7 نکته درباره حادثه ساختمان پلاسکو
« 7 نکته درباره حادثه ساختمان پلاسکو » عنوان
سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم حمیدرضا شکوهی است که میتوانید آن را
در ادامه بخوانید:
هنوز مدت زیادی از بروز حادثه دردناک آتشسوزی و ریزش ساختمان پلاسکو سپری نشده و در لحظه نگارش این یادداشت، هنوز راهی به سوی آتشنشانان گرفتار در زیر آوار پیدا نشده و بررسی همه جوانب این حادثه را باید تا زمان پایان عملیات نجات به تاخیر انداخت. هر چند در نگاه اول، بروز این حادثه نشان داد که تهران تا چه حد در مقابله با حوادث، بیدفاع است و تکراری است اگر دوباره ذکر کنم یک زلزله، تهران را به کل نابود میکند. اما ذکر چند نکته کوتاه خالی از فایده نیست:
1- نگرش سیاسی، نه فقط نسبت به این حادثه، بلکه نسبت به هر حادثه دیگری که با جان انسانها سر و کار دارد مذموم است. به همین دلیل وظیفه همگان این است که بدون نگرش سیاسی به این حادثه بنگرند. اما متاسفانه، درخواست عدم نگرش سیاسی به این حادثه و تشبیه کسانی که از این حادثه، به نفع اهداف سیاسی خود سوءاستفاده میکنند به لاشخور سیاسی، توسط طیفهای نزدیک به رسانههایی صورت گرفت که پس از حادثه تلخ قطار تبریز _ مشهد، حتی یک روز هم برای همدردی با قربانیان آن حادثه صبر نکردند و با شدیدترین مواضع سیاسی، ابعاد انسانی آن حادثه را زیر سایه سیاست قرار دادند. هنوز تیترهایی همچون قطار شرمساری، آن هم فقط یک روز پس از حادثه قطار، که کنایه ای به رییس جمهور بود در خاطر مردم هست. عدم نگرش سیاسی به این حادثه، یک درخواست صحیح است، اما مشروط به آن که کسانی که این درخواست را مطرح میکنند خودشان قبلا سوار این موج نشده باشند.
2- محمدباقر قالیباف شهردار تهران در بروز این حادثه مقصر است اما تنها مقصر حادثه نیست. قرار نیست با یک حادثه، هر چه قدر هم دردناک، کل کارنامه یک فرد را زیر سوال ببریم. اما حامیان شهردار باید بپذیرند که نگرش سیاسی به مسایل شهری را آقای قالیباف و حامیانشان نهادینه کردند وقتی شهرداری را پلی برای رسیدن به دولت ارزیابی کردند. آقای قالیباف و دوستانشان، شهر را با نگرش سیاسی اداره میکنند.
3- شهرداری مقصر اصلی حادثه است چراکه با مالکان ساختمان پلاسکو مماشات کرد. تاکید بر این موضوع که ساختمان پلاسکو قدیمیبود، یا بارها به آن تذکر داده شده نمیتواند نافی مسوولیت شهرداری باشد. این فقط رفع تکلیف است. شهرداری، خیلی راحت با سدمعبر برخورد میکند، ساختمانهایی که عوارض خود را نپرداخته باشند یا مشکلی داشته باشند، پلمپ میکند یا بتون و نیوجرسی در مقابل آن قرار میدهد، حتی با ساختمان علاءالدین در همین خیابان جمهوری بارها برخورد شد. پس اینکه شهرداری ضمانت اجرایی ندارد و صرفا تذکر میدهد، برای مردم تهران که روزانه شاهد مسدود شدن ساختمانهایی توسط شهرداری هستند، شبیه یک شوخی است. شهرداری تهران خیلی صریح باید اعلام کند چرا با ساختمان پلاسکو برخورد نکرده است؟
در این خصوص بند ١٤ ماده ٥٥ قانون شهرداریها در مورد وظایف شهرداری مقرر میدارد:
