تحلیل زیبا کلام درباره علت حضور گسترده مردم در تشییع آیت الله هاشمی
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت: حضور گسترده مردم در مراسم تشییع آیت الله هاشمی رفسنجانی نشان داد که اصلاحات و مشی میانه روی و اعتدال بارور شده و ضمن بالندگی به رشد خود همچنان ادامه می دهد.
به گزارش ایرنا دکتر صادق زیبا کلام عصر سه شنبه در مراسم بزرگداشت آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی که توسط تشکل اسلامی فرهنگ و سیاست دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) قزوین برگزار شد، افزود: برای تعیین خط فکری آیت الله هاشمی باید به مشی سیاسی وی از پیش از انقلاب اسلامی تا زمان حاضر نظر بیفکنیم.
وی اضافه کرد: عده ای از افراطیون راست سیاسی کشور، ایشان را به تجدیدنظر طلبی و عدم ایستادگی پای اصول انقلاب و بخشی نیز در منتهی الیه جریان چپ سیاسی وی را به میانه رو نبودن متهم می کنند و در اثبات نظر خود نیز به برخی از اتفاقات دوران ریاست جمهوری ایشان در مواجهه با برخی جریانات و دگراندیشان داخل و خارج استناد می کنند.
زیبا کلام در تایید اعتدال و میانه روی مرحوم هاشمی، به حوادث مختلف پیش و پس از انقلاب اسلامی اشاره و اضافه کرد: ایشان از همان سال های آغازین دهه 40 که مبارزات حضرت امام (ره) آغاز شد، به عنوان طلبه ای جوان در کنار ایشان قرار گرفت و رفتار وی در آن زمان هیچ سنخیتی با رادیکالیسم و تندروی نداشت.
وی با اشاره به حوادث سال 54 و تغییر مشی (منافقین )که بهت و حیرت تمام گروه های اسلام گرا، مردم و به ویژه مبارزین داخل زندان را در پی داشت گفت: پیامدهای آن حوادث دقیقا همان چیزی بود که رژیم شاه می خواست، چون هرچه شکاف بین نیروهای مبارز بیشتر می شد به نفع رژیم بود و در اینجا یکی از شاهکارهای مرحوم هاشمی را می بینیم که با میانه روی، لطمه به انقلابیون را کمتر کرد.
وی یکی از ادله اعتدال گرایی مرحوم هاشمی را ماجرای مک فارلین عنوان کرد و ادامه داد: در آن شرایط جنگ که ایران بشدت نیازمند تسلیحات دفاعی بود و ضربه پذیری کشور در برابر حملات هوایی عراق زیاد شده بود، زمینه ای برای دریافت تجهیزات نظامی در مقابل آزادی گروگانهای غربی در لبنان فراهم شد و شرایط تا جایی پیش رفت که حتی مک فارلین برای گفت وگو به ایران آمد که موضوع با برخی تحرکات رادیکال های داخل و خارج منتفی شد و مک فارلین بدون دیداری دست از پا درازتر از کشور خارج شد.
زیبا کلام اضافه کرد: در این میان برخی از مخالفان طوری رفتار کردند که گویی امام(ره) اصلا در جریان این قضیه نبوده در حالی که پس از خروج مک فارلین از کشور، هشت نماینده مجلس شورای اسلامی در نامه ای، دکتر علی اکبر ولایتی وزیر امور خارجه وقت را به مجلس احضار کردند و وقتی خبر به گوش حضرت امام (ره) رسید، ایشان موضعی نشان دادند که نشانگر آگاهی و تسلط ایشان به اوضاع بود.
این استاد دانشگاه، قبول قطعنامه و نحوه پایان جنگ ایران و عراق را سومین دلیل خود بر میانه روی همیشگی مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی معرفی کرد و گفت: امام راحل هم به جهت اعتماد و هم اعتقادی که به مرحوم هاشمی داشتند از سال 65 ایشان را به جانشینی فرماندهی کل قوا انتخاب کردند و اتفاقی که پس از آن افتاد این بود که مرحوم هاشمی از همان زمان دریافت که پیشروی در داخل خاک عراق و اتمام جنگ با سرنگونی رژیم صدام با این روند محقق نمی شود.
زیبا کلام خاطرنشان کرد: شاید گفته شود غرض از ادامه جنگ برای بازپس گیری خاک ایران از اشغال عراق بود، اما ما خیلی پیش از آن بسیاری از سرزمین های تصرف شده خود را از عراق بازپس گرفته بودیم ولی هدف ما بیشتر گرفتن بصره و ادامه جنگ تا سرنگونی رژیم بعث عراق بود.
وی ادامه داد: مشکل اساسی مرحوم هاشمی در آن شرایط این بود که چطور موضوع لزوم پایان جنگ و آتش بس را تبیین و توجیه کند، چون در آن مقطع از زمان صحبت از این موضوع به معنای خیانت عظما بود، اما بهر حال ایشان توانست امام راحل را مجاب به پایان جنگ و قبول قطعنامه 598 کند.
زیباکلام خاطرنشان کرد: مرحوم هاشمی مغضوب مخالفان پایان جنگ واقع شد و هنوز هم برخی چنین اندیشه ای دارند، چرا که این عمل وی را یکی از نکات منفی کارنامه هاشمی می دانند.
