آیا هیلاری "شامپانزه نر" را شکست میدهد؟
جیمز فالوز| چه کسی در مناظرهها پیروز خواهد شد؟ رویکرد ترامپ نقطهی قوتش در انتخابات مقدماتی بود. اما آیا این رویکرد در مقابله با کلینتون در برنامه زنده کارساز خواهد بود؟
معروفترین داستان درباره فعالیتهای انتخاباتی مدرن، اکنون تِم جالب و قدیمیای به خود گرفته است. شبیه مرحله نهایی مبارزات میان ریچارد نیکسون و جان اف کندی در اولین مناظره انتخاباتی در سال 1960 است که اولین مناظرهای بود که از تلویزیون آمریکا پخش شد.
داستان این است که کندی عالی به نظر میرسید و نیکسون افتضاح بود که هر دو مورد درست است، و این تفاوت بصری تاثیر غیر منتظرهای بر انتخابات داشت. همانطور که تئودور وایت در کتاب بسیار تأثیرگذارش "ساخت رئیس جمهور 1960" میگوید، نظرسنجیها پس از مناظره نشان داد افرادی که تنها مناظرهی کندی و نیکسون را در رادیو شنیده بودند، فکر میکردند این مناظره برابر بود. اما کسانی که برنامه زنده را از تلویزیون تماشا کرده بودند، عقیده داشتند کندیِ خوشتیپ باپوستی برنز، غیر مضطرب و آماده، پیروزِ این مناظره بوده است.
مورخانی که این داستان را دنبال کردند نتوانستند اطلاعات و شواهد محکمی برای تئوریِ تصویر در برابر صدای وایت پیدا کنند. اما از دیدگاه مدرن، تنها چیز غافلگیرکننده در مورد یافته هایش این بود که واقعا غافلگیرکننده بودند. انتخابات امروزی دههها تجربه سیاست تلویزیونی پشت خود دارد که یکی از فرضیاتش این است که تصاویر و قدرت عاطفی آنها معمولا تاثیر و اهمیت بیشتری از کلمات و منطقی دارد که میخواهند منتقل کنند.
سوابق مناظرات ریاست جمهوری از سال 1960 تاکنون، به طور کلی با قاعدهی وایت مطابقت دارد. تنها در موارد انگشتشماری سیاستمداران به خاطر سخنانشان شکستخوردهاند. جرالد فورد بارزترین مثال است. در دومین مناظرهاش در برابر جیمی کارتر در سال 1976، فورد گفت که اروپای شرقی تحت سلطه اتحاد جماهیر شوروی نبود. این سخن او همهمهای به راه انداخت و در ادامه زمزمه "درست شنیدم؟" بلند شد. اما فورد توجهی نکرد و در ادامه اظهارات قاطعانهتری درباره همان دیدگاه بیان کرد. علی رغم تصویر ناشیانه ای که از خود ارائه داد، او که فارغالتحصیل دانشکده حقوق از دانشگاه ییل بود به هیچ وجه فرد احمقی نبود و حرفهایش منطقی به نظر میرسید. او سعی داشت بگوید آمریکا هرگز وضعیت و موقعیت کشورهای اروپای شرقی مانند لهستان را بهعنوان بخشی از شوروی قبول نخواهد کرد. بنابراین در ادامه مناظره و در برابر چشمان دهها میلیون بیننده، فورد سعی نکرد تظاهر کند روند سابق اشتباه بوده است. اما بعدا متوجه شد که این سخنان "اشتباه" بوده است؛ اشتباهی که در ادامه مبارزات انتخاباتیاش هم او را دنبال کرد و حتی در اعلامیه فوتش هم نوشته شد.
مورد او استثنا بود. قاعده کلی این است که نحوه واکنش یک نامزد در برابر دوربین، بلافاصله و معمولا غیر ارادی، غالبا در تصور و برداشت مردم درباره اینکه چه کسی پیروز شده و چه کسی شکستخورده است، تاثیر دارد. به همین دلیل است که بهترین راه برای پیشبینی واکنش ها به مناظرات این است که آنها را با صدای خاموش تماشا کنید.
