پنجشنبه ۲۹ شهريور ۱۴۰۳ - 2024 September 19

چهار سناریو درباره نامزدی احمدی‌ نژاد

کد خبر: ۱۴۴۲۸۴
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۷

سابقه هشت‌ساله محمود احمدی‌نژاد آنقدر روشن بود که همه آنهایی که نامه ششم مهرماه ٩٥ محمود احمدی‌نژاد خطاب به مقام معظم رهبری را خوانده بودند و جمله «برنامه‌ای برای حضور در عرصه رقابت‌های انتخاباتی سال آینده ندارم» را مرور کرده بودند به خوبی می‌دانستند که احمدی‌نژاد قرار نیست از این عرصه کنار برود. اما او چرا آمد؟

به گزارش صدای ایران، در روزنامه «اعتماد» آمده است: دو خودرویی که دیروز در حیاط وزارت کشور ایستادند تا سرنشینانش شناسنامه به دست وارد ستاد انتخابات کشور شوند مشخص بودند. حتی مشخص بود که از میان سه سرنشین این خودرو یک نفر نیست که شناسنامه‌اش را از جیبش بیرون می‌آورد و دو نفر هستند که شناسنامه به دست اسم خود را وارد لیست داوطلبان انتخابات ریاست‌جمهوری می‌کنند.

سابقه هشت‌ساله محمود احمدی‌نژاد آنقدر روشن بود که همه آنهایی که نامه ششم مهرماه ٩٥ محمود احمدی‌نژاد خطاب به مقام معظم رهبری را خوانده بودند و جمله «برنامه‌ای برای حضور در عرصه رقابت‌های انتخاباتی سال آینده ندارم» را مرور کرده بودند به خوبی می‌دانستند که احمدی‌نژاد قرار نیست از این عرصه کنار برود. حتی آنجا که در بیانیه ٢٣ بهمن‌ماه ٩٥ اعلام کرد بنایی برای حمایت از کاندیدایی ندارد و تنها یک ماه بعد از بقایی حمایت کرد، همه‌چیز مشخص بود.

محمود احمدی‌نژاد هیچ‌وقت بنای کاندیدا نشدن نداشت. هیچ‌وقت هم به تعطیل کردن سفرهای استانی‌اش فکر نکرد. حتی با وجود پرونده شکایتی که از او در قوه قضائیه وجود داشت تصور می‌کرد که بهترین شرایط را برای آینده سیاسی‌اش دارد. ثبت‌نام دیروز محمود احمدی‌نژاد محتمل‌ترین اتفاق ممکن در تمام سال‌های اخیر بود اما اینکه اهداف او برای آینده چیست و او در صورت رد صلاحیت خود یا بقایی چه می‌کند، موضوعی است که هنوز خیلی روشن نیست. اما چه شد که بهاری که احمدی‌نژادی‌ها نویدش را می‌دادند آنقدر زود از راه رسید؟

