اسکار فرهادی در گیرودار نقد و تخریب
عطش انتقاد و دلواپسی، دامان دومین اسکار فیلم فروشنده به کارگردانی «اصغر
فرهادی» را گرفت و فارغ از برجستگی هنری این فیلم در میان هنروران جهان،
انگ سیاسی و کشورفروشی به آن زده شد. در حالی که پیام فرهادی در دریافت
اسکار 2017، پیشنهادی برای اجرای صلح و آرامش میان جهانیان بود.
به گزارش صدای ایران، از ایرنا اهدای دومین اسکار به فیلم «فروشنده» ساخته «اصغر فرهادی» به عنوان بهترین
فیلم غیرانگلیسی زبان اسکار 2017 ، استقبال و انتقادهای گسترده ای در رسانه
ها و افکار عمومی بر جای گذاشت؛ اثری که پس از اقدام های ضدایرانی «دونالد
ترامپ» رییس جمهوری آمریکا و امضای فرمان منع ورود ایرانیان به خاک
آمریکا، با اقبال و به دلیل اتهام های سیاسی متفاوت، با انتقاد روبه رو شد.
انتقاد از سوی گروهی که تشنه اتهام زنی و جدل های لفظی هستند و چند
صباحی است که سینمای ایران را آماج انتقادهای دلواپسانانه خود قرار داده
اند؛ عطشی که شتابزده و جوگیرانه در فضای مجازی منتشر و تبدیل به تیتر اغلب
رسانه ها می شود.
**دلواپس به فرستادن نمایندگان جایگزین از سوی فرهادی
فرهادی
از رفتن به مراسم هشتاد و نهمین دوره اسکار 2017 خودداری کرد و دو شخصیت
ایرانی و برجسته را به عنوان نمایندگان خود برای دریافت جایزه اسکار
جایگزین کرد. «انوشه انصاری» نخستین زن ایرانی است که به فضا رفته است و
از موفقترین کارآفرینان زن آمریکا نیز به حساب میآید و «فیروز نادری» از
مدیران موفق سازمان «ناسا» که یکی از موثرترین افراد شناخته شده در آمریکا
است.
موضوعی که منتقدان آن را به باد انتقاد گرفتند و این دو نماینده را
افرادی عنوان کردند که هیچ سنخیت و نسبیتی با ایران کنونی و در اندازه
کشور ندارند. در میان روزنامه های منتقد، روزنامه «کیهان» این اقدام فرهادی
را نوعی استقبال از مراسم دولتی آمریکا نامید و نوشت: «در شرایطی که
اکثریت قریب به اتفاق سینماگران حتی در آمریکا به دولت آمریکا اعتراض کرده و
علیه آن موضع گرفتهاند، فرهادی بهرغم ادعای تحریم مراسم اسکار، با معرفی
نمایندگان خود به استقبال از این مراسم دولتی آمریکا رفت!»
اما باید
گفت در شرایطی که برخی بر هیزم اختلاف ها می افزایند، فرهادی با انتخاب
ایرانیان فرهیخته و دانشمندی که در جامعه آمریکا خوش درخشیدند و این جامعه
را مدیون خود کرده اند، به دولتمردان آمریکایی یادآوری کرد که ایرانیان تا
چه میزان در آن خاک تاثیرگذار و موفق و سربلند هستند. ایرانیانی که با
وجود سال ها زندگی در آنسوی مرزها، همچنان نقش وطن را بر دل و جامه خود حک
کرده و فراموش نکرده اند که چو ایران نباشد تن من مباد.
**انتقاد از چرایی عمل نکردن فرهادی مانند «مارلون براندو»
انتقادها
به فرهادی بابت «دریافت» جایزه اسکار 2017 هم موضوعی است که در میان
نقدهای مطرح شده، برجسته بود. منتقدان پا را فراتر گذاشته و با آوردن نام
بازیگر آمریکایی که در سال 1973 از دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش
مرد، برای بازی در نقش «ویکتور کورلئونه» در فیلم «پدر خوانده» خودداری
کرد، از چرایی دریافت جایزه اسکار توسط فرهادی انتقاد می کنند.
در حالی
که فرهادی در اعتراض به فرمان اخیر رییس جمهوری آمریکا مبنی بر منع ورود
اتباع هفت کشور از جمله ایران به خاک آمریکا، با انتشار یادداشتی در
«نیویورک تایمز» تاکید کرده بود که در مراسم اسکار شرکت نمی کند و بدین
شکل، اعتراض خود را به این حرکت رئیس جمهور آمریکا نشان داد.