- اتخاذ تدابیر مؤثر و اقدام لازم برای حفظ شهر از خطر سیل و حریق و همچنین رفع خطر از بناها و دیوارهای شکسته و خطرناک واقع در معابرعمومیو کوچهها و اماکن عمومی و دالانهای عمومی و خصوصی و پر کردن و پوشاندن چاهها و چالههای واقع در معابر و جلوگیری از گذاشتن هرنوع اشیاء در بالکنها و ایوانهای مشرف و مجاور به معابر عمومیکه افتادن آنها موجب خطر برای عابرین است و جلوگیری از ناودانها و دودکشهایساختمانها که باعث زحمت و خسارت ساکنین شهرها باشد. (اصلاحی 27/11/1345)
تبصره - در کلیه موارد مربوط به رفع خطر از بناها و غیره و رفع مزاحمتهای مندرج در ماده فوق شهرداری پس از کسب نظر مأمور فنی خود به مالکین یاصاحبان اماکن یا صاحبان ادوات منصوب ابلاغ مهلتدار متناسبی صادر مینماید و اگر دستور شهرداری در مهلت معین به موقع اجرا گذاشته نشود، شهرداری راساً با مراقبت مأمورین خود اقدام به رفع خطر یا مزاحمت خواهد نمود و هزینه مصروف را به اضافه صدی پانزده خسارت از طرف دریافتخواهد کرد. مقررات فوق شامل کلیه اماکن عمومیمانند سینماها - گرمابهها - مهمانخانهها - دکاکین - قهوهخانهها - کافه رستورانها - پاساژها و امثالآنکه محل رفت و آمد مراجعه عمومیاست نیز میباشد.
(اصلاحی 27/1345/11)
4- نمایندگان مردم تهران در شورای شهر چه میکنند؟ اصلا ما مردم تا چه حد در فرستادن نمایندگان مناسب به شورای شهر، دقت کردهایم؟ ورزشکارانی که به شورای شهر فرستادیم تا چه حد برای شهرمان فایده داشتهاند؟ نمایندگان دیگرمان در شورای شهر چه کردهاند تا این حوادث رخ ندهد؟ بعد نظارتی شورای شهر چه کرده است؟ مردم منتظر پاسخ اعضای شورای شهر هستند.
5- ازدحام شدید مردم در محل وقوع حادثه، در امدادرسانی اختلال ایجاد کرد. اینکه چرا در کشور ما وقتی حادثهای رخ میدهد مردم جمع میشوند و شروع به عکس گرفتن و فیلم گرفتن میکنند موضوعی است که باید جداگانه مورد بررسی قرار داد. اما تاسفآور اینجاست که در حالیکه همگان از مردم درخواست میکنند از محل حادثه دور شوند تا امدادرسانی با سهولت بیشتری صورت گیرد، یک رسانه رسمیهمچون صدا و سیما، از مردم میخواهد فیلمهای خود را از حادثه به باشگاه خبرنگاران بفرستند تا به نام خود آنها در سایت، منتشر شود (اخبار ساعت 19 پنجشنبه). واقعا رسانه ملی چه میکند؟ و اصلا تا چه حد برای مقابله با این حوادث و نوع رفتار در قبال آن فرهنگسازی کردهایم؟ قطعا صفر.
6- درباره کسانی که از ساختمان در حال سوختن پلاسکو، عکس سلفی و دسته جمعی گرفته و با لبخند به دوربین موبایلهایشان خیره شدهاند و با این بیتوجهی، واژه انسانیت را زیر سوال بردهاند نمیدانم چه باید بنویسم. واقعا از لحاظ فرهنگی به کدام نقطه رسیدهایم که در کنار ساختمانی در حال سوختن که تعدادی از هموطنانمان در آن در حال دست و پنجه نرم کردن با آتش و مرگ هستند عکس میگیریم و لبخند میزنیم؟
7- برخی از مردم در حال دست به دست کردن شایعات در شبکههای موبایلی هستند. شایعاتی که از تصاویر تایید نشده از آتشنشانان شهید آغاز میشود و به عکسی قدیمیاز برج ایفل پاریس که مدعی شدهاند به خاطر احترام به آتشنشانان ایرانی، به رنگ پرچم ایران درآمده، اما در اصل، مناسبتی دیگر داشته، ختم میشود. ای کاش قبل از نشر هر پستی در فضای مجازی، بیشتر دقت کنیم.
