سه‌شنبه ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 23
اقتصاد مقاومتی یک راه حل کوتاه مدت برای مقابله با تحریم ها نیست.اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد مردم نهاد و درون زا است.اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد دانش بنیان است که در نظر دارد با تکیه بر ظرفیت های پایدار اقتصادی در داخل کشور علاوه بر تعامل با اقتصادهای جهان کشور را در برابر تکانه های جهانی اقتصادی محافظت کند.
کد خبر: ۱۴۱۷۶۲
تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۳:۰۳
چکیده مقاله

صدای ایران- رسول ذبیحی-
اقتصاد مقاومتی یک راه حل کوتاه مدت برای مقابله با تحریم ها نیست.اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد مردم نهاد و درون زا است.اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد دانش بنیان است که در نظر دارد با تکیه بر ظرفیت های پایدار اقتصادی در داخل کشور علاوه بر تعامل با اقتصادهای جهان  کشور را در برابر تکانه های جهانی اقتصادی محافظت کند.

نظام آموزش و پرورش کشور به عنوان رکن اساسی تربیت نیروی انسانی کشور در تحقق سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی که پس از بررسی در مجمع تشخیص مصلحت نظام در بهمن ماه 1392 توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شد نقش مهمی داشته که از جمله می توان به افزایش سهم سرمایه انسانی دراقتصاد از طریق ارتقا آموزش، محور قراردادن بهره وری و توانمند سازی نیروی کار، اصلاح الگوی مصرف و ترویج مصرف کالای داخلی، فعالسازی منابع و سرمایه های انسانی در جهت توسعه کارافرینی، پیشبرد اقتصاد دانش بنیان و اجرای نقشه جامع علمی کشور و تبیین ابعاد اقتصاد مقاومتی و گفتمان سازی آن در محیط های علمی اشاره کرد.

در این مقاله ابعاد مختلف اقتصاد مقاومتی و ارتباط آن با اقتصاد آموزش و پرورش با تکیه بر آموزه های دین مبین اسلام بررسی، و سپس نقش نظام تعلیم و تربیت در اجرای سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی تبیین شده و راهکارهایی برای تسریع در تحقق احکام اقتصاد مقاومتی ارائه شده است.

واژگان کلیدی:اقتصاد مقاومتی،اقتصاد آموزش و پرورش،نوآوری،سرمایه انسانی

مقدمه

اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد درون زا و در عین حال برون گرا است . درون زایی به معنای درون گرایی با ویژگی های محصور بودن اقتصاد و محدود بودن در داخل کشور نیست. کشور دارای اقتصاد مقاومتی با اقتصادهای جهانی تعامل دارد و از آنجایی که متکی به منابع پایدار اقتصادی در داخل است در تعاملات اقتصادی با سایر کشورها با قدرت برخورد می کند.

سیاست جمهوری اسلامی ایران براساس منویات رهبر معظم انقلاب در تعامل با جهان براساس سه اصل عزت،حکمت و مصلحت پایه ریزی شده و طبیعی است که در مراودات اقتصادی نظیر تعاملات سیاسی بایستی این سه اصل مبنای عمل باشد و یکی از دلایل تکیه بر اقتصاد مقاومتی نیز همین امر می باشد. 

اقتصاد مقاومتی به معنای اقتصاد دولتی نیست اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد مردم بنیاد است،که با اراده،حضور و سرمایه مردم امکان تحقق دارد البته دولت در این زمینه مسئولیت برنامه ریزی، نظارت و هدایت منابع و سرمایه ها را داشته تا در مسیر صحیح خود قرار گرفته  و البته با انجام این نظارت از مفاسد احتمالی اقتصادی جلوگیری شود

اقتصاد مقاومتی علاوه بر تاکید بر دستیابی به شاخهای رشد تولید ناخالص داخلی،درصد بهره وری و...... به دنبال تحقق عدالت هم هست. به عبارت دیگر اقتصاد مقاومتی همان قدر که در جهت  افزایش ثروت ملی تلاش می کند به دنبال توزیع مناسب و عادلانه آن در بین اقشار مختلف جامعه نیز هست.

اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد دانش بنیان است که از پیشرفتهای علمی در جهت تحرک اقتصادی و توسعه پایدار استفاده می کند اقتصاد مقاومتی اقتصاد را بر محور علم قرار می دهد و از این منظر با عملکرد ذاتی آموزش و پرورش قرابت دارد. از دیگر سو تحقق اقتصاد مقاومتی در گروه  استفاده بهینه از ظرفیت های کشور و در راس آنها نیروی انسانی است و تربیت نیروی انسانی کارآمد و متعهد از وظایف بنیادین وزارت آموزش و پرورش است

اقتصاد مقاومتی و دیدگاههای سایر مکاتب اقتصادی

پیامد پایان جنگ جهانی دوم برای جهان زایش دو ابرقدرت جدید کمونیسم و لیبرالیسم و به تبع آن ایجاد  یک نظام دوقطبی  و با دو رویکرد و دیدگاه اقتصادی بود. و در این میان بلوک شرق نظام اقتصادی سوسیالیستی و بلوک غرب نظام اقتصادی لیبرالی را برگزیدند. نظام اقتصادی سوسیالیست مبتنی ایدئولوژی‌ مارکس پس از وقایع انقلاب صنعتی در اروپا  می کوشید با نفی مالکیت خصوصی یک سازمان اجتماعی فاقد طبقه های فقیر و غنی ترسیم کند این دیدگاه اقتصادی علی رغم شعارهای جذاب عدالت اجتماعی با توجه به مغایرت با فطرت انسانی و فساد طبقه حاکم در کشورهای کمونیستی به شکست انجامید و  با فروپاشی اتحاد جماهیر  شوروی به اضمحلال کامل خود رسید.

نظام لیبرالی هر چند با بحرانهای متعددی همچون بحران مالی 1929  مواجه گردید اما در هر مرحله از بحران توانست خود را باز تولید نماید نظام اقتصادی لیبرال با الگوی آدم اسمیت تحت عنوان مکتب کلاسیک شکل گرفت. این نظام اقتصادی در هر مرحله سعی داشت گامهای بسیار کوچک در جهت تحقق عدالت اجتماعی بر دارد، اما با تمام این تفاسیر مکاتب موجود اقتصادی نتوانستند الگوی موفق در جامعه جهانی باشند .

 روی آوردن مکتب لیبرالی به سیاست ریاضت اقتصادی به ویژه در اروپا و یونان و همچنین شکل گیری جنبش 99 درصد در وال استریت خود بهترین شاهد این مدعا است. چرا که در بحران اقتصادی سال 2008 ، شعار های اعتراضی مردم  به اصل نظام لیبرال است که قبلا چنین سابقه ای نداشته و در نقطه مقابل جنبش اعتراضی علاقه ای به شعار های اقتصاد سوسیالیستی نیز نشان نمی دهد از این رو باید گفت که مکاتب اقتصادی موجود به پایان راه خود نزدیک شده اند.
 با عنایت به این موضوع و لزوم عبور از مکاتب اقتصادی موجود می توان مکتب جدیدی با عنوان  "اقتصاد مقاومتی" را که مبتنی بر الگو ها و مولفه های اقتصاد اسلامی است مطرح نمود.اقتصاد مقاومتی همانند سایر مکاتب اقتصادی دارای چرخه تولید ، توزیع و مصرف است که در بخش  تولید به تولید دانش بنیان وکار همه آحاد جامعه و نگاه به امر تولید بعنوان یک فریضه مقدس نظر دارد و در بخش توزیع تلاش می کند تا با بکار بردن راهکارهایی از احتکار ، گران فروشی ، و رقابت های ناسالم اقتصادی جلوگیری نماید

 اقتصاد مقاومتی با الهام از آموزه های دین رحمانی اسلام  در بخش مصرف به عدم اسراف (کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا، إِنَّهُ لا یحِبُّ الْمُسْرِفِین)  در نقد نظام لیبرال  و تبذیر (وَ آتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّهُ وَ الْمِسْکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذِیراً، إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کانُوا إِخْوانَ الشَّیاطِینِ وَ کانَ الشَّیطانُ لِرَبِّهِ کَفُوراً)  در  مخالفت با ریاضت اقتصادی تاکید می نماید.

