سه‌شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 01

شريداوي: دف مديون استاد محمدرضا لطفي است

کد خبر: ۱۳۷۷۶
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۵ تير ۱۳۹۳ - ۲۲:۰۶
دف، يكي از سازهاي كوبه‌اي در موسيقي ايراني است كه شامل حلقه‌اي چوبي است كه پوست نازكي بر آن كشيده‌اند و با ضربه‌هاي انگشت مي‌نوازند. اين ساز از سازهاي ضربي ايراني شبيه به دايره ولي بزرگ‌تر از آن و با صداي بم‌تر است. چنانكه از كتاب‌هاي موسيقي و نوشته‌ها و اشعار برمي‌آيد، در دوره اسلامي ايران، اين ساز براي پشتيباني از ساز و حفظ وزن به كار مي‌رفته و ركن اصلي مجالس اهل ذوق و عرفان بوده كه قوالان هم با خواندن سرود و ترانه آن را به كار مي‌بردند. در كتاب‌هاي لغت در معني دف يا دايره مي‌نويسند: آن چنبري است از چوب كه  روي آن پوست كشند و بر چنبر آن حلقه‌ها آويزند. در قديم براي آنكه طنين بهتري داشته باشد روي دف پوست آهو مي‌كشيدند. در قديم دف يا دايره كوچك را كه چنبر آن از روي و برنج ساخته مي‌شد خمك يا خمبك مي‌گفتند. به دست زدن با وزن و به اصطلاح بشكن زدن هم خمك يا خمبك مي‌گفتند. دف‌هايي هم بوده كه بر چنبر آن زنگ تعبيه مي‌كردند و مي‌نواختند. زنگ‌هاي دف را جلاجل مي‌گفتند. در دوره اسلامي به كساني كه دف يا دايره مي‌نواختند جلاجل‌زن مي‌گفتند. در ايران كهن جلاجل وسيله‌اي بيضي شكل و بزرگ بود كه زنگ‌هايي بر آن مي‌بستند و در جنگ‌ها به كار مي‌بردند و ظاهراً صداي مهيبي داشته است. دف را كه بر آن زنگوله تعبيه مي‌كنند دف زنگي مي‌گويند. پس از آنكه تنبك مجلسي شد به تدريج جاي دف را گرفت و از رونق دف كاست و دف را بيشتر در شهرهاي كوچك و قصبات به كار مي‌بردند به ويژه در كردستان و آذربايجان بسيار متداول بود و نوازندگان ماهر داشت. در سال‌هاي اخير دف نوازي در بيشتر شهرهاي ايران رايج‌تر شده است و هنرآموزان به آموختن آن روي آورده‌اند. از نوازندگان صاحب سبك آن مي‌توان بيژن كامكار و مسعود حبيبي را نام برد كه استاد كامكار نقش بسزايي را در شخصيت دادن به اين ساز در موسيقي اصيل ايراني ايفا كرده است و استاد حبيبي با ابداع شيوه مدرني در نوازندگي اين ساز آن را به‌صورت كاملاً اصولي و تكنيكي مانند ديگر سازها در آورده است. بيژن كامكار، عماد توحيدي، مسعود حبيبي، مهدي غلامي، احمد خاك طينت، پژمان حدادي، مهرداد كريم خاوري، مجيد آهنگر، سيامك عزيززاده، مهدي سنگي كرمانشاهي، سيامك جامعي مؤيدي، حسين رضايي‌نيا و نبيل يوسف شريداوي. صداگرفتن از دف در استوديو كاري بسيار دشوار است كه تنها جمع كمي از نوازندگان از جمله بيژن كامكار، نبيل يوسف شريداوي، مجيد آهنگر و حسين رضايي نيا موفق به انجام اين مهم گشته‌اند. به تازگي آلبوم مي‌صوفي افكن، اثري است بر اساس ملودي‌هاي خانقاهي، ساخته و پرداخته نبيل يوسف شريداوي و با صداي استاد داود آزاد كه براساس گفته‌هاي بسياري از مخاطبين، اثري منحصر به‌فرد و متفاوت از ديگر آثار خانقاهي بوده است. تكنيك‌ها و تركيب‌هاي استفاده شده در دف و نحوه صدا‌گيري از اين ساز، از شاخصه‌هاي مهم اين اثر بوده و راهي براي جلب توجه استاد آزاد در جهت همكاري‌اش با اين اثر. تنظيمات زيباي ني با جمله‌بندي‌هاي وزين، از ديگر شاخصه‌هاي مثبت اين اثر و نهايتا آواز خواني، تحريرهاي موجز و گرماي صداي استاد آزاد، حال و هوايي خاص را به اين اثر بخشيده است. به بهانه انتشار اين آلبوم به عنوان اولين آلبوم رسمي نبيل يوسف شريداوي با او به گفت‌وگو نشسته‌ايم كه در ادامه مي‌خوانيد:

