سعید شریعتی: مساله ما تنها رای آوری روحانی نیست
روحانی هم باید بگوید که چرا فسادهای اقتصادی در کشور ایجاد می شود. بگویند دو نرخی کردن ارز اصلی ترین محل ایجاد رانت و فساد در اقتصاد بوده، مردم هم متقاعد می شوند. به شرط اینکه همه واقعیت ها را بگویند و فکر هم می کنم که دست روحانی از این بابت پر باشد.
سعید شریعتی، فعال سیاسی اصلاح طلب با انتقاد از کاندیداهایی که افزایش یارانه ها و ایجاد اشتغال را در صدر برنامه های خود قرار داده اند، معتقد است که مردم گوششان از اینگونه حرف های پوپولیستی پر شده است.
او با تاکید بر اینکه تطمیع مردم برای گرفتن رای از نظر قانونی و اخلاقی خلاف است، استفاده از محرومیت محرومان برای سوار شدن بر مرکب قدرت را خیانت بزرگی خواند و عنوان کرد: آحاد مردمی که تنها سه میلیون و پانصدهزار تومان در این 7 سال یارانه گرفته اند، بگویند که چه زخمی از آنان با این مقدار پول التیام یافته است؟ شریعتی در ادامه در خصوص راهکارهایی که روحانی باید در مناظرات انتخاباتی بکار بگیرد عنوان کرد: روحانی باید بگوید که چرا فسادهای اقتصادی در کشور ایجاد می شود و بگوید دو نرخی کردن ارز اصلی ترین محل ایجاد رانت و فساد در اقتصاد بوده، و مطمئن باشد که با بیان واقعیات مردم هم متقاعد می شوند.
«استفاده از محرومیت محرومان و فقر فقرا، برای سوار شدن بر مرکب قدرت خیانت بزرگی است»،«تطمیع مردم برای گرفتن رای قانونا و اخلاقا درست نیست»،«گوش مردم از حرف های پوپولیستی پر است»و«پس فکر نکنیم که می توان مردم را گول زد و رایشان را گرفت» از جمله مهمترین محورهای مصاحبه سحر- پایگاه اطلاع رسانی ستاد انتخاباتی دکتر حسن روحانی- با سعید شریعتی ،فعال سیاسی اصلاح طلب است ،مشروح این گفتگو به شرح زیر است:
*با آغاز تبلیغات ریاست جمهوری، وعده هایی پوپولیستی از سوی دو کاندیدای اصولگرا مطرح می شود. پرداخت کارانه 250 هزار تومانی و وعده ایجاد 5 میلیون شغل چگونه می تواند مردم مورد اقبال قرار نگیرد؟
این توهم تحقیرآمیزی که ملت ایران کم درآمد هستند و در عین حال کم عقل هم هستند، خیلی بد است. برخی فکر می کنند اقشار کم درآمد چون پول ندارند حرف حساب هم سرشان نمی شود و هر موضوع بی منطقی را می توانند برای آنان جا بیندازند. استفاده از محرومیت محرومان و فقر فقرا، برای سوار شدن بر مرکب قدرت خیانت بزرگی است. این را همه می فهمند. از زمان واریز یارانه ها تاکنون، دو دولت دهم و یازدهم یکی به دلیل شعار و دیگری به واسطه اکراه 380 هزار میلیارد تومان نقدی به حساب خانوارها پرداخت کرده اند. در حالیکه رقم بدهی های دولت به شبکه های بانکی، صندوق تامین اجتماعی و صندوق های بازنشستگی یعنی جایی که پس اندازهای مردم در آن قرار دارد، 480 هزار میلیارد تومان است. یعنی دولت 480 هزار میلیارد تومان از جیب مردم بیرون آورده و 380 هزار میلیارد تومان به آنها پرداخت کرده است. آحاد مردمی که تنها سه میلیون و پانصدهزار تومان در این 7 سال یارانه گرفته اند، بگویند که چه زخمی از آنان با این مقدار پول التیام یافته است. بعید است که فردی از مردم ایران با این مبلغ، کار فوق العاده ای در زندگی خود انجام داده باشد. در حالیکه دولت با این مقدار پول می توانستیم چند بیمارستان ساخته و مدارس نیمه کاره را تمام کنیم. تطمیع مردم برای گرفتن رای هم قانونا درست نیست و هم اخلاقا.
*اگر مردم این وعده ها را باور نمی کنند پس چرا دو نفر از شش کاندیدای انتخابات از این موضوع برای گرفتن رای استفاده می برند؟
چون هیچ برنامه دیگری ندارند. وضعیت ایران اینگونه نیست که ثابت باشد تا راه حل های مختلفی برای اداره کشور وجود داشته باشد و کاندیداها در این زمینه رقابت کنند. بنابراین دو رویکرد در این مسیر وجود دارد. یک رویکرد تعامل با دنیا، شکستن قفل انزوای ایران در جهان، پیوستن به تجارت جهانی و اقتصاد بین الملل و جذب سرمایه بین المللی است. رویکرد دیگر هم انزواطلبی یعنی نگاه افراطی به داخل و بستن مرزها و در پیش گرفتن روحیه ماجراجویی و تنش زایی با جهان و تبدیل شدن به یک کانون شر در دنیا است. کاندیداها باید صادقانه با مردم صحبت کنند. باید بگویند که کدامیک از این دو را انتخاب می کنند. صادقانه اش این است که از لحاظ منافع ملی و آینده کشور این راه حل مورد اقبال جامعه قرار می گیرد. چون مردم می دانند دردشان همین است. مردم 40 سال است که حرف های پوپولیستی را می شنوند و گوششان پر است.
