يکشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 06

سیاست ترامپ در قبال ایران مشخص نیست

کد خبر: ۱۳۷۲۴۱
تاریخ انتشار: ۰۲ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۶
توافق هسته ای سال 2015 و متعاقب آن قرارداد فروش هواپیماهای بوئینگ فرصت هایی را برای دولت آمریکا و همچنین شرکت های آمریکایی به منظور همکاری و ایجاد روابط مجدد با ایران فراهم آورده بود، اما قانونگذاران این کشور در گنگره تمامی روزنه های امید را نابود کردند.

حضرت آیت الله « اکبر هاشمی رفسنجانی»، رئیس جمهور اسبق ایران و یکی از برجسته ترین و قدرتمندترین چهره های سیاسی نظام ایران در روز هشتم ژانویه و در سن 82 سالگی درگذشت. مراسم تشییع آیت الله هاشمی با حضور جمع کثیری از مردم ایران برگزار شد و آیت الله «علی خامنه ای»، رهبر جمهوری اسلامی ایران نیز نماز را بر پیکر این شخصیت برجسته نظام جمهوری اسلامی ایران اقامه کرد. اما حضور آیت­ الله خامنه ای در این مراسم و اقامه نماز از سوی ایشان نشان از پیچیدگی های سیاست های داخلی در ایران دارد.

رهبر جمهوری اسلامی ایران در طول مذاکرات سخت و پرتنش هسته ای میان ایران و پنج قدرت جهانی یعنی چین، فرانسه، آلمان، روسیه و آمریکا که در نهایت نیز به انعقاد توافق هسته ای ایران در سال 2015 منتهی شد، همواره در کنار «حسن روحانی»، رئیس جمهوری ایران قرار داشت. این توافق در ازای لغو تحریم های اقتصادی و مالی اعمال شده علیه ایران، محدودیت های بلندمدتی را بر برنامه هسته ای این کشور اعمال کرده است. اگرچه آیت الله خامنه ای در طول مدت مذاکرات همواره حمایت و پشتیبانی خود را از رئیس جمهوری ایران اعلام کرد، اما با این حال ایشان هیچ گاه سوءظن خود را نسبت به حسن نیت آمریکا، این شیطان بزرگ، در مذاکرات هسته ای مخفی و پنهان نکرد.

آیت الله هاشمی رفسنجانی در کل و به ویژه در سال های اخیر به عنوان یکی از چهره های میانه روی جمهوری اسلامی شناخته می شد. حتی در تیره و تارترین روزهای روابط میان ایران و آمریکا در اوایل دهه 1980 یعنی همان زمانی که ایران چند دیپلمات آمریکایی زندانی در این کشور را تازه آزاد کرده بود، آیت الله هاشمی رفسنجانی با برخی از دیپلمات­ های آمریکا تماس هایی را برقرار کرده و برای کاهش تنش های میان دو کشور تلاش هایی را صورت داد. گذشته از همه اینها، ایران در سال های بسیار دور یکی از متحدان نزدیک آمریکا به شمار می رفت و مقامات آمریکایی در آن زمان ایران را به عنوان متحدی قلمداد می کردند که می توانست از این کشور در برابر جاه طلبی های تاریخی اتحاد جماهیر شوروی محافظت کند.

اما در حال حاضر، روابط ایران و آمریکا دوباره در یک نقطه بسیار بحرانی و حساس قرار گرفته است. از یک سو، برخی از قانونگذاران آمریکایی همچنان به مخالفت با توافق هسته ای ادامه می دهند و از هیچ تلاشی برای لغو کامل این توافق و اعمال تحریم های مجدد اقتصادی و مالی علیه ایران فروگذار نمی کنند؛ و از سوی دیگر نیز هنوز مشخص نیست که «دونالد ترامپ»، رئیس جمهوری منتخب آمریکا با رسیدن به قدرت چه سیاستی را در قبال ایران در پیش خواهد گرفت و چه اقداماتی را در خصوص این کشور انجام خواهد داد.

آنچه مسلم است این است که اگر ایالات متحده آمریکا تحت رهبری ترامپ تصمیم به لغو کامل توافق هسته ای ایران بگیرد، متحدان وفادار آمریکا از این کشور دنباله روی نکرده و همچنان به روابط تجاری و مالی سودآور خود با ایران ادامه خواهند داد. در همین حال شاهد هستیم که ایران به همراه روسیه و ترکیه اخیراً نشست های مشترکی را در موضوع بحران سوریه تشکیل داده و به دنبال یافتن راه حلی برای بحران و جنگ داخلی در این کشور است. همه اینها در حالی است که آمریکا از این بازی کنار گذاشته شده و هیچ نقشی در این فرایند ایجاد صلح در سوریه ندارد. قرار است که سه کشور ایران، روسیه و ترکیه مذاکراتی را تحت عنوان مداکرات صلح سوریه در اواخر ماه جاری در آستانه قزاقستان و با هدف حل بحران این کشور انجام دهند.

تنها یک موضوع در این میان روشن و مسلم است و آن این است که توافق هسته ای سال 2015 و متعاقب آن قرارداد فروش هواپیماهای بوئینگ به ایران فرصت هایی را برای دولت آمریکا و همچنین شرکت های آمریکایی به منظور همکاری و ایجاد روابط مجدد با ایران فراهم آورده بود، اما قانونگذاران این کشور در گنگره تمامی روزنه های امید را نابود کردند. به نظر می رسد که استدلال های آنها در مورد منافع آمریکا کاملاً غیرمنطقی بوده و قبول و پذیرش این استدلالات کار چندان آسانی نیست.

*تولدو بلید
نظر شما