در متن
یادداشت فرهادی آمده است: تندروها علیرغم جنگها و دعواهای سیاسیشان در
همه جای دنیا، بسیار شبیه به هم به جهان مینگرند. آنها برای درک جهان
چارهای ندارند جز تقسیم آن به دو بخش ما و دیگران تا همواره با ساختن
تصویری هولناک از دیگران، مردم کشورشان را دچار ترس از آنها بکنند. این
فقط محدود به آمریکا نیست. در کشور من نیز تندروها اینگونهاند.
موضوعی
که به زعم کارشناسان، واکنشی ارزشمند بود که عمق وطن پرستی چهره های برجسته
هنر را نشان می داد و پیامی روشن برای دولتمردان کنونی آمریکا بود.
** دلواپسی ها از سیاسی شدن جوایز هنری
در
میان تمام تفاسیر سیاسی از فیلم فروشنده، منتقدان و همیشه دلواپسان، اعطای
این جایزه به اصغر فرهادی را نه مبتنی بر استحقاق هنری اثر بلکه بر پایه
فضای بهوجود آمده سیاسی پس از استقرار دونالد ترامپ در کاخ سفید ارزیابی
کردند و تلاش کردند به این بهانه از ارزش این موفقیت مهم بکاهند.
موضوعی
که روزنامه «سیاست روز» آن را «هدیه غیر مستقیم دونالد به اصغر» عنوان کرد
و در گزارشی نوشت: روی کار آمدن دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور آمریکا
اگر برای مردم این کشور، اروپاییها و برخی دولتیهای خودمان و به طور کامل
همه دنیا آب نداشت، برای فرهادی نان داشت. به تعبیر بهتر اصغر فرهادی برای
همیشه به خاطر این رکوردشکنی و گرفتن دومین جایزه اسکار خود، مدیون
رئیسجمهور بدخلق آمریکا خواهد بود. موفقیت امروز «فروشنده» مرهون قانون
احمقانهای بود که ترامپ پای آن را امضا کرد.
این در حالی است که این
فیلم، جوایز بسیاری پیش از دریافت اسکار در کارنامه خود دارد. جوایزی همچون
2 جایزه پرافتخار بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مرد جشنواره کن 2016 ،
بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان «انجمن ملی نقد فیلم» در آمریکا و ... همچنین
این فیلم نه تنها یکی از پرفروش ترین فیلم های سال در ایران بلکه این فیلم
در میان بیش از 10 هزار نفری که برای تماشای این فیلم در میدان «ترافالگار»
در شهر لندن گردهم آمده بودند، به نمایش درآمد.
**استقبال پرشور از فروشنده بدون توجه به کنایه ها
دلواپسان
و تنگ نظران در نقد فیلم فرهادی به انتقاد از دولتمردانی که برای این فیلم
تقدیرها و سپاس ها گفته اند می پردازند و می گویند:آن جا که مردم ما اگر
از اسکار فرهادی خوشحال میشوند، یک امر طبیعی است. آنها مدیر و به اصطلاح
نخبه فرهنگی نیستند و کوچکترین بهانهها میتواند برای چند روز هم که شده
غم نان و جیب خالی و هزار و یک مشکل دیگر را کمی کمرنگتر کند. اما مدیران
ما که قرار است مثلا کار استراتژیک بکنند و برای اعتلای فرهنگ و هنر ایران
اسلامی عرق بریزند، چرا اینقدر اختیار از کف میدهند عجیب است.
این در
حالی است که استقبال گسترده مردمی به دریافت دومین جایزه اسکار و پیام
زیبای فرهادی در این مراسم در دفاع از تلاش سینما برای در کنار هم قرار
دادن انسان ها و نفی افراطی گری و نیز حمایت تمام قد «محمد جواد ظریف» وزیر
امورخارجه و نمایندگان مجلس شورای اسلامی و سایر دولتمردان از او، نشان
از آن دارد که هنر متعهد ایرانی هم میتواند دوشادوش دیپلماسی، منطقی ترین و
عقلانی ترین و صلح آمیزترین پاسخ را به تصمیم نژادپرستانه و ضد ایرانی
حاکم بر کاخ سفید داده و تصویر درست و درخشانی از واقعیت جامعه ایران
ارائه کند. نشان داد که گاهی تصمیم هایی تا میلیون ها کیلومتر دورتر سبب
تاثیرات فراوانی می شود.
این اتفاق تاریخی، یکبار دیگر، ارزش «سرمایه
نمادین» را در کنار دیگر سرمایه های خدادادی و موجود کشور نشان داد. سرمایه
ای که می تواند در کنار پشتوانه های سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی،
ظرفیت های قدرت کشور را ارتقا بخشد و بدون آن، گاهی زبان دیپلماسی هم الکن
می شود.