اقتصاد مقاومتی تلاش می کند با به کار گیری مولفه های مورد اشاره گام های موثری در جهت تحقق رشد اقتصادی توامان با عدالت اجتماعی در جهان امروز بردارد. در این نوع از اقتصاد  ضمن تاکید بر مالکیت خصوصی ، کار و تولید را امری مقدس تلقی شده و ترویج علم را یکی از بنیانهای تداوم پیشرفت می باشد.

اقتصاد آموزش و پرورش و نگاه ها به آن

تئودر شولتز که به عنوان  پدر تئوری سرمایه انسانی شناخته می شود؛ در انجمن اقتصاد دانان آمریکا در سال 1960 اقتصاد آموزش و پرورش را به شرح ذیل تعریف نموده است:

(( اقتصاد آموزش و پرورش شاخه ای از علم اقتصاد است که به کاربرد صحیح منابع در آموزش و پرورش می پردازد و به تحقق هدف های نظام آموزشی به کاراترین وجه یاری می رساند))
با توجه به تعریف فوق  در اقتصاد آموزش و پرورش تاکید بر "کاربرد صحیح" منابع در جهت " تحقق هدفهای نظام آموزشی" است.

اگر کارکرد آموزش و پرورش به خوبی شناخته شود،نقش آن در توسعه و رشد اقتصادی غیر قابل انکار است.برخی با نگاه صرف مالی و با عنایت به اصل بازگشت سرمایه،سرمایه گذاری در آموزش و پرورش را فاقد توجیه دانسته و یا در بهترین حالت آن را  یک واحد  اجتماعی که هزینه جاری دولت را می بلعد می دانند. در این میان پرسش اساسی آن است که  چگونه می توان از اقتصادی بودن نظام آموزش و پرورش اطمینان حاصل کرد؟

بدون تردید سودمندی و اثر بخشی نظام تعلیم و تربیت را نمی توان صرفا با هدفهای کمی و بیان اعداد و ارقام سنجید.یک نظام آموزشی موفق نظامی است که علاوه بر خدمت در جهت تربیت نیروی انسانی کارآمد برای تحقق رشد و توسعه اقتصادی، به هدف رفاه،آرامش و رضایت مندی انسان نیز توجه کند.

اقتصاد آموزش و پرورش یعنی سرمایه گذاری در سرمایه انسانی، آموزش و پرورش به عنوان یک عامل غیر اقتصادی باعث ایجاد یک تشکیلات اداری منظم، سختکوش با تکیه بر معیارهای اخلاقی می شود که مهمترین محصول و اثر اقتصادی آن افزایش بهره وری نیروی انسانی است.

مطالعات ادوارد دنیسون(1982) برای تعیین منابع اصلی رشد ایالات متحده نشان می دهد که تقریبا 23 درصد از نرخ رشد تولید در کشور آمریکا به افزایش دانش نیروی کار مربوط است. در همین ارتباط یافته های جاکوب میسر (1985)نشان می دهد که منشاء اساسی قدرت تولید و درآمدهای فردی، میزان آموزشی است که فرد دریافت کرده است.

براساس تحقیقات امینی فر (1368) اقتصاد آموزش و پرورش فارغ از مسائل هزینه ای و تامین امکانات مالی موسسات آموزشی، بر توزیع درآمد بین افراد جامعه،ساخت شغلی و مهارتی نیروی کار،مهاجرت افراد جامعه به خارج از کشور، استفاده از تجهیزات و فناوری پیشرفته و استفاده بهینه از سرمایه ها و تجهیزات و.... اثر گذاراست.

