‌ که از ناامنی ایران یاد می‌کنند، با بازدید از ایران، خودشان مبلغ کشورمان می‌شوند.

راهنمای تور می‌گفت: بعضی از افراد این گروهی که من راهنمايی آنان را بر عهده دارم، برای بار دوم و سوم است که به ایران می‌آیند و مابقی مقصد ایران را از تبلیغ دیگر دوستان خود که قبلا به ایران سفر کرده‌اند، انتخاب کرده‌اند. همچنین ترکیب سنی توریست‌ها هم در حال تغییر است. تا قبل از امضای برجام، هرچند تعداد توریست‌ها کم بود اما همین تعداد هم افراد نسبتا سالخورده بودند. بعد از امضای برجام، ترکیب سنی هم به‌هم خورده و ملاحظه می‌کنید که تعداد میان‌سالان و جوانان بیشتر از توریست‌های مسن است.

یکی از توریست‌های فرانسوی می‌گفت: ایران را دوست دارم و سال‌ها شوق دیدن ایران را داشتم. هر وقت در خیابان شانزه‌لیزه نگاهم به علامت هواپیمايی ایران که در بهترین نقطه خیابان شانزه‌لیزه خودنمايی می‌کند، می‌افتاد، آرزو می‌کردم روزی مسافر ایران باشم. وقتی در موزه لوور به قسمت آثار باستانی ایران می‌رفتم، همه آرزویم این بود که این آثار را در تخت‌جمشید و دیگر مناطق ببینم اما ترسی که از تبلیغات به ذهنم متبادر می‌شد، مانعی در این راه بود تا اینکه لبخندهای آقای دکتر ظریف وقت امضای برجام، من و دوستانم را مصمم کرد توجهی به تبلیغات مسموم رسانه‌ها نکنیم. وقتی موضوع سفر به ایران را با خانواده‌ام در میان گذاشتم، هرچند مانند قبل از امضاي برجام مخالفت نشد اما پرسش این بود چرا ایران؟ زمانی‌که وارد فرودگاه امام شدیم، در مسیر حرکت به طرف هتل تهران را دیدم، باورم نمی‌شد؛ شهری زنده و سرحال، مردمی خوش‌برخورد و ميهمان‌دوست. از هتل به خانواده‌ام زنگ زدم و تصاویری از تهران را از فراز هتلم برای خانواده به نمایش گذاشتم. آنها هم مانند من خوشحال بودند. امروز چهارمین روز سکونتم در تهران است. انگار سال‌هاست مردم این شهر را می‌شناسم. در پاریس احساس ناامنی می‌کنم. خانه من نزدیک نشریه فکاهی معروفی است که تروریست‌ها اعضای تحریریه این نشریه را به رگبار بستند. فراموش نمی‌کنم چه چیزی مردم را به وحشت انداخته بود. به فوتبال علاقه دارم و در استادیوم بودم که بیرون استادیوم تیراندازی شد و ده‌ها نفر از هم‌وطنانم کشته شدند. هنوز وحشت آن شب را با همه وجود حس می‌کنم اما در تهران برعکس با همه وجود احساس امنیت می‌کنم. فردا عازم اصفهان هستیم و برنامه سفر به شهداد کرمان و دیدن کلوت‌ها را در برنامه داریم.

وقتی متوجه شد کرمانی هستم، با خوشحالی سوالات خود را از طریق راهنمای تور از من می‌پرسید. وقت خداحافظی جمله‌ای گفت که ماندنی است؛ او گفت: فقط لبخند دکتر ظریف زیبا نیست؛ ایرانی‌ها همه مانند ظریف خنده‌ای زیبا دارند.