زمانی که لوید بنتسن به عنوان معاونِ مایکل دوکاکیس در سال 1988 سعی کرد دن کویل را در مناظرات با رویکرد "هیچ شباهتی با جک کندی نداری" تخریب کند، کویل مانند یک کودک سرزنش شده ایستادگی کرد که به تصویر غالب در ستادش تبدیل شد. ترکیبِ بوش- کویل رقابت سختی را تجربه کرد، اما ستادش به تدریج و به صورت مداوم اعتبار کویل را نابود کرد. هشت سال قبل، زمانی که رونالد ریگان سعی کرد رئیس جمهور وقت جیمی کارتر را با عبارت "دوباره شروع شد" از تصویر خارج کند، این کلمات به اندازه تصویر آرام و سرشار از اعتمادبهنفس ریگان در برابر کارترِ رنجیده و غافلگیر، تأثیرگذار نبود.
هرگز برتریِ تصویر بر کلمات به اندازه امسال مهم و قابل توجه نبوده است. احزاب و مردم بیصبرانه منتظر سه مناظره میان هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ هستند که قرار است از 26 سپتامبر آغاز شود ( که اتفاقا مصادف است با اولین مناظره کندی- نیکسون). مناظره میان معاونان ریاست جمهوری میان تیم کین و مایک پنس نیز قرار است در چهارم اکتبر برگزار شود.
کلمه "قرار است" به دلیل عناصر غیرقابلپیشبینیای که دونالد ترامپ در چرخه مبارزات انتخاباتی وارد کرده، در اینجا بسیار ضروری است. کمیسیون مناظرات ریاست جمهوری یک سازمان مستقل است که از سال 1988 تاکنون مناظرات را بر پایه اهرم اعتبار برگزار کرده است، نه مشروعیت قانونی. اگر نامزدی تصمیم بگیرد در فاصله کمی تا مناظرات عقب بکشد (مثلا فرض کنیم دونالد ترامپ)، این سازمان نمیتواند او را مجبور به شرکت در مناظرات کند. در اواخر ماه جولای، ترامپ سعی کرد در مناظره شرکت نکند و فضا را برای بحث نکردن و یا تغییر شرایط آماده کند.
درست پس از پایان گردهم آیی دموکرات ها، ترامپ در یک پیام توییتری نوشت: "طبق معمول هیلاری و دیگر دموکرات ها سعی دارند مناظرات را با حیلهگری ادامه دهند. درست مانند دفعه قبل با برنی. قابل قبول نیست." در کنوانسیون جمهوریخواهان در کلیولند، راجر استون فعال قدیمیِ جمهوریخواه و حامیِ ترامپ گفت او طبق برنامه از پیش تعیینشده ظاهر خواهد شد و "بحث حول محور هیلاری کلینتون" خواهد بود؛ به همان شیوه ای که در برابر رقیبانش در انتخابات مقدماتی پیش گرفت. یک ماه بعد، گزارشهای خبری اعلام کردند راجر آیلس بنیانگذار فاکس نیوز به ترامپ در آمادگی برای مناظرههای کمک خواهد کرد. بدیهی است که همه چیز در ستاد ترامپ ناگهانی و فیالبداهه بوده است و ممکن است تا دقیقه نود تصمیمش درباره شرکت یا عدم شرکت در مناظرات تغییر کند.
چیزی تقریبا مشابه قبل اتفاق افتاده است. در سال 1980 و قبل از اینکه این سیستم مناظرات کنونی به وجود آید و زمانی که اتحادیه زنان رای دهنده روی کار بودند، رئیس جمهور وقت کارتر، حاضر نشد در دو مناظره اول با ریگان حضور پیدا کند؛ زیرا نامزد مستقل جان اندرسون هم که طرفدارانش در نظرسنجیهای ملی بالای بیست درصد شده بود، قرار بود در مناظرهها حضورداشته باشد. ریگان و اندرسون بدون کارتر در مناظرهای دو نفره شرکت کردند. در اواخر اکتبر، احزاب با مناظرهای دوبهدو میان کارتر و ریگان و بدون اندرسون موافقت کردند. چه به دلیل جمله "باز شروع شد" و یا هر دلیل دیگری، رقابتی که براساس نظرسنجیها بسیار پایاپای پیش می رفت، به محض اتمام مناظرات کاملا به نفع ریگان تغییر کرد و یک هفته بعد او را به پیروزی ِ آسان و قاطعی رساند.
این قلمرو ناشناخته است. فرض کنیم ترامپ در مناظره حاضر شود، (و در نظر داشته باشید مناظرات دوره مقدماتی در سال گذشته درباره رویارویی کلینتون- ترامپ چه میگوید) که پربیننده ترین رویداد در تاریخ تلویزیون آمریکا خواهد بود. در سال 1960، 36 درصد جمعیت کشور اولین مناظره کندی- نیکسون را تماشا کردند. امسال همین 36 درصد شامل 120 میلیون بیننده در آمریکا و تعداد بسیار بیشتری در کل دنیا میشود. برای مقایسه میتوان گفت این مقدار از مخاطبان برنامه محبوب Super Bowl اندکی بیشتر است.
