اتحادي که ميتواند عراق را نجات دهد
سيداميرحسين موسويان در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت:
سوريه و عراق در شرف فرورفتن بهسمت هرجومرج کامل و تبديل به يک سومالي ديگرند که هر گوشه آن را جنگسالاري بهدست بگيرد و پناهگاهي امن براي گروههاي تندرو و تروريست شوند. ترس عمده، همانطور که پرزيدنت اوباما در ٢٢ ژوئن (اولتير) ابراز داشت، اين است که اين گروهها که اينک زمينهايي را در عراق و سوريه به تصرف خود درآوردهاند، در صورت عدممقابله، بر قدرتشان افزوده شود. منطق حکم ميکند که در صورت تحقق چنين وضعيتي همانطور که اين تهديد از سوريه به عراق سرايت کرد کشورهاي ديگر را نيز در بر بگيرد و تمامي منطقه را بيثبات کند.
تهران و واشنگتن پيش از آنکه بحران عراق منجر به يک جنگ تمامعيار شيعه و سني شود بايد با کمک يکديگر به حل آن فايق آيند. تهديد عمده ديگر اين است که در ادامه تحولات جاري، گروههاي تروريستي به اختلافات شيعه و سني دامن زده و يک جنگ مذهبي تمامعيار را به راه اندازند.
«اوباما» با نظريه فرستادن سربازان آمريکايي به عراق مخالفت کرده و در عوض پيشنهاد «يک راهبرد هدفمندتر» و «يافتن شريک و آموزش نيروهاي نظامي محلي» را مطرح کرده است.
اين ديگر راز سربهمهري نيست که گروه (تکفيريهاي) داعش از سوي برخي افراد در کشورهاي عربي حوزه خليجفارس حمايت مالي ميشود.
در حالي که بالاترين مقامات آمريکا، از جمله اوباما، اوجگيري نيروهاي تروريستي در سوريه و عراق را تهديدي براي امنيت ملي آمريکا قلمداد کردهاند، اين نگراني عميق و مشترک ميتواند بهعنوان ستوني براي همکاري ميان ايران و آمريکا تلقي شود. ايران و آمريکا هر دو با يک نيروي تروريستي روبهرو هستند که اينک هم سرزمين نسبتا بزرگي را به اشغال درآورده و هم صدها ميليون دلار پول نقد بانک مرکزي موصل را ربوده و در اختيار خود دارد.
منافع و نقاط مشترک تهران و واشنگتن را در مهار بحران عراق ميتوان به شرح زير برشمرد:
*جلوگيري از يک جنگ مذهبي-فرقهاي همهجانبه
*مخالفت با فروپاشي نظام فعلي عراق که پس از سرنگوني صدام مستقر شد
*امنيت عبور نفت در خليجفارس
*جلوگيري از فروپاشي سيستم حکومتي دولت - ملت در خاورميانه
*جلوگيري از دخالت نظامي آمريکا در منطقه
*دور نگاه داشتن منابع نفتي از دست تروريستها
*حفظ تماميت ارضي عراق
*تشکيل يک دولت فراگيرتر در عراق به منظور جلوگيري از خشونتهاي فرقهاي و نيز ايجاد اتحاد جهت مقابله با نيروهاي ياغي و تروريستي
راه پيشرو
در حالي که ايران و آمريکا بايد نهادهاي امنيتي و نظامي عراق را تقويت کنند نقش ايران در همکاري با آمريکا در سه جبهه متفاوت کليدي است.
همانطور که سناتور دايان فينستاين، سناتور ايالت کاليفرنيا گفته، ايران ميتواند نقش عمدهاي در جلوگيري از يک جنگ شيعه و سني با بهرهگرفتن از نفوذ خود در ميان گروههاي شبهنظامي شيعه در عراق بازي کند.
با توجه به رابطه تاريخي و نفوذ در عراق و آشنايي با پيچيدگيهاي سياسي و اجتماعي عراق، ايران ميتواند نقش اساسي در سازماندهي سيستم امنيتي عراق به منظور رديابي فعاليتهاي گروههاي تندرو و نهايتا از هم پاشيدن آنها بازي کند.