برداشت راهنمای تور که فرانسوی می‌دانست، این بود که وقتی دکتر حسن روحانی سکان اداره کشور را بر عهده گرفت، ایران با شش قطع‌نامه شورای امنیت ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد و با اجماع همه اعضای شورای امنیت حتی روسیه و چین روبه‌رو بود. تبلیغ می‌کردند که ایران یکی از کشورهای ناامن جهان است. با تأسف همه گزینه‌ها با تجویز شورای امنیت سازمان ملل و تصریح ماده ٤٢ منشور روی‌ میز بود.

بی‌انصافی است که این‌همه مزایا را نادیده بگیریم. همین کاخ گلستان و سیل جمعیت توریست خارجی از شرق و غرب، از شمال و جنوب، سند گویا و زنده‌ای است که دکتر حسن روحانی موفق بوده و توانسته با انتخاب مشی اعتدالی و تشکیل دولت امید، علاوه بر موفقیت در حوزه‌های سیاسی و اقتصادی، در بخش فرهنگی و گردشگری نیز گام‌های قابل‌ قبولی بردارد و توریست‌های خارجی را هم امیدوار به بازدید از ایران کند.

کافی است سری به کاخ گلستان بزنید و صف توریست‌های خارجی که با خرید بلیت ٨٠ هزار تومانی در نوبت ایستاده‌اند را ملاحظه کنید. دولتی که وارث هشت سال سوءمدیریت دولت سابق بود، دولتی که ارثیه شوم شش قطع‌نامه از شدیدترین قطع‌نامه‌های تحریمی شورای امنیت را صاحب شده بود و باید یا خود را مهیای پذیرش برنامه نفت در مقابل نان و دارو می‌کرد که سرنوشت شوم عراق بعد از حمله به کویت را انتظار می‌کشید توانست در مدت کمی فضا را بهبود ببخشد. روحانی با حفظ شأن و عظمت کشور، بهترین و دلسوزترین فرزندان ایران را پشت میز مذاکرات نفس‌گیر فرستاد. یک طرف میز، ایران و روبه‌رو شش کشور قدرتمند جهان به‌همراه نماینده سازمان ملل و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که با تکیه بر قطع‌نامه‌های فصل‌ هفتمی منشور ملل، دلیلی برای امتیازدادن به ایران نداشتند و به قصد برد بیشتر، روزها و هفته‌ها آماده صحبت بودند. این‌طرف میز تنها تدبیر و فن‌سالاری دکتر ظریف و تیم همراهش نبود، بلکه پشتوانه امید ٨٠ میلیون جمعیت را در مذاکرات همراه داشتند و با صدای بلند به تیم روبه‌رو گفتند «هیچ‌گاه یک ایرانی را تهدید نكنيد»، سرانجام آنچه که می‌خواستیم حاصل شد.

این را این روزها می‌توان از اطلاعات هتل‌ها و تردد در اماکن تاریخی همانند کاخ گلستان و صف تبدیل دلار به ریال در صرافی‌های خیابان فردوسی تهران و دیگر صرافی‌ها دید. باید این شور و شوق را ارج بگذاریم. باید روز ٢٩ اردیبهشت با تکرار رأی سال ٩٢ به خواسته دلسوزان کشور پاسخ دهیم. ما ملتی هوشیار و آگاه هستیم. باید به ندای روح آسمانی آیت‌الله هاشمی پاسخ داد که دلسوزانه تداوم دولت دکتر حسن روحانی را برای نوبت دوم از مردم در پای صندوق‌های رأی خواستار بود تا امیدی که بعد از هشت سال بیم و ترس از آسمان کشورمان دور شده بود، با انتخاب دوباره حسن روحانی تداوم یابد.

کافی است سری به کاخ گلستان و سایر بناهای تاریخی و توریستی در شیراز، اصفهان، یزد، همدان و شهرهای جنوبی بزنید و اثرات برجام را از ترافیک رفت‌ و آمد توریست‌ها به‌عینه ببینید؛ حضوری که صدها کسب‌وکار و شغل را بدون نیاز به نفت تضمین می‌کند.

نظر شما