این مناظرات را باید تماشا کرد زیرا نشان دهنده شدیدترین تقابل شخصی، فکری و سیاسی در تاریخ دموکرات آمریکا هستند. راست در مقابل چپ، جرات در مقابل هر میزان از عقل، تکانه در مقابل محاسبه، و البته زن در مقابل مرد. کنوانسیونهای دو طرف در لحن، صحنهسازی، صف آرایی سخنرانان تضاد آشکاری داشتند. اما در شهرها و زمانهای مختلفی برگزار شدند.
بسته به حوادثی که در زمان شروع مناظرات رخ دهند، نتایج متفاوتی را میتوان از آنها انتظار داشت. شاید دونالد ترامپ دریکی از مسائل مهم در مناظره شکست بخورد: با تایید شکهایی که وجود دارد در مقابل چشم بینندگان، که در مورد او نشان دادن شکاف شرم آور و آشکار در دانش حقیقی است. سخنانش درباره جورج استفانوپلس در اواخر ماه جولای که میگفت "روسیه وارد اوکراین نمیشود" (دو سال پس از اینکه واردشده بود) اگر در یک مناظره زده میشد میتوانست اثرات تخریبکنندهای داشته باشد.
بینندگان ممکن است حس کنند هیلاری کلینتون موقعیتی به دست آورده که او را در بهترین حالت نشان میدهد. برای نمونه میتوان به مناظراتش با برنی سندرز اشاره کرد که خود را کاملا در تضاد با او نشان میداد؛ خونسردیاش در جلسات کنگره برای سوال درباره بنغازی، و مسخره کردن ترامپ در سخنرانی کنواسیون دموکرات ها که او را "مرد کوچکی" دانست که با یک پیام توییتر به دام می افتد. اگر تمام یا بخشی از این اتفاقات بیفتد و اگر تصویر یک کلینتون آرام و ترامپِ مضطرب و عصبانی باشد، هیلاری پیروزِ مناظرات خواهد بود و به پیروزی در انتخابات نهایی نیز نزدیکتر میشود.
اما اگر ترامپ خود را کنترل کند و عصبی نباشد، یا اگر بتواند کلینتون را فریب دهد و به کارزار تبادل توهین بکشاند، و یا اگر کلینتون در برابر چالشی قرار بگیرد و پاسخی بیش از حد قانونی و عقلانی به آن ارائه دهد، بنابراین مناظرات به نقطه عطفی برای ترامپ تبدیل خواهد شد. رونالد ریگان که دو دوره فرماندار کالیفرنیا بود، شخصیت بسیار با تجربه تری نسبت به ترامپ بود. بسیاری از بینندگان میتوانستند او را پابهپای رئیس جمهور وقت، بهعنوان فرمانده کل کشور تصور کنند. ترامپ دارای اعتمادبهنفس هم میتواند از همین فواید بهرهمند شود. به خصوص که "بازی انتظارات" نیز به شدت به نفع اوست. این برنامهها را به خاطر مخاطرات، غیرقابلپیشبینی بودن و تضادها تماشا میکنیم.
من این برنامه را تماشا خواهم کرد و باید روشن کنم که درباره نتیجه مناظرات و انتخابات نهایی به هیچ وجه بی طرف نیستم. من معتقدم دونالد ترامپ از لحاظ دانش و اطلاعات برای ریاست جمهوری آماده نیست و از لحاظ خلقوخو هم اصلا مناسب نیست. بهعنوان یک رای دهنده، امیدوارم تاثیر مناظرات، چه ترامپ در آن شرکت کند و چه نکند، شانس پیروزیاش در انتخابات را کم کند.
بهعنوان نویسنده متن سخنرانیهای رئیس جمهورهای سابق، به آنچه ترامپ تاکنون بر روی صحنه از خود نمایش داده احترام میگذارم و کارهایی که ممکن است در آینده انجام دهد را جدی میگیرم. چند ماه گذشته دائم از کارشناسان اطلاعاتی و عاطفی میپرسیدم چه توضیحی برای موفقیت ترامپ دارند و از سیاستمداران از هر دو جناح پرسیدم فکر میکنند مناظرات چگونه پیش خواهد رفت.
