فراهانی:خرازی، پزشکیان و جهانگیری گزینههای خوبی برای نامزدی هستند
مجید فراهانی، دبیرکل حزب ندای ایرانیان از ایده نامزد دوم دفاع میکند و میگوید اصلاحطلبان نباید همه تخممرغهای خود را در سبد روحانی بچینند
صدای ایران- بخشی از جناح اصلاحات بحث معرفی نامزد پوششی برای آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری را مطرح میکنند، شما بهعنوان دبیرکل حزب ندای ایرانیان و یک فعال سیاسی اصلاحطلب توجه به این مساله را چقدر ضروری میدانید؟
البته کلمه نامزد پوششی را قبول ندارم چون به هر حال اصلاحات یک گفتمان مشخصی دارد و آقای روحانی باتوجه به سابقه سیاسی که داشت و صحبتهایی که بعد از سال 92 بیان کرد، هیچ گاه جزو جریان اصلاحات تعریف نشده است. به همین دلیل حمایت جریان اصلاحات از آقای روحانی به معنای حمایت از یک اصلاحطلب نیست. پس اساسا معتقدم اصلاحات باید نماینده و کاندیدای خود را در صحنه انتخابات داشته باشد تا بتواند دیدگاهها، تئوریها،نظریات و برنامههای اصلاحطلبان را ارائه کند. گرچه کاندیدای اصلی اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری آقای روحانی است، منتها به دلیل شرایط خاصی که در کشور وجود دارد بنا به دلایل مختلف معتقدم آقای روحانی باید با تیم همراه در انتخابات نامزد شود. نکته اول این است که در مناظرات انتخاباتی منتقدان آقای روحانی تعداد بیشتری خواهند بود و یک نفر آقای روحانی در کنار 8-7 نفر از نامزدهای منتقد او که هر کدام وجه خاصی از عملکرد دولت یازدهم اعم از اقتصادی، سیاست خارجی، فرهنگی و اجتماعی را هدف قرار میدهند طبیعتا باید افرادی هم باشند که از موضع اصلاحطلبانه، دیدگاههایی را در این زمینهها تشریح کنند. این کار آنها قطعا کمک حال آقای روحانی خواهد بود. نکته دوم آنکه به هر حال سیب سیاست در ایران تا به ثمر برسد هزار چرخ میخورد و هیچ کدام از ما نمیدانیم در این فرآیند تا روز انتخابات چه اتفاقاتی میافتد و سرنوشت چه بازیهای پنهانی در آستین خود دارد، به همین دلیل نمیدانیم واقعا آقای روحانی تا دقیقه نود در عرصه انتخابات باقی میماند؟ آیا آقای روحانی براساس نظرسنجیها در دقیقه نود رای مردم را دارد؟ جواب هر کدام از این سوالات «نه» باشد، منطقی نیست که جریان اصلاحات همه ظرفیتها ،همه شانسها و همه هویت خود را صرفا در یک کاندیدا منحصر کند و اگر آن کاندیدا به هر دلیلی در روز انتخابات ریاستجمهوری غایب باشد، به نوعی دست اصلاحطلبان خالی میماند و آنها مجبور میشوند بین آقای رئیسی و آقای جلیلی یک نفر را انتخاب کنند یا اگر آن کاندیدا حاضر باشد اما براساس نظرسنجیها مشخص باشد نمیتواند اقبال عمومی را به دست آورد، به این معنی است که یکی از نامزدهای رقیب اصلاحطلبان پیروز انتخابات خواهد شد. از آنجا که این حالتها منطقی نیستند پس باید در کنار آقای روحانی افرادی همفکر و همنظر با اصلاحطلبان نامزد انتخابات ریاستجمهوری شوند تا هم در مناظرهها دیدگاههای این گفتمان را بیشتر تبیین کنند و هم دست اصلاحات به هیچ عنوان برای شب انتخابات خالی نباشد.
شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان اعلام کرده است آقای روحانی نامزد اصلی و قطعی این شوراست و اگر قرار باشد نامزد دومی هم به صحنه بیاید آن با تایید شخص آقای روحانی خواهد بود. این صحبت شما در چارچوب تصمیم شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان است یا فارغ از آن چنین نگاهی را دارید؟
صحبت من منافاتی با مصوبه شورای عالی سیاستگذاری ندارد. مصوبه شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان میگوید آقای روحانی کاندیدای اول و قطعی اصلاحطلبان در عرصه انتخابات ریاستجمهوری است. ما هم این مصوبه را قبول داریم و به آن احترام میگذاریم. نکته آنکه این مصوبه منافاتی با حضور افراد دیگر در انتخابات ندارد. طبیعتا مهم آن است که سایر کاندیداهای اصلاحطلب هنگام حضور در انتخابات خودشان را در تیم آقای روحانی بدانند و با هماهنگی در یک تیم نقش ایفا کنند. طبیعتا در روزهای پایانی مانده به 29اردیبهشت وقتی در نظرسنجیها معلوم شد آقای روحانی وزن بالاتری دارد، طبیعتا باید این آمادگی را داشته باشند به نفع آقای روحانی کنار بروند.
یعنی اگر در نظرسنجیها وضع آقای روحانی پایینتر از نامزد دوم بود، او باید عرصه را به نفع نامزد دوم اصلاحطلبان ترک کند؟
بله، اگر احیانا دقیقه نود انتخابات در نظرسنجیها معلوم شد که آقای روحانی رای ندارد، طبیعتا براساس خردگرایی که در او سراغ داریم حتما به نفع کاندیدای دیگر اصلاحطلب که رای بیشتری دارد کنار میرود. در واقع حضور نامزدهای دیگر اصلاحطلب کمک میکند که در آن لحظه دست آقای روحانی خالی نباشد و بتواند تصمیم بگیرد.
اما براساس آنچه در خبرها آمد شورای عالی سیاستگذاری تصمیم برای آمدن نامزد دوم اصلاحطلب را به عهده شخص آقای روحانی گذاشته است.
خیر، به خود آقای روحانی واگذار نشد بلکه قرار شد فردی که وارد صحنه میشود بتواند با هماهنگی آقای روحانی وارد عرصه انتخابات شود، نه با تصمیم آقای روحانی.
تیم آقای روحانی میگویند او میتواند به تنهایی از پس مناظرات انتخاباتی و انتقادهای نامزدهای اصولگرا برآید و نیازی به کمک نامزد دوم ندارد. با این تفاسیر شما همچنان معتقد به ضرورت حضور نامزد دوم در صحنه انتخابات هستید؟
اینها نظرات شخصی افراد است، همانطور که صحبتهای من نظر شخصیام است.
اینکه میگویند اگر نامزد دوم اصلاحطلب در صحنه انتخابات ریاستجمهوری باشد ممکن است گافهایی بدهد که به ضرر نامزد اصلی جریان اصلاحات یعنی آقای روحانی تمام شود، چطور؟ آیا این استدلال را در نفی حضور نامزد دوم اصلاحطلب میپذیرید؟
نه، این تحلیل را قبول ندارم چون به هر حال نامزد منتسب به جریان اصلاحات اگر طبیعی عمل کند خودش در نظرسنجیها بالا میآید و اگر ضعیف باشد طبیعتا مردم فهیم ما آن را به حساب آقای روحانی یا کل جریان اصلاحات نخواهند گذاشت. به همین دلیل حضور افراد مختلف از طیفهای متنوع اصلاحطلب در انتخابات میتواند دیدگاههای اصلاحطلبی را در مقابل دیدگاههای رنگارنگ نامزدهای اصولگرا به نمایش بگذارد.
نامزدهای اصولگرا در انتخابات ریاستجمهوری سال 92 به نقد یکدیگر پرداختند، یعنی ابایی نداشتند که برای کسب اقبال عمومی دیدگاههای یکدیگر را به چالش بکشند. این امکان وجود دارد وقتی نامزد دوم اصلاحطلب در عرصه انتخابات حضور پیدا میکند برای آنکه در نظرسنجیها ارتقا یابد به نقد دیدگاههای آقای روحانی بپردازد، در حالیکه فلسفه وجودیاش آن است که میآید تا کمک حالی برای آقای روحانی باشد. این دو چطور با هم قابل جمع است؟
بالاخره تفاوت دیدگاه قطعا وجود خواهد داشت ولی اعتقاد ما این است که هم آقای روحانی و هم نامزدهای جریان اصلاحطلب در یک جبهه ایفای نقش خواهند کرد ولو اینکه دیدگاههای مختلف داشته باشند اما نوع دیدگاهها در یک جبهه دستهبندی میشود. آقای روحانی متعلق به جبهه بزرگ اصلاحطلبان و اعتدالگرایان است، طبیعتا کسانی هم که تایید صلاحیت میشوند اگر اصلاحطلب باشند و خودشان را متعلق به این جبهه بدانند، در همین چارچوب حرکت میکنند.