بحران عراق بدون خاتمهدادن به بحران در سوريه امکانپذير نيست. بسياري معتقدند که بدون حضور ايران هر نوع ابتکاري براي غلبه بر نيروهاي مخرب تروريستي محکوم به شکست است. در عين حال، دولت اوباما و جامعه جهاني بايد به تامينکنندگان مالي گروههاي تروريستي فشار آورده و فعاليتهاي آنان را متوقف کنند. مبارزه با پيروان بنلادن، که فطرتا دشمن حکومت عربستانسعودي و ديگر کشورهاي پادشاهي عرب هستند، براي حکومت عربستان امري حياتي است. ايران، آمريکا و عربستانسعودي با همکاري يکديگر و با استناد به فتاوي رهبران ديني شيعه و سني ميتوانند اتحادي را تحت لواي اسلام شکل دهند. براي تحقق يک حکومت فراگيرتر در عراق همکاري دولت عراق ضروري است و کمک ايران در اين زمينه از جايگاه خاصي برخوردار است.
يکي از تاکتيکهاي نيروهاي تروريستي، پوششدادن فعاليتهايشان تحت لواي جنگ شيعه و سني است. تا اين لحظه اين تاکتيک هم به تصرف آرام و بدون مقاومت شهرهاي سنينشين در عراق کمک کرده و هم وسيلهاي براي جذب نيرو توسط اين سازمانهای تروريستي بوده است. براي مقابله با اين تاکتيک بايد تلاش شود که تروريستها از بقيه اهل تسنن، که مخالف اين بربريت به نام دين هستند، متمايز شوند. به اين منظور بايد بهجاي لفظ «ستيزهجويان سني»، «تکفيريها» يا بهطور ساده «تروريستها» را در موقع ارجاع به آنان استفاده کرد. نشانهها حاکي از آن است که دکترين راهبردي آمريکا کاهش حضور نظامي آن کشور در منطقه خاورميانه و تقويت نيروهاي آمريکايي در منطقه اقيانوس آرام است. ايران از اين راهبرد استقبال ميکند. در صورت حل مساله هستهاي، ايران بهعنوان قدرت منطقه و باثباتترين کشور منطقه ميتواند آمريکا را در دوران گذار راهبرد مذکور و حتي پس از آن، براي ايجاد ثبات پايدار در منطقه کمک کند. همکاري ايران و آمريکا براي جلوگيري از فروپاشي عراق بهعنوان يک دولت و يک ملت امري حياتي است.
سوريه و عراق در شرف فرورفتن بهسمت هرجومرج کامل و تبديل به يک سومالي ديگرند که هر گوشه آن را جنگسالاري بهدست بگيرد و پناهگاهي امن براي گروههاي تندرو و تروريست شوند. ترس عمده، همانطور که پرزيدنت اوباما در ٢٢ ژوئن (اولتير) ابراز داشت، اين است که اين گروهها که اينک زمينهايي را در عراق و سوريه به تصرف خود درآوردهاند، در صورت عدممقابله، بر قدرتشان افزوده شود. منطق حکم ميکند که در صورت تحقق چنين وضعيتي همانطور که اين تهديد از سوريه به عراق سرايت کرد کشورهاي ديگر را نيز در بر بگيرد و تمامي منطقه را بيثبات کند.
تهران و واشنگتن پيش از آنکه بحران عراق منجر به يک جنگ تمامعيار شيعه و سني شود بايد با کمک يکديگر به حل آن فايق آيند. تهديد عمده ديگر اين است که در ادامه تحولات جاري، گروههاي تروريستي به اختلافات شيعه و سني دامن زده و يک جنگ مذهبي تمامعيار را به راه اندازند.
«اوباما» با نظريه فرستادن سربازان آمريکايي به عراق مخالفت کرده و در عوض پيشنهاد «يک راهبرد هدفمندتر» و «يافتن شريک و آموزش نيروهاي نظامي محلي» را مطرح کرده است.
اين ديگر راز سربهمهري نيست که گروه (تکفيريهاي) داعش از سوي برخي افراد در کشورهاي عربي حوزه خليجفارس حمايت مالي ميشود.
در حالي که بالاترين مقامات آمريکا، از جمله اوباما، اوجگيري نيروهاي تروريستي در سوريه و عراق را تهديدي براي امنيت ملي آمريکا قلمداد کردهاند، اين نگراني عميق و مشترک ميتواند بهعنوان ستوني براي همکاري ميان ايران و آمريکا تلقي شود. ايران و آمريکا هر دو با يک نيروي تروريستي روبهرو هستند که اينک هم سرزمين نسبتا بزرگي را به اشغال درآورده و هم صدها ميليون دلار پول نقد بانک مرکزي موصل را ربوده و در اختيار خود دارد.
