خداحافظ ژوگو بونیتو، سلام «راسا»
برزیل خیلی وقت است که عطای «ژوگو بونیتو» را به لقای آن بخشیده است؛ فوتبال زیبایی که این کشور، بیحاصل از لحاظ نتیجهگیری، به نمایش میگذاشت حالا جایش را به سبکی جدید داده است. سبکی که البته اسم جدیدی هم برای خود دارد: «راسا». راسا برخلاف آنچه تصور میشود سبکی تدافعی است، بیشتر با احساسات بازیکنان برزیل درگیر است؛ تعهد به تیم، بازی با تمام وجود، عشق به پیراهن، ازخودگذشتگی و درگیری روح با جسم برای بردن، همگی در همین کلمه کوتاه نهفته است. به گزارش خبرگزاری فرانسه، حالا برزیل بدون نیمار بزرگ، در آستانه دیدارش با آلمان بیش از هر زمان دیگری نیاز به «راسا» دارد تا بتواند از سد این تیم بگذرد و به فینال برود.
«راسا، گارا و اشک». این سه کلمهای بود که دیلما روسف بعد از بازی یکچهارم نهایی برابر شیلی توییت کرد و از همه برزیلیها خواست به آن وفادار بمانند؛ «راسا» و «گارا» صرفا دو کلمه برزیلی است که باوجود مشابهبودن با ریشه اسپانیولی «گرانیتا» هیچ شباهتی هم به آن ندارد. «سلسائو» در واقع از مدتها قبل «ژوگو بونیتو» را کنار گذاشت ولی از زمانی که فیلیپه اسکولاری روی کار آمد این «فرار از اصل» بیش از زمان دیگر به چشم آمد. در بازی برابر کلمبیا در مرحله یکچهارم نهایی هم این کلمبیا بود که برابر برزیل «ژوگو بونیتو» را به نمایش گذاشت ولی در نهایت این برزیلیها بودند که توانستند به نیمهنهایی برسند. البته از شروع جامجهانی است که برزیلیها بازی درگیرانه را به جای دریبلهای تماشایی در زمین پیاده میکنند و برای آن هم دلیل قانعکنندهای دارند؛ این تیم در بین سالهای 1970 تا 1980 به معنای تام «ژوگو بونیتو» را در زمین پیاده کرد ولی نکته جالب اینجاست که درست در همین بازه زمانی هیچ موفقیتی به دست نیاورد. بهطور دقیقتر از سال 1970 تا 1994 برزیل موفقیتی در جامجهانی نداشت و شاید توجه بیش از اندازه به «بازی زیبا» بود که این تیم را از رسیدن به جام ناکام گذاشت.
برزیل حالا شیوه را عوض کرده است؛ این تیم خطای زیادی میکند، بازی را از ریتم میاندازد و هرجا نیاز باشد تا به خواستهاش برسد ضد فوتبال هم بازی میکند. البته اگر در دیدار برابر رقیبی این حس را داشته باشند که از لحاظ تکنیکی برتر هستند سعی میکنند حفظ توپ کنند ولی اگر حس کنند از این حیث از رقیب عقبتر هستند آنوقت به خوبی دیگر ارزشهایشان را به نمایش میگذارند. نمونه بارز این مورد در دیدار برابر کلمبیا رخ داد که برزیلیها وقتی دیدند توانایی مقابله با «ژوگو بونیتو» شاگردان پکرمن را ندارند رو به بازی خشن آوردند؛ مرتکب خطا شدند و از حرکتهای خشن روی پای ستارههای کلمبیا هم هراسی نداشتند؛ فرناندینیو فقط دوبار رودریگس را به شدت سرنگون کرد و پذیرش این موضوع که چنین خطاهایی از قبل برنامهریزی نشده بود، سخت است. برزیل با همین شیوه توانست بازی سازماندهیشده و منظم کلمبیا را از کار بیندازد. شاید صحبتهای پکرمن بعد از بازی بهخوبی همهچیز را نشان دهد: «نتوانستیم بازی همیشگیمان را به نمایش بگذاریم و فکر میکنم بازی درگیرانه و اصطکاک زیادی که بین بازیکنان وجود داشت دلیل اصلی آن بود.»
البته 54 خطای رخداده در این بازی بر حرفهای پکرمن و البته سبک بازی جدید برزیلیها صحه میگذارد، با این حال قربانی همین بازی خشن خود برزیل شد که در نهایت نیمار، ستاره بیچون و چرایش را از دست داد. زونیگا با زانو به کمر او زد و رویای جوان 22ساله برزیل را بر باد داد. البته زونیگا بعد از دیدار به بازی خشن برزیلیها هم اشاره کرد: «بازی ما با برزیل دیداری بود که هر دو تیم برد میخواستند. طبیعی بود که خشن شود و درگیریها زیاد. تکلهای زیادی در بازی زده شد ولی ما تنها نبودیم که به این سبک بازی میکردیم بلکه برزیلیها هم بازی درگیرانهای به نمایش گذاشتند.» برزیل در نهایت به خواستهاش که صعود به نیمهنهایی بود رسید ولی نیمار را از دست داد. حالا هم بهنظر میرسد این تیم برای عبور از سد آلمان هم چارهای به غیر از «راسا» ندارد.
با این حال «راسا» فقط بازی درگیرانه نیست؛ «راسا» در فوتبال برزیل به این معنی است که باید 50متر بدوی و به خط حمله برسی و بلافاصله 50متر بدوی و در کارهای دفاعی شرکت کنی. «راسا» یعنی آماده استارت به خط حمله باشی و همزمان متمرکز باشی تا پاس بازیکنان حریف را قطع کنی. در کل این کلمه در فوتبال «سلسائو» به اینجا ختم میشود که نمیتوانی از پیروزی و بردن ناامید شوی.
