شکست پروژه «نه به روحانی»
صدای ایران- مخالفان روحانی این روزها بسیار مغبون هستند. آنها از سال ۹۲ پروندهها و پروژههای زیادی را برای هجمه به دولت روحانی تنظیم کردند و به کار گرفتند، اما موفقیتی به دست نیاوردند. با این حال اندیشه هجمه را رها نکردند و بر انتخابات ۹۶ متمرکز شدند تا شاید با شدت بخشیدن به هجمههای خود سبب دلسردی جامعه برای تمدید دوره ریاست جمهوری حسن روحانی شوند. این پرونده یا پروژه میتواند عنوانی شبیه «نه به روحانی» داشته باشد؛ پروژهای در چند مرحله که در ادامه به آن اشاره میشود.
شکست نخست: اصلاحطلبان پشتیبان روحانی هستند
۱-اولین گام این پروژه در اردیبهشت ۹۵ برداشته شد و اینگونه بود که اصولگرایان درصدد تبلیغ «نه اصلاح طلبان» به روحانی برآمدند؛ یعنی چنین القا کردند که اصلاحطلبان تمایلی به انتخاب مجدد روحانی ندارند. در سایتهایشان هم نوشتند: «چند هفتهای است که رسانههای اصلاحطلب و ایضا محافل اصلاحطلبی در خصوص احتمال یک دورهای شدن ریاست حسن روحانی بر قوه مجریه سخن میگویند و درگیر راهکارهای موجود برای شرایط مختلف وقوع یا عدم وقوع، گزینههای جایگزین و مسائل پیرامونی آن هستند.» در این مرحله سعی شده است تا نشان بدهند اصلاحطلبان از عملکرد روحانی ناراضی و برای انتخابات ۹۶ به دنبال گزینه دیگری هستند. این مرحله با اعلام حمایت همه جانبه اصولگرایان از روحانی ناکام ماند که از آن جمله میتوان به اظهارات محمدرضا خاتمی، فعال سیاسی اصلاحطلب، اشاره کرد که گفت: «هر کاری میکنم که روحانی در انتخابات آتی موفق به رای آوری و پیروز انتخابات شود. اینکه یک نفر یا ده نفر جلو آدم باشد، فرق نمیکند؛ باید حرف برای گفتن وجود داشته باشد.» دیگر اصلاحطلبان هم دیدگاهی مشابه خاتمی داشته و مدتهاست آمادگی و همراهی خود را برای پیروزی روحانی در انتخابات ۹۶ و تداوم دولت تدبیر و امید اعلام کردهاند. بنابراین برای این پروژه تندروهای مخالف دولت تدبیر و امید نتیجهای حاصل نشد و آنها بهسراغ بخشهای بعدی رفتند.
شکست دوم: نقد اصلاحات برای روحانی گواراست
۲-مرحله بعدی پرونده دلواپسان برای القای «نه به روحانی»، تحریف اظهارات اصلاحطلبان و تاکید بر ناراضی بودن آنها از عملکرد دولت یازدهم بود. بهطور طبیعی نقد لازمه پیشرفت است و بر هیچ شخصی پوشیده نیست که انتقادات فارغ از نگاه جناحی و غرضورزانه برای تعالی و پیشرفت هر مجموعهای کمک بزرگی محسوب میشود. اعضای پاستور هم بارها استقبال خود را از اینگونه نقدها اعلام کردهاند. عباس عبدی از جمله اصلاحطلبان منتقد است که بدون رودربایستی به بیان انتقادات خود میپردازد و در تلاش است که در نقد خود جانب انصاف را نگه دارد و پس از بیان انتقاداتش به ارائه راهکار هم میپردازد. به عنوان مثال چندی پیش گفت: «نخستین عنصر، پرهیز از تنش میان مجموعه نیروهایی است که بالفعل و بالقوه طرفدار یا حامی این دولت هستند، این مجموعه همه اصلاحطلبان تا بخش مهمی از اصولگرایان را در برمیگیرد. عنصر دوم کاهش تنش در سطح بالای سیاست است.» بنابراین درک بالای اصلاحطلبان، مخالفان دولت را در اجرای بخش دوم پروژه «نه به روحانی» ناکام گذاشت. زمانی این شکست برای مخالفان دولت تلختر میشود که متوجه میشوند نقدهای اصلاحطلبان برای روحانی شیرین و پذیرفتنی است.
شکستهای ادامهدار
این پروژه گامهای دیگری هم داشت که از آن جمله میتوان به اتهامزنی به مردان دولت و نزدیکان رئیسجمهور اشاره کرد. آنها در اجرای این مراحل هم با شکست سختی مواجه شدند و نهادهای مسئول اینبار علاوه بر تکذیب ادعاهای دلواپسان، توصیههای اخلاقی را چاشنی تکذیب خود کردند، چرا که همگان واقف هستند دولت روحانی از پاکدستترین دولتهای کشور است و همین سلامت رفتاری سبب شد تا کسانی که با عملکرد خود بابک زنجانی را پدید آوردند، با اتهامزنی به دولت یازدهم خود را تبرئه کنند که ناشدنی است.
جریان پشت پرده پروژه «نه به روحانی»
اما اجرای این پروژه از سوی چه طیف و یا حامیان چه شخصیتی اجرا یا حمایت میشود؟ برای درک بهتر و یافتن پاسخ این سوال لازم است به رسانههایی توجه شود که اخبار کذب علیه دولت را دنبال کردند. اغلب آن رسانهها به یکی از نامزدها و رقبای روحانی میرسد. تردیدی نیست که آن نامزد به احتمال زیاد از ریز فعالیت تیم رسانهای خود آگاه نیست، یا بر همه جزئیات تسلط ندارد. کافی است یکی از دلواپسان در چنین مجموعهای نفوذ کرده باشد؛ در آن صورت میتوان مشاهده کرد که تیتری که از یک گفتوگوی بلند با غلامحسین کرباسچی برداشت میشود، این است: «روحانی جاذبهای برای اصلاحطلبان ندارد.» وقتی خواننده مشتاق و پیگیر به مصاحبه رجوع میکند، جمله را چنین مییابد: «آقای روحانی جاذبههای شخصی ندارد.
به گزارش ارمان، روحانی یک انسان منضبط و چارچوب داری است و با وجود اینکه گاهی هم میخندد اما آن لبخندهای رئیس دولت اصلاحات را ندارد.» جالب اینجاست که نامزد مربوطه یکی از جمناییهاست که در کنار زاکانی بر فعالیت این تشکیلات تاکید میکرد و البته از میزان آرای اعضای جمنا به او هم میتوان به شرایط فعلی او پی برد. از این رو چندان غیر قابل باور نیست که رسانههای منتسب به چنین نامزدی پروژه عبور از روحانی را مطرح کنند. در این میان نکته مهمی به چشم میآید. اینکه منطق اقتضا میکند قبل از وارد شدن به پروژهای مانند «نه به روحانی» به فراخور موجودیت و وزن سیاسی جناحی که در آن نفس میکشیم باید یک جای خالی مهم پر شود؛ جایی خالی در عبارتی تعیینکننده: «آری به....» در شرایط بهم ریخته اردوگاه اصولگرایی با نظر به مدت کوتاهی که تا برگزاری انتخابات باقی مانده و با نگاه به رفتار سیاسی تندروترین دلواپسان میتوان جای خالی را چنین پر کرد: «آری به هیچکس!»
نظر شما