موذنزاده و اذانی که با زبان روزه خواند
یک اذان زیبا در تاریخ ثبت شده که اگر بخواهیم از شهرت آن بگذریم، آنقدر لطیف و گوشنواز است که ناخودآگاه شما را یاد ماندگارترین موذن ایران میاندازد.
سالهاست که بیشتر ما لحظههای افطار و پایان روز را با نوایی سپری میکنیم که خوانندهاش از بین ما رفته اما صدایش در آواز «بیات ترک» همچنان خاطرهانگیز است.
از زندهیاد «رحیم موذنزاده اردبیلی» سخن میگوییم که صدایش، صدای ملکوت و احساسش زایشگر یک اذان بود.
معنویت، خلوص و قدرت اذان موذنزاده اردبیلی آنچنان است که بسیاری آن را یک رویداد معنوی مهم تلقی میکنند و آن را روحافزا میدانند، چرا که ملودیهای ایرانی در اذان موذنزاده همیشه جریان دارد.
همه ادیان، پیروان خود را با نغمه موسیقی ندا میدهند، چرا که این بانگ روحانی در همراهی با موسیقی دلانگیزتر جلوه میکند. ما هم سالهاست که لحظات ملکوتی خود را با سبک و سیاق موذنهای متفاوت سپری میکنیم اما صدای مرحوم موذنزاده بیشتر برایمان تداعی کننده لحظههای روحانی و افطار است.
زندهیاد موذنزاده اردبیلی در سال 1326 برای تکمیل درسهای حوزوی به قم میرود و در ایام تحصیل در بارگاه حضرت معصومه (س) نیز اذان میگفت.
خودش میگفت: این اذان گفتن در خانوادهی ما موروثی است. 150 سال است که خانوادهی ما اذان میگویند. حتی زمانی که در اردبیل آن موقعها شناسنامه میدادند به تناسب شغل و حرفه نام خانوادگی انتخاب میکردند. به بابایم هم گفته بودند تو چیکارهای؟ گفته بود موذن. گفته بودند نام خانوادگی شما موذن است.»
زندهیاد موذنزاده در گفتوگویی عنوان کرده بود:« زمانی که سال 1329 پدرم فوت کرد و من جای او رفتم، گویندهها میگفتند اذان، اذانی است که به وسیله استاد موذنزاده اردبیلی گفته شده، لذا این موذنزاده اردبیلی از آن موقع به اسم ما اضافه شد.»
او روزی از روزهای سال 1334 تصمیم میگیرد یک اذان یادگاری بگوید. بنابراین به استودیوی 6 رادیو در میدان ارگ (15خرداد) میرود و تمام گوشهها را امتحان میکند. هر گوشهای را که امتحان میکند، خوب ازآب در نمیآید تا اینکه سرانجام گوشه «روحالارواح» که گوشهای روحنواز و حزنانگیز است از آواز بیات ترک در دستگاه شور به دلش مینشیند. البته او 20 سال پیش از آن هم قصد داشت تا اذان دیگری به مدت 15 دقیقه بگوید که در وسط آن دعاست اما به گفته خودش نگذاشتند و گفتند که اذان 6 دقیقه بیشتر نمیشود.
خودش در این مورد گفته است: «ما ایرانی هستیم و اذان ما باید برخاسته از خودمان باشد. در حال حاضر اذانخوانهایی هستند که از عربستان تقلید میکنند و این پسندیده نیست زیرا باید خودمان ابتکار به خرج دهیم. الآن 50 سال است که کسی نتوانسته روی اذان من اذان بگوید. حتی برادرم سلیم که صدایی گیرا و زیبا دارد؛ این خواست خداست. همان خدایی که میگوید اگر با من یکصدایی کنید، محبت شما را به قلوب همه میاندازم. در کل میخواهم بگویم در هر کاری که خدا و اخلاص در نظر گرفته شود ،آن کار جواب مثبتی خواهد داشت.»
او همچنین درباره راز ماندگاری اذانش گفته بود: «وقتی اولینبار صدای اذان خود را شنیدم، مورد تشویق اطرافیان قرار گرفتم و این خوشحالی یک شادی معنوی بود که از خانواده ما صدای اذانی ضبط شده و به گوش تمام ایرانیان مشتاق میرسد. تاکنون (1382) که با این سن و سال هنوز مشغولم، افتخار دارم که با گفتن آن یک اذان برای اسلام و مملکتم کاری کرده باشم. ما نه ثروت داریم و نه مکنت و همین یک اذان برایمان بهترین خیر است. هر روز تلفن میزنند و میگویند که این اذان خیلی زیبا گفته شده است، میدانید چرا؟ من جوابتان را میدهم برای این که باطن خوشگل است، برای اینکه این اذان را با دهان روزه پر کردم تا قربه الیالله باشد. این یک کار مادی نبود، بلکه معنوی بود و نتیجهاش را هم میبینید.»
مؤذنزاده در آخرین روزهای زندگیاش به مکه مشرف میشود و به آرزوی خود که همان زیارت خانه خدا بود، میرسد. در مکه از او خواسته میشود، اذانی بگوید که جمله «اشهد ان علیاً ولی الله» در آن نباشد اما او این موضوع را نمیپذیرد و عربستان درنهایت قبول میکند، موذنزاده اذان را با شهادت بر علی(ع) بگوید.
رحیم مؤذنزاده اردبیلی سرانجام 5 خرداد 1384 در سن هشتاد سالگی بر اثر بیماری سرطان در تهران دیده از جهان فروبست و در آغوش پدر خود در ابن بابویه آرام گرفت.
زنده یاد علی تجویدی موسیقیدان و آهنگساز اذان مؤذنزاده را اذانی حسابشده میداند و معتقد است: «از این جهت حساب شده است که همه الحان در جایگاه خود اجرا شده است. همیشه این اذان برایت تازگی دارد و گویا برای اولین بار است که نوای دلنشین آن را میشنوی.»
کیخسرو پورناظری نوازنده تنبور و سرپرست گروه شمس نیز درباره اذان مؤذنزاده گفته بود: «آثاری نظیر اذان مؤذنزاده آثار ماندگاری هستند که توانستهاند معنویت را با هنر موسیقی پیوند دهند.»
او آثار جاویدان را «خدایی» میداند و معتقد است: «ارتباط آبا و اجداد هنرمندانی نظیر مؤذنزاده با پروردگار و متعاقبا ارتباط خالق این آثار با خداوند و مقولههای هنری منجر شد که چنین آثاری در وهله اول از وجود لایزال خداوند سرچشمه بگیرد.»
به گفته این نوازنده تنبور، تمام اذانهایی که امروزه از رسانههای جمعی پخش میشوند، ریشه در فرهنگ دیگر کشورها دارد، به همین خاطر مردم نمیتوانند با این آثار ارتباط عمیق برقرار کنند.
پورناظری، اذان مؤذنزاده را خارقالعاده میداند و معتقد است:« این اثر به دلیل ریشه داشتن در اعماق هنر و استفاده از فرهنگ ملی، جزء آثار یکبارمصرف و بیاصالت نیست، به همین خاطر مخاطبان بعد از گذشت سالها به این اثر گرایش دارند. پذیرش و باور مخاطب شرط اساسی قبول و ماندگاری اذان مؤذنزاده است.»
داریوش پیرنیاکان نوازنده تار نیز در جایی دیگر عنوان کرده بود: «انتخاب آواز بیات ترک و گوشه روحالارواح، شیوایی سخن و صدای خوب، نشاندهنده آگاهی کامل مؤذنزاده است.»
فرهنگ شریف نوازنده تار نیز معتقد است: «آثار ماندگاری چون اذان مؤذنزاده اردبیلی به دلیل اشراف او بر موسیقی ایرانی و رعایت تمام تکنیکهای آن و نیز پیوند دائمی صاحب اثر با منبع لایتناهی، در اذهان تمام مخاطبان مانده است.»