اقتصاد مقاومتی و نقش  آموزش و پرورش در آن  از دیدگاه دین مبین اسلام

هدف اساسی ادیان الهی به ویژه دین حنیف اسلام هدایت جامعه از طریق آموزش احاد امت اسلامی  در جهت تحقق توسعه واقعی و سعادت در هردو جهان است.پیامبر گرامی اسلام، کسب ثروت حلال را بهترین کمک برای حرکت در مسیر تقوی الهی دانسته اند.

در نظام تربیتی اسلام،افراد موظفند علوم و مهارت های لازم را برای ایجاد نظام اقتصادی عادلانه فراگیرند و به طور فعال در این زمینه تلاش کنند،در اقتصاد مقاومتی که برگرفته از مفاهیم و نظریه های اقتصاد اسلامی است، این هدف کلی برسه پایه "تولید مناسب"، "توزیع صحیح" و "مصرف به جا و منطقی" استوار است.  

در نظام تربیتی مبتنی بر اقتصاد مقاومتی، معلم و دانش آموز این نگرش را دارند که تولید و کسب درآمد در سطح جامعه یک امر مقدس و در عالی ترین سطح عبادت و وسیله تقرب الهی است.آمادگی شغلی در این نظام در سیر تکاملی فرد در سنین کودکی،نوجوانی و جوانی از طریق کشف استعداد،ایجاد علاقه و انگیزه،فراهم نمودن اطلاعات شغلی صحیح و نهایتا انتخاب شغل مفید شکل می گیرد و مهمترین وظیفه آموزش و پرورش در این ارتباط پرورش روحیه کار و تلاش در جامعه است.

در اقتصاد مقاومتی توزیع عادلانه درآمد و توزیع عادلانه عوامل تولید به منظور رشد پایدار کشور ضروری است  ویکی از عوامل مهم در تولید "آموزش" است، آموزش و پرورش از طریق توزیع مناسب فرصت های آموزشی در سراسر کشور با توجه به آمایش سرزمینی به صورت مستقیم و بر توزیع عادلانه درآمد از طریق آموزش صحیح افراد صاحب منصب به صورت غیر مستقیم اثر گذار است.
از دیگر رسالت های آموزش و پرورش در بعد مصرف صحیح در اقتصاد مقاومتی، آموزش  مصرف درست و بهره برداری مناسب و منطقی از مواهب طبیعی و تولیدی در جهت تامین نیازهای مادی و معنوی آحاد جامعه با پرهیز از اسراف و تبذیر است.

نقش آموزش و پرورش در اجرای اقتصاد مقاومتی

نظام آموزش و پرورش کشور در تحقق احکام 24 گانه سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی که پس از بررسی در مجمع تشخیص مصلحت نظام در بهمن ماه 1392 توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شد نقش مهمی داشته که در این بخش به طور مختصر به بررسی آن با تاکید بر بندهایی که آموزش و پرورش در آن نقش محوری دارد خواهیم پرداخت.

1- افزایش سهم سرمایه انسانی دراقتصاد از طریق ارتقا آموزش وجلوگیری از مهاجرت نخبگان براساس بند 5

افزایش سهم سرمایه انسانی در اقتصاد کشور به وسیله ارتقا سهم آموزش با توجه به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش از طریق توسعه و نهادینه کردن عدالت آموزشی و تربیتی در مناطق مختلف کشور با تأکید بر توانمندسازی معلمان و دانش‌آموزان،با تمرکز بر کیفیت فرصت‌های تربیتی هماهنگ با نظام معیار اسلامی امکان پذیر است. بایستی توجه داشت که روی دیگر سکه ارتقا نظام آموزشی استفاده بهینه از سرمایه های موجود و جلوگیری از انتقال و مهاجرت آنان به سایر کشورهاست.

