افشاگری «ممنوعالکلنگ»ها علیه بقایی
نگونه که برخی باستانشناسان میگویند، در زمان ریاست حمید بقایی بر سازمان میراث فرهنگی فهرستی از باستانشناسان با عنوان «ممنوعالکلنگ» وجود داشته که اجازه کاوش در محوطههای تاریخی را نداشتهاند.
روزنامه «شرق» با درج این مطلب نوشت: حمید بقایی که در دولت اول محمود احمدینژاد قائممقام سازمان میراث فرهنگی بود از ابتدای آغاز به کار دولت دوم احمدینژاد کار خود را با عنوان رئیس این سازمان آغاز کرد.
بقایی مدرک تحصیلی خود را در زمینه IT گرفته بود و دوره ریاست او بر سازمان با انتقادات بسیار زیادی از سوی کارشناسان و باستانشناسان همراه شد.
حتی محمدعلی نجفی اولین رئیس سازمان میراث فرهنگی در دوره حسن روحانی در اظهارنظری درباره عملکرد بقایی گفته بود: «دقتی که در عملکرد مدیران قبلی داشتم، من را متوجه کرد که در عملکرد دوره آقای بقایی، هیچ نکته مثبتی قابل مشاهده نیست. واقعا هیچ نکته مثبتی در آن ندیدم که نقطه اوجش هم انتقال معاونتها به استانها بود که هنوز با مصایب آن دست به گریبانیم.»
چندپارهکردن سازمان میراث و انتقال بخشهای مختلف آن به شهرهای کشور، قطع همکاری با بسیاری از کارشناسان و باستانشناسان باسابقه همکار سازمان و همچنین ممنوعالمصاحبهکردن همه کارشناسان سازمان تنها بخشی از اقداماتی بود که در دوره حمید بقایی انجام شد. با این حال یکی از اقدامات او که تاکنون خبری از آن منتشر نشده بود ممنوعالکلنگ اعلامکردن برخی از باستانشناسان بود. این اقدام روز گذشته از سوی تعدادی از باستانشناسان که نامشان در این فهرست بود، خبری شد.
عمران گاراژیان باستانشناس باسابقه یکی از کسانی بود که میگوید نامش در این فهرست بوده. او در رابطه با ماجرای ممنوعالکلنگشدن از سوی حمید بقایی میگوید: این فهرست رسمی نبود و همینطور فهرستی برای تمام طول دولت احمدینژاد هم نبود. در واقع یک فهرست شفاهی بود که گاه به صورت شفاهی از طرف خود آقای بقایی گفته میشد. ماجرا در مورد من به این شکل بود که وقتی میخواستند بخشهای مختلف سازمان را به استانهای دیگر منتقل کنند، یکی از کارشناسان و استادان ما در سازمان با این کار مخالفت کرد و آقای بقایی در واکنش به او گفته بود شما اگر نمیخواهید به شیراز بیایید استعفا بدهید و از سازمان بروید. من در همین زمینه مصاحبهای انجام دادم و گفتم که اگر قرار است کسی از سازمان برود، خود بقایی است چون هیچ تخصصی در این حوزه ندارد. گفتم بهجای اینکه به متخصصانی که عمرشان را برای این کار گذاشتهاند گفته شود بروند، باید آنها بروند. همین حرف من هم تیتر شد و بازتاب رسانهای داشت.
گاراژیان افزود: پس از آن ماجرا قرار بود من از طرف دانشگاه محل کارم - دانشگاه نیشابور - یک دوره کاوش که برای آموزش دانشجویان باستانشناسی بود روی تپه بلوچ در نیشابور انجام دهم. بر اساس برنامهریزیها، دانشگاه نیشابور وظیفه تهیه مجوز این کاوش را برعهده داشت اما خیلی طول کشید و بیشتر از چهار ماه دانشگاه پیگیر بود اما مجوز داده نشد. در نهایت از طریق دوستانم در پژوهشگاه که آن زمان آرش لشکری رئیسش بود پیگیر شدم تا اینکه در نهایت به من خبر دادند که به دستور بقایی ممنوعالکلنگ شدهام یعنی دو نفر از همکاران ما در پژوهشگاه به من گفتند که شخص آقای بقایی با پژوهشگاه تماس گرفته و این موضوع را گفته است.
آنگونه که این باستانشناس میگوید در نهایت مجوز این کاوش به نام شخص دیگری صادر شد اما کاوش توسط عمران گاراژیان انجام شد.
او همچنین در بخش دیگری از صحبتهای خود اینگونه توضیح میدهد: بسیاری از دستورات آقای بقایی در دوره ریاستش به صورت شفاهی انجام میشد و به همین خاطر اسنادی از اقدامات آن دوره در دست نیست. بهعنوان مثال، در تعدادی از پروژههای بزرگ و مهم به صورت رسمی افراد را از کار برکنار نمیکردند بلکه با قطع بودجه پروژه و بیاحترامی و ایجاد مشکلات و کارهای دون شأن افراد به شکلی برنامهریزی میکردند که باستانشناسان خود بیخیال ادامه همکاری میشدند. همین کار را با خود من در موضوع کاوشها و بررسیها در بم و همچنین قلعه خان در بجنورد در خراسان شمالی انجام دادند.
