احمدی نژاد نیست، اما خطر هست!
به گزارش صدای ایران روزنامه آفتاب یزد نوشت؛ حالا که محمود احمدینژاد از دور رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری به طور رسمی کنار رفته یک سوال بیش از هر زمان دیگری مورد پرسش خیلیهاست. اما پیش از اشاره به این سوال و پاسخ به آن، بد نیست گریزی بزنیم به خاطرات دو، سه سال قبل!
زمانی اصلاحطلبان بزرگترین و مهمترین دلیل آنکه از بین عارف و حسن روحانی، روحانی اصولگرا را به عنوان کاندیدای سال 92 خود انتخاب کردند و بعدها در انتخابات مجلس دهم، دم از ائتلاف با اصولگرایان میانه زدند این بود که از روی کارآمدن دوباره یک اصولگرای خاص با مرام و منش احمدینژادی جلوگیری کنند. ازهمین رو ترجیح دادند به جای موضعگیریهای جناحی، به فکر ائتلاف با رقیبان سابق خویش بیفتند. این شد که حسن روحانی اصولگرا، یعنی همان عضو جامعه روحانیت را "جامه اصلاحطلبی " پوشاندند و برسر حلوا حلوا کردند.
سه سال و نیم گذشت و هنوزهم اصلاحطلبان، تمام قد و یکپارچه از حمایت قاطع خود از حسن روحانی در انتخابات 96 سخن میگویند و براین نکته تاکید دارند که آنچه در سال 92 انجام دادند، در سال 96 نیز تکرار خواهند کرد و ذره ای هم به خود تردید و شک وارد نمیکنند که شاید لازم باشد به عنوان یک اصلاحطلب به گزینههای دیگری که جنس و خوی اصلاحطلبی بیشتری نسبت به حسن روحانی دارند بیندیشند.
اما چرا؟ بخصوص حالا؟! حالا که احمدینژاد یعنی جدیترین کاندیدای اصولگرایان و رقیب حسن روحانی از لیست مدعیان خط خورد؟
بازهم خوش خدمتی؟!
و این همان پرسش این روزهاست، اینکه آیا در شرایط فعلی که ماجرای رقابت با اصولگرایان خاص، دیگر کما فی السابق موضوع جدی نیست و احمدینژاد و تفکرش لااقل برای رقابتهای سال 96، به طور کلی حذف شده اند، بازهم باید بی قید وشرط از روحانی حمایت کنیم؟ و اصلاحطلبان علیرغم برخی بیمهریهای دولت بازهم باید خوش خدمتی شان به حسن روحانی را به جای بیاورند؟ و یا نه! بارفتن احمدینژاد میتوان اندکی با آسودگی بیشتر به فکر اهداف سیاسی جناحی بود و با شدت و حدت کمتری سنگ رئیس دولت یازدهم را به سینه زد؟ به راستی آیا بعد از خارج شدن احمدینژاد از گردونه رقابتها، باری دیگر باید دم از ائتلاف با اصولگرایان میانه، برای روی کار نیامدن خواص این گروه زد؟! مگر این عده خاص به غیر از احمدینژاد چه گزینه رایآور دیگری دارند که ممکن است برای رقابت با روحانی و احتمالا برای کشور خطرناک باشد که بازهم اصلاحطلبان برای حفظ منافع کشوری مجبور شوند پشت حسن روحانی بایستند؟ یعنی عدم کاندیداتوری محمود احمدینژاد کوچکترین تغییر سیاسی در خط مشی اصلاحطلبان و میزان و نوع حمایتشان از حسن روحانی ایجاد نمیکند؟ شاید هم حالا که روحانی رقیب خاصی ندارد اصلاحطلبان با علم به اینکه در سال 96 او حتما رئیس جمهور خواهد شد با اطمینان بیشتری وی را کاندیدای خود معرفی کرده و حامیاو خواهند شد.
به احمدینژاد ربطی ندارد
از علی صوفی وزیر تعاون دولت اصلاحات پرسیدیم که پس از کنار رفتن احمدینژاد از انتخابات، موضع اصلاحطلبان در حمایت از روحانی دچار چه تغییری خواهد شد و او به آفتاب یزد پاسخ داد: "اصلاحطلبان از همان ابتدا آقای احمدینژاد را رقیب جدی روحانی نمیدانستند که حالا بخواهند بعد از حذف وی به این نتیجه برسند که دیگر نیازی به حمایت از آقای روحانی نیست."
وی افزود: "اصلاحطلبان پیش و پس از کنار رفتن احمدینژاد یک احساس خطر مشابه برای آقای روحانی میکنند. احساس خطر آنها این است که اصولگرایان نه تنها علاقهای به دو دورهای شدن ریاست جمهوری حسن روحانی ندارند، بلکه عدهای در تلاشند با تخریب او برای ورود به انتخابات 96 وی انصراف داده و یا زمینهای برای اطرافیانش درست کنند که منجر به ردصلاحیت او شود. مطمئن باشید که این سناریو ارتباطی با بودن یا نبودن احمدینژاد نیز ندارد."
این فعال سیاسی گفت: " بنابراین اصلاحطلبان به هیچ عنوان فکر نمیکنند که با رفتن احمدینژاد، خطر رفع شده است. شخص حسن روحانی نیز هنوز خطر را احساس میکند. آن اتاق تخریبی که علیه دولت به راه افتاده همچنان به قوت خود باقی است. بنابراین از این پس، نه تنها در رفتار اصلاحطلبان تغییری ایجاد نمیشود بلکه هنوز هم حسن روحانی کاندیدای اصلاحطلبان است. "
وی افزود: " به خاطر آن که رئیسجمهور حاضر رئیسجمهور منتخب اصلاحطلبان در سال 92 بوده است، اصلاحطلبان دلیلی نمیبینند تا از حسن روحانی عبور کنند؛ ولواینکه گلایههایی هم از دولت داشته باشند." صوفی گفت: "نکته دیگر اینکه اصلاحطلبان بهدلیل تجربیات تلخی که از گذشته داشتند بهشدت از رقابت درونی پرهیز میکنند. از سویی شخصیتهای مطرح و رایآور برای ریاست جمهوری، (مثل دکتر عارف)، به فکر رقابت درونی نیستند. جریان اصلاحطلبی نیز اساسا رقابت درون جناحی و اینکه در مقابل حسن روحانی کسی مطرح شود را نمیپذیرد." وزیر تعاون دولت اصلاحات اضافه کرد: " اما باتمام این احوال، اصلاحطلبان معتقدند در کنار آقای حسن روحانی باید کسی را در نظر داشت که اگر بنابه هر دلیلی، ایشان (روحانی) ردصلاحیت شد و یا از رقابت بازماند، از نفر جایگزین حمایت کنند. نکتهای که در حال حاضر یک چالش برای اصلاحطلبان است." صوفی در پاسخ به این سوال که چرا یافتن یک جانشین برای حسن روحانی را چالش توصیف میکند اظهارکرد: "اینکه بتوان در جریان اصلاحات کسانی مثل دکتر عارف را یافت که در حین رایآوری نقش کاندیدای در سایه را داشته باشند کار بسیار سختی است."
ماشین تخریب
وی درباره تاثیر کنار رفتن احمدینژاد و تصمیم اصلاحطلبان در حمایت از روحانی گفت: "احمدینژاد ماشین تخریب روحانی بود، عدهای از اصولگرایان، احمدینژاد را صرفا برای تخریب آقای روحانی علم کرده بودند، ولی ما مطمئن بودیم او گزینه اصولگرایان نیست. بنابراین هدف رقیب تغییری نکرده هر چند وسیله ای که به آن هدف برسند ممکن است تغییر کرده باشد."
این فعال اصلاحطلب گفت: " نگرانی اصولگرایان از ورود جدی و واقعی احمدینژاد به انتخابات بیشتر از اصلاحطلبان بود، بنابراین رفتن احمدینژاد در شدت و حدت حمایت اصلاحطلبان از روحانی هیچ تاثیری ندارد."
چرا بازهم روحانی؟
حسن رسولی دیگر فعال سیاسی اصلاحطلب است که در اینباره به آفتاب یزد میگوید: "یقین دارم که در صورت حضور حسن روحانی در انتخابات 96، براساس اصول و معیارهایی که جریان اصلاحات در سال 92 از آقای روحانی حمایت کرد، در رقابتهای انتخاباتی سال 96 نیز این حمایت را تداوم میدهد." وی اضافه کرد: " فضای هشت ساله بعد از احمدینژاد، مطمئنا با (فقط) یک دوره چهار ساله روحانی قابل جبران نیست. برخلاف برخی نظریات اصولگرایان، تنها استدلالهای سیاسی و جریانی نبود که باعث شد اصلاحطلبان به عنوان اصلی ترین پشتیبانان و حامیان روحانی در صحنه انتخابات ریاست جمهوری سال 92، بروز و ظهور پیدا کنند. آنچه که باعث این تصمیم مهم و سرنوشت ساز شد نگاه اصلاحطلبان به مسائل کشور در حوزههای مختلف بود." رسولی گفت: " به عبارت دیگر تشخیص اصلاحطلبان این بود که روند کشورداری بهشیوه احمدینژاد (که مورد حمایت اصولگرایان قرارداشت) و همینطور سه دوره مجلس شورای اسلامی(هفتم تانهم)، اساسا دلخواه نیست. بنابراین نگاه اصلاحطلبان به جای مصالح جناحی، به سمت نجات کشور از شرایط خاص و فاقد برنامه آن روزگار تغییر کرد. "
سه دلیل حمایت از روحانی
وی افزود: "امروز بخشی از نگرانیهای جریان اصلاحات در حوزه اقتصادی تامین شده است و حد معینی از ثبات و خردورزی در حوزه مدیریت اقتصادی به وقوع پیوسته اما هنوز تمام چالشها دراین زمینه برطرف نشده است. بنابراین تداوم دوره حسن روحانی و ادامه همین مسیر خردورزانه میتواند سایر مطالبات ما را در حوزه اقتصاد جواب دهد." این فعال سیاسی اضافه کرد: "حسن روحانی همچنین در بخش دیپلماتیک، توفیقات قابل توجهی کسب کرد اما برای اینکه دستاوردهای عینی این موفقیت دیپلماتیک در حوزههای مختلف بخصوص در وجه روانسازی مبادلات بانکی، بسترسازی پروژههای اقتصادی وورود سرمایههای خارجی به کشور تحقق یابد هنوز به زمان بیشتری نیاز دارد. "
رسولی افزود: "علاوه بر این در عرصه اجتماعی نیز شاهد گشایشهایی نسبت به دوره غیرقابل دفاع آقای احمدینژاد بودیم و بخشی از صحبتهای رئیس جمهور در بحث مسائل امنیتی - اجتماعی هنوز محقق نشده است. بنابراین برای تداوم کارهای خوب روحانی در سه حوزه اقتصادی، سیاست خارجه و مسائل اجتماعی و رفع نواقص و تکمیل شدن برنامههای دولت روحانی دراین سه زمینه، جریان اصلاحات از رئیس جمهور در سال 96 نیز حمایت میکند. " این فعال سیاسی گفت:" من امیدوارم که عقلای اصولگرا نیز با حذف چهره جنجالی شان از انتخابات کمتر به فکر رقیب تراشی برای حسن روحانی باشند. "
نظر شما