دف را نزد چه كسي آموختيد؟
به صورت مستقيم دف را از استادم نيما مالكي‌زاده آموختم. بزرگترين آموخته او به من تفكر در حيطه ريتم بود. او خود نگاه ديگرگونه‌اي به ريتم‌هاي معمول داشت. به صورت غيرمستقيم نيز، از ساز خليفه ميرزا آغه غوثي، مه‌لا دشتي، سيد علاء ياسيني و بيژن كامكار بهره‌ها برده‌ام.

مشخصه دف شما چيست؟ چه چيزي در دف شما باعث تمايز آن نسبت به نوازندگي ديگران است؟
هر منطقه جغرافيايي در ايران، به واسطه داشتن گويش، پوشش، آداب و سنن و در كل فرهنگ مربوط به آن جغرافيا و قوم، موسيقي و سازبندي مخصوص خود را داراست. استفاده از ريشه عميق اين فرهنگ موسيقايي راز ماندگاري و موفقيت آثار بسياري است. من تلاش كرده‌ام از ريتم‌هاي جنوبي كه داراي تنوع بسيار، جمله‌بندي‌هاي خاص و اكسنت‌هاي ويژه خود هستند، در «دف» استفاده كنم كه سازي مختص منطقه كردستان، با مقام‌ها، جمله‌بندي‌ها و تكنيك‌هاي مشخص است. استفاده از ريتم‌هاي سه نوع موسيقي رايج جنوبي، يعني موسيقي زار، موسيقي آييني(سنج، دمام و. . ) و موسيقي شادماني(ضرب و تمپو و ني‌انبان) در دف، باعث شنيده شدن ريتم‌هاي نامتعارف، البته بديع و نو، در اين ساز مي‌گردد. البته با حفظ اصالت و سنت.

حفظ اصالت و سنت؟
جملات ريتميك استفاده شده در دف، صلابت و ابهت خاصي دارند. وقتي شما با دف ريتم‌هاي تنبك يا دگر سازهاي كوبه‌اي را بزنيد، از صلابت و شكوه آن كاسته مي‌شود. تلاش من بر اين بوده تا ضمن اجراي ريتم‌هاي ديگرگون با دف كه از لحاظ جمله‌بندي، اكسنت و تكنيك بسيار با مقام  و جملات رايج متفاوت است، از شكوه و حماسه‌اي كه در اين ساز است، كاسته نشود. و اين به اين دليل است كه نوآوري صورت گرفته، بر بستر سنت واقع شده است. اينكه چه اندازه در اين زمينه موفق بوده‌ام، قضاوتش با صاحب‌نظران و مخاطبان است.
 
دف را در آثار چه آهنگسازاني، آنطور كه بايد ديده‌ايد؟ چه آهنگسازاني از دف به خوبي استفاده كرده‌اند؟
استاد لطفي كه استفاده از دف در موسيقي ايراني، مديون سليقه و فكر اوست. استاد پرويز مشكاتيان و كامكارها، بهترين استفاده از دف را به لحاظ صدادهي، زمان و شيوه استفاده از دف كرده‌اند. يعني آن اصالت و لهجه واقعي‌اي كه در دف هست، حفظ شده و دف، شكوه و صلابت خود را در آثار اين بزرگان به نمايش درآورده است.

شما با استاد لطفي اجراهايي داشته‌ايد. براي ما در اين باره توضيح دهيد.
در دو سال آخر عمرشان، افتخار نوازندگي در كنار ايشان را داشتم و بسيارها آموختم. كنسرت‌هاي بسياري در شهرهاي مختلف ايران داشتيم و حاصل همكاري ما، دو آلبوم صوتي و تصويري، به نام «كنسرت شهر اصفهان» بود كه توسط آواي شيدا منتشر شد.