یکسری از اصلاحطلبان میگویند اگر نامزد دوم بیاید، حضورش در کارآمدی و توانمندی آقای روحانی ایجاد شبهه میکند و در واقع نقطه ضعف برای آقای روحانی تلقی میشود که چون نمیتوانسته از پس بحث برآید، یار کمکی آورده است، پس بهتر میشود که نامزد دوم نیاید. نظر شما چیست؟
به هیچ عنوان ضعف محسوب نمیشود. به فرض اگر یک کاندیدای اصلاحطلب در حوزه مسائل اقتصادی کار کرده باشد و وارد صحنه شود یا کاندیدایی که در زمینه سیاست خارجی یا فرهنگی متبحر، متخصص و صاحب نظر باشد، بیاید میتواند در این عرصهها دیدگاهها و حرکتهای اصلاحطلبان و دولت را تبیین کند. به هر حال آقای روحانی یک نگاه کلان در همه مسائل دارد. داشتن نگاه تخصصی در عرصههای مختلف میتواند پاسخگوی بسیاری از شبهاتی باشد که اتفاقا مخالفان جریان اصلاحات و اعتدال در مناظرات مطرح میکنند و در مقابل طیف وسیع انتقادهایی که مطرح میشود لیست بلندبالایی از استدلالها میتواند در تبیین این گفتمان ارائه شود.
نکته دیگر آن است که میگویند؛ چون در ایران بحث انتخابات بیشتر در هفته آخر فشرده میشود، مردم نگاه میکنند ببینند کدام کاندیدا به واسطه سیل انتقادها به او مظلومانه گوشه رینگ قرار گرفته است تا به او رای دهند. کسانی که چنین دیدگاهی دارند سال 88 و 92 را مثال میزنند که وقتی چند کاندیدا یک نگاه مشترک به لحاظ سیاسی داشتند و به نامزدی که نگاه متفاوت داشت نقد میکردند عاقبت نامزدی راهی پاستور شد که نزد افکار عمومی وجهه مظلوم پیدا کرد، نظر شما چیست؟ آیا آمدن نامزد دوم این ویژگی رایآور را از آقای روحانی سلب نمیکند؟
اصلا این طور نیست. مردم ایران مردمی فهیم، باهوش و بسیار زیرک هستند و به هیچ وجه نمیشود سر آنها کلاه گذاشت. اگر یک مرتبه از یک دریچهای گزیده شوند دفعه دوم این اتفاق نمیافتد. به نظرم این تحلیل جفا در حق ملت ایران است یعنی هر کس مظلومتر باشد رای میآورد! من این تحلیل را رد میکنم و میگویم مردم به برنامه نامزدها مینگرند. هر نامزدی برنامه ملموس برای رفع مشکلات کشور ارائه میکند به او رای میدهند. امروز کسانی که در نقد دولت و در نقد صحبت میکنند کوچکترین برنامه عملیاتی برای رفع مشکلات کشور ارائه نکردند. بیشتر به بیان یکسری از اشکالات ساختاری میپردازند که از قدیمالایام در کشور وجود داشته است. تورم و بیکاری نه مشکل این دولت است و نه مشکل دولت قبل محسوب میشود، بلکه مشکل و بیماری ساختاری در تاریخ معاصر ایران همواره به چشم خورده است. البته در هر مقطع زمانی شدت و ضعف داشت. منتقدان دولت یازدهم اگر برنامه عملیاتی و اجرایی برای رفع مشکلات اقتصادی همچون اشتغالزایی دارند بگویند، نه آنکه دائم مطرح کنند در کشور بیکاری وجود دارد، این موضوعی بدیهی است. در مجموع مردم میبینند چه کسی برنامه عملیاتی بهتری برای حل مشکلات دارد به او رای میدهند نه آنکه چه کسی بیشتر مظلوم باشد.