تحولات اقتصادی
این استاد دانشگاه با اشاره به دوران ریاست جمهوری آیت الله هاشمی رفسنجانی اضافه کرد: اقتصاد ایران ساختاری دولتی و ناکارآمد داشت و تمام صنایع بزرگ و کوچک و بانک های ما دولتی و متعلق به دولت بود در حالیکه هاشمی مجدانه معتقد به پایان چنین اقتصاد و خواهان در پیش گرفتن اقتصاد آزاد مشابه آنچه در مالزی، سنگاپور، چین، هند و برزیل اتفاق افتاده بود.
وی خاطرنشان کرد: آیت الله هاشمی در این میان، نیروهای مخالف و مقاومت ها را دست کم گرفت و تصور می کرد که پس از جنگ و در دوره ثبات و آرامش کشور می توان رفورم بزرگ اقتصادی ایجاد کرد.
زیباکلام اضافه کرد: ایشان در بخش سیاست رفورم اقتصادی به دلیل برخی مخالفت ها و مقاومت ها موفق نشد ولی در بخش دیگر برنامه اش که سازندگی نام نهاد موفقیت هایی بدست آورد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: بروز و ظهور مشی اعتدالی مرحوم هاشمی، نارضایتی، گلایه و بعضا عصبانیت جریانات اصول گرا که البته در آن زمان به جناح راست، محافظه کار، اقتدارگرا و تمامیت خواه موسوم بود را بدنبال داشت.
زیباکلام در ادامه به وقایع انتخابات دهه 80 اشاره کرد و گفت: در تیر ماه سال 84 بعد از پایان دور دوم ریاست جمهوری رئیس دولت اصلاحات ، وقتی که مرحوم آیت الله هاشمی مجدد اراده حضور در انتخابات کرد، بر خلاف انتظار خود، دوستان اصول گرایش به نفع محمود احمدی نژاد با او به شدت مخالفت ورزیدند و در نتیجه احمدی نژاد هشت سال زمام امور را بدست گرفت.
زیباکلام ادامه داد: سال 84 برای اولین بار در طول تاریخ نظام جمهوری اسلامی بود که اصول گرایان با به دست گرفتن تمام ارکان قدرت در تمام قوای سه گانه و صدا و سیما، قدرت را یکپارچه از آن خود کردند.
وی افزود: در آخرین رویارویی که سال 88 اتفاق افتاد، عده ای خواهان آن بودند که مرحوم آیت الله هاشمی موضع خود را روشن کرده یا به اصول گرایان و یا به قول آنها به جریان موسوم به فتنه گران بپیوندد.
زیباکلام اضافه کرد: پس از 22 خرداد سال 1388 در نظرگاه برخی اصولگرایان تندرو، بین آیت الله هاشمی رفسنجانی و آمریکا و انگلیس فرقی وجود نداشت و ضمن هتاکی های ناروا، وی را ساکت فتنه نام نهادند.
وی با اشاره به توهین ها علیه مرحوم آیت الله هاشمی از سال88 به این سو، خاطرنشان کرد: معتقدم برای این روحانی مبارز، تمام شکنجه ها و مرارت های ایام مبارزات با طاغوت، سختی های زمان جنگ و دوران ریاست جمهوری یکطرف و تهمت و تحقیرهای ناروای پس از حوادث سال 88 نیز در طرف دیگر قرار دارد و تهمت های سال های اخیر حتی خیلی سخت تر از شکنجه های دوران اسارت زندان های ساواک بود.
این استاد دانشگاه در پاسخ به چرایی شدت این سختی ها به ماجرای اعدام منصور حلاج اشاره کرد که در زمان اعدام نسبت به سنگ اندازی اطرافیان سکوت کرد، اما نسبت به یک ضربه آرام ناشی از پرتاب خاک رس احساس درد کرد و گفت، این ضربه دردناک بود چون از سوی دوست بود نه دشمن و دقیقا علت سختی فشارهای پس از سال 88 نیز این بود که برخی توهین ها و تهمت ها به مرحوم هاشمی از سوی برخی دوستان بود.
وی با اشاره به جریانات دهه هفتاد و برخورد با دگراندیشان گفت: در آن مقطع آیت الله هاشمی توسعه اقتصادی را مرجح بر توسعه سیاسی می دانست و ظاهرا معتقد بود جامعه بیش از هر چیزی به سازندگی و توسعه اقتصادی و ریشه کنی فقر نیازمند است و فکر می کرد که بتدریج که کشور پیشرفت کند در نتیجه توسعه اقتصادی و افزایش علم و دانش و رونق اقتصادی، جامعه خود به خود به سمت مطالبات مدنی رفته و توسعه سیاسی بوقوع می پیوندد.
زیبا کلام در پایان گفت: پس از رحلت ایشان سئوالات زیادی درباره سرنوشت اصلاحات و اعتدال مطرح می شود، اما نباید نگران باشیم، چرا که حضور صدها هزار نفری مردم، آن هم بیشتر از میان نسل های سوم و چهارم انقلاب در تشییع پیکر آیت الله، نشان داد که مشی آیت الله در دل مردم جا کرده و اصلاحات و اعتدال وابسته به فرد نیست که با فقدان وی نابود شود، بلکه جریان اصلاح طلبی و میانه روی، بارور شده و همچنان به جلو خواهد رفت.
مراسم سخنرانی صادق زیباکلام با حضور انبوهی از دانشجویان و برغم ادعای برخی رسانه های مخالف، در نظم و آرامش خاصی و بدون سر دادن هرگونه شعاری برگزار و پایان یافت.