سناریوی اول: گرفتن صلاحیت بقایی
یکی از نخستین سناریوهایی که از ثبت‌نام محمود احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست‌جمهوری به نظر می‌رسد تلاش او برای گرفتن تایید صلاحیت حمید بقایی است. این را شاید بتوان از همان جمله «من برای حمایت از آقای بقایی در انتخابات ثبت نام کرده‌ام» برداشت کرد. حمایت احمدی‌نژاد از بقایی آن هم با ثبت نام در انتخابات فقط می‌تواند این معنی را بدهد که احمدی‌نژاد می‌داند بقایی رد صلاحیت می‌شود پس برای دفاع خودش به میدان می‌آید، در انتخابات ثبت نام می‌کند و بعد شاید پیغامی برای شورای نگهبان بفرستد که در صورت تایید صلاحیت بقایی خودش از میدان انتخابات کنار می‌رود. این احتمال روز گذشته در فضای مجازی و رسانه‌ای به‌شدت دست به دست می‌شد که تنها شرط کنار رفتن احمدی‌نژاد از این عرصه تایید صلاحیت بقایی است. همین هم باعث شده است که نتایج بررسی صلاحیت‌های داوطلبان انتخابات ریاست‌جمهوری که چند روز دیگر تازه آغاز می‌شود به‌شدت به چشم بیاید که شورای نگهبان در برابر حمید بقایی که سخنگوی کمیسیون اصل نود مجلس گفته است پرونده مفتوح و حکم انفصال از خدمت دارد چه تصمیمی می‌گیرد. احمدی‌نژاد با همه هیاهویی که در مورد پرونده پاک حمید بقایی در ماه‌های اخیر به راه انداخته است به خوبی می‌داند که خبری از تایید صلاحیت برای مرد شماره ٣ پایگاهش نیست، پس خودش هم به میدان آمده است. پیش از این در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ٩٢ اسفندیار رحیم‌مشایی که سابقه بازداشت و پرونده قضایی را نداشت به عنوان رجل سیاسی انتخاب نشده بود. حتی در آن میان کاندیداهایی هم از جناح اصولگرا بودند که دارای صلاحیت حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری شناخته نشدند. همه این موارد باعث شده است که این احتمال در اذهان به وجود بیاید که تایید صلاحیت حمید بقایی در این عرصه شدنی نیست اما باید دید با آمدن محمود احمدی‌نژاد به عرصه انتخابات در این تصمیم شورای نگهبان خللی وارد می‌شود یا خیر؟

سناریوی دوم: برهم زدن جبهه اصولگرایی
سناریوی دوم اما این است که احمدی‌نژادی‌ها به میدان آمده‌اند تا بازار رأی اصولگرایان را بر هم بزنند. حضور احمدی‌نژاد در عرصه انتخابات ضرر آنچنانی برای پایگاه رأی حسن روحانی ندارد اما برای پایگاه رأی ابراهیم رئیسی یا سایر کاندیداهای اصولگرا می‌تواند یک خطر باشد. آنهایی که در میان دو قطبی «رئیسی» و «سایر کاندیداهای اصولگرا» مانده بودند شاید حالا با آمدن احمدی‌نژاد و تأیید صلاحیت احتمالی او به سمت او بچرخند. در این میان اما احمدی‌نژاد این را خوب می‌داند که بعد از آمدنش به عرصه انتخابات درست پس از نهی مقام معظم رهبری اقبالی در میان نیروهای سیاسی اصولگرا ندارد، در میان اصلاح‌طلبان و اعتدالیون هم که تکلیف روشن است پس در این میان او می‌تواند با دادن شعارهای مردم‌پسند که در طول مبارزات انتخاباتی (در صورت تأیید صلاحیت) بدهد باز هم سبد رأی اصولگرایان را دچار تزلزل کند اما این شعارها تغییری در سبد رأی حسن روحانی ایجاد نخواهد کرد؛ حتی در شرایطی که روحانی و مردانش در کابینه آنچنان از میراث منفی احمدی‌نژاد برایشان روشنگری نکرده‌اند. آنچه مشخص است این است که تکلیف در پایگاه رأی حسن روحانی هنوز هم مشخص است اما در پایگاه رأی اصولگرایان از آمدن احمدی‌نژاد جز آشفتگی و بر هم ریختن برنامه‌های انتخاباتی چیزی حاصل نشده است.

سناریوی سوم: آمده‌ایم، پس هستیم
احمدی‌نژاد در تمام سال‌های اخیر نشان داده است که ساختارشکنی را دوست دارد. فرقی ندارد که نوع این ساختارشکنی یک خانه‌نشینی ١١ روزه‌ای باشد که تمام سیاستمداران وقت آن را واقعی می‌دانند و خود او غیرواقعی. حتی فرقی ندارد که این ساختارشکنی تمسخر ٢٩٠ نماینده مجلس وقت در جلسه سؤال از رئیس‌جمهور باشد یا نه. احمدی‌نژاد همیشه ساختارشکنی را دوست داشته است. اگر به او گفتند مشایی معاون اولش نباشد، تمام تلاشش را کرد تا او در همین پست باشد. اگر به او هشدار داده شد که سعید مرتضوی را به عنوان رئیس سازمان تامین اجتماعی انتخاب نکند او را نگه داشت و حتی در زمانی که وزیر کارش را به دلیل مرتضوی استیضاح کردند به جلسه استیضاح با سی‌دی که خودش آن را افشاگری از برادر رئیس قوه مقننه می‌دانست، رفت.