یکی دیگر از باستانشناسانی که نام او هم در فهرست ممنوعالکلنگهای سازمان میراث در دوره بقایی قرار گرفته، کامیار عبدی بود. عبدی فارغالتحصیل دکترا از دانشگاه میشیگان است و مدتی در کالج دارتموت در ایالات متحده به تدریس پرداخته است. او پس از بازگشت به ایران تدریس در دانشگاه آزاد، واحد علوم و تحقیقات را آغاز کرد. وی چندین سال به کاوش و بررسی در دشت اسلامآباد (کرمانشاه) پرداخت که نتایج ارزشمندی در بر داشت. همچنین وی در خوزستان، فارس، ایلام و چند نقطه دیگر کاوشهایی داشته است. با این حال در دوره حمید بقایی به دلیل انتقادهایی که به عملکرد و اقدامات رئیس سازمان داشت، نامش به این فهرست وارد شد.
کامیار عبدی خود درباره این ماجرا میگوید: من همان موقع و در زمان خود دولت احمدینژاد این موضوع را شنیدم. یکی از همکاران در پژوهشکده به من گفت که به دستور شخص بقایی هرگونه همکاری با ما ممنوع است و ممنوعالکلنگ شدهایم. این در حالی است که چنین چیزی اساسا در باستانشناسی ایران سابقه نداشته که کسی ممنوعالکلنگ شود. شاید کسی به دلیل ضعف و ایراد در کارش تا مدتی به او مجوز نمیدادند اما تهیه چنین فهرستی و واردکردن نام افراد به آن از اقدامات ویژه دوره بقایی بود.
عبدی در رابطه با عوارضی که ورود نامش به فهرست ممنوعالکلنگها برایش داشت اینگونه توضیح میدهد: یکی از راهکارها برای دور زدن این محدودیتها و ممنوعیتها به این شکل بود که دوستان و همکاران ما مجوز کاوشها را با نام افراد دیگر میگرفتند. به عنوان مثال در سال 1390 و زمانی که نامم در آن فهرست سیاه بود یک کار انجام دادم با عنوان طرح نجاتبخشی سد سیمره که به اسم خودم نبود، یعنی مجوز به اسم کس دیگری نوشته شده و تاکید میکردند که کسی نفهمد من آنجا هستم و ... یعنی به صورت نامحسوس، بدون اینکه اسمم جزو فهرست رسمی باشد کار میکردم. در حقیقت آقای آرش لشکری، رئیس پژوهشگاه مجوز را به اسم خودش گرفته بود اما کار را به من سپرده بود.
روزنامه «شرق» با درج این مطلب نوشت: حمید بقایی که در دولت اول محمود احمدینژاد قائممقام سازمان میراث فرهنگی بود از ابتدای آغاز به کار دولت دوم احمدینژاد کار خود را با عنوان رئیس این سازمان آغاز کرد.
بقایی مدرک تحصیلی خود را در زمینه IT گرفته بود و دوره ریاست او بر سازمان با انتقادات بسیار زیادی از سوی کارشناسان و باستانشناسان همراه شد.
حتی محمدعلی نجفی اولین رئیس سازمان میراث فرهنگی در دوره حسن روحانی در اظهارنظری درباره عملکرد بقایی گفته بود: «دقتی که در عملکرد مدیران قبلی داشتم، من را متوجه کرد که در عملکرد دوره آقای بقایی، هیچ نکته مثبتی قابل مشاهده نیست. واقعا هیچ نکته مثبتی در آن ندیدم که نقطه اوجش هم انتقال معاونتها به استانها بود که هنوز با مصایب آن دست به گریبانیم.»
چندپارهکردن سازمان میراث و انتقال بخشهای مختلف آن به شهرهای کشور، قطع همکاری با بسیاری از کارشناسان و باستانشناسان باسابقه همکار سازمان و همچنین ممنوعالمصاحبهکردن همه کارشناسان سازمان تنها بخشی از اقداماتی بود که در دوره حمید بقایی انجام شد. با این حال یکی از اقدامات او که تاکنون خبری از آن منتشر نشده بود ممنوعالکلنگ اعلامکردن برخی از باستانشناسان بود. این اقدام روز گذشته از سوی تعدادی از باستانشناسان که نامشان در این فهرست بود، خبری شد.
عمران گاراژیان باستانشناس باسابقه یکی از کسانی بود که میگوید نامش در این فهرست بوده. او در رابطه با ماجرای ممنوعالکلنگشدن از سوی حمید بقایی میگوید: این فهرست رسمی نبود و همینطور فهرستی برای تمام طول دولت احمدینژاد هم نبود. در واقع یک فهرست شفاهی بود که گاه به صورت شفاهی از طرف خود آقای بقایی گفته میشد. ماجرا در مورد من به این شکل بود که وقتی میخواستند بخشهای مختلف سازمان را به استانهای دیگر منتقل کنند، یکی از کارشناسان و استادان ما در سازمان با این کار مخالفت کرد و آقای بقایی در واکنش به او گفته بود شما اگر نمیخواهید به شیراز بیایید استعفا بدهید و از سازمان بروید. من در همین زمینه مصاحبهای انجام دادم و گفتم که اگر قرار است کسی از سازمان برود، خود بقایی است چون هیچ تخصصی در این حوزه ندارد. گفتم بهجای اینکه به متخصصانی که عمرشان را برای این کار گذاشتهاند گفته شود بروند، باید آنها بروند. همین حرف من هم تیتر شد و بازتاب رسانهای داشت.