هنوز مدت زیادی از بروز حادثه دردناک آتشسوزی و ریزش ساختمان پلاسکو سپری نشده و در لحظه نگارش این یادداشت، هنوز راهی به سوی آتشنشانان گرفتار در زیر آوار پیدا نشده و بررسی همه جوانب این حادثه را باید تا زمان پایان عملیات نجات به تاخیر انداخت. هر چند در نگاه اول، بروز این حادثه نشان داد که تهران تا چه حد در مقابله با حوادث، بیدفاع است و تکراری است اگر دوباره ذکر کنم یک زلزله، تهران را به کل نابود میکند. اما ذکر چند نکته کوتاه خالی از فایده نیست:
1- نگرش سیاسی، نه فقط نسبت به این حادثه، بلکه نسبت به هر حادثه دیگری که با جان انسانها سر و کار دارد مذموم است. به همین دلیل وظیفه همگان این است که بدون نگرش سیاسی به این حادثه بنگرند. اما متاسفانه، درخواست عدم نگرش سیاسی به این حادثه و تشبیه کسانی که از این حادثه، به نفع اهداف سیاسی خود سوءاستفاده میکنند به لاشخور سیاسی، توسط طیفهای نزدیک به رسانههایی صورت گرفت که پس از حادثه تلخ قطار تبریز _ مشهد، حتی یک روز هم برای همدردی با قربانیان آن حادثه صبر نکردند و با شدیدترین مواضع سیاسی، ابعاد انسانی آن حادثه را زیر سایه سیاست قرار دادند. هنوز تیترهایی همچون قطار شرمساری، آن هم فقط یک روز پس از حادثه قطار، که کنایه ای به رییس جمهور بود در خاطر مردم هست. عدم نگرش سیاسی به این حادثه، یک درخواست صحیح است، اما مشروط به آن که کسانی که این درخواست را مطرح میکنند خودشان قبلا سوار این موج نشده باشند.
2- محمدباقر قالیباف شهردار تهران در بروز این حادثه مقصر است اما تنها مقصر حادثه نیست. قرار نیست با یک حادثه، هر چه قدر هم دردناک، کل کارنامه یک فرد را زیر سوال ببریم. اما حامیان شهردار باید بپذیرند که نگرش سیاسی به مسایل شهری را آقای قالیباف و حامیانشان نهادینه کردند وقتی شهرداری را پلی برای رسیدن به دولت ارزیابی کردند. آقای قالیباف و دوستانشان، شهر را با نگرش سیاسی اداره میکنند.
3- شهرداری مقصر اصلی حادثه است چراکه با مالکان ساختمان پلاسکو مماشات کرد. تاکید بر این موضوع که ساختمان پلاسکو قدیمیبود، یا بارها به آن تذکر داده شده نمیتواند نافی مسوولیت شهرداری باشد. این فقط رفع تکلیف است. شهرداری، خیلی راحت با سدمعبر برخورد میکند، ساختمانهایی که عوارض خود را نپرداخته باشند یا مشکلی داشته باشند، پلمپ میکند یا بتون و نیوجرسی در مقابل آن قرار میدهد، حتی با ساختمان علاءالدین در همین خیابان جمهوری بارها برخورد شد. پس اینکه شهرداری ضمانت اجرایی ندارد و صرفا تذکر میدهد، برای مردم تهران که روزانه شاهد مسدود شدن ساختمانهایی توسط شهرداری هستند، شبیه یک شوخی است. شهرداری تهران خیلی صریح باید اعلام کند چرا با ساختمان پلاسکو برخورد نکرده است؟
در این خصوص بند ١٤ ماده ٥٥ قانون شهرداریها در مورد وظایف شهرداری مقرر میدارد:
- اتخاذ تدابیر مؤثر و اقدام لازم برای حفظ شهر از خطر سیل و حریق و همچنین رفع خطر از بناها و دیوارهای شکسته و خطرناک واقع در معابرعمومیو کوچهها و اماکن عمومی و دالانهای عمومی و خصوصی و پر کردن و پوشاندن چاهها و چالههای واقع در معابر و جلوگیری از گذاشتن هرنوع اشیاء در بالکنها و ایوانهای مشرف و مجاور به معابر عمومیکه افتادن آنها موجب خطر برای عابرین است و جلوگیری از ناودانها و دودکشهایساختمانها که باعث زحمت و خسارت ساکنین شهرها باشد. (اصلاحی 27/11/1345)
تبصره - در کلیه موارد مربوط به رفع خطر از بناها و غیره و رفع مزاحمتهای مندرج در ماده فوق شهرداری پس از کسب نظر مأمور فنی خود به مالکین یاصاحبان اماکن یا صاحبان ادوات منصوب ابلاغ مهلتدار متناسبی صادر مینماید و اگر دستور شهرداری در مهلت معین به موقع اجرا گذاشته نشود، شهرداری راساً با مراقبت مأمورین خود اقدام به رفع خطر یا مزاحمت خواهد نمود و هزینه مصروف را به اضافه صدی پانزده خسارت از طرف دریافتخواهد کرد. مقررات فوق شامل کلیه اماکن عمومیمانند سینماها - گرمابهها - مهمانخانهها - دکاکین - قهوهخانهها - کافه رستورانها - پاساژها و امثالآنکه محل رفت و آمد مراجعه عمومیاست نیز میباشد.
(اصلاحی 27/1345/11)
4- نمایندگان مردم تهران در شورای شهر چه میکنند؟ اصلا ما مردم تا چه حد در فرستادن نمایندگان مناسب به شورای شهر، دقت کردهایم؟ ورزشکارانی که به شورای شهر فرستادیم تا چه حد برای شهرمان فایده داشتهاند؟ نمایندگان دیگرمان در شورای شهر چه کردهاند تا این حوادث رخ ندهد؟ بعد نظارتی شورای شهر چه کرده است؟ مردم منتظر پاسخ اعضای شورای شهر هستند.
5- ازدحام شدید مردم در محل وقوع حادثه، در امدادرسانی اختلال ایجاد کرد. اینکه چرا در کشور ما وقتی حادثهای رخ میدهد مردم جمع میشوند و شروع به عکس گرفتن و فیلم گرفتن میکنند موضوعی است که باید جداگانه مورد بررسی قرار داد. اما تاسفآور اینجاست که در حالیکه همگان از مردم درخواست میکنند از محل حادثه دور شوند تا امدادرسانی با سهولت بیشتری صورت گیرد، یک رسانه رسمیهمچون صدا و سیما، از مردم میخواهد فیلمهای خود را از حادثه به باشگاه خبرنگاران بفرستند تا به نام خود آنها در سایت، منتشر شود (اخبار ساعت 19 پنجشنبه). واقعا رسانه ملی چه میکند؟ و اصلا تا چه حد برای مقابله با این حوادث و نوع رفتار در قبال آن فرهنگسازی کردهایم؟ قطعا صفر.
6- درباره کسانی که از ساختمان در حال سوختن پلاسکو، عکس سلفی و دسته جمعی گرفته و با لبخند به دوربین موبایلهایشان خیره شدهاند و با این بیتوجهی، واژه انسانیت را زیر سوال بردهاند نمیدانم چه باید بنویسم. واقعا از لحاظ فرهنگی به کدام نقطه رسیدهایم که در کنار ساختمانی در حال سوختن که تعدادی از هموطنانمان در آن در حال دست و پنجه نرم کردن با آتش و مرگ هستند عکس میگیریم و لبخند میزنیم؟
7- برخی از مردم در حال دست به دست کردن شایعات در شبکههای موبایلی هستند. شایعاتی که از تصاویر تایید نشده از آتشنشانان شهید آغاز میشود و به عکسی قدیمیاز برج ایفل پاریس که مدعی شدهاند به خاطر احترام به آتشنشانان ایرانی، به رنگ پرچم ایران درآمده، اما در اصل، مناسبتی دیگر داشته، ختم میشود. ای کاش قبل از نشر هر پستی در فضای مجازی، بیشتر دقت کنیم.
نظر شما