از آنجا که شما میگویید انتقادها به دولت یازدهم سازنده نیست و صرفا به بیان یکسری مشکلات بدون ارائه راهکار میپردازند، آقای روحانی نمیتواند از پس این انتقادهای تکراری و غیر مستدل به تنهایی برآید؟
چرا بر میآید اما بحث این نیست که بگوییم آقای روحانی همه فن حریف است. در واقع نباید صحنه انتخابات را مثل صحنه فیلمهای اکشن تصور کنیم که یک نفر وقتی با حمله 10 نفر رو به رو میشود همه حملهکنندگان را میزند، خیر، بحث این نیست. معتقدم بحثهای تخصصی و کلان کشور متنوع است بنابراین باید وقت مکفی برای تبیین این مباحث وجود داشته باشد. مثلا در برنامه مناظره 200دقیقهای اگر قرار باشد به هر کاندیدا 15 دقیقه وقت برسد آن وقت آقای روحانی 15 دقیقه وقت دارند اما کاندیداهای رقیب 9 تا 15 دقیقه وقت دارند. این عدالت زمانی برای تبیین مسائل باید وجود داشته باشد. حضور کاندیداهای اصلاحطلب متنوع میتواند این عدالت زمانی را در مناظرهها به نوعی متوازن کند. خصوصا اینکه پاسخگویی به مشکلات وقت بیشتری میخواهد. نامزد رقیب میتواند در یک جمله دستاوردی را زیر سوال ببرد اما پاسخ به آن شبهه نیاز به زمان دارد تا جنبههای مختلف ادله نفی آن شبهه تبیین شود. به همین دلیل وجود افراد متنوع میتواند به این موضوع کمک کند.
به نظر شما چند نفر باید برای کمک به آقای روحانی از جناح اصلاحات وارد صحنه انتخابات شوند؟
حداقل دو نفر باید حضور داشته باشند و به آقای روحانی کمک کنند.
این نامزدها باید از درون دولت باشند یا از بیرون دولت؟
نمیدانم؛ حالا جزئیاتش را طبیعتا باید عقلای قوم خودشان تصمیم بگیرند.
به نظر شما چه مصادیقی از جبهه اصلاحات بهتر است در کنار آقای روحانی وارد صحنه انتخابات شوند؟
همین افرادی که تاکنون مطرح شدند میتوانند کمک کنند یعنی از درون دولت کسی مثل آقای جهانگیری و از خارج از دولت آقای خرازی و آقای پزشکیان میتوانند در این عرصه ایفای نقش کنند.
شما نام آقای خرازی را بردید، یکی دوستان اخیرا با ایشان تماس گرفته بود و پرسید آیا میخواهید برای انتخابات ریاستجمهوری نامزد شوید، آقای خرازی جواب داده بود «من با چند سرطانی که دارم حال خوشی ندارم چطور میتوانم نامزد انتخابات ریاستجمهوری شوم» با این وجود شما چطور از احتمال کاندیداتوری آقای خرازی سخن میگویید؟
چند سرطان که آقای خرازی ندارد. ما و افراد مختلف با ایشان در حال گفتوگو هستیم. هنوز ایشان قانع نشده است و اساسا معتقد است وجود او در انتخابات نباید موجب تضعیف آقای روحانی و دولت یازدهم باشد، به همین دلیل هنوز پاسخ روشنی به دعوتهای ما از این نظر نداشتند.
من تحلیل بعضی اصلاحطلبان را که مخالف ایده معرفی نامزد دوم در کنار آقای روحانی هستند خواندم که گفتند کسانی که به عملیاتیشدن معرفی نامزد پوششی تاکید میکنند، نظر آنها خلاف نظر آقای خاتمی است و به نوعی از جناح رقیب حمایت میشوند تا بازی اصلاحطلبان واقعی را به هم بریزند، پاسخ شما چیست؟
من نشنیدم کسی چنین جملهای را گفته باشد ولی اگر کسی گفته از روشهای نخنما شده و کلیشهای استفاده کرده است و به نوعی نمیتواند به حل ماجرا کمک کند، بلکه هر کسی ایرادی دارد باید پاسخ صحیح و مستدل دهد. اولا آقای خاتمی صراحتا درباره این موضوع صحبتی نکرده است و کسانی که در نقش سخنگویی آقای خاتمی این بحثها را میکنند استدلالی برای مطالبشان ندارند. نکته دوم اینکه باید کمک کنیم مسائل حل شود نه آنکه با طرح مسائل غیرمنطبق بر واقع و برچسبزنیها سعی کنیم یک استدلالی را از دور خارج کنیم.
نظر شما