منافع و نقاط مشترک تهران و واشنگتن را در مهار بحران عراق ميتوان به شرح زير برشمرد:
*جلوگيري از يک جنگ مذهبي-فرقهاي همهجانبه
*مخالفت با فروپاشي نظام فعلي عراق که پس از سرنگوني صدام مستقر شد
*امنيت عبور نفت در خليجفارس
*جلوگيري از فروپاشي سيستم حکومتي دولت - ملت در خاورميانه
*جلوگيري از دخالت نظامي آمريکا در منطقه
*دور نگاه داشتن منابع نفتي از دست تروريستها
*حفظ تماميت ارضي عراق
*تشکيل يک دولت فراگيرتر در عراق به منظور جلوگيري از خشونتهاي فرقهاي و نيز ايجاد اتحاد جهت مقابله با نيروهاي ياغي و تروريستي
راه پيشرو
در حالي که ايران و آمريکا بايد نهادهاي امنيتي و نظامي عراق را تقويت کنند نقش ايران در همکاري با آمريکا در سه جبهه متفاوت کليدي است.
همانطور که سناتور دايان فينستاين، سناتور ايالت کاليفرنيا گفته، ايران ميتواند نقش عمدهاي در جلوگيري از يک جنگ شيعه و سني با بهرهگرفتن از نفوذ خود در ميان گروههاي شبهنظامي شيعه در عراق بازي کند.
با توجه به رابطه تاريخي و نفوذ در عراق و آشنايي با پيچيدگيهاي سياسي و اجتماعي عراق، ايران ميتواند نقش اساسي در سازماندهي سيستم امنيتي عراق به منظور رديابي فعاليتهاي گروههاي تندرو و نهايتا از هم پاشيدن آنها بازي کند.
بحران عراق بدون خاتمهدادن به بحران در سوريه امکانپذير نيست. بسياري معتقدند که بدون حضور ايران هر نوع ابتکاري براي غلبه بر نيروهاي مخرب تروريستي محکوم به شکست است. در عين حال، دولت اوباما و جامعه جهاني بايد به تامينکنندگان مالي گروههاي تروريستي فشار آورده و فعاليتهاي آنان را متوقف کنند. مبارزه با پيروان بنلادن، که فطرتا دشمن حکومت عربستانسعودي و ديگر کشورهاي پادشاهي عرب هستند، براي حکومت عربستان امري حياتي است. ايران، آمريکا و عربستانسعودي با همکاري يکديگر و با استناد به فتاوي رهبران ديني شيعه و سني ميتوانند اتحادي را تحت لواي اسلام شکل دهند. براي تحقق يک حکومت فراگيرتر در عراق همکاري دولت عراق ضروري است و کمک ايران در اين زمينه از جايگاه خاصي برخوردار است.
يکي از تاکتيکهاي نيروهاي تروريستي، پوششدادن فعاليتهايشان تحت لواي جنگ شيعه و سني است. تا اين لحظه اين تاکتيک هم به تصرف آرام و بدون مقاومت شهرهاي سنينشين در عراق کمک کرده و هم وسيلهاي براي جذب نيرو توسط اين سازمانهای تروريستي بوده است. براي مقابله با اين تاکتيک بايد تلاش شود که تروريستها از بقيه اهل تسنن، که مخالف اين بربريت به نام دين هستند، متمايز شوند. به اين منظور بايد بهجاي لفظ «ستيزهجويان سني»، «تکفيريها» يا بهطور ساده «تروريستها» را در موقع ارجاع به آنان استفاده کرد. نشانهها حاکي از آن است که دکترين راهبردي آمريکا کاهش حضور نظامي آن کشور در منطقه خاورميانه و تقويت نيروهاي آمريکايي در منطقه اقيانوس آرام است. ايران از اين راهبرد استقبال ميکند. در صورت حل مساله هستهاي، ايران بهعنوان قدرت منطقه و باثباتترين کشور منطقه ميتواند آمريکا را در دوران گذار راهبرد مذکور و حتي پس از آن، براي ايجاد ثبات پايدار در منطقه کمک کند. همکاري ايران و آمريکا براي جلوگيري از فروپاشي عراق بهعنوان يک دولت و يک ملت امري حياتي است.
نظر شما