مهاجرت نخبگان یکی از آسیب های اساسی نظام آموزشی ماست مهاجرتی که  در آن عمدتا ارتباط فرد مهاجر با کشور از لحاظ علمی به طور کامل قطع و از آن به عنوان فرار مغزها یاد می شود . نظام آموزشی ما برای سالیان متمادی از دبستان تا دانشگاه به تربیت نیروی انسانی و غربال نخبگان از طریق مسابقات علمی متعدد نظیر تیزهوشان،کنکور، نمونه و... می پردازد ودر زمانی که باید ماحصل این سرمایه گذاری را برداشت کند آن را به رایگان در اختیار کشور مقصد قرار می دهد.

برخلاف برخی تبلیغات صورت گرفته به عقیده نگارنده دلیل اصلی مهاجرت نخبگان مالی و فرهنگی نیست و جوان نخبه ایرانی با توجه به ضعف نظام آموزشی و کمبود امکانات دانشگاهی و آزمایشگاهی جهت ادامه تحقیقات خود، رنج غربت را به جان می خرد.اما راه چاره چیست؟ 

نظام آموزشی مبتنی بر اقتصاد مقاومتی نیروی انسانی متعهد و کارآمد تربیت می کند و با تکیه بر ظرفیت های فراوان داخلی کشور که احیانا مغفول مانده اند از طریق سرمایه گذاری روی اقتصاد دانش بنیان و افزایش بودجه های تحقیقاتی و کاربردی یک محیط علمی جذاب،آرام و با تکیه بر توانایی های بومی فراهم می کند. شاید بهترین پاداش برای یک نخبه  به ثمر نشستن و کاربرد تحقیقاتش در سرزمین مادری باشد.  

2- محور قراردادن بهره وری و توانمند سازی نیروی کار براساس بند 3

بهره وری را به دست آوردن حداکثر سود ممکن با بهره گیری و استفاده بهینه از نیروی کار،توان،استعداد و مهارت نیروی انسانی و امکانات موجود به منظور ارتقاء رفاه جامعه  دانسته اند به بیان ساده بهره وری نسبت کار انجام شده به کاری که باید انجام می شد اطلاق می شود.
بررسی آمار بهره وری نیروی انسانی در ایران و مقایسه با سایر کشورها نشان دهنده وضعیت نامطلوب کشور در حال حاضر در این شاخص است. به نحوی که ساعات مفید کاری به عنوان یکی از مولفه های اصلی سنجش بهره وری نیروی انسانی در ایران حداکثر تا 2 ساعت در روز و این آمار در کشورهای توسعه یافته در حدود 7 ساعت در روز می باشد.

یکی از عواملی که اثر قابل ملاحظه ای بر بهره وری دارد و می تواند نقش مؤثری در افزایش آن ایفا نماید، آموزش است. نیروی انسانی آموزش دیده می تواند نقش بسزایی در بهبود و افزایش بهره وری داشته باشدفنون و طرح های جدید در محیط کار و به دنبال آن ارتقاء بهره وری نمی تواند بدون پرسنل آموزش دیده، ایجاد و بکار گرفته شود. حتی در برخی منابع بهره وری را نتیجه آموزش نیروی کار در جامعه دانسته اند.

در اقتصاد مقاومتی که یک اقتصاد دانش بنیان است گسترش آموزش به منظور ارتقاء بهره وری نیروی انسانی یکی از دستور کارهای اصلی است.اقتصاد مقاومتی براساس آموزه های اسلامی بر استفاده بهینه از منابع و افزایش بهره وری نیروی کار و دیگر عوامل تولید متکی است و براین اساس  آموزش و پرورش می تواند  به ویژه با توسعه آموزشهای فنی و حرفه ای و تربیت نیروی کار کارامد نقش بالنده ای در توسعه اقتصادی و ارتقا شاخص بهره وری داشته باشد.
 
