جمعه ۱۸ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 08

ولایتی: ایرانی بودن افتخار است نه آریایی بودن

کد خبر: ۱۳۸۸۷۷
تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۵:۰۸

به گزارش صدای ایران، رییس مرکز تحقیقات استراتژی مجمع تشخیص مصلحت نظام، آریایی بودن را فضل ندانست و گفت: ایرانی بودن فضل است زیرا ایرانی‌بودن افتخار به فرهنگ و تمدن اسلام و ایران است که هیچ ارتباطی به خون و نژاد ندارد.
 
علی اکبر ولایتی در برنامه مستند ایران در پاسخ به سئوالی در خصوص اطلاق نام ایران به سرزمین قوم آریایی و این که آیا استعمال واژه‌های ساختگی‌ چون «آریامهر» به معنی پادشاه آریایی‌ها درست است یا خیر و از کجا و چطور رایج شد؟ گفت: در کشور ما، ایران، هیچ‌کدام از این اقوام، در هیچ دوره‌ای، خود را از پیکره اصلی سرزمین ایران جدا نمی‌دانستند.

وی ادامه داد: این یکی از الطاف الهی بی‌نظیر به مردم ایران است که تقریبا در هیچ‌ جای عالم نظیر و مشابهی ندارد هر چند که در قرن بیستم، بالاخره تلقینات استعمارگران تاحدودی نتیجه داد و بی‌توجهی دولت پهلوی به چـندگانگی‌ قومی‌ ایران به تدریج به‌ نارضایتی‌های قومی و مذهبی افزود و آن را در‌ مسیری‌ جدید‌ قرارداد.

ولایتی به دوران جنگ جهانی دوم اشاره کرد و تصریح کرد: رضاشاه برای نزدیک‌کردن ایرانیان به نازی‌ها که از دید او، برندگان جنگ جهانی محسوب می‌شدند، نظریه نادرست و بی‌پایه وحدت نژادی ایرانیان و ژرمن‌ها را مطرح کرد. وی در ازای جلب دوستی آلمان‌ها، وحدت قومی و نژادی ایرانیان را که از فارس‌ها، عرب‌ها، کردها، لرها، آذری‌ها، بلوچ‌ها و سیستانی‌ها، گیلک‌ها و ... تشکیل شده بودند از دست داد.

وی با اشاره به مواضع نظریه‌ پردازان نژادی در قرون 18 و 19م در اروپا افزود: در نوشته‌های همه مورخان دنیای قدیم از جمله هـردوت، به‌ هـیچ‌ وجه‌ اشاره‌ای‌ به‌ مقام‌ و منزلت خاص و انحصاری قوم آریایی در پیدایش علم و فرهنگ و هـنر در میان نـیست و سخنی نیز در این مورد گفته‌ نمی‌شود که این قوم احتمالا از‌ دیگر اقوام‌ قدیمی‌تر بوده است. نکته‌ای هم درباره مشخصات‌ جسمانی آنان ذکر نشده است تا بتوان به استناد آن، این قوم را چه به لحاظ جـسمانی و چـه از جـهت فرهنگی و فکری قوم «برتر» و «برگزیده» دانست.

رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام به دیدگاه اسلام در مردود دانستن نظریات نژادی اشاره کرد و افزود: از نظر دین مبین اسلام هم، نظریات نژادی مطرود است. آن دیدگاه نژادپرستانه را مقایسه کنید با دیدگاه اسلام که می‌گوید: «إنَّ اکرمکم عند الله اتقیکم». در نزد خداوند، بلال حبشی به سبب تقوایش، بر بسیاری دیگر امتیاز دارد.

وی اضافه کرد: گاهی یک عده – به اصطلاح - روشنفکر چیزی را اختراع می‌کنند که بعدها حقیقت محض فرض می‌شود و نمی‌شود آن را از ذهن مردم زدود و اگر کسی هم بگوید این حرف از کجا آمده، مردم تعجب می‌کنند و حاضر به باور حقیقت مطلب نیستند؛ شبیه آنچه در آیات قرآن کریم به آن‌ها اشاره شده که مردم قدیم خود اصنامی را می‌ساختند و بعد شروع به پرستش آن‌ها می‌کردند. بدون آن‌که به واقعیت خارجی توجهی داشته باشند و کار خود را هم‌چون حضرت ابراهیم – علی نبینا و علیه‌السلام- مورد بررسی و بازبینی عقلی قرار دهند.

ولایتی به روند تولید اندیشه نژاد آریایی ایرانی‌ها اشاره کرد و گفت: نخستین بار، دانشمندی به نام کِلوکِر واژه آریا را وارد مباحث نژادشناسی، مردم‌شناسی و زبان‌شناسی کرد و بعد از آن هم فردریش شْلِه‌گِل کوشید با این‌که هیچ دلیلی برای آریایی دانستن ژرمن‌ها در دست نبود، با دلایل بیهوده و بعضاً مسخره‌ای خویشاوندی ژرمن‌ها و ایرانیان را ثابت کنند.

