برزيل - كلمبيا ؛ بازي تاريخي
چند سال پيش از آنكه لحظه مرگ فرا برسد، دكتر سوكراتس در رستوراني در ريودوژانيرو نشسته بود. به سيگارش پُك ميزد و به روزنامهنگاري كه روبهروش نشسته بود، ميگفت: «زمان ما، بازيكن حدود 4 كيلومتر ميدويد. 22 نفر توي زمين بوديم اما فضا براي بازيكنان تكنيكي مناسب بود. امروز بازيكنان 2 تا 3 برابر زمان ما ميدوند. درگيريهاي فيزيكي هم بيشتر شده و اين فوتبال را زشت كرده است.» چه بايد كرد؟ سوكراتس: «ديگر نبايد فوتبال 11 مقابل 11 انجام شود. فوتبال بايد 9 به 9 شود. اينجوري بازيكنان تكنيكي دوباره فضاي دريبل زدن پيدا ميكنند و فوتبال دوباره زيبا ميشود.» اگر بازي فردا 9 به 9 انجام ميشد، به سود برزيل بود يا كلمبيا؟ سوكراتس نيست كه پاسخ بدهد، اما آمار و اعداد در كار است؛ كلمبيا تا اين مرحله 11 گل زده و برزيل 8 گل. كلمبيا در جدول سايت آناليز هواسكورد، به نمره 3/7 از 10 رسيده و دومين تيم در رتبهبندي عملكرد فني است و برزيل در رده پنجم اين جدول قرار دارد.
برزيل؛ از تصور تا واقعيت
زيكو سه روز پيش يادداشتش در گاردين را با يك تصوير آغاز كرد: «پس از تماشاي پيروزي كلمبيا برابر اروگوئه در ورزشگاه ماراكانا، مشغول رانندگي به سوي خانه بودم كه به يادم آمد چطور بسياري از مردم از جمله خود من پس از آسيبديدگي رادامل فالكائو، كار كلمبيا را تمام شده ميدانستيم. آنها اما حالا رودريگز را دارند كه در 4 بازي جام جهاني، 5 گل زده است. همين كافي است تا كلمبيا را مدعي قهرماني بدانيم.» كلمبياييها براي نخستينبار به اين مرحله رسيدهاند. وقتي به جمع 8 تيم برتر جام جهاني ميرسيد؛ بايد پرسش در مورد گرايش بازي تيمتان، پاسخ يك كلمهيي داشته باشد؛ هجومي يا دفاعي يا متعادل. كلمبياي 2014 با گرايش هجومي بازي ميكند. سيستم بازي تيم پكرمن در دور گروهي 1-3-2-4 بود. كلمبيا برابر اروگوئه 2-4-4 بازي كرد. در هر دو سيستم، هافبكهاي كناري كلمبيا همچون مهاجمان اين تيم، ضربهزن هستند. رودريگز هافبك چپ بازي ميكند و 5 گل تا امروز زده است. گرايش بازي برزيل چگونه است؛ نه دفاعي، نه هجومي، نه متعادل. برزيل تورنمنت را با حمله به دروازه كرواسي آغاز كرد اما واقعيت فني تيم اسكولاري در نيمه دوم نمايان شد؛ زماني كه مودريج و راكيتيچ كرواسي را بر يك سوم مياني مسلط كردند و پنالتي مشكوك، برزيل را نجات داد. مكزيك بهتر از كرواسي مقابل برزيل ايستاد؛ 12 بار اقدام به شوت كردند و 47 درصد مالكيت توپ داشتند. اسكولاري و بازيكنان برزيل تورنمنت را با تصور اينكه يك تيم تهاجمي خواهند بود؛ آغاز كردند. بازي به بازي اما براي آنان روشن شد كه اين تصور، نزديك به واقعيت نيست.