چه شاخصه‌اي در دف‌نوازي شما باعث انتخاب شما توسط استاد لطفي براي همكاري با ايشان بود؟
براي استاد، اين مدل ريتم‌هاي جنوبي جذاب بود و همين، باعث همكاري ما شد.

مرگ استاد محمدرضا لطفي  از نگاه شما.  
در قونيه بودم. مقبره مولانارا ديدم. آن شكوه و عظمتي كه در جان تك تك كلمات و اشعار و سخنان او در ديوان شمس كبير و مثنوي معنوي و فيه مافيه‌اش است، در مقبره‌اش نيست. كه خود اين را بانگ زده بود:
اي قوم به حج رفته كجاييد كجاييد 
معشوق همينجاست بياييد بياييد
لطفي در آثارش زنده و جاودانه است. او به ابديت و جاودانگي پيوست. لطفي در تك تك مضراب‌هايش مي‌زيد. قافله سالار، عشق داند، پرواز عشق، راست پنجگاه و. . . و. . . و. . .

آلبوم تازه منتشر شده شما؟
«مِي صوفي افكن كجا مي‌فروشند» براساس موسيقي صوفيان كرد و عرب. يك قطعه مصري، يك قطعه سوري و پنج قطعه كردي در اين آلبوم است كه اشعار استفاده نشده يا كمتر استفاده شده‌اي از مولانا كه بسيار خاص هستند و متناسب با ريتم و فضاي تضانيف، با صداي استاد داود آزاد اجرا شده‌اند.

چرا داود آزاد؟
صداي بم داود آزاد و متفاوت خواندن او با تحريرها و زير و بمي كه مختص صداي خود اوست آن‌هم در دوره‌اي كه همه خوانندگان شبيه به هم مي‌خوانند و ژانري كه او در آن توليد اثر مي‌كند، يعني موسيقي عرفاني، باعث شد به تنها گزينه‌اي كه انديشيدم، ايشان باشند. ايشان 9 سال بود كه فقط كنسرت برگزار مي‌كردند و اثري روانه بازار نكرده بودند. تا پيش از اين نيز فقط كارهاي ساخته خود را خوانده بودند. اما نظر لطفشان نسبت به اثر و ارتباطي كه با كار برقرار كرده بودند، باعث شد خوانندگي و نوازندگي در آن را بپذيرند.

از زمان توليد اثر و سازبندي آن بگوييد.
اين كار چهار سال پيش ضبط شده بود و سازبندي آن، ني، عود، تنبور و دف است. اما عمدتا دف و ني محور است. جاويد ابراهيم‌پور، هر ملودي را براي اركستر ني‌ها تنظيم كرد. دف نيز در آن نقشي اساسي بازي مي‌كند. چرا كه موسيقي خانقاهي چنين مي‌طلبد.

از ريتم‌هاي جنوبي كه شاخصه دف شماست در اين اثر استفاده شده است؟
بسيار كم. بيشتر سعي شده اصالت خانقاهي اثر حفظ شود. در عين حال متفاوت و غير معمول.

اين مدل ريتم‌ها را در كدام اثر ارائه داده يا خواهيد داد؟
در آلبوم ديگري به نام «من تن تننم» كه ملودي‌هاي آن جنوبي است و با لهجه آن سمت و سو خوانده مي‌شود. اشعار آن نيز از هوشنگ ابتهاج و مولاناست. دف آن كاملاٌ جنوبي و متفاوت با ريتم‌هاي معمول كردي و موسيقي سنتي ايراني است. اين اثر، ضبط شده و به زودي روانه بازار مي‌گردد.

و در آخر، مي‌صوفي افكن كجا مي‌فروشند؟
مي‌صوفي افكن را سي دي فروشي‌هاي معتبر مي‌فروشند!  (با خنده)
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ماعده عبادي
|
|
۱۱:۲۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۸
با سام
بسيار زيبا بود از شنيدن اثرتون موصوفي افكن... لذت ميبرم باسپاس فروان.
نظر شما