وی ادامه داد: مهم‌ترین دلیل وی برای آریایی دانستن آلمانی‌ها این بود که کلمۀ Ehre به معنای شرافت در زبان آلمانی شبیه واژۀ Ari و Arie است. اگر شله‌گل به خود زحمت می‌داد یا اگر در پی اثبات اهداف ناسیونالیستی خود نبود می‌توانست در بسیاری از زبان‌های دیگر و در سرزمین‌های دیگر نیز برای کلمۀ َAri موارد مشابه یا نزدیک با معنای دیگر پیدا کند؛ چنان‌که ایرلند هم می‌تواند با دیدگاه کوته‌فکرانه به معنای سرزمین آریایی‌ها معنی شود.

رییس هیات امنای دانشگاه آزاد اضافه کرد: در ایران، نخستین‌بار، میرزا فتحعلی آخوندزاده، جلال‌الدین میرزا پسر فتحعلی شاه، و میرزا آقاخان کرمانی نظریه‌های نژادپرستی ناسیونالیستی ایرانی را مطرح کردند. میرزا آقاخان در کتاب «نامۀ باستان» به وضوح شعر و ادب عرفانی اسلام را رد می‌کند و آن را مایه شیوع فسق و فجور و رواج فحشا و منکر می‌شمارد.

ولایتی تاکید کرد: فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی و همۀ کسانی که موسس نژادگرایی در ایران بودند، کارشان این بود که نژادپرستی را با لامذهبی درآمیزند و با فکر احیای یک گذشته موهوم دور (نه کل تاریخ فرهنگ و تمدنی ایرانیان) بی‌دینی صریح و نژادپرستی زمخت و نتراشیده را تبلیغ کنند.

وی با اشاره به اقدامات دوران پهلوی به ویژه در دوران محمدرضا شاه، که دیگر این نظریۀ نژادی در سراسر جهان، نخ‌نما و پوسیده‌ای شده بود برای تاکید بر نژاد برتر بودن اریایی ها هم بخش دیگر مباحث ارائه شده توسط ولایتی بود که افزود: محمد رضاشاه لقب آریامهر بر خود نهاد و بخش بزرگی از اقوام ایرانی و بخش بزرگی از تاریخ فرهنگ و تمدن ایران و اسلام نادیده گرفته شد. این در حالی بود که افتخار پادشاهان باستانی ایران نظیر داریوش در سطور نخست همۀ کتیبه‌هایشان این بود که پادشاه مردمانی با نژادهای مختلف‌اند که در مرزهای ایران زندگی می‌کنند: «منم خشایارشا شاهِ بزرگ ، شاه شاهان ، شاه سرزمینی مختلف‌القبایل، شاه در این سرزمین بزرگ و وسیع» نه شاه یا مهر آریایی‌ها.

رییس کمیته فرهنگ و تمدن اسلام و ایران شورای عالی انقلاب فرهنگی سه شاخصه مهم نادیده‌گرفتن 1400 سال فرهنگ و تمدن اسلامی و تخطئه این تاریخ پربار و پرثمر، گزینش فقط دو دوره هخامنشی و ساسانی از میان تاریخ ایرانیان پیش از اسلام و محدود ساختن مفهوم ایرانی به «نژاد آریایی» را سه شاخصه اصلی دیدگاه پهلوی دانست و افزود: از لطائف روزگار است که همین سه مورد، پاشنه آشیل دولت پهلوی شد، چیزی که در کنار دیگر عوامل مهم و زمینه‌ساز، به واکنش به‌حق و جمعی ایرانیان در احیای فرهنگ و تمدن اصیل ایران اسلامی و سقوط دولت پهلوی انجامید.

ولایتی افزود: آریایی‌ها بر اساس همان نظریه نژادی، از حدود 3000 سال پیش به این سرزمین آمدند، اما سابقه تمدنی ایرانیان بیش از 10 هزار سال است. آن اقوام باهوش و پیشرفته که خوزیان، مردمان شهر سوخته، مردمان تمدن آرِت در کُنارْصَندَل جیرفت، مردمان تمدن‌های سیَلک کاشان، و ... در زمره آن بودند، حتما و قطعا بسیار دانا، بهره‌مند از فضایل انسانی و توانایی جسمی بودند که بخش اعظم مردمان ایران امروز، از نسل آنان هستند و باید به این تبار مستند و علمی خود افتخار کنند.

وی تصریح کرد : نکته مهم‌ آن که آریایی بودن فضل نیست، اما ایرانی بودن فضل است. زیرا آریایی‌بودن افتخار به خون و نژاد است و تفاوتی با فخر جهالت عربی پیش از اسلام ندارد، اما ایرانی‌بودن افتخار به فرهنگ و تمدن اسلام و ایران است که هیچ ارتباطی به خون و نژاد ندارد، بلکه افتخار به حرمت‌های انسانی، مهربانی‌ها، علم‌دوستی‌ها و ارزش‌های پاک بشری است.

نظر شما