گاراژیان افزود: پس از آن ماجرا قرار بود من از طرف دانشگاه محل کارم - دانشگاه نیشابور - یک دوره کاوش که برای آموزش دانشجویان باستانشناسی بود روی تپه بلوچ در نیشابور انجام دهم. بر اساس برنامهریزیها، دانشگاه نیشابور وظیفه تهیه مجوز این کاوش را برعهده داشت اما خیلی طول کشید و بیشتر از چهار ماه دانشگاه پیگیر بود اما مجوز داده نشد. در نهایت از طریق دوستانم در پژوهشگاه که آن زمان آرش لشکری رئیسش بود پیگیر شدم تا اینکه در نهایت به من خبر دادند که به دستور بقایی ممنوعالکلنگ شدهام یعنی دو نفر از همکاران ما در پژوهشگاه به من گفتند که شخص آقای بقایی با پژوهشگاه تماس گرفته و این موضوع را گفته است.
آنگونه که این باستانشناس میگوید در نهایت مجوز این کاوش به نام شخص دیگری صادر شد اما کاوش توسط عمران گاراژیان انجام شد.
او همچنین در بخش دیگری از صحبتهای خود اینگونه توضیح میدهد: بسیاری از دستورات آقای بقایی در دوره ریاستش به صورت شفاهی انجام میشد و به همین خاطر اسنادی از اقدامات آن دوره در دست نیست. بهعنوان مثال، در تعدادی از پروژههای بزرگ و مهم به صورت رسمی افراد را از کار برکنار نمیکردند بلکه با قطع بودجه پروژه و بیاحترامی و ایجاد مشکلات و کارهای دون شأن افراد به شکلی برنامهریزی میکردند که باستانشناسان خود بیخیال ادامه همکاری میشدند. همین کار را با خود من در موضوع کاوشها و بررسیها در بم و همچنین قلعه خان در بجنورد در خراسان شمالی انجام دادند.
یکی دیگر از باستانشناسانی که نام او هم در فهرست ممنوعالکلنگهای سازمان میراث در دوره بقایی قرار گرفته، کامیار عبدی بود. عبدی فارغالتحصیل دکترا از دانشگاه میشیگان است و مدتی در کالج دارتموت در ایالات متحده به تدریس پرداخته است. او پس از بازگشت به ایران تدریس در دانشگاه آزاد، واحد علوم و تحقیقات را آغاز کرد. وی چندین سال به کاوش و بررسی در دشت اسلامآباد (کرمانشاه) پرداخت که نتایج ارزشمندی در بر داشت. همچنین وی در خوزستان، فارس، ایلام و چند نقطه دیگر کاوشهایی داشته است. با این حال در دوره حمید بقایی به دلیل انتقادهایی که به عملکرد و اقدامات رئیس سازمان داشت، نامش به این فهرست وارد شد.
کامیار عبدی خود درباره این ماجرا میگوید: من همان موقع و در زمان خود دولت احمدینژاد این موضوع را شنیدم. یکی از همکاران در پژوهشکده به من گفت که به دستور شخص بقایی هرگونه همکاری با ما ممنوع است و ممنوعالکلنگ شدهایم. این در حالی است که چنین چیزی اساسا در باستانشناسی ایران سابقه نداشته که کسی ممنوعالکلنگ شود. شاید کسی به دلیل ضعف و ایراد در کارش تا مدتی به او مجوز نمیدادند اما تهیه چنین فهرستی و واردکردن نام افراد به آن از اقدامات ویژه دوره بقایی بود.
عبدی در رابطه با عوارضی که ورود نامش به فهرست ممنوعالکلنگها برایش داشت اینگونه توضیح میدهد: یکی از راهکارها برای دور زدن این محدودیتها و ممنوعیتها به این شکل بود که دوستان و همکاران ما مجوز کاوشها را با نام افراد دیگر میگرفتند. به عنوان مثال در سال 1390 و زمانی که نامم در آن فهرست سیاه بود یک کار انجام دادم با عنوان طرح نجاتبخشی سد سیمره که به اسم خودم نبود، یعنی مجوز به اسم کس دیگری نوشته شده و تاکید میکردند که کسی نفهمد من آنجا هستم و ... یعنی به صورت نامحسوس، بدون اینکه اسمم جزو فهرست رسمی باشد کار میکردم. در حقیقت آقای آرش لشکری، رئیس پژوهشگاه مجوز را به اسم خودش گرفته بود اما کار را به من سپرده بود.
نظر شما