ترس در كار نيست
در زبان پرتغالي توپ (a bola) اسم مونث است. نيلتون سانتوس بازيكن تيم ملي برزيل در دهه 60 ميلادي در يك مصاحبه گفته بود: «توپ هرگز به من خيانت نميكند. اگر معشوقه من بود، تا ابد دوستش ميداشتم.» توپ در فوتبال برزيل، معشوقه بازيكنان تكنيكي است. اين اما نخستينبار است كه ميان برزيليها و معشوقهشان فاصله افتاده است. هالك مهارت يك وينگر مدرن را ندارد و فرد يكي از ضعيفترين مهاجمان مركزي تاريخ تيمهاي ملي برزيل است. پيوند هالك و فرد با توپ، از جنس پيوند نيلتون سانتوس با توپ نيست. شيلي در نيمه اول بازي با برزيل، 59 درصد مقابل 41 درصد مالكيت توپ داشت. داور كه سوت پايان 120 دقيقه را زد؛ مالكيت 52 به 48 شده بود. اسكولاري روي ترس حريفان از ميزباني برزيل هم حساب كرده بود؛ اما فرياد بازيكنان و مربيان و هواداران برزيل هنگام پخش سرود ملي كشورشان، در زمين بازي تاثيري روي حريفان نميگذارد؛ كه اين يكي از شاخصههاي اين جام است: نترس شدن كاستاريكا و الجزاير و ايران و شيلي، متاثر از توزيع علم فوتبال در كشورهاي مختلف و حضور مربيان صاحب - انديشه و استراتژيست روي نيمكت تيمهاي متوسط. پرسش اين است: اسكولاري حالا كه بازي به بازي، واقعيت موجود را در تناقض با تصوراتش يافته، مقابل كلمبيا چگونه بازي خواهد كرد؟
بازگشت به گرايش دفاعي
اسكولاري بازي به بازي كوشيده تيمش را در فاز حمله قوي كند اما از آنجا كه نيروهاي تهاجمي برزيل مهارتهاي فردي مناسب ندارند؛ تلاش براي تقويت خط حمله جواب نداده و برزيل در فاز دفاع هم آسيبپذيرتر شده است. اسكولاري به عنوان يكي از دوستداران سيستم 1-3-2-4 هر چهار بازي را با اين سيستم آغاز كرد اما در بازي با مكزيك، دقايقي از سيستم 3-3-4 استفاده كرد. در اين سيستم يكي از چهار بازيكن تهاجمي برزيل، جاي خود را به يك هافبك مياني ميدهد. در اين فرم پوششدهي فضاهاي پشت وينگرهاي برزيل بهتر انجام ميشود. برزيل با سيستم
3-3-4 واقعگرايانهتر بازي ميكند. گوستاوو از بازي فردا محروم است اما حضور راميرس و پائولينيو روي دست فرناندينيو در مثلث مياني و بيرون ماندن يكي از ميان هالك و فرد، به اين مفهوم است كه برزيل رو به بازي با گرايش دفاعي آورده است. انتخاب اين آرايش، به مذاق هواداران برزيلي خوش نميآيد اما بازي برزيل را متناسب با كيفيت نيروي انسانياش خواهد كرد.
كنترل، به جاي تسلط
كلمه كليدي در بازي كلمبيا «تسلط» خواهد بود و كلمه كليدي در بازي برزيل؛ «كنترل». شيلي هم در نيمه اول بازي با برزيل مسلط بود اما نتوانست پيش بيفتد. وقتي يك تيم متناسب با جنس بازيكنانش، تسلط بر حريف و بازي مالكانه را اجرا ميكند؛ نياز به پيش افتادن تا دقايق مياني نيمه دوم دارد، وگرنه تيمي كه كنترل را انتخاب كرده، به تدريج ميتواند مسلط شود. اين را هواداران ايران در اين دوره تجربه كردند؛ بازي با آرژانتين. چند دقيقه مانده به دقيقه 60 كارلوس كيروش كت را از تناش درآورد و به تيمي كه آرژانتين را كنترل كرده بود؛ فرمان حمله و آغاز تغيير گرايش بازي را داد. براي برزيليها پذيرش اين واقعيت سخت است؛ اما براي بردن كلمبيا، كنترل –دستكم در نيمه اول- عاقلانهتر از تسلط است. برزيل با اين استراتژي از توپ فاصله ميگيرد و به دنبال توپ ميدود تا زماني كه تسلط كلمبيا بر بازي فروكش كند.
كازابلانكا، ماراكانا، تدوين دوباره
ژائو لوييس روزنامهنگار برزيلي، دو فيلم مهم زندگياش را دوباره تدوين كرد تا به پايان دلخواهاش برسد. او شيفته «كازابلانكا» بود، اما متنفر از پاياني كه جدايي همفري بوگارت و اينگريد برگمان را رقم زد. ژائو لوييس پايان كازابلانكا را جوري تدوين كرد كه هواپيما در پرواز ديده شود، اما بدون اينگريد برگمان. او كنار بوگارت مانده است. لوييس فينال جام جهاني 1950 را هم از نزديك تماشا كرده بود. زماني توانست از كابوس ماراكانا دور شود كه پايان برزيل- اروگوئه را دوباره تدوين كرد. در فيلم لوييس، ضربه گيگيا مهاجم اروگوئه گل نميشود و برزيل، پس از شكست اروگوئه و يوگسلاوي به قهرماني ميرسد. شايد فردا شب رودريگز و جكسون مارتينز و پكرمن، چند تدوينگر برزيلي را به فكر تدوين دوباره بازي بزرگ يك چهارم نهايي 2014 بيندازند.
منبع: روزنامه اعتماد
نظر شما