«راسا» سبکی است که این روزها با حمایت 200میلیونیمردم برزیل همراه شده و به شجاعت بازیکنان این تیم در دیدار برابر رقبا افزوده است. این همان موردی است که سلسائو در دیدار امروز برابر آلمان قصد دارد آن را در زمین پیاده کند.
«راسا، گارا و اشک». این سه کلمهای بود که دیلما روسف بعد از بازی یکچهارم نهایی برابر شیلی توییت کرد و از همه برزیلیها خواست به آن وفادار بمانند؛ «راسا» و «گارا» صرفا دو کلمه برزیلی است که باوجود مشابهبودن با ریشه اسپانیولی «گرانیتا» هیچ شباهتی هم به آن ندارد. «سلسائو» در واقع از مدتها قبل «ژوگو بونیتو» را کنار گذاشت ولی از زمانی که فیلیپه اسکولاری روی کار آمد این «فرار از اصل» بیش از زمان دیگر به چشم آمد. در بازی برابر کلمبیا در مرحله یکچهارم نهایی هم این کلمبیا بود که برابر برزیل «ژوگو بونیتو» را به نمایش گذاشت ولی در نهایت این برزیلیها بودند که توانستند به نیمهنهایی برسند. البته از شروع جامجهانی است که برزیلیها بازی درگیرانه را به جای دریبلهای تماشایی در زمین پیاده میکنند و برای آن هم دلیل قانعکنندهای دارند؛ این تیم در بین سالهای 1970 تا 1980 به معنای تام «ژوگو بونیتو» را در زمین پیاده کرد ولی نکته جالب اینجاست که درست در همین بازه زمانی هیچ موفقیتی به دست نیاورد. بهطور دقیقتر از سال 1970 تا 1994 برزیل موفقیتی در جامجهانی نداشت و شاید توجه بیش از اندازه به «بازی زیبا» بود که این تیم را از رسیدن به جام ناکام گذاشت.
برزیل حالا شیوه را عوض کرده است؛ این تیم خطای زیادی میکند، بازی را از ریتم میاندازد و هرجا نیاز باشد تا به خواستهاش برسد ضد فوتبال هم بازی میکند. البته اگر در دیدار برابر رقیبی این حس را داشته باشند که از لحاظ تکنیکی برتر هستند سعی میکنند حفظ توپ کنند ولی اگر حس کنند از این حیث از رقیب عقبتر هستند آنوقت به خوبی دیگر ارزشهایشان را به نمایش میگذارند. نمونه بارز این مورد در دیدار برابر کلمبیا رخ داد که برزیلیها وقتی دیدند توانایی مقابله با «ژوگو بونیتو» شاگردان پکرمن را ندارند رو به بازی خشن آوردند؛ مرتکب خطا شدند و از حرکتهای خشن روی پای ستارههای کلمبیا هم هراسی نداشتند؛ فرناندینیو فقط دوبار رودریگس را به شدت سرنگون کرد و پذیرش این موضوع که چنین خطاهایی از قبل برنامهریزی نشده بود، سخت است. برزیل با همین شیوه توانست بازی سازماندهیشده و منظم کلمبیا را از کار بیندازد. شاید صحبتهای پکرمن بعد از بازی بهخوبی همهچیز را نشان دهد: «نتوانستیم بازی همیشگیمان را به نمایش بگذاریم و فکر میکنم بازی درگیرانه و اصطکاک زیادی که بین بازیکنان وجود داشت دلیل اصلی آن بود.»
البته 54 خطای رخداده در این بازی بر حرفهای پکرمن و البته سبک بازی جدید برزیلیها صحه میگذارد، با این حال قربانی همین بازی خشن خود برزیل شد که در نهایت نیمار، ستاره بیچون و چرایش را از دست داد. زونیگا با زانو به کمر او زد و رویای جوان 22ساله برزیل را بر باد داد. البته زونیگا بعد از دیدار به بازی خشن برزیلیها هم اشاره کرد: «بازی ما با برزیل دیداری بود که هر دو تیم برد میخواستند. طبیعی بود که خشن شود و درگیریها زیاد. تکلهای زیادی در بازی زده شد ولی ما تنها نبودیم که به این سبک بازی میکردیم بلکه برزیلیها هم بازی درگیرانهای به نمایش گذاشتند.» برزیل در نهایت به خواستهاش که صعود به نیمهنهایی بود رسید ولی نیمار را از دست داد. حالا هم بهنظر میرسد این تیم برای عبور از سد آلمان هم چارهای به غیر از «راسا» ندارد.
با این حال «راسا» فقط بازی درگیرانه نیست؛ «راسا» در فوتبال برزیل به این معنی است که باید 50متر بدوی و به خط حمله برسی و بلافاصله 50متر بدوی و در کارهای دفاعی شرکت کنی. «راسا» یعنی آماده استارت به خط حمله باشی و همزمان متمرکز باشی تا پاس بازیکنان حریف را قطع کنی. در کل این کلمه در فوتبال «سلسائو» به اینجا ختم میشود که نمیتوانی از پیروزی و بردن ناامید شوی.
«راسا» سبکی است که این روزها با حمایت 200میلیونیمردم برزیل همراه شده و به شجاعت بازیکنان این تیم در دیدار برابر رقبا افزوده است. این همان موردی است که سلسائو در دیدار امروز برابر آلمان قصد دارد آن را در زمین پیاده کند.
منبع: روزنامه شرق
نظر شما