جین گودال انسانشناس اندکی قبل از پیروزی ترامپ در نامزدی حزب دموکرات به من گفت: "عملکرد دونالد ترامپ از بسیاری جهات من را یاد شامپانزههای نر و آیین برتری شان میاندازد. برای تحت تاثیر قرار دادن رقبا، نرهایی که به دنبال افزایش میزان تسلط خود هستند نمایشهای دیدنی ای اجرا میکنند: پایکوبی بر زمین، کشیدن شاخهها، پرتاب سنگ. هرچقدر نمایش شدیدتر و تخیلیتر باشد، سریعتر ارتقا مییابد و احتمالا مدت بیشتری موقعیت خود را حفظ خواهد کرد."
در کتابش " زندگی من با شامپانزهها"، داستانِ " مایک" شامپانزهای را بیان میکند با لگدزدن به قوطیهای سر راهش و ایجاد سردرگمی و سروصدا برای رقبایش به تسلط و برتری رسید. او به من گفت در زمان تماشای مناظرات پیش رو به مایک فکر خواهد کرد.
نمایشهای " شدید و تخیلی" از جانب ترامپ و اجتناب از خطا از سوی کلینتون، دلیل موفقیت آنها در دوره مناظرات مقدماتی است. کلینتون نامزد حزب خود و مستقل از هر اتفاقی در 10 مناظره انتخاباتی و فرمانداریها است و در مزایای مالی، نامی و حمایتی کمترین تاثیر را از آنها گرفته است. اما ترامپ تا حد زیادی به دلیل حدود بیست مناظره جمهوریخواهان، فرمانداریها، انجمنها و دیگر نمایشهای زنده تلویزیونی، نامزد حزبش شد.
در حزب دموکرات، نه کلینتون و نه برنی سندرز قدم اشتباه قابل توجهی در طول مذاکرات برنداشتند. از مارتین اومالی فرماندار سابق ایالت مریلند که در پنج مناظره اول کلینتون و سندرز روی صحنه حضور داشت پرسیدم آیا دیده کلینتون اشتباه قابل توجهی کند یا نه. و او پاسخ داد "نه". از اومالی پرسیدم اگر در کسب نامزدی پیروز میشد چگونه برای مناظره با ترامپ خود را آماده میکرد. وی پاسخ داد: "بافکر کردن به او بهعنوان یک میمونِ مسلسل به دست شروع میکردم." منظورش از این حرف دشمنی است که بسیار خطرناک است زیرا نمیتوانید پیشبینی کنید زمانی که شروع به شلیک میکند کدام طرف را نشانه خواهد گرفت."
بحثبرانگیزترین جنبهی مناظرات دموکرات ها عملکرد افراد نبود، بلکه برنامهریزی آنها بود. مناظرات دموکرات ها دو ماه پس از جمهوریخواهان آغاز شد. و دو مناظره اول (از سه مناظره) در شب شنبه بود که گویی سعی داشت میزان بینندگان را کم کند. رقبای کلینتون شکایت کردند که این طرح و نقشهای توسط کمیته ملی حزب دموکرات است که آن موقع توسط نماینده "دبی واسرمن شولتز" مدیریت میشد. جمهوریخواهان میگویند دموکرات ها نقشه داشتند نمایش مناظرهها را محدود کنند و در نتیجه به کلینتون در سپری شدن زمان کمک کنند.
بهیادماندنی ترین لحظه در مناظرات دموکرات ها در همان اولین مناظره بود که سندرز سوالی را درباره ایمیلهای کلینتون پاسخ داد و او را مستقیما خطاب قرار داد: "بزارید چیزی بگویم که ممکن است خیلی سیاسی نباشد... آمریکاییها دیگر حالشان از شنیدن موضوع ایمیلهای لعنتی به هم میخورد." و کلینتون بلافاصله با لبخندی واقعی و قهقههای بلند پاسخ داد: "من هم همینطور". بدون شک سندرز با این نظر به او کمک کرد و واکنش هیلاری نیز همین را نشان داد. علیرغم اینکه اشاره کرد حرفش خیلی سیاسی نیست، اما سندرز با این جمله به خودش هم کمک کرد و سعی کرد این پیام را حفظ کند که تمرکز اصلیِ مبارزات انتخاباتی باید بر روی عدالت اقتصادی باشد که در ادامه حرفهایش نیز بلافاصله به این موضوع پرداخت.
کلینتون برخلاف ترامپ، باتجربهی پنج مناظره رودررو با سندرز به میدان خواهد آمد (بعلاوه پنج مناظره دیگر در چرخه انتخاباتی سال 2008 فقط در برابر باراک اوباما، و سه مناظره در برابر ریک لاتزیو در سال 2000 و در جریان انتخابات مجلس سنا). اما دونالد ترامپ حتی یک مناظره رودررو را هم تجربه نکرده است.