به او گفتند با مشایی رابطه نداشته باشد و او در تمام این سال‌ها مشایی را نفر دوم تشکیلات خودش دانست. حالا به او گفته شده بود که کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم نشود. اگر همه آن را یک «نهی» می‌دانستند او اما این را تنها یک «توصیه» می‌دانست. همین هم شد که دیروز نه تنها معاون سابقش را برای ثبت‌نام تا وزارت کشور همراهی کرد که خودش هم وارد گود انتخابات شود. اما چرا احمدی‌نژاد ساختارشکنی را دوست دارد؟ همه برنامه‌های او نشان می‌دهد که نمی‌خواهد تنها یک «رئیس دولت سابق» باشد و نمی‌خواهد که به این راحتی‌ها فراموش شود. این تلاش برای فراموش نشدن را از همان فردای پایان دولتش نشان داد. از همان جایی که برای خودش سخنرانی‌های هفتگی ترتیب می‌داد یا آنکه سفرهای استانی می‌رفت. ابتدای کار مبهم حرف می‌زد همان «بهار» و «بازخوانی خط امام» اما تنها کاری که در این میان نشد بازخوانی خط امام بود. بازخوانی خط امام از همان روزهای ابتدایی برنامه‌ریزی‌ای بود برای رسیدن به همین روز. بهاری که آنها دنبالش بودند همین بهاری بود که سکانس اصلی نمایش احمدی‌نژادی‌ها بود برای آنکه تنها یک رئیس دولت نباشد. احمدی‌نژادی‌ها برای آینده برنامه‌های مهمی دارند که شاید در آن این ساختارشکنی‌ها به کارشان بیاید.

سناریوی چهارم: سکوت یا حمایت از نامزد سایه
احمدی‌نژاد پا به بازی‌ای گذاشته است که شاید با محاسبات خود او از هر طرف برایش سود داشته باشد. اما اگر احمدی‌نژاد هم همراه با بقایی رد صلاحیت شود چه خواهد شد؟ دیوان محاسبات چندی پیش اعلام کرده بود که از ٤٨ هزار میلیارد تومان تخلفات دولت احمدی‌نژاد است که از این رقم ١٢ هزار میلیارد تومان تخلف شخص احمدی‌نژاد است. آن سوی میدان در قوه‌قضائیه هم شکایت مجلس از احمدی‌نژاد که با یک‌بار احضار ناکام او همراه بوده، مفتوح است و تحقیقات ادامه دارد. به جز تخلفات احتمال اینکه محمود احمدی‌نژاد به عنوان رجل سیاسی شناخته نشود، بالا است. اما اگر احمدی‌نژاد رد صلاحیت شود، مشخص نیست که او کار را به یک بیانیه خطاب به پایگاه رایی که او معتقد است به اصرار آنها وارد عرصه انتخابات شده است رضایت می‌دهد یا اینکه سکوت کند. هرچه که هست بی‌شک آنها برای رد صلاحیت شدن هم برنامه دارند، هرچند که می‌گویند دلیلی برای رد صلاحیتشان وجود ندارد. اما در این میان شاید محمود احمدی‌نژاد از یک گزینه دیگری که در بی‌خبری و بدون حاشیه در انتخابات ثبت‌نام می‌کند، حمایت کند. گزینه‌ای از میان اصولگرایان که از همان سال گذشته خبر از دیدارهای احمدی‌نژاد با او هم آمده بود اما حمایت علنی نشد تا شاید گزینه مورد حمایت آنها از همین حالا لو نرود.

نظر شما