*استراتژی روحانی در مناظرات انتخاباتی در برابر این افراد با این حجم از وعده های پوپولیستی باید چگونه باشد؟ هرچند ما شاهد همراهی جهانگیری با او هستیم اما برگ برنده شخص روحانی به تنهایی در این مناظرات چیست؟ البته او پیش از آغاز تبلیغات هم گفته بود که در مناظرات تمام واقعیت ها را خواهد گفت..
اگر توجه کنید می بینید که کاندیداها از مبارزه با فساد می گویند در حالیکه خودشان سابقه 35 ساله در دستگاه قضایی دارند. از بروز فساد در کشور شاکی هستند، در حالیکه یکی از وظایف قوه قضاییه پیشگیری از وقوع جرم است. بنابراین این کاندیداها اصلا نمی توانند از موضع پرسشگری سخن بگویند. روحانی باید از این افراد بپرسد که شما در این چند ساله که در مناصب قضایی بوده اید چه کرده اید. از طرفی روحانی هم مسلط است و هم از اعتماد بنفس لازم برخوردار است و از همه مهمتر اینکه پرونده عملکرد همه این افراد در دستش قرار دارد. مناظرات سال 92 را یادمان نرفته است. آقای قالیباف می خواست خود را طرفدار جنبش دانشجویی نشان دهد و به روحانی گفت که ما طرفدار برگزاری جلسه دفتر تحکیم وحدت بوده ایم اما شما مخالفت کردید. اما روحانی آنقدر باهوش بود و حافظه قوی تری هم نسبت به بقیه داشت و از همه مهمتر اینکه دبیر شورای عالی امنیت ملی هم بود، توانست خوب جوابش را بدهد و بگوید که قصد شما که شنیدن صدای مخالف نبود و قرار بود گازانبری حمله کنید. الان هم معتقدم که روحانی نباید از جایگاه پاسخگویی بلند شود. روحانی باید از موضع سخنگوی ملت از دو کاندیدای جریان رقیب پرسش کند. 12 سال قالیباف شهردار تهران بوده، اما کی به مردم پاسخ داده است؟ او حتی تاکنون به شورا هم جواب نداده است. پس این مناظره ها فرصتی است که روحانی از کسوت ریاست جمهوری ایران شهردار تهران را استیضاح کند. نه اینکه از او بپرسند بیکاری را چه کرده ای و او هم آماری را ارائه کند. این ها را باید به جهانگیری واگذار کند.
*اینها برای مردم قابل پذیرش است؟
اگر با مردم ایران صادقانه صحبت کند و به آنها بگوید که من واقعا می خواستم که این کار را انجام دهم ولی نتوانستم، چرا نپذیرند. مردم اگر بدانند که محرم دانسته می شوند چرا نباید حرف های روحانی را قبول کنند. اگر مردم در جریان واقعیت ها قرار بگیرند هم در حل مسائل مشارکت می کنند و هم از اقدامات انجام شده دفاع می کنند. بدتر از دوران جنگ که نیست. امام در آن زمان با مردم با همین زبان صحبت کرد و مردم هم به همین دلیل که امام با آنها بدون رودربایستی و صاف و ساده و بدون عافیت طلبی سخن می گفتند، قبول کردند. روحانی هم باید بگوید که چرا فسادهای اقتصادی در کشور ایجاد می شود. بگویند دو نرخی کردن ارز اصلی ترین محل ایجاد رانت و فساد در اقتصاد بوده، مردم هم متقاعد می شوند. به شرط اینکه همه واقعیت ها را بگویند و فکر هم می کنم که دست روحانی از این بابت پر باشد.
*مشارکت مردمی را چگونه می بینید؟
مشارکت سیاسی مردم تابعی از یک سری اتفاقات واقعی است. برآوردم هم این است که انتخابات پرشوری خواهیم داشت. علت اولش هم این است که امر سیاسی به دلیل گسترش رسانه ها خیلی عمومی شده است. 98 درصد روستاهای بالای 20 خانوار تحت پوشش شبکه اینترنت قرار گرفتند و همین امر نقش مهمی در بالابردن آگاهی مردم دارد. پس فکر نکنیم که می توان مردم را گول زد و رایشان را گرفت. دوم اینکه برگزاری همزمان انتخابات ریاست جمهوری با شوراها تاثیر زیادی در بالابردن مشارکت مردم دارد. حتی معتقدم که این مشارکت از سال 92 هم بیشتر خواهد بود. هرچند آن سال هم انتخابات ریاست جمهوری همزمان با شوراها بود اما فضای سیاسی کشور همچنان تحت تاثیر مسائل سال 88 بود و یک عده ای از دوستان در انتخابات شرکت نکردند. اما در این دور کف 75 درصد مشارکت را می بینم چون مردم در سال 94 مشارکت را موثر دیدند. آنان دیگر بخوبی می دانند که یخ تحریم به هیچ وجه نمی گیرد.
*شانس روحانی را برای پیروزی در این انتخابات چگونه می بینید؟
مساله ما رای آوردن روحانی نیست چون تقریبا مطمئن هستیم که او به امید خدا باز هم به عنوان رییس جمهور ایران برگزیده خواهند شد. مساله ما این است که شرایط امروز ایران رییس جمهوری را می خواهد که در سقف آرای ملی رای بدست آورد. گردنه هایی که در مسیر کشورداری ما وجود دارد نیازمند رییس جمهوری با پشتوانه 65 درصدی مردم است. جدای از این، اصلاحات هم مستقل از روحانی باید بداند که حداقل یک پایگاه رای 25 میلیونی را دارد. به هرحال من خوشبینم. مردم ایران خیلی سیاسی هستند و خیلی هم دوست دارند که در امر سیاست مشارکت داشته باشند.