پس از تجربههای کوچک در رقابتهای اولیهی جمهوریخواهان، تنها در آخرین مناظره جمهوریخواهان در میامی با تد کروز، جان کسیچ و مارکو روبیو مواجه شد. اما اینها تجربیات کاملا متفاوتی هستند: رودررویی با یک نفر در مقابل عضوی از یک جمع بودن. با حضور سه رقیب دیگر بر روی صحنه، هر شرکت کننده بیشتر به دنبال این است که زمان بیشتری از برنامه را در اختیار بگیرد. شرکتکنندگان با یکدیگر صحبت میکنند و مجری به ندرت میتواند حرفش را کامل کند و در مجموع، برنامه شبیه به یک پانل کارشناسی به وجود میآید.
اما در مناظره رودررو، شرکتکنندگان میدانند که زمان کافی در اختیاردارند و چالش اصلی این خواهد بود که چگونه از آن استفاده میکنند. مثالهای متفاوت: در بسیاری از مناظرات جمهوریخواهان، زمانی که بحث اندکی سیاسی و تخصصی می شد ترامپ به خواب زمستانی فرو می رفت و اجازه میداد مارک روبیو و جان کسیچ میکروفون را در اختیار بگیرند. مهم نبود؛ زیرا این فرصت را داشت که با این جمله به بحث برگردد: "ما حتما پیروز خواهیم شد." در مناظراتی همانند مناظره پیش رو در پاییز، پاسخ به تنها برخی از سوالات و طفره رفتن از بقیه سوالات دشوارتر خواهد بود. (یکی از مناظرات ریاست جمهوری حالت "تالار شهر" را خواهد داشت که مردم از نامزدها سوال میپرسند. دو مناظره دیگر شش مناظره 15 دقیقهای خواهد بود که هر کدام درباره موضوع خاصی است.)
تقریبا مطمئنم که دونالد ترامپ مستقیما به کلینتون توهین خواهد کرد. از انتقاد درباره خمیدگی و پیریش تا گناهان و خطاهای شوهرش. این رویکرد در انتخابات مقدماتی قلب استراتژیک ستادش بود. "بهش می گم مارکو کوچولو." خطاب به بوش: "امشب پرانرژیتری. خوشم آمد." هیلاری به این اظهارات سریع و محکم پاسخ خواهد داد "من و همسرم مسائل زیادی را پشت سر گذاشتیم و دنیا بهخوبی این را میداند. اما بعد از 41 سال هنوز هم باهمیم" و سپس سریع به بحث های سیاسیاش برمیگردد. یک را برای توجیه استراتژی اش حرفهای مارتین اومالی است: "او باید مستقیم و محکم پاسخ ترامپ را بدهد و سپس سریع محور بحث را به آنچه برای کشور اهمیت دارد تغییر دهد. رد صلاحیت ترامپ کافی نیست زیرا او از چنین اظهاراتی درگذشته جان سالم به در برده است. هیلاری باید بگوید هدف اصلی انتخابات چیست."
متاسفانه طی سال ها تجربه فهمیدهام که تیم های آمادگی برای مناظرات بسیار دهان-بسته هستند. بنابراین نمیتوانم بگویم تیم هیلاری کلینتون چه نقشهای دارد. اما میتوانم حدس بزنم. حدس میزنم کلینتون از جنجالی ترین اظهارات ترامپ علیه خودش استفاده میکند؛ همان کاری که دارد در تبلیغاتش انجام میدهد. انتظار دارم از هر تاختوتاز و حملهای از جانب ترامپ با "اجازه دهید درباره مسائل پراهمیت صحبت کنیم" پاسخ خواهد داد. و من مناظرات را تماشا خواهم کرد تا ببینم بهعنوان یک نامزد دموکرات که کاملا با رونالد ریگان در تضاد است، آیا میتواند به پیروزیِ عاطفی او در مناظرات سال 1980 دست پیدا کند یا نه.
من این انتظار را دارم. اما تا زمانی که زمانش نرسد متوجه نخواهیم شد. به همین دلیل مناظرهها را تماشا میکنیم. این مبارزات انتخاباتی ازآنچه انتظار داشتیم اطلاعات بیشتری درباره آمریکا به ما داده است. مناظرات نیز همین گونه خواهند بود.
منبع: فرارو
نظر شما