3- اصلاح الگوی مصرف و ترویج مصرف کالای داخلی براساس بند 8

مهمترین مزیت خرید کالای تولید کارخانجات داخلی،ایجاد اشتغال برای جوانان ایرانی است.اما ایجاد فرصت های شغلی و کاهش بحران بیکاری تنها مزیت آن نیست؛ افزایش ابتکارات تولید کنندگان داخلی،افزایش ثروت ملی،کاهش تورم،کنترل نقدینگی و نهایتا ایجاد استقلال سیاسی و اقتصادی به عنوان هدف غایی "اقتصاد مقاومتی" از دیگر مزایای خرید کالای ایرانی است.

بدون تردید فرهنگ سازی برای مصرف کالاهای ساخت داخل، نیازمند تفکر، مطالعه، نگاه عمیق، برنامه ریزی و در نظر گرفتن ابعاد روانشناختی اجتماعی این موضوع است که  نقش رسانه ها و به ویژه آموزش و پرورش در این امر بی بدیل است.

آموزش و پرورش در راستای پیشبرد این هدف مهم در اقتصاد مقاومتی، می تواند با طرح فواید مصرف کالای داخلی در برنامه درسی ملی  و انجام اقدامات فرهنگی و تربیتی در  تبدیل مصرف تولیدات داخلی در میان مردم به یک عادت، فرهنگ و در مرتبه‌ی بالاتر یک فریضه نقش اساسی بازی کند.

4-فعالسازی منابع و سرمایه های انسانی در جهت توسعه کارافرینی براساس بند 1

نیروی پیشران در هر کشور را جوانان و نوجوانان تشکیل می دهند و بدنه اصلی اقتصاد مقاومتی هم سرمایه های انسانی هستند و مطابق آنچه در بند یک  از سیاست های اقتصاد مقاومتی آمده است فعالسازی نیروی انسانی بایستی با رویکرد توسعه کارآفرینی صورت پذیرد،آموزش و پرورش به عنوان  مهمترین رکن تربیت نیروی انسانی برای تحقق این حکم وظیفه دارد بسترهای لازم را برای کشف استعدادهای نوجوانان کشور به منظور پرورش نیروی کار توانمند،خلاق و متعهد فراهم سازد. 

5-پیشبرد اقتصاد دانش بنیان و اجرای نقشه جامع علمی کشور براساس بند2

اقتصاد دانش بنیان اقتصادی است که با سرمایه گذاری به نسبت اندک، دستاوردها و محصولات بسیاری را در اختیار کشور قرار می دهد.  صرف هزینه  در پروژه های تحقیقاتی اگر  با صبر و حوصله و برنامه ریزی همراه باشد نه اتلاف منابع که عین سرمایه گذاری و ثروت اندوزی است. متاسفانه آفت تحقیقات   علمی در کشور و  غیر کاربردی بودن آن و توجه صرف به نمایه سازی مقالات است.

راهبرد اساسی در پیاده سازی اقتصاد دانش بنیان اجرای نقشه جامع علمی کشور است .
در نقشه جامع علمی کشور ارتقای جایگاه علمی و اجتماعی و شان معلمان، استادان پژوهشگران وفناوران یکی از ارکان مهم  شناخته می شود و در  سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که براساس این نقشه و سایر اسناد بالادستی تهیه شده بر آن  تاکید شده است.
بر اساس سند تحول بنیادین، نظام آموزشی ایران در چشم انداز 1404 باید در جایگاه اول منطقه قرار داشته باشد و در سطح جهان نیز الهام بخش و تاثیرگذار باشد.در سند تحول بنیادین معلم کارمند محسوب نمی شود بلکه  خود یک پژوهشگر است که باید دانش آموزان نوآور و خلاق تربیت کند.

6-تبیین ابعاد اقتصاد مقاومتی و گفتمان سازی در محیط های علمی براساس بند 21

حاصل مکتب اقتصادی لیبرالیسم در غرب امروز، نابرابری های شدید اجتماعی،افزایش بدهی های ملی،تخریب محیط زیست و استفاده از انسان به عنوان یک ابزار است بدون تردید تجربیات این مکتب اقتصادی نمی تواند در گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی کاربرد داشته باشد.

«الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» یک چارچوب جهت‌ساز  به منظور تببین گفتمان «اقتصاد مقاومتی» است که در تلاش است مدل برنامه‌ریزی غربگرا (مبتنی بر فلسفه اصالت فرد و سود حداکثری) را به چالش بکشد و کمک کند که نظامهای اجتماعی ایران با شاخصهای بومی و مبتنی بر فلسفه «هدایت الهی» تعریف شوند.تالیف کتاب "اقتصاد مقاومتی" برای تدریس در سال دوم مقطع متوسطه از سال تحصیلی جدید در راستای گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی در آموزش و پرورش تلقی می شود.

سهم اساسی در تبیین اقتصاد مقاومتی را رسانه ها برعهده دارند و براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش،نظام نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی وظیفه دارد با تعامل اثربخش و فعال با سایر نهادها و دستگاه‌های مرتبط به ویژه نهاد خانواده و رسانه زمینه کاهش مرزهای تعلیم و تربیت رسمی و غیررسمی را فراهم و از این مسیر به گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی در جامعه کمک کند.

نتیجه گیری 

آموزش و پرورش که عهده دار تعلیم و تربیت رسمی نوجوانان و جوانان به عنوان نیروی  پیشران توسعه کشور می باشد نقش تعیین کننده ای در تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی با تکیه بر توسعه و ارتقای نیروی انسانی و فرهنگ سازی دکترین اقتصاد مقاومتی در کل کشور دارد .
وظیفه آموزش و پرورش در اقتصاد مقاومتی به تدریس تکدرس اقتصاد مقاومتی محدود نمی شود بلکه بایستی گفتمان اقتصاد مقاومتی در طراحی کلیه سرفصل های آموزشی حاکم باشد و علاوه بر آن در ساختار اداری آموزش و پرورش نیز گفتمان صرفه جویی،استفاده از تولیدات داخلی نهادینه شود.

منابع و ماخذ

1- سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی، دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام،بهمن ماه 1392
2- حسینی خامنه ای،سیدعلی، تبیین اقتصاد مقاومتی در بیان مقام معظم رهبری،انتشارات خیزش نو،1393
3-سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی،1390
4-محمود متوسلی و محمدرضا آهنچیان،اقتصاد آموزش و پرورش،سمت،1381
5-ملک علیپور،غلامرضا،تبیین مقایسه ای سیاست های اقتصاد مقاومتی با سایر مکاتب اقتصادی ،مجموعه مقالات همایش ملی بررسی و تببین اقتصاد مقاومتی،1391
6-عسگری،علی،18 راهکار در اقتصاد مقاومتی،روزنامه جام جم،1391
7-فقیهی، علی نقی، تبیین هدف ها در اقتصاد آموزش و پرورش از دیدگاه اسلام،پژوهشکده تعلیم و تربیت،1377
8-سرخه دهی،فاطمه،راهکارها و چالشهای تحقق سبک زندگی اسلامی به مثابه بستر تحقق اقتصاد مقاومتی ، همایش ملی نقش سبک زندگی در اقتصاد مقاومتی،1395
9-سیفلو،سجاد،مفهوم شناسی اقتصاد مقاومتی،فصلنامه معرفت اقتصاد اسلامی شماره نهم،پاییز و زمستان 1392
10-عربی،حسین،اقتصاد مقاومتی در بیانات مقام معظم رهبری،فصلنامه سیاست های کلان مجمع تشخیص مصلحت نظام،بهار 1392
11-نهاوندیان،محمد،حذف ویژه خواری ها لازمه جهاد اقتصادی است،خبرگزاری مهر،1390
12-فشاری،مجید،بررسی و تبیین الگوی اقتصاد مقاومتی در اقتصاد ایران،مجله اقتصادی،مرداد و شهریور 1393
نظر شما