قصاص صاحبخانه برای قتل مستاجر
مردی که مستاجر خود را به قتل رسانده بود با تایید حکم قصاص در دیوانعالی کشور در یکقدمی چوبهدار قرار گرفت.
این پرونده از سهسال قبل همزمان با کشف جنازه مرد جوانی به جریان افتاد و کارآگاهان جنایی استان فارس وقتی در محل حادثه حضور یافتند پیکر غرق در خون مردی به نام فرهاد را مشاهده کردند که هدف ضربه چاقو قرار گرفته بود. آنها در بررسیهای مقدماتی دریافتند این مرد مقابل خانهاش کشته شده است. هیچیک از اهالی محل شاهد صحنه جنایت نبودند و اطلاعاتی در این خصوص نداشتند.
افسران جنایی در تحقیقات خود پی بردند فرهاد در آن خانه مستاجر بوده و به همین دلیل تصمیم گرفتند از صاحبخانه وی تحقیق کنند اما متوجه شدند مرد صاحبخانه به نام مجید از زمان وقوع قتل بهطرز مرموزی ناپدید شده است. اعضای خانواده او با ابراز بیاطلاعی از نحوه قتل فرهاد گفتند: «این مرد مدتی طولانی مستاجر ما بود و مشکلی نیز با هم نداشتیم و از علت قتل او بیاطلاع هستیم.» آنها همچنین توضیح قانعکنندهای درباره علت غیبت مجید ندادند.
به این ترتیب مجید بهعنوان مظنون اصلی پرونده تحتتعقیب قرار گرفت و کارآگاهان سعی کردند ردپایی از این مرد به دست بیاورند و مخفیگاه او را شناسایی کنند اما قبل از اینکه تحقیقات در این خصوص به نتیجه برسد مجید همراه برادرش به پلیس مراجعه و خود را تسلیم کرد. متهم در بازجوییها اعتراف کرد مستاجرش را به قتل رسانده است. او همچنین گفت برادرش نیز با وی همدست است. دو متهم بعد از ثبت اعترافات اولیهشان به بازسازی صحنه قتل پرداختند و پرونده بعد از تکمیل تحقیقات مقدماتی در اختیار قضات دادگاه کیفری استان فارس قرار گرفت.
نماینده دادستان در جلسه دادگاه گزارشی را از پرونده خواند و خواستار مجازات متهمان شد همچنین اولیایدم خواستهشان را مبنی بر قصاص متهم مطرح کردند. در ادامه وقتی نوبت به مجید رسید تا از خودش دفاع کند، اتهام قتل را یکبار دیگر قبول کرد و گفت: «فرهاد مدتی طولانی مستاجر ما بود اما از چندی قبل از قتل با هم دچار اختلاف شدیم و مشکلاتمان روزبهروز بیشتر میشد تا اینکه روز حادثه باز هم با یکدیگر درگیر شدیم. فرهاد فحاشی کرد و من که عصبانی شده بودم چاقویی را که همراه داشتم از جیبم بیرون کشیدم و ضربهای به او زدم البته بههیچوجه قصد نداشتم قتل را انجام بدهم و فقط از روی عصبانیت او را زدم. بعد از اینکه فرهاد روی زمین افتاد و دیدم خونآلود شده است ترسیدم و با رهاکردن جسد در خیابان بهسرعت فرار کردم.»
متهم گفت: «از کاری که کردهام پشیمان هستم من به هیچوجه نمیخواستم مستاجرم کشته شود.»
هیات قضات بعد از شنیدن اظهارات متهم و وکیل مدافعش برای صدور رای وارد شور شدند. آنها به اتفاق آرا مجید را گناهکار تشخیص دادند و وی را با توجه به درخواست اولیایدم به قصاص محکوم کردند. مجید به رای صادره اعتراض کرد و به این ترتیب پرونده به دیوانعالی کشور فرستاده شد. قضات دیوانعالی نیز بعد از بررسی پرونده حکم صادره را قانونی تشخیص دادند و تایید کردند. متهم اکنون در یکقدمی چوبهدار قرار گرفته است و اگر نتواند رضایت اولیایدم را جلب